اگر «حاکمیت» را تکرار میکردید
«رضا صادقیان»، عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی نوشت:
هر زمان که یکی از چهرههای سیاسی درون قدرت آمریکا و اتحادیهی اروپا دربارهی برجام و یا در مورد مسالهای که به برجام ارتباط غیرمستقیم پیدا میکند سخن بگویند در کسری از ثانبه دلواپسان داخلی با ادبیاتی مشابه ادامهی همان خط تبلیغی را دنبال و از دولت روحانی میخواهند که در اولین فرصت توافق برجام را درون بخاری بیندازد و به جای بازرسیها و اخراج دانشمندان از صنایع مرتبط با دانش هستهای و پذیریش قواعد بازی در عرصهی بینالملل و پایبند ماندن به برجام از آن خروج کنند. به عبارتی سادهترین مسیر را بدون در نظر داشت عواقب احتمالی پیشنهاد و به سیزده سال مذاکره با کشورهای اروپایی و محدودیتهای که با به اجرا گذاشتن تحریمها وضعیت اقتصادی در کشور را با بحران روبرو ساخته بود چیزی نمیگویند. در واقع چنین حملهای به برجام و توافق هستهای دقیقاً از زاویهای صورت میگیرد که دولت یازدهم در توجیه آن برای عموم مخاطبان توفیقی نداشته است.
حضور رییس دولت اعتدال و وزیر امور خارجهاش در برنامههای تلویزیونی و مصاحبهها به ترتیبی بوده و هست که گویا این قرارداد با خواست حسن روحانی و پیگیری شخص ظریف و چند دیپلمات ارشد به سرانجام رسیده است. واکنشهای ظریف به سؤالات مجری تلویزیون در روزهای نخست توافق برجام در شبکهی یک صدا و سیما و ادبیات حسن روحانی در هیات دولت پس از پذیرش برجام افتادن در همان دامی بود که جریان مقابل و ناراضیان توافق هستهای موفق در اجرا کردن آن شدند. در صورتی که اگر از روز نخست کارگزارانی که در پیشبرد روند مذاکرات هستهای دخیل بودند و از ریز جزییات آگاهی داشتند قبول توافق برجام را به کلیت ساختار سیاسی و تصمیم حاکمیت برای مخاطبان معنا میکردند، معنایی که چیزی جزء بازگو کردن روال واقعی کار نبوده و نیست، قدرت مانور را از دستان منتقدان خویش میگرفتند و به بهانههای واهی متهم به کم کاری و توفیق نداشتن، کم فروشی و ناکامی نمیشدند.
بخشهایی از جریان اصولگرا و کسانی که مسالهی هستهای را به بحث حیثیتی و ناموسی تبدیل کردهاند، با سادهسازی رویدادها و روند تصمیمگیری در عرصهی کلان قدرت، توافق صورت گرفته شده را به چند نفر محدود و عملاً به فردای بعد از پایان دولت روحانی و ادامهی چنین سیاستی اندیشه نمیکنند. شاید پهن کردن دام جلوی پای دولت به کار امروز و کنشهای سیاسی داخلی بیاید، ولی در فردای نه چندان دور عملاً خودشان را در بر خواهد گرفت. فرض میکنیم سیاستهای ترامپ در نهایت با ارائهی چند سخنرانی تند و آتشین و جابجا کردن برخی واژههای اساسی و به واکنش واداشتن مردم ایران تمام شود، چیزی که تا کنون به غیر از این نبوده است، خبری از تحریمهای جدید و محدودیتهای دوباره نیز نباشد، دولت حسن روحانی نیز به پایان میرسد و دولت سیزدهم در سال 1400 شکل میگیرد، در صورتی که همان دولت نیز به توافق هستهای پایبند بماند که میماند، سخن اصولگرایان نه تنها با دیوار واقعیت برخورد میکند بلکه نادرستی روایت آنان طی شش سال گذشته از رویهی طی شده در طول مذاکره و برجام نیز اثبات میشود.
به عبارتی با سپری شدن چند روز بعد از استقرار دولت سیزدهم و رعایت مفاد برجام تصمیم حاکمیت در سال 94 مجدداً نمایان میشود، در واقع به نقطهای میرسند که توافق هستهای را به پذیریش حاکمیت مربوط بدانند.
در صورتی که دولت حسن روحانی از روز نخست، حتی همان روزهایی که ظریف با جان کری قدم میزد و عدهای در داخل کشور وی را به هزاران دشنام مینواختند، مسالهی برجام، نحوهی تصمیمگیریها، بازخوردها، درخواستها و خطوط قرمزهای تعریف شده و پذیریش نهایی متن توافق هستهای را به مفهوم اساسی حاکمیت پیوند میدادند کمتر فعال سیاسی به خود اجازه میداد که با ادبیاتی نااندیشه شده به دولت یورش ببرد و برجام را نتیجهی کمکاری حسن روحانی و وزیر امور خارجهاش به مردم معرفی کند. گویا باید بارها تکرار کرد برجام و پذیرش آن به دولت ارتباطی ندارد و تصمیم اول و آخر دربارهی آن بر عهدهی حاکمیت بوده است.
انتهای پیام