خرید تور تابستان

جملات تاریخی رهبری درباره هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد

«جعفر شیرعلی‌نیا» در یادداشتی تلگرامی با عنوان «جملات تاریخی رهبری درباره هاشمی، خاتمی و احمدی‌نژاد» نوشت:

«هیچ‌کس برای من هاشمی نمی‌شود». این جمله معروف رهبری در پای صندوق رأی در دوم خرداد 76 بود. این جمله در پایان دوران ریاست‌جمهوری هاشمی گفته شد؛ دوره‌ای که بسیاری تا امروز منتقد آن روزهای هاشمی هستند. فردای این روز مشخص شد سید محمد خاتمی رییس‌جمهور تازه ایران است.

۲۲ اردیبهشت 77 رهبری در دانشگاه تهران حضور یافت. آن‌جا نظر او را درباره جمله‌ای که درباره هاشمی گفته بود پرسیدند؛

«آقای هاشمی از سال ۱۳۳۶ – یعنی چهل‌ویک سال – با من همکاری و رفاقت دارد. رفاقت چهل‌ویک ساله، خیلی است؛ یعنی دو برابر عمر شما. حالا تصادفاً نکته جالبی وجود دارد. آن روزی که من این را گفتم، آقای خاتمی که انتخاب نشده بود. عجیب است که آقای خاتمی هم اتّفاقاً همین مقدار با من سابقه دارد؛ از سال سی‌وهفت… با ایشان هم سابقه‌ی زیادی داریم. به‌هرحال، الان وضع خوب است. الان رییس‌جمهورمان کاملاً به ما نزدیک است و الحمدللَّه روابط فیمابین، بسیار خوب و صمیمی است».

سال 84 هنگامی‌که خاتمی از ریاست‌جمهوری می‌رفت صحبت‌های رهبری نشان می‌داد که رابطه‌شان بسیار گرم‌تر از آغاز دوران ریاست‌جمهوری اوست. رهبری 10 مرداد 1384 در آخرین دیدار با خاتمی گفت:

«در طول هشت سالی که ما با ایشان به‌طور مستمر و مداوم در ارتباط بودیم، رفاقت و صمیمیت ما با ایشان روزافزون بوده؛ خدا را شکر. الان پیوند عاطفی و محبت‌آمیزی که بین بنده و آقای خاتمی هست، از آنچه در هشت سال پیش بوده، به‌مراتب مستحکم‌تر است؛ و این ناشی از خصوصیاتی است که من در این مدت در ایشان حس کردم. تدین و پایبندی و نجابت و روحیه‌ی نجیب ذاتی ایشان واقعاً جزو امتیازات و خصال برجسته در ایشان است… خیلی‌ها از سال ۷۶ – از اول تشکیل این دولت – می‌خواستند آقای خاتمی را در موضع مقابله و مواجهه‌ی با نظام قرار دهند؛ خیلی هم تلاش کردند؛ ما شاهد بودیم… اما آقای خاتمی حقیقتاً مقاومت کردند».

چهار سال بعد پس از انتخابات سال 88 اوضاع دگرگون شد. به نظر می‌رسید هاشمی و خاتمی دیگر جایگاه سال‌های گذشته را در نظر رهبری ندارند. 29 خرداد رهبری در یک جمله‌ی تاریخی پس از اشاره به اختلاف دیدگاه‌های هاشمی و احمدی‌نژاد در زمینه‌های فرهنگی، عدالت اجتماعی و خارجی گفت دیدگاه احمدی‌نژاد به دیدگاه او نزدیک‌تر است.

به‌تدریج احمدی‌نژاد به حاشیه‌هایی گرفتار شد که او را از نظر بسیاری از هواداران قدیمش انداخت. ماه رمضان 89 یکی از دانشجویان به رهبری گفت دلشان از دست چپ و راست رییس‌جمهور خون است. رهبری گفت:

«خوب، حالا دل شما خون – که خدا نکند خون باشد – اما به شما عرض بکنم؛ این‌ها جزو مسائل تعیین‌کننده و اصلی نیست. ممکن است ایراد و اشکال وارد باشد- من در این مورد هیچ قضاوتی نمی‌خواهم بکنم- ممکن است کسی به یک شخصی یا به یک کاری ایراد داشته باشد؛ منتها باید توجه کنیم که مسائل را اصلی- فرعی کنیم. مسائل درجه‌ی دوم جای مسائل اصلی را در انگیزه‌های ما، در همت ما، در صرف انرژی‌ای که می‌شود، نگیرد».

چهار سال بعد در سال ۹۲ هاشمی توسط شورای نگهبان رد صلاحیت شد. سال ۹۵ رهبری به احمدی‌نژاد توصیه کرد در انتخابات ۹۶ نامزد نشود اما شد و رد صلاحیت شد. حالا این روزها دادگاه مردی از نزدیکان احمدی‌نژاد حاشیه‌هایی ایجاد کرده؛ مردی که احمدی‌نژاد با تاکید می‌گوید هیچ دو نفری در دنیا شبیه‌تر از آن‌ها به هم نیستند!

روزگار عجیبی شده است. به راستی چرا روسای‌جمهور ما به چنین سرنوشت‌هایی گرفتار می‌شوند؟ آیا با آمارها و سخن‌هایی که از اوضاع اجتماعی، فرهنگی و زیست‌محیطی ما مطرح است، تمرکز دادن انرژی بخشی از کشور بر مخالفت و موافقت با خاتمی و یا احمدی‌نژاد نگران‌کننده نیست؟ آیا نمی‌توان از ظرفیت و تجربه و جایگاه روسای‌جمهور ایران که از سرمایه‌ی مردم و با قیمت سنگینی به‌دست آمده استفاده کرد؟

آیا دیدار و گفتگوی مسؤولان نمی‌تواند گره‌گشای این دوری‌ها باشد؟ آیا می‌توان در سطح بالای نظام شاهد این جدایی‌ها بود و بعد از مردم انتظار همدلی و همراهی با یکدیگر را داشت؟ هفته‌ی پیش در آمریکا تصاویری از حضور پنج رییس‌جمهور سابق در یک کنسرت منتشر شد و مرا به یاد ماجرای عکسی انداخت که پیوست این یادداشت است.

تصاویری که سال 94 در کتاب زندگی و زمانه‌ی رهبری از آن استفاده کردیم. در بخشی از کتاب، وقایع میان ایران و آمریکا در زمان چهار رییس‌جمهور دو کشور مرور شده است. یافتن عکسی از چهار رییس‌جمهور آمریکا در کنار هم کار سختی نبود اما هرچه جستجو کردیم شبیه آن در ایران یافت نشد و حتی عکسی از مراسم یا جلسه‌ای که هر چهار نفر همزمان در آن حضور داشته باشند نیز نیافتیم. شاید بتوان چنین تصویری یافت؛ در این صورت تصویری تاریخی و جالب خواهد بود.

انتهای پیام

 

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

  1. سلام ،
    دوست عزیز ! اگر این یکی هم ( رئیس جمهور ) انتصابی شود، مطمئن باشید که نظام دیگر هیچ مشکلِ کلانی نخواهد داشت !

  2. اگر بدقت بنگريد، خواهيد ديد که تمام روساي جمهوري در ايران پس از انقلاب، پس از پايان مدت رياست جمهوري شان، مشکل داشته اند! اين، نشان دهنده اين است که اين افراد، داراي اشکال بوده اند نه کسي ديگر و مشکل از همين افراد است نه از ديگران.

    1
    1
  3. درواقع اگر واقع بینانه به مقوله سرنوشت روسای جمهوراسلامی ایران پس ازپایان ریاست شان بنگریم؟!لذا همه شان دچاریک سرنوشت یکسان بوده اند!؟گویا واقیعت امرانگار ازهمان روز اول بنای خشت روسای جمهوری کشور رابدون شاقول کج نهاده اند!!

  4. اولین رییس دولت در ایران: مهندس مهدی بازرگان
    نفر بعد (رییس جمهور): دکتر سید ابوالحسن بنی صدر رییس دولت: محمدعلی رجایی
    نفر بعد: محمدعلی رجایی رییس دولت: محمدجواد باهنر
    نفر بعد: آیت الله سید علی خامنه ای رییس دولت: مهندس میرحسین موسوی
    نفر بعد: آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی
    نفر بعد: حجت الاسلام والمسلمین سید محمد خاتمی
    نفر بعد: دکتر محمود احمدی نژاد
    نفر بعد: حجت الاسلام والمسلمین دکتر حسن روحانی

    از بین این افراد، تنها رجایی و باهنر به صورت صمیمانه با هم بودند تا آخر!

    بقیه هیچ دو نفری در بینشان نیست که قلبا با هم صاف و صمیمی باشند. شاید تنها خاتمی و میرحسین اینگونه باشند.
    دو نفر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا