خرید تور تابستان

آقای روحانی قرارمان این نبود؟

«جلال جلالی زاده» نماینده‌ی اسبق مردم سنندج در مجلس شورای اسلامی، در یادداشتی تلگرامی خطاب به روحانی نوشت:

من کاری به موضعگیری اصلاح طلبان ندارم که همیشه از ترس آتش خود را به داخل آب می‌اندازند. و دقیقا در مجلس ششم هر زمان می‌خواستیم از یکی از وزرا و یا استانداران آقای خاتمی سؤال کنیم فوراً عده‌ای واسطه می‌شدند و می‌گفتند تضعیف آقای خاتمی به مصلحت نیست و از این جهت برخی از افراد متنعم و سودمند شدند. که نمونه‌ی آن طرح سؤال از آقای خاتمی بود که منجر به سخن رانی درجلسه مشترک دولت و مجلس شد اما در این جلسه دو نفر از سخنرانان انصراف دادند و تنها من سخنرانی کردم. چه قدر مدیران ضعیف بودند که نان اصلاحات را خوردند و ناکامی‌هایشان را به پای اصلاحات نوشتند. و نمایندگان به خاطر آقای خاتمی سکوت می‌کردند.

امروز هم تاریخ تکرار می‌شود. اصلاح طلبان از تمام سرمایه‌های اجتماعی و سیاسی و اعتبار مدنی خود برای پیروزی روحانی استفاده کردند. اما روحانی اهتمامی به حامیان اصلاح طلب خود نکرد و اصلاح طلبان نه تنها نتوانستند نیروهای خود را در پست‌های حساس بگمارند بلکه به گفتن این کلمه اکتفا کردند که سهم خواهی از روحانی خلاف مسوولیت است و خوشایند نیست. هرچند به نظر من کسانی که در راه گسترش و رشد فکرشان تلاش می‌کنند نگاهی به رسیدن به قدرت ندارند اما در عین حال باید گفت که نمی‌توان کل جامعه را در ردیف این افراد قرار داد. بلکه آنچه که در ایام انتخابات و تبلیغات مشخص است خیلی از افراد هنگامی که ریسک حضور در ستادها را می‌پذیرند گوشه‌ی چشمی به گرفتن مسؤولیت در آینده دارند.

اما گویا آقای روحانی چنین فرض کرده‌اند که همگان یا به خاطر خداوند و یا به خاطر فکرشان تلاش کرده‌اند و کسی در هوای پذیرفتن مسؤولیت و یا در اختیار گرفتن قدرت نبوده است. نظر به اینکه فعالیت سیاسی و تلاش برای گرفتن قدرت نکوهیده نیست و همه‌ی فعالان میدان سیاست برای گرفتن چوگان وارد گود می‌شوند، پس اگر در شهرستان‌ها افرادی با چنین قصدی به جمع هواداران کاندیدایی می‌پیوندند از لحاظ اخلاقی و سیاسی عمل موجهی محسوب می‌شود. چون قرار نیست مردم به خاطر حاکم نمودن یک فکر و اندیشه در پای صندوق‌های رأی حضور یابند و همه‌ی تلاش‌های خود را به کار گیرند اما در پایان پیروزی و در هنگام برداشت محصول کسان دیگری صاحب خرمن و محصول شوند. چنین تصور و خیالی زهی باطل و مورد پسند عقلا نیست. پس همانگونه که آقای روحانی حاضر نیست منصب و کرسی خود را به دیگری واگذارد قطعاً نباید اجازه دهد نتیجه‌ی آرا که برآیند تلاش و کوشش همه‌ی فعالان و کنشگران اصلاح طلب است به نام کسان دیگر نوشته شود.

حال بگذریم از آرای بی ارزش اهل سنت که به عنوا ن زینت و مکمل آرای شهروندان درجه‌ی اول همیشه کفه‌ی ترازو را به نفع یکی از کاندیداها سنگین می‌کند. و هیچ وقت، هیچ کس برایشان ارزشی قائل نشده است. چون اگر رأیشان ارزشی می‌داشت به اندازه‌ی وزن آرایشان سهمشان داده می‌شد.

در موضوع انتخاب وزیران باز هم روحانی نتوانست از اهرم آرای بیست و چهار ملیونی در مجاب کردن مخالفان استفاده کند و از حق حامیان خود دفاع کند.

اقشار وگروه‌های مختلفی از روحانی حمایت کردند که دانشگاهیان یکی از این گروه‌ها هستند. اما متاسفانه با تأخیر در انتخاب وزیر این وزارتخانه به گونه‌ای موجب ایجاد دلسردی در بین دانشگاهیان شد. زیرا وزارتخانه‌ای با این اهمیت و با وجود این همه انسان‌های فرهیخته بی وزیر گذاشتن صورت خوبی ندارد و کل سیستم آموزشی و دانشگاهی را زیر سؤال می‌برد. یعنی با این همه شعار و تبلیغات و این همه ادعا در باره‌ی دانشگاه‌های ایران نتوان چندین نفر صاحب منصب و شخصیت برجسته را برای کرسی وزارت معرفی کرد. این بی توجهی و سهل انگاری می‌تواند آثار ناگواری از لحاظ روحی و سیاسی در جامعه‌ی دانشگاهی داشته باشد. امید است با مقداری تدبر و تفکر در باره‌ی آینده‌ی کشور نگاهی مسؤولانه به سرنوشت دانش و دانشگاه داشته باشیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

پیام

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا