دانشگاه تنهاست…
«آرمان ذاکری» در یادداشتی با عنوان «دانشگاه تنهاست …» در صفحهی فیسبوک خود نوشت:
1 – یک هفته پس از معرفی دکتر منصور غلامی به عنوان گزینه پیشنهادی وزارت علوم، به مجلس، همگان تاکید میکنند که غلامی گزینه بیستم دولت بوده است، فشارها بر وزارت علوم بسیار زیاد بوده و غلامی ایده آل نیست. اقتدارگرایان چنان مجال را برای معرفی وزیر مطلوب دانشگاه تنگ کردهاند که کار به گزینه بیستم رسیده است. بی تردید مشکل اصلی را در همه این وقایع نیروهایی ایجاد میکنند که همراستا یا رأی مردم عمل نمیکنند.. جایی در برابر هموطن زرتشتی و جایی در برابر وزیر مطلوب دانشگاه. اما اکنون که ارادهای برای مقاومت در برابر فشارها نیست می گویند چارهای نیست. باز کابوس انتخاب میان «بد و بدتر» رخ نموده و هراس از آمدن چهرهای ضعیفتر از غلامی بزرگان آموزش عالی کشور را به حمایت از اقای غلامی کشانده است. از برخی جلسات ایشان نقل شده که در پاسخ به سؤالات جناح اقتدارگرا گفته راه فرجی دانا را تنها در مسائل مربوط به آموزش پیش میبرد … پیشتر هم مصاحبهای از ایشان منتشر شده بود که اظهار کرده بودند اصلاح طلبم اما توان اجرایی کردن عقاید خود را ندارم. او احتمالاً به همین دلیل مورد استقبال جناج اصولگرا قرار گرفته است …
دانشجویان که تا دیروز قشر آگاه، اندیشمند، تصمیمگیر و بهرهمند از عقلانیتی بودند که میتوانستند با درک شرایط خطیر با حضور مسوولانه پای صندوقهای رأی سرنوشت کشور را رقم بزنند، امروز بدل به جریاناتی مشکوک، سازماندهی شده، احساسی، هیجانی، غیر عقلانی و اصقلابی شدهاند که شرایط را واقع بینانه درک نمیکنند، انتظار بی جا دارند و خلاصه موی دماغ شدهاند. اصولگرایان، دولت و اصلاح طلبان هیچ اعتنایی به مطلبات آنها ندارند… این در حالی است که دانشجویان، معقول، منطقی و ارام خواستههای محدودی را پیش میبرند. هیچ تندروی در میان آنها دیده نمیشود و خواستههای عجیب و غریبی هم ندارند. دانشگاههای کشور از بین المللی قزوین تا نوشیروانی بابل و پلی تکنیک و علم و صنعت و دانشگاه هنر و تا دانشگاه تهران و شریف و … همگی این روزها و روزهای بعد صحنه تجمعات و اعتراضاتی است که نشانههای پختگی، مسوولیت شناسی و توجه همزمان به دو آرمان «عدالت» و «آزادی» را در خود نهفته دارد. دانشجویان لین روزها در یک حرکت تماماً مدنی و آرام و مسالمت آمیز، مسئولانه «پولی شدن دانشگاه» و «فضای بسته وامنیتی» را نقد میکنند.
2 – در این یک هفتهای که از معرفی آقای غلامی گذشته است، تقریباً هیچ کس پاسخ مستدلی به انتقادات دانشجویان نداده است. تنها انتساب ایشان به جناح اصلاح طلب، برخی محاسن مدیریت ایشان در دوره اول ریاست، حمایت برخی چهرههای خوشنام آموزش عالی از ایشان، تخلق ایشان به اخلاق حسنه و هراس از بدتر بودن گزینههای بعدی است که مدام مطرح میشود. هیچ کس به عملکرد دوره دوم آقای غلامی اشاره نمیکند. دیدگاههای ایشان راجع به گسترش آموزش عالی غیر دولتی موضوع بحث نیست. همچنانکه 64 سالگی ایشان و پیرسالاری آموزش عالی و کابینه چندان مد نظر نیست. دانشجویان اما در قالب نامه 145 تشکل دانشجویی، نامه 525 فعال نشریات و بیش از 3200 فعال ستادهای آقای روحانی انتقادات خود به آقای غلامی را مطرح کردهاند. آنها معتقدند گزینه بیستم، گزینه دانشگاه نیست، گزینه جریانی است که همواره در برابر دانشگاه قرار داشته است. انتقادات دانشجویان به گزینه بیستم چند محور اصلی داشته است:
محور اول: پولی سازی آموزش عالی و نابودی کیفیت آموزش
منصور غلامی جزو هیئت مؤسس یکی از نخستین مجموعههای آموزش عالی غیر انتفاعی در کشور یعنی «موسسه آموزش عالی غیر انتفاعی توسعه و عمران همدان» در سال 1373 است و در سالهای ابتدایی دهه 90، ریاست این موسسه را بر عهده داشته است. او در سال 1382، در زمره روسایی است که نخستین بار طرح پذیرش فراگیر دانشجو یعنی دانشجوی پولی بدون کنکور را در یک دانشگاه دولتی یعنی دانشگاه بوعلی سینای همدان اجرا کرده و پس از آن نیز در مصاحبهها و برنامه اعلامیاش در رسانهها از «توسعه آموزش غیر دولتی» بر مبنای اصل 44 قانون اساسی دفاع کرده است. او همیشه مجری سیاستهای نولیبرالی در آموزش عالی بوده است در حالی که احتمالاً خود هم نسبت به این موضوع وقوفی ندارد؛ طرفدار کلاسیک خصوصیسازی آموزش عالی. این در حالی است که دانشجویان معتقدند پولی سازی آموزش عالی در دو دهه گذشته مولد ساختارهای تبعیض آمیز و نابرابر بوده و با رساندن سهم آموزش عالی دولتی رایگان به کمتر از 13 درصد آموزش عالی کشور به از بین رفتن کیفیت آموزش، مدرک فروشی و دشوارشدن ادامه تحصیل برای طبقات محروم انجامیده است. آنها معتقدند عدالت آموزشی و برابری فرصتهای تحصیل گمشده امروز آموزش عالی است و این مسئله در چند سال گذشته به کرات در بیانیهها، سخنرانیها، نوشتهها و مصاحبههای فعالان آنها در شوراهای صنفی، نشریات، انجمنهای اسلامی و جنبش عدالتخواه دانشجویی مورد تاکید قرار گرفته اما تاکنون هیچ پاسخی نه از جانب وزارت علوم و نه از جانب بزرگان آموزش عالی نیافته است. حالا قرار است تعارض منافع میان بخش خصوصی و دولتی نادیده گرفته شود و غلامی طرفدار آموزش غیر دولتی در سمتی دولتی در کنار روحانی قرار میگیرد، روحانی خود از غلامی کاهش اتکای بودجه دولت به دانشگاهها را طلب کرده است و این مساله دانشجویان را به شدت نگران ساخته است. نگران از بین رفتن «دانشگاههای دولتی» به عنوان با کیفیتترین بخش آموزش عالی ایران و مهمترین پایگاه جامعه مدنی مستقل ایران در هشت دهه گذشته…
درخواستها روی میز آقای وزیر است. افزایش سهم دورههای رایگان دولتی در آموزش عالی کشور؛ لغو قوانین پولی شدن سنوات، جلوگیری از افزایش هزینههای خدمات رفاهی مانند خوابگاه و تغذیه و حمل و نقل و …، توسعه خوابگاههای دولتی و امکانات آموزشی در کتابخانهها و آزمایشگاهها…
محور دوم: محدودیت در فعالیتهای صنفی
چند سالی است که فعالیت صنفی در دانشگاههای کشور با محدودیت و ممانعتهای فراوان روبه روشده و خواستههای حداقلی فعالان صنفی برای بهره مندی از اتحادیه و آییننامه و قوانین مطلوب فعالیت روی زمین مانده است. مطالبات آنها در باب وضعیت غذا و خوابگاه و سنوات و … پاسخ درخوری نیافته و انباشت مطالبات فعالان صنفی و بدنه دانشجویی را ناراضی نموده است. در چنین وضعیتی از دانشگاه بوعلی سینای همدان خبر میرسد که شورای صنفی مدتی است انتخابات خود را برگزار نکرده و بدون انتخابات به فعالیت خود ادامه میدهد. نامه حمایت آمیز شورای صنفی از آقای غلامی شائبه حمایت رئیس دانشگاه از جریاناتی که به هر حال مطالبات دانشجویان را نمایندگی نمیکنند افزایش داده و طرفداری غلامی از پولی سازی آموزش عالی، این نگرانی را ایجاد کرده که نه تنها دانشجویان در دوره ایشان به مطالبه حداقلی خود یعنی تأسیس اتحادیه شوراهای صنفی دست نخواهند یافت بلکه با محدودیتهای بیشتری رو به رو خواهند شد.
درخواستها روی میز آقای وزیر است. اتحادیه شوراهاس صنفی، گسترش خوابگاههای دولتی، افزایش سهم آموزش عاالی رایگان دولتی در آموزش عالی کشور، جلوگیری از افزایش هزینههای خدمات رفاهی مثل خوابگاه و تغذیه و حمل و نقل و …، افزایش امکانات کتابخانهها و آزمایشگاهها و …
محور سوم: ناتوانی در برآورده کردن مطالبات سیاسی
دانشجویان معتقدند قرار گرفتن مسئول بسیج اساتید دانشگاه در سمت معاونت فرهنگی آقای غلامی در 4 سال گذشته یکی از مهمترین عوامل رکود در فعالیتهای دانشجویی بوده است. معاونت فرهنگی که در خرداد 94، در کنار 596 مسوول بسیج اساتید دانشگاههای کشور نامه سرگشاده انتقادی علیه برجام امضا میکند. از این گذشته، وجود تنها 27 نشریه دانشجویی در این دانشگاه (برای نمونه در مقایسه با 160 نشریه فعال در دانشگاه شیراز)، رد شدن پیاپی اعضای هیات مؤسس برخی تشکلهای دانشجویی، لغو مجوز برنامهها و برخی برخوردهای انضیاطی با دانشجویان منتقد، در کنار ابقای مسئول حراست دانشگاه از دولت قبل از نظر دانشجویان نشان میدهد که غلامی نه تنها اراده و توان لازم برای مواجهه با فشارها را ندارد، بلکه خود نیز گاه عامل به برخورد میشود و تحت فشار مهمترین جایگاههای اداری دانشگاه را کسانی میسپارد که چندان اعتقادی به آزادی بیان و فضای باز سیاسی ندارند.
درخواستها روی میز آقای وزیر است… خواست توقف ایجاد محدودیت در برنامههای دانشجویی و فعالیت نشریات و کانونها توسط دانشگاهها، مقاومت دانشگاهها در برابر فشارهای بیرونی و در یک کلمه «استقلال دانشگاه» مطالبه دانشجویانی است که هنوز پنج ماه نیست رایشان به روحانی را به صندوق انداختهاند.
محور چهارم: جذب اعضای هیات علمی
دانشجویان تردید دارند که غلامی محافظه کار بتواند مقاومت در برابر جذب بورسیههای غیر قانونی را ادامه بدهد و در برابر نظام توزیع منافع در آموزش عالی کشور بایستد. دانشگاه آزاد، دانشگاههای پیام نور، بورسیههای غیر قانونی و … همه اکنون حامل منافعی برای برخی اقشار هستند که کیفیت آموزش را به حاشیه میبرند.
درخواستها روی میز آقای وزیر است … خواست عدم جذب بورسیههای غیر قانونی؛ شایسته سالاری و استقلال دانشگاه در جذب اعضای هیئت علمی و مقاومت در برابر جذب چهرههای ذی نفوذ و سفارشی.
3 – هیچ یک از این مطالبات حتی نقد رادیکال دولت هم نیست. مطالبات محدود و کمهزینهای است که نه علیه نظام است و نه حتی علیه دولت. اما جملگی با زیست دانشجویی گره خورده است. بسیاری از آنها همیشه مورد تاکید مقامات عالی نظام بوده و هیچ وجه غیر معقولی در آنها دیده نمیشود. از جریان اصولگرا هیچ گاه انتظاری در جهت تحقق این مطالبات نبوده چون اعتقادی به آنها نداشته است. متاسفانه اما امروز، بخش مهمی از جریان اصلاح طلب چنان از هویت واقعی خود تهی شده که نه تنها با این مطالبات محدود و حداقلی جریان دانشجویی همراهی نمیکند که همه تلاش خود را برای ساکت کردن انتقادات مصروف کرده و در این راستا از هزینه کردن خیلی نامهای نجیب و ارزشمند هم فروگذار نکرده است؛ چهرههای نجیب، شایسته و سالمی که امروز باز برای پرهیز از ایجاد تقابل، خود را هزینه آشتی موقت میان روحانی و تندروها میکنند. نجابت اما در میانه دو نیروی عملگرا، معلوم نیست چه قدر به نفع منافع ملت باشد. به نام خاتمی و کام حداد عادل …به نام فرجی دانا و به کام زاهدی … اصلاح طلبی عجیبی است… در شرایطی که نه جریان اصلاح طلب و نه بزرگان آموزش عالی کشور، کلامی در مورد کارنامه آقای غلامی در محقق کردن این مطالبات در دوره دوم عملکرد خود و توان ایشان در محقق کردن آنها در آینده وزارت سخن نمیگویند. مدام از انتساب ایشان به چهرههای خوشنام می گویند و هراس بدتر شدن وضع موجود. اساتید نیز نوعاً منفعت سکوت را دریافتهاند و نظاره گر بی تأثیر سرنوشت آموزش عالیاند. هراس و سکوت اما اصلاح طلبی در حوزه آموزش عالی را هم را معنا تهی میکند، همچنان که راه فرجی دانا را …
4 – دانشگاه تنهاست … اما بعید است مطالبهگری را کنار بگذارد…. وزیر هر کس که باشد، خود و حامیانش باید هزینه عملکردش را بپردازند… درخواستها اما روی میز آقای وزیر است و مطالبه آنها ادامه خواهد یافت. همچنان که پیوند دانشگاه با چهرهها و جریانات مستقل و مدنی تقویت خواهد شد.
انتهای پیام