«کوروش» در آخرالزمان بازمیگردد!
«مرحوم «خلخالی» بدون سند کتاب مینویسد تا اثبات کند «کوروش» گناه لواط انجام داده است؛ با بولدوزر به جان تخت جمشید افتاد تا آن را تخریب کند! در شرایط کنونی نیز اگر هر چیزی که به هر شکل موید تاریخ و روش گفتمان پهلوی بوده را تائید کنید، میگویند: طرفدار شاه هستید! نگاه صفر و صدی مخرب است، با این حال برخی حاکمان، کل این قسمت تاریخی را به توپ بستند!»
علیاکبر رائفیپور، سخنران معروف و مدرس دانشگاه در آستانهی نزدیک شدن به 7 آبان و روز منتسب به «کوروش» در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز گفت: رفتارهای ما ایرانیان صفر و صدی و اشتباه است؛ ما یا از کسی خدا میسازیم که یک عده جوان میروند به دور مقبره کوروش سجده میکنند، یا یک عدهای مانند رفتارهای مرحوم خلخالی را انجام میدادند و به کوروش توهین میکردند که این هم غلط است.
برای مسلمانی، فرهنگ ایران را نشانه گرفتهاند
این پژوهشگر دینی در تقابل فرهنگ ایران و اسلام میگوید: شهید مطهری زمانی که میبیند پهلوی اسلام را میزند و یکسری از مسلمانان فکر میکنند برای مسلمان ماندن باید ایرانی بودن را بزنند، کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام» را مینویسد، ببینید چقدر عاقلانه است.
وی افزود: مگر میشود ما ایرانی بودن خود را فراموش کنیم، مگر میشود ایرانی بودن اثری بر روی شخصیت ما نداشته باشد. فرهنگ ایران و اسلام قابل جمع است. مردم ایران یک ملت متمدن هستند که سالها تاریخ، زبان و فرهنگ دارند و میتوانند از خود دفاع کنند. فرهنگ ایرانی فرهنگی است که میتواند فرهنگهای مهاجم را در خود هضم کند و این بسیار ارزشمند است.
خدا کردن «کوروش» نوعی لجبازی
رائفیپور گفت: دشمن اینگونه القا میکند که ما باید یا ایرانی باشیم یا مسلمان؛ این چه معنایی دارد؟ ما میخواهیم ایرانی مسلمان باشیم؛ فرهنگ اسلام و ایران هیچ تقابلی با یکدیگر ندارند. در 8 سال دفاع مقدس ما یک وجب از خاک ایران را به دشمن ندادیم، چه کسی از ایران دفاع کرد؟ آنهایی که مسلمانتر بودند و تمام عملیاتها اسم مذهبی بود و امروز نیز از امنیت ایران در مقابل تکفیریها چه کسی دفاع میکند؟ مدافعان حرم هستند، پس اینها در کنار هم کامل میشوند.
این مدرس دانشگاه تشریح کرد: بیعقلی بیداد میکند، درحالیکه جوان امروزی وطنش را دوست دارد؛ حال آنکه ممکن است در جایی افراط نیز انجام دهد. باید به آن جوان بگوییم که کوروشی که نام میبرد همان «ذوالقرنین» قرآن است و مطالعه کند که کوروش انسان موحدی بوده است، پس او نیز موحد باشد؛ نه این که کاری کنیم که این جوان برود و به دور مقبره کوروش بچرخد و بگوید «ما آریایی هستیم، عرب نمیپرستیم»، من معتقدم بسیاری از این موارد به خاطر لج کردن با مسوولان است.
فرضیهی حضور احمدینژاد در پاسارگاد
رائفیپور، حضور احمدینژاد در پاسارگاد را فریب اصلاحطلبان دانست و افزود: احمدینژاد میخواست که با این حرکات برای خودش رأی جمع بکند. در این راه با یکسری هنرمندان که عمدتاً به اصلاحطلبان نیز نزدیکتر هستند نیز همراهی کرد؛ برای نمونه نمایشگاه برای هدیه تهرانی برگزار کرد یا با استاد انتظامی وارد ستاد انتخابات شد، اما این رفتارها نچسب است.
وی افزود: احمدینژاد میپنداشت که تنها راهی که میتواند اصلاحطلبان را برای دورههای بعدی انتخابات جذب خود کند، این است که از ایرانی بودن بگوید.
این پژوهشگر دینی افزود: این رفتارها برای آن قشر احساس الفت نکرد و موجب شد حتی رأی جامعه اصولگرایی را نیز از دست بدهد. من معتقدم که کارهایی مانند بازگرداندن منشور کوروش به ایران در دوران احمدینژاد یا انداختن چفیه بر گردن سرباز هخامنشی یا حضور در پاسارگاد و عکس گرفتن با مقبره کوروش در راستای جذب مخاطب از این گروه انتخاباتی بود.
این مدرس دانشگاه در رابطه با جامعهی رأی دهنده در ایران، بیان کرد: ما در کشور چهار جامعه رأی داریم، یک «جامعه سکولار» هستند که میخواهند سر به تن نظام نباشد و به شرطی در انتخابات شرکت میکنند که با شرکت در انتخابات بتوان جمهوری اسلامی را زد. جامعهی دوم «اصلاحطلبان» هستند که در انتخابات برخی مواقع تحریم میکنند و برخی مواقع تحریم نمیکنند.
وی افزود: جامعه رأی بعدی، «اصولگرایان» هستند که همیشه در انتخابات شرکت میکنند و مانند اصلاحطلبان یک جمعیت مشخصی دارند؛ اما آن چیزی که نتیجهی انتخابات را مشخص میکند همان «آرای خاکستری یا مردم» هستند، این مردم همان کسی است که در ماه محرم پیراهن مشکی به تن میکند و حالا در جاده شمال فلان آهنگ را نیز گوش میدهد، اما کافر هم نیست.
«کوروش» را سیاسی کردهاند
رائفیپور با نقد «رویکرد حاکمان به طرفداران کوروش و پهلوی قلمداد کردن آنها»، گفت: امروز افرادی که مسوول هستند، همان افرادی هستند که انقلاب کردند و همچنان در ذهنشان گزارههای پیشین است. به نظر بنده این شوق خدمتی که این بزرگواران دارند، بسیار بالاست؛ خدا حفظشان بکند، اما نمیدانم چرا بیخیال نمیشوند؟
وی ادامه داد: اگرچه سن و سال مسوولان ما گذشته است، اما اینها تغییر نکردهاند و نگاهشان همان نگاه است. اینها در اوایل انقلاب آمدند و مسوولیتها را گرفتهاند. دورهم 300 نفر هستند و همین 300 نفر کار را پیش میبرند.
کوروش ستیزی پس از انقلاب
این مدرس دانشگاه در رابطه با علت پهلوی بودن اسناد مرتبط با کوروش، گفت: در دوران پهلوی نام سدها را به اسم پادشاهان نامگذاری و جشن 2500 ساله پادشاهی را برگزار کردند، اما همهی اینها از هخامنشیان آغاز میشود. یکی از دوران باشکوه تاریخ ایران هخامنشیان بوده است و در آن شکی نیست.
وی ادامه داد: بزرگترین امپراتوری تاریخ جهان تا به الان که بیشترین میزان نفوذ را در آحاد مردم تحت سلطه خود داشته است، امپراتوری هخامنشیان بوده است.
رائفیپور ادامه داد: دورهی پهلوی دورهای بود که اسلامزدایی شکل گرفت، رضاخان فقط کوروش را بزرگ نکرد، او با عزاداری امامحسین(ع) نیز مشکل داشت. در حال ساختن یک جایگزین بودند که ما تاریخ اسلامی خود را فراموش کنیم. بنده معتقدم که تاریخ بعد از اسلام ما نسبت به تاریخ 2500 سالهای که خیلی دربارهی آن توضیح داده نشده، مدون و روشنتر است.
وی افزود: انقلاب یعنی دگرگونی و مانند یک سیل است که تر و خشک را با خود میبرد. برداشت من این است که تاریخ شاهنشاهی در ذهن مردم مذموم شده بود و بویژه که پهلوی نیز بدنبال زنده کردن این تاریخ بود. زمانی که انقلاب صورت گرفت عدهای با آن قسمت که یادآور بحث شاهنشاهی بود به مخالفت پرداختند.
این پژوهشگر دینی با تاکید برگذر زمان و قضاوت شدن انقلاب 57، بیان کرد: ذهن ما باید تصحیح شود، همهی اینها انسان بودند و خوب و بد داشتند. سالها بعد دربارهی انقلاب ما نیز قضاوت خواهد شد؛ مانند این که در انقلاب ما استکبارستیزی مثبت بوده و اقتصاد مشکل داشته است.
رائفیپور در رابطه با ارتباط پهلویها با هخامنشیان، گفت: پهلویها اهل یک منطقهای در مازندران بودند و هیچ ارتباطی نیز نداشتند. با انتخاب نام پهلوی میخواستند خودشان را به فرهنگ پهلوی و باستان ایرانی منتسب کنند. در این شکی نیست که اینها میخواستند خودشان را تقویت و یک جایگزین برای اسلام انتخاب کنند.
وی افزود: این یک بخش از نقشه صهیونیستها بود که میخواستند تاریخ هخامنشیان را در ایران پررنگ کرده و هدفشان از این موضوع این بود که اسلام را تحقیر کنند. میخواستند به مردم ایران بگویند که شما یک تاریخ باشکوهی داشتید و از زمانی که اسلام آمده است، دیگر این تاریخ را ندارید و پهلوی با اسلامزدایی میخواهد به همان شکوه بازگردد؛ برای مثال «کوروش بخواب که من بیدارم»، این جملهی معروف محمدرضاشاه است. ما باید از این حب و بغضها فاصله بگیریم تا بتوانیم یک قضاوت منطقی و درست دربارهی تاریخ انجام دهیم.
منشور کوروش، کذب یا واقعیت
رائفیپور، منشور کوروش را پرحاشیه دانست و گفت: بنده دو ترجمه از منشور دیدهام که بسیار باهم متفاوت بودند و به همین علت برای خود من قابل اعتماد نیست.
وی ادامه داد: این منشور در سالهای 79 یا 80 از سوی فردی به نام «هرمز رسام» در حفاری بابل یافت میشود و این محل مناقشه است، زیرا میگویند اگر کوروش فرد یکتاپرستی بوده است، چرا به پرستش «خدای بلع» در منشور پرداخته شده است؛ اما اگر بخواهیم تاریخ را در بحثهای دینی مبنا قرار دهیم، متفاوت است. اینجا مخاطب من یک قشر مذهبی هستند که کوروش ستیز هستند. به نظر من آن «ذوالقرنین» که در سوره کهف مطرح شده، «کوروش» است.
این پژوهشگر افزود: «ذوالقرنین»، یک شخصیتی است که بر اثر سوال یهودیان از پیامبر در قرآن معرفی میشود. بنده تمام شخصیتهایی که در طول تاریخ کاندیدا بودهاند را بررسی کردم. اسامی بسیاری بودند و این برای مفسرین یک داستان عجیب و مبهم است. در اینجا یهودیان عامدانه نام فرد را نمیگویند. شیطنت یهودیان این است که صفت او را میگویند؛«ذوالقرنین» نام نیست بلکه صفت است.
وی ادامه داد: افراد مختلفی کاندیدا بودند، حضرت سلیمان، یک فرد چینی، یک فرد یمنی و… که کاندیدای «ذوالقرنین» بودند. در کتاب «ابوکلام آزاد» چیزی که مطرح شد این بود که کوروش نیز میتواند کاندیدا باشد؛ ازنظر مفسران قرآن «علامه طباطبایی» و «آیتالله مکارم» بیشترین نسبت را به آنچه در قرآن و تاریخ است به کوروش میدانند.
رائفیپور ادامه داد: نظر بنده این است که درآیات قرآن ظاهر آیاتی که دربارهی «ذوالقرنین» است به کوروش اشاره میکند و من خودم در این موضوع به قطعیت رسیدهام. دربارهی ذوالقرنین یهودیان برای آنکه برای پیامبر چالش علمی بسازند و سواد پیامبر را بسنجند بهعمد این سؤال را مطرح میکنند. آنها اسمی کوروش را نمیآورند؛ زیرا نام کوروش در تورات به عنوان پادشاه ایران که برای یهودیان شرایطی فراهم و از اسارت «بختالنصر» رها کرده و معبدشان حضرت سلیمان را مجدد بنا کرده و کار خوبی انجام داده است، ذکر شده است.
این مدرس دانشگاه، در رابطه با لفظ «کبیر» برای کوروش، گفت: این لفظ تنها برای کوروش استفاده نمیشود، برای داریوش نیز از این لفظ استفاده شده است. به نظر من روی این موضوع که آیا سند تاریخی در سنگنوشتهها و مکانهای دیگر هست، اطلاعی ندارم؛ اما احساس میکنم این یک لقب بزرگ است که برای مثال به شاه اسماعیل کبیر نیز گفته میشده است.
استراتژی اسراییل در ایران
رائفیپور با تاکید بر نقش «ذوالقرنین» در آخرالزمان، گفت: مورد دیگری که درحالی که بررسی آن هستیم، باطن آیات دربارهی ظهور و مهدویت است، یک روایت از امام حسن عسکری داریم که وقتی به امام زمان اشاره میکند، میفرمایند: «مثل ایشان بین شما، مثال ذوالقرنین است». در آنجا نیز اسم نیست و صفت است که دوشاخه را به هم وصل میکند. مادر ایشان از بنیاسرائیل و پدرشان از بنیاسماعیل است. اگر قرن را به معنای امت بگیریم «ذوالقرنین» به معنای صاحب دو امت است؛ امت غیبت و امت ظهور! فردی که در شرق و غرب حکومت الهی را تشکیل میدهد و خداوند بسیار به او عنایت دارد.
این پژوهشگر دینی گفت: بهعنوان نکته آخر این که صهیونیستها در سال 2003 یک استراتژی علیه ایران به عنوان «استراتژی آنفلوآنزای نیویورکی» را پیش گرفتند که در آن باید ایرانیها از هر چه دارند بیزار شوند و بر طبق این استراتژی باید هویت ایرانیها گرفته میشد. ایرانیها نه باید به ایرانی بودن خود ببالند، نه به لر، ترک، کرد و… خود و نه به مسلمان بودن خود!
وی افزود: صهیونیستهایی که تا قبل از 2003 در حال برجسته کردن هخامنشیان بودند و فیلم «One Night With The King» را میسازند و خشایارشاه را به علت آن که داماد یهودیها و با استر ازدواج کرده است، بصورت چشم آبی و موی بور نشان میدهند، بهیکباره بعد از 2003 رویه تغییر میکند و «فیلم 300» را میسازند که خشایارشاه را یک وحشی نشان میدهند.
علیاکبر رائفیپور گفت: تنها دلیل این کار این است که میخواهند ما هیچ هویتی نداشته باشیم؛ ما نباید بگوییم که ما ایرانیها 2500 سال تمدن داشتهایم، بلکه باید در جواب بگوییم زمانی که ما مسلمانان طب داشتیم شما اروپاییها در جهل بسر میبردید. بنده معتقدم افرادی که امروز به هویت ایرانی و اسلامی ما حمله میکنند، بدون تردید در زمین دشمن بازی میکنند؛ خواه میدانند و عامل دشمن هستند خواه از سر جهالت و نفهمی است، فرقی نمیکند نتیجه یکی است.
[تکمیلی در تاریخ 14 آبان ماه: متن زیر را سایت وابسته به آقای رائفی پور، «مصاف»، منتشر کرده که عینا در پی میآید]
مصاحبه استاد رائفی پور با انصاف نیوز پیرامون شخصیت کوروش کبیر
متن زیر مشروح مصاحبه استاد رائفی پور پیرامون “شخصیت کورش کبیر” است که پیش از این خلاصه آن در خبرگزاری انصاف نیوز آمده بود:
دکتر علیاکبر رائفیپور، استاد دانشگاه در آستانهی نزدیک شدن به 7 آبان و روز منتسب به «کوروش» در گفتوگو با خبرنگار انصاف نیوز گفت: رفتارهای ما ایرانیان صفر و صدی و اشتباه است؛ ما یا از کسی خدا میسازیم مثلا یک عده جوان میروند به دور مقبره کوروش سجده میکنند، یا یک عدهای مانند رفتارهای مرحوم خلخالی را انجام میدادند و به کوروش توهین میکردند که این هم غلط است.
برای مسلمانی، فرهنگ ایران را نشانه گرفتهاند
این پژوهشگر دینی در تقابل فرهنگ ایران و اسلام میگوید: شهید مطهری زمانی که میبیند حکومت پهلوی با حربه ایران گرایی ، اسلام را میزند و یکسری از مسلمانان فکر میکنند برای مسلمان ماندن باید ایرانی بودن را بزنند، کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران » را مینویسد، ببینید چقدر رفتار ایشان عاقلانه است.
وی افزود: مگر میشود ما ایرانی بودن خود را فراموش کنیم، مگر میشود ایرانی بودن اثری بر روی شخصیت ما نداشته باشد. فرهنگ ایران و اسلام قابل جمع است. مردم ایران یک ملت متمدن هستند که سالها تاریخ، زبان و فرهنگ و دینداری و خدا پرستی دارند و میتوانند از داشته های خود دفاع کنند. فرهنگ ایرانی فرهنگی است که میتواند فرهنگهای مهاجم را در خود هضم کند و این بسیار ارزشمند است مگر ندیدید با با فرهنگ هلنیستی اسکندر مقدونی و مغولان وحمله اعراب چه کرد؟
خدا کردن «کوروش» نوعی لجبازی
رائفیپور گفت: دشمن اینگونه القا میکند که ما باید یا ایرانی باشیم یا مسلمان؛ این چه معنایی دارد؟ ما میخواهیم ایرانی مسلمان باشیم؛ فرهنگ اسلامی و ایرانی با هم قابل جمع هستند. در 8 سال دفاع مقدس ما یک وجب از خاک ایران را به دشمن ندادیم، چه کسی از ایران دفاع کرد؟ آنهایی که مسلمانتر بودند و تمام عملیاتها اسم مذهبی بود و امروز نیز از امنیت ایران در مقابل تکفیریها چه کسی دفاع میکند؟ مدافعان حرم هستند، پس اینها در کنار هم کامل میشوند.
تکفیری ها در عراق و سوریه در هرشهری که پا گذاشتند با پتک و مواد منفجره به جان آثار باستانی افتادند اگر همین بچه مسلمانهای مدافع حرم نبودند تکفیری ها الان تخت جمشید و پاسارگاد وموزه ها را شخم زده بودند
این استاد دانشگاه تشریح کرد: در کشورمان بیعقلی بیداد میکند، درحالیکه جوان امروزی وطنش را دوست دارد؛ حال آنکه ممکن است درجایی افراط نیز انجام دهد. باید به آن جوان بگوییم که کوروشی که او نام میبرد همان «ذوالقرنین» قرآن است و مطالعه کند که کوروش انسان موحدی بوده است، پس او نیز موحد باشد؛ نه این که کاری کنیم که این جوان برود و به دور مقبره کوروش بچرخد و بگوید «ما آریایی هستیم، عرب نمیپرستیم»، من معتقدم بسیاری از این رفتارها به خاطر لج کردن با مسوولان است.
فرضیهی حضور احمدینژاد در پاسارگاد
رائفیپور، حضور احمدینژاد در پاسارگاد را جذب رای ازسبد آرای اصلاحطلبان پس از وقایع سال 88 دانست و افزود: احمدینژاد در این راه با یکسری هنرمندان (سلبریتی ها) که عمدتاً به اصلاحطلبان نیز نزدیکتر هستند نیز همراهی کرد؛ برای نمونه نمایشگاه برای هدیه تهرانی برگزار کرد یا با استاد انتظامی وارد ستاد انتخابات شد، اما این رفتارهای او برای مخاطب اصلاح طلب نچسب است.
وی افزود: احمدینژاد میپنداشت که تنها راهی که میتواند جامعه رای اصلاحطلبان و سکولارها را برای دورههای بعدی انتخابات جذب خود کند، این است که از تنها وجه اشتراک خود با ایشان یعنی ایرانی بودن بگوید.
این پژوهشگر دینی افزود: این رفتارها برای آن قشر ایجاد الفت نکرد و موجب شد حتی رأی جامعه اصولگرایی را نیز از دست بدهد. من معتقدم که کارهایی مانند بازگرداندن منشور کوروش به ایران در دوران احمدینژاد یا انداختن چفیه بر گردن سرباز هخامنشی یا حضور در پاسارگاد و عکس گرفتن با مقبره کوروش در راستای جذب مخاطب از این گروه انتخاباتی بود.
این استاد دانشگاه در رابطه با جامعهی رأی دهنده در ایران، بیان کرد: ما در کشور چهار جامعه رأی داریم، یک «جامعه سکولار» هستند که میخواهند سر به تن نظام نباشد و به شرطی در انتخابات شرکت میکنند که با شرکت در انتخابات بتوان جمهوری اسلامی را زد. جامعهی دوم «اصلاحطلبان» هستند که در انتخابات برخی مواقع تحریم میکنند و برخی مواقع تحریم نمیکنند.
وی افزود: جامعه رأی بعدی، «اصولگرایان» هستند که همیشه در انتخابات شرکت میکنند و مانند اصلاحطلبان یک جمعیت مشخصی دارند؛ اما آن چیزی که نتیجهی انتخابات را مشخص میکند همان «آرای خاکستری یا مردم» هستند، منظور از این مردم یعنی همان کسی که در ماه محرم پیراهن مشکی به تن میکند و حالا در جاده شمال فلان آهنگ را نیز گوش میدهد، اما کافر هم نیست.
«کوروش» را سیاسی کردهاند
رائفیپور با نقد «رویکرد مسئولان به طرفداران کوروش و پهلوی قلمداد کردن رفتار های آنها»، گفت: امروز افرادی که مسوول هستند، همان افرادی هستند که انقلاب کردند و همچنان در ذهنشان گزارههای پیشین نقش بسته است. به نظر بنده این شوق خدمتی که این بزرگواران دارند، بسیار بالاست؛ خدا حفظشان بکند، اما نمیدانم چرا بیخیال نمیشوند؟
وی ادامه داد: اگرچه سن و سال مسوولان ما گذشته است، اما اینها تغییر نکردهاند و نگاهشان همان نگاه است و فکر میکنند از کوروش و تاریخ باستان گقتن یعنی طرفدار حکومت پهلوی بودن، که بسیار تحلیل غلط و نابجایی است.
اینها در اوایل انقلاب آمدند و مسوولیتها را گرفتهاند. دورهم حدود 300 نفر هستند و همین 300 نفر کار را پیش میبرند و به ندرت نیز کسی را در دایره قدرت راه می دهند مگر اینکه از خودشان باشد و اصلاح ژنتیکی شده باشد به ژن خوب !
کوروش ستیزی پس از انقلاب
این استاد دانشگاه در پاسخ به شبهه “پهلوی بودن اسناد مرتبط با کوروش” ، گفت: در دوران پهلوی نام سدها را به اسم پادشاهان نامگذاری و جشن 2500 ساله پادشاهی را برگزار کردند، اما همهی اینها از هخامنشیان آغاز میشود. یکی از دوران باشکوه تاریخ ایران هخامنشیان بوده است و در آن شکی نیست.
وی ادامه داد: بزرگترین امپراتوری تاریخ جهان تا به الان که بیشترین میزان نفوس انسانی را تحت سلطه خود داشته است، امپراتوری هخامنشیان بوده است.
رائفیپور ادامه داد: دورهی پهلوی دورهای بود که اسلامزدایی شکل گرفت، رضاخان فقط به هخامنشیان نپرداخت ، او با عزاداری امامحسین(ع) و حجاب زنان نیز مشکل داشت. در حال ساختن یک جایگزین بودند که ما تاریخ اسلامی خود را فراموش کنیم. بنده معتقدم که تاریخ بعد از اسلام ما نسبت به تاریخ 2500 سالهای که خیلی دربارهی آن توضیح داده نشده، در دسترس ،مدون و روشنتر است.
وی افزود: انقلاب یعنی دگرگونی و مانند یک سیل است کهتر و خشک را با خود میبرد. برداشت من این است که تاریخ شاهنشاهی در ذهن مردم مذموم شده بود و بویژه که پهلوی نیز بدنبال زنده کردن این تاریخ بود. زمانی که انقلاب صورت گرفت عدهای با آن قسمت که یادآور بحث شاهنشاهی بود به مخالفت پرداختند.
این پژوهشگر دینی با تاکید برگذر زمان و قضاوت شدن انقلاب 57، بیان کرد: ذهن ما باید تصحیح شود، همهی اینها (پادشان وحکومت های گذشته) انسان بودند و خوب و بد داشتند. سالها بعد دربارهی انقلاب ما نیز قضاوت خواهد شد؛ مانند این که در انقلاب ما استکبارستیزی مثبت بوده و اقتصاد مشکل داشته است.
رائفیپور در رابطه با ارتباط پهلویها(رضا شاه وفرزندش) با هخامنشیان، گفت: پهلویها اهل یک منطقهای در مازندران (آلاشت سوادکوه) بودند و هیچ ارتباطی نیز با هخامنشیان نداشتند. با انتخاب نام پهلوی میخواستند خودشان را به فرهنگ پهلوی و باستان ایرانی منتسب کنند. در این شکی نیست که اینها میخواستند خودشان را تقویت و یک جایگزین برای اسلام انتخاب کنند چون کنش ها و رفتارهایشان این را نشان می داد.
وی افزود: آن زمان بزرگ نمایی هخامنشیان یک بخش از نقشه صهیونیستها بود که میخواستند تاریخ هخامنشیان را در ایران پررنگ کرده و هدفشان از این موضوع این بود که اسلام را تحقیر کنند. میخواستند به مردم ایران بگویند که شما یک تاریخ باشکوهی داشتید و از زمانی که اسلام آمده است، دیگر این تاریخ را ندارید و حکومت پهلوی با اسلامزدایی میخواهد ایران را به همان شکوه بازگرداند؛ برای مثال این جملهی معروف محمدرضاشاه است که می گوید: «کوروش بخواب که من بیدارم»،
ما باید از این حب و بغضها فاصله بگیریم تا بتوانیم یک قضاوت منطقی و درست دربارهی تاریخ انجام دهیم.
منشور کوروش، کذب یا واقعیت
رائفیپور، منشور کوروش را پرحاشیه دانست و گفت: بنده دو ترجمه از منشور دیدهام که بسیار باهم متفاوت بودند و به همین علت برای خود من قابل اعتماد نیست.
وی ادامه داد: این منشور در سالهای ۱۸۷۹ از سوی فردی به نام «هرمز رسام» که فرد عراقی الاصل آشوری و ساکن بریتانیا است در حفاری های بین النهرین یافت میشود و حالا برای عده ای متن این منشور محل مناقشه شده است، زیرا میگویند اگر کوروش فرد یکتاپرستی بوده است، چرا به «خدای مردوک» در منشور احترام کرده است؛ اما اگر بخواهیم تاریخ را در بحثهای دینی مبنا قرار دهیم، بحث متفاوت است. اینجا مخاطب من قشر مذهبی هستند. اگر میخواهید تاریخ را مبنا قرار دهید باید بپذیرید که خدایی ناکرده حضرت داوود زنای محصنه میکرده و حضرت سلیمان بت پرست بوده ، حال آنکه قرآن این دو را پیامبر معرفی می کند ، هرچه در تاریخ آمد که الزاما درست نیست
به نظر من آن «ذوالقرنین» که در سوره کهف مطرح شده، «کوروش» است.
این پژوهشگر افزود: «ذوالقرنین»، یک شخصیتی است که در پاسخ به سوال یهودیان از پیامبر در قرآن معرفی میشود. بنده تمام شخصیتهایی که در طول تاریخ کاندیدای “ذوالقرنین بودن “هستند را بررسی کرده ام. از اسکندر مقدونی ، سلیمان پیامبر ،پادشاه حمیری ،چین شی هوان چینی ،کوروش و حتی اخیرا عده ای خیال پرداز او را فرا زمینی معرفی می کنند می بینیم اینجا اسامی بسیاری هستند و این برای مفسرین یک داستان عجیب و مبهم است. یهودیان در پرسش از پیامبر(شاید به نیت سنجش علم ایشان)عامدانه نام فرد را نمیگویند. کما اینکه نام کوروش (כּ֣וֹרֶשׁ) بار ها در عهد عتیق آورده شده بود (دوم تواریخ ۳۶:۲۲ – عزرا ۱:۱ – عزرا ۱:۲ – عزرا ۱:۷ – عزرا ۱:۸ – عزرا ۳:۷ – عزرا ۴:۳ – عزرا ۴:۵ – عزرا ۵:۱۳ – عزرا ۵:۱۴ – .عزرا ۵:۱۷ – عزرا ۶:۳ – عزرا ۶:۱۴ – اشعیا ۴۴:۲۸ – اشعیا ۴۵:۱ – دانیال ۱:۲۱ – دانیال ۶:۲۸ – دانیال ۱۰:۱) شیطنت یهودیان این است که عامدانه صفت او را میگویند؛«ذوالقرنین» نام نیست بلکه صفت است.
وی ادامه داد: همانطور که عرض کردم افراد مختلفی کاندیدا بودند، حضرت سلیمان، یک فرد چینی، یک فرد یمنی و… که کاندیدای «ذوالقرنین» بودند. در کتاب «ابوکلام آزاد» چیزی که مطرح شد این بود که کوروش نیز میتواند کاندیدا باشد؛ ازنظر مفسران قرآن «علامه طباطبایی» و «آیتالله مکارم» بیشترین نسبت را به آنچه در قرآن و تاریخ است به کوروش میدانند.
رائفیپور ادامه داد: نظر بنده این است که درآیات قرآن ظاهر آیاتی که دربارهی «ذوالقرنین» است به احتمال بسیار بسیار زیاد به کوروش اشاره میکند و من خودم در این موضوع به قطعیت رسیدهام. دربارهی ذوالقرنین یهودیان برای آنکه برای پیامبر چالش علمی بسازند و سواد پیامبر را بسنجند بهعمد این سؤال را مطرح میکنند. آنها اسم کوروش را نمیآورند؛ زیرا نام کوروش در تورات به عنوان پادشاه ایران که برای یهودیان شرایطی فراهم و از اسارت «بختالنصر» رها کرده و معبد دینی شان را مجدد بنا کرده و کار خوبی انجام داده است، ذکرشده است.
خوب است بدانید صفت ذوالقرنین (صاحب دو شاخ) دقیقا ترجمه عربی یک عبارت عبری از کتاب دانیال نبی از مجموعه عهد عتیق است .
הַקְּרָנָ֑יִם (بعل ها کارنیم) که بعل در زبان عبری یعنی صاحب و مالک که در عربی می شود “ذو” ، ها در عبری حرف تعریف است که در عربی می شود “ا ل”و کرن یعنی شاخ که درعربی می شود “قرن” و یم ، پسوند مثنی ساز عبری است که در عربی پسوند مثنی ساز می شود “ین” پس می بینیم دقیقا یهودیان عصر پیامبر عبارت ” بعل ها کارنیم ” را به عربی برگردانده اند و گفته اند “ذوالقرنین”.
وقتی به بخش مذکور(8-20) از کتاب حضرت دانیال (ع) رجوع می کنیم همین مطلب را می بینیم:
و جبرائیل به من (دانیال) گفت: «اینک من تو را از آنچه در آخر غضب واقع خواهد شد اطلاع میدهم زیرا که انتها درزمان معین واقع خواهد شد.اما آن قوچ صاحب دو شاخ(בַּעַל הַקְּרָנָ֑יִם) که آن را دیدی پادشاهان مادیان و فارسیان میباشد.
این استاد دانشگاه، در رابطه با لفظ «کبیر» برای کوروش، گفت: این لفظ تنها برای کوروش استفاده نمیشود، برای داریوش نیز از این لفظ استفاده شده است. این موضوع که آیا سند تاریخی در سنگنوشتهها و مکانهای دیگر در رابطه با لفظ “کبیر” هست، بنده اطلاعی ندارم شاید بخاطر این باشد که با نام پدر بزرگش خلط نشود چون او نیز نامش کوروش بود و به او کوروش یکم (شاه انشان) می گفتند ؛ اما احساس میکنم این یک لقب فاخر است که به پادشاهان بزرگ می دهند که برای مثال به شاه اسماعیل و یا شاه عباس هم به سبب تاثیر گزاری شان کبیر گفته اند.
استراتژی اسراییل در ایران
رائفیپور با تاکید بر نقش «ذوالقرنین» در آخرالزمان، گفت: مورد دیگری که درحال بررسی آن هستیم، تفسیر باطنی آیات سوره با کمک دیگرآیات و البته روایات مرتبط با داستان های سوره کهف است که مرتبط با اهل بیت و خاصتا ظهور و مهدویت است، یک روایت از امام حسن عسکری (ع) داریم که شيخ صدوق از احمد بن اسحاق بن سعد اشعرى روايت می كند که حضرت وقتی به فرزندشان “امام زمان (عج) اشاره میکنند، میفرمایند: « اى احمد مثل اين كودك در ميان اين امت مانند خضر و ذى القرنين است، به پروردگار سوگند او غيبتى خواهد داشت كه جز گروهى از معتقدين به امامت ائمه بقيه هلاك خواهند گرديد ».
واژه قرن علاوه بر شاخ به منی شاخه و امت نیز آمده است و ذوالقرنین (صفت ) کسی است که دوشاخه را به هم وصل میکند. در باره کوروش هم در کتاب دانیال نبی همانطور که عرض کردم و دیدید چنین امده است که او پادشاه دو شاخه ماد و فارس است، پدرش کمبوجیه یکم از پارس ها و مادرش ماندانا از مادهاست در عهد عتیق صراحتا از کوروش با عنوان “مسایاح” یا “مسیح” یاد شده است که اینهم یک صفت است به معنی کسی که مورد عنایت پروردگار است که بنی اسرائیل این صفت را در باره “منجی” استفاده می کنند ، حقیقتا در آن زمان کوروش منجی بنی اسرائیل است.
در باره امام زمان هم چنین چیزی را داریم که مادر ایشان از بنیاسرائیل و پدرشان از بنیاسماعیل است. اگر قرن را به معنای امت نیز بگیریم «ذوالقرنین» به معنای صاحب دو امت است؛ امت غیبت و امت ظهور. فردی که در شرق و غرب حکومت الهی را تشکیل میدهد و خداوند بسیار به او عنایتهای ویژه دارد چنانکه در باره او می فرماید : إِنَّا مَكَّنَّا لَهُ فىِ الْأَرْضِ وَ ءَاتَيْنَاهُ مِن كلِّ شىءٍ سَبَبًا
فلذا بنده معتقدم ظاهر آیات ذوالقرنین در باره کوروش و باطن آن پیرامون حکومت آخر الزمانی امام زمان(عج) است البته در این باره استانادات زیادی دارم که در این مجال نمیگنجد و اینجا فرصت طرح همه آنها نیست.
این پژوهشگر دینی گفت: بهعنوان نکته آخر عرض کنم که که دشمنان میهن عزیزمان در اندیشه کده های خود از سال 2003 یک استراتژی علیه ایران به عنوان «استراتژی آنفلوآنزای نیویورکی» را طرح ریزی کردند که در آن باید ایرانیها از هر چه دارند بیزار شوند و بر طبق این استراتژی باید هویت ایرانیها گرفته میشد. ایرانیها نه باید به ایرانی بودن خود ببالند، نه به مسلمان بودن خود!
وی افزود: صهیونیستهایی که تا قبل از 2003 در حال برجسته کردن هخامنشیان بودند و امثال فیلم «One Night With The King» را میسازند و خشایارشاه را به علت آن که داماد یهودیهاست و با استر ازدواج کرده ، بصورت چشم آبی و مو بور شبیه آنگلاساکسون ها نشان میدهند، بهیکباره بعد از 2003 تغییر رویه میدهند و امثال «فیلم 300» را میسازند که خشایارشاه را شبیه یک حیوان وحشی تصویر کنند.
علیاکبر رائفیپور گفت: تنها دلیل این کار این است که میخواهند ما هیچ هویتی نداشته باشیم؛ ما باید بگوییم که ما ایرانیها بیش از 2500 سال تمدن و یکتا پرستی داشتهایم و “یهودیه” یکی از استانهای صدوبیست وهفت گانه امپراطوری موحد هخامنشی بود ، و زمانی که ما ایرانیان مسلمان طب و موسیقی و مهندسی و شیمی و نجوم و … داشتیم شما آنگلاساکسون ها در قرون وسطی در جهل مرکب به سر میبردید . بنده معتقدم افرادی که امروز به هویت ایرانی و اسلامی ما حمله میکنند، بدون تردید در زمین دشمن بازی میکنند؛ خواه بدانند که در اینصورت عامل دشمن هستند خواه از سر جهالت و نفهمی باشد که البته چندان فرقی نمیکند نتیجه یکی است.
مرحوم «خلخالی» بدون سند کتاب مینویسد تا اثبات کند «کوروش» گناه لواط انجام داده است؛ با بولدوزر به جان تخت جمشید افتاد تا آن را تخریب کند! این رفتار ها از نظر بنده هیچ کدام درست و عاقلانه نبود و به انقلاب ربطی نداشت بلکه نظر شخصی آن فرد بود این اشتباه است اگر هر چیزی که به هر شکل موید تاریخ و روش بخشی از گفتمان حکومت پهلوی باشد را اگر تائید کنید، بگویند: طرفدار شاه هستید! نگاه صفر و صدی مخرب است، با این حال برخی مسئولان مانند امثال خلخالی ، کل این قسمت تاریخی را به توپ بستند!»
انتهای پیام
#کوروش
زمان رضا شاه من نبودم ، اما در زمان محمد رضا شاه کدام اسلام ستیزی انجام شد؟ ، مگر مسجد دانشگاه تهران در آن زمان ساخته نشد؟ ، مگر فقه و اصول در دوره لیسانس دانشکده حقوق تدریس نمیشد؟ ،[…]
سلام آخه این چه سوالی هست که شما می پرسید پس این همه آدم مسلمون توسط پهلوی شکنجه و شهید شدند چیه؟
آقای رائفیپور ما که سر در نیاوردیم شما یکجا میگید حضرت مهدی ذوالقرنین هست و اینجا میگید کورش بزرگ؟!
من سخنرانی اصلی اینو گوش دادم مصاحبه گویا نیست
آقای رائفی اونجا میگه ظاهر آیات در باره کوروشه و تفسیر باطنب اشدر باره منجی آخر الزمانه
نقد تورات بود پس نمیشه اون رو سند دونست
+ آقای رائفی پور معصوم نیست جناب رائفی پور در چند سال اخیر
چند تا سوتی و پیشبینی اشتباه هم داشته
اى بابا ! چرا ازش نپرسيديد اين «استراتژى آنفولانزاى نيويوركى » كشف خود حضرت استاده ؟! يا اون يكى حضرت استاد هم مشاركت داشته ؟! اصلاً وجه تسميه اش چيه و چرا نيويورك ؟! چه دستى دستى از خوندن يه داستان اكشن محروممون كرديد ؟!
من واقعا سر در گم شدم این اقا ابتدای نوشته بسیار عالی تحلیل می کنند اما از اواسط متن به یکباره به دامن تئوری توطئه می روند و بسیار عامیانه و غیرعلمی حرف می زنند عجیب است
ایشون کمترین مدرک تحصیلیش جای شبه داره اونوقت مدرس دانشگاه هست؟!! کدوم دانشگاه ایشون تدریس می کنند؟!! نان به نرخ روز میخورند.
ذوالقرنین اسکندر مقدونی است
نه کوروش کافر
درود بر علی اکبر، درود بر اسلام درود بر ایران
مثل اینکه برخی از دوستان با اینکه مصاحبه رو خوندن ولی بازم درکش نکردن، لب کلام اینه که ما ایرانی ها 2 بازوی قدرت بخش داریک که فقدان هر کدوم باعث تضعیف ماست، یکیش تاریخ کهن و اصالت هزاران ساله و دیگری مذهب تشیع و فرهنگ عاشورایی، برای روشن تر شدن مثال میزنم: بازوی اول کاری رو می کنه که ژاپنی ها در جنگ جهانی اول کردن و به پشتوانه اون تمدن کهن و فرهنگ ملی تونستن آنچنان حماسه ای در جنگ اول جهانی بیافرینند، در مورد مذهب تشیع مثالی که میشه زد شاهکار حزب الله لبنان هست که همه در جریانش هستن. در مورد از دست دادن یکی از این دو بازو مثال مصر رو میزنم که هم تمدنی باستانی دارند و هم اسلام(هرچند اسلام اونا به قدرت تشیع نیست ولی باز از سایر ادیان قدرت آور تره). مصریان به دلیل نگاه صرف دینی اون تاریخ رو رها کردن و یک مولفه قدرتشون رو از دست دادن و الآن وضعیتشونو ببینید.
دلیل دیگه ای هم هست مبنی بر اینکه نباید زیاد روی هخامنشیان تاکید کرد و اونم گفته ی رهبریه که فرمودند غربی ها دنبال این هستن که ما حداکثر در هخامنشیان بمونیم در حالی که ما تمدن هایی به مراتب قدیمی تر از هخامنشیان داشتیم که اگر نگاه کنیم می بینیم سابقه ی اونها خیلی خیلی از 2500 سال قدیمی تره، شاهدش هم حفاری های غرب کشور که تا آثاری به قدمت6000 سال اگر اشتباه نکرده باشم پیدا شده، پس ماندن در هخامنشیان باز خودش به نوعی تضعیف کننده ماست چرا که ما از اون هم سبقه تاریخی بسیار قدیمی تری داریم.
بهترین کار اینه که بگیم، ما از کجا شروع کردیم و نقطه اوجمان کجا بود، کجا افول کردیم و چگونه دوباره بخواستیم و قدرت جهانی شدیم (اشکانیان و ساسانیان) و … و اینکه الآن کجا هستیم و اینکه به کدام سو داریم میریم.
فیلم One Night With The King سال 2006 ساخته شده.
سلام-اگر خلخالی بدون سند کوروش را لواط کار می داند برخی هم بدون سند قبر مادر سلیمان را قبر کوروش معرفی می نمایند و برخی که چندان میانه ای با دین ندارند یک جمله مرحوم علامه طباطبائی را سند می کنند و وی را ذوالقرنین می نامند در حالیکه نظر علامه نظر شخصی وی و آنهم احتمال داده بدون ذکر دلایل علمی -و این در حالیست که مرحوم علامه کامبوزیای سیستانی در پاسخ کسروی تبریزی که به قرآن ایراد گرفته بود کسی در تاریخ به عنوان ذوالقرنین نمی تواند وجود داشته باشد مرحوم کامبوزیا با دلایل علمی وتحقیقی ثابت کرده که ذوالقرنین همان پادشاه بزرگ چین است که دیوار را شروع به احداث نموده ویاجوج و ماجوج همان منچوریها ومغولها دوشاخه اصلی قوم مغول هستند و کتاب وی فقط در دوره مرحوم مصدق اجازه نشر یافت و حال هم مجوز نشر نمی دهند
باتوجه به اسنادتوراتی ومنابع ایرانی که دریکی کوروش ذوالقرنین است ودرمنبع دیگرفریدون پیشدادی همان ذوالقرنین است وباتوجه به شباهت زیادداستان فریدون به کوروش هخامنشی می توان گفت درواقع کوروش همان ذوالقرنین است.البته این خلاصه چندمقاله بودکه من تودوجمله گفتم.
بسم الله الرحمن الرحیم
اولا آنکه بالای 50 درصد متن تورات تحریف شده
دوم اینکه خود کوروش در کتیبه خودش گفته بت ها رو میپرستم
سوم اینکه کوروش در شمال توسط ارتش قزاقستان و ترکمنستان کشته شد (ارتش ملکه تومیریس)
چهارم : فقط آقای طباطبایی احتمال دادند که کوروش ذوالقرنین باشد ولی بعد توسط سایر علما رد شد
پنجم : قلمروی امپراطوری کوروش بسیار کوچک بوده کمتر از نصف خاورمیانه رو در تصاحب داشت
ولی خداوند امپراطوری جهانی به ذوالقرنین عطا فرمود
ششم : اسکندر مقدونی و یکی از فرعون های مصر هم نماد کلاه دو شاخ داشته
درود بر هم میهمنان فرهیخته
کسی که دانش تاریخی ندارد خاموش باشد و سخن به گزافه نگوید سنگین تر است ، کورش بزرگ هخامنشی یک چهره برتر تازیخی در مهرورزی ، آشتی گستری ، همگرایی ، آزادواری می باشد ، وی هیچ نژادی ، هیچ دینی و هیچ فرهنگی را نکوهش نکرد ، پس بدور از خردگرایی و پاک سرشتی است که چنین ابرمردی را با کینه های کور و باورهای سیاه نکوهش کنند. کمی بیاندیشیم و سخن به راستی و درستی بگوییم.
گزنفون عشق کوروش پرستان در کوروشنامه درباره همجنس بازی کوروش نوشته ولی این موضوع در ترجمه فارسی کتاب سانسور شده است. رائفی پور یک شیاده که بدون سند بین کوروش و حضرت دانیال رابطه تراشی کرده و ادعاهای پوچ دیگه ای کرده تا نظریه جعلی ابوالکلام آزاد مزدور انگلیس رو در ایران نهادیده کنه و به این وسیله انقلاب اسلامی رو استحاله کنه، البته به صورت موازی بخش هایی از تورات که توسط صهیونیست ها دستکاری شده رو به صورت گزینشی تقطیع کرده و بیان کرده تا به اسرائیل خوش خدمتی کرده باشه. ناگفته نماند همین شخص که در گذشته با استناد به کتاب «فراموشخانه و فراماسونری» اثر اسماعیل رائین مزدور ساواک درباره فراماسونری سخنرانی میکرد، به صورتی کاملا موزیانه، از این موضوع چشم پوشی کرده که در این کتاب بر اثر اسناد موجود کوروش به عنوان ماسون اعظم و رهبری فراماسونری در عصر باستان معرفی شده و گفته شده کوروش به همین دلیل لقب کبیر رو یدک می کشه.
چرا چرت و پرت میگی؟ رابطه کوروش و دانیال در کتاب تورات اومده چه ربطی به رائفی پور داره؟ دیگه رائفی پور رو کردی اسرائیلی؟ آخه … فراماسونری زمان کوروش کجا بود؟ خیلی قدمت داشته باشه مال زمان شوالیه های معبد هستش که اونم مال هزار و خورده ای سال هستش
بسیار خب. عجب! کسی که در ویدیویی حضور و وجود کوروش بزرگ و ارجمند و عالیجناب و مهتر رو نفی می کنه و علت اون رو هم عدم وجود نام کوروش در شاهنامه میدونه حالا شده هواخواه هخامنشیان و سر سلسه اونها حضرت کوروش!
میدونی چیه عزیز؟ من هم این راه رو تجربه کردم. ما ایرانی ها نه اسلاممون به دردی میخوره و نه باستان شناسیمون. دو رو هستیم. باد بیاد اسلامی و باد نیاد پهلوی و هخامنشی.
جالب اینجاست رویکرد انقلاب اسلامی چطور اینهمه تغییر کرده و نیازمند تاریخ ایران شده؟ من به شما و دوست های شما این پیشنهاد رو میکنم همینطور که خودم جهتم رو مشخص کردم و سعی زیاد می کنم تا به همون متعهد بمونم، شما هم که شمایلت به این چیزا نمیخوره بری و همون افکار و عقاید هم جهت با باطنت رو ادامه بدی تا دچار زوال نشی.
موفق و پیروز باشی