تریدینگ فایندر

محسن هاشمی: احمدی نژاد کار پوپوليستي کرد، قالیباف کار انتخاباتی

به گزارش انصاف نیوز، شبکه ی ایران نوشت: محسن هاشمی رفسنجانی بزرگترين پسر آیت الله اكبر هاشمي رفسنجاني رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام است. تحصیلات او مهندسی مکانیک با مدرک کارشناسی ارشد از دانشگاه پلی تکنیک مونترال کانادا است. تحصيلاتش را در مقطع دكترا در زمان جنگ نيمه تمام گذاشت و براي پيوستن به صنايع سپاه براي همكاري در پروژه هاي موشكي دور برد موشك بغداد (شهاب دو) به ايران بازگشت. از همان ابتداي فعاليت خود را در سال هاي 65- 71 در صنايع موشكي سپاه آغاز كرد و از همكاران شهيد مقدم بود. مي توان او را يكي از پايه گذاران  و مديران نسل اول صنايع موشك ايران دانست. قبل ار آمدن به رياست جمهوري عضو هيات مديره صنايع دفاع شد و همزمان معاون هماهنگي گروه موشكي بود.


به حال مشاغلي مانند رياست دفتر مجمع تشخیص مصلحت نظام، رياست بازرسی ویژه ریيس جمهور و عضو هیئت مدیره سازمان صنایع دفاع، مدیرعاملی متروی تهران و مديریت موسسه انتشاراتی  نشر معارف انقلاب را در سابقه خود داشته است.

محسن هاشمي رفسنجاني به زبان‌های فرانسه و انگلیسی تسلط دارد و کتاب آنالیز رایانه‌ای قالب‌های تزریقی، توسعه پاک و خورشيد  انرژي پاك، عبور از البرز از سلسله كتب كندوكاوي از توسعه پايدار ايران و ماجرای مک فارلین (خروج سلاح و ازادي گروگان ها) از تالیفات وی است. آماده سازي و چاپ بيش از 50 جلد كتاب در امر تاريخ معاصر ايران از جمله كتاب هاي معروف كارنامه و خاطرات هاشمي رفسنجاني هرساله آماده و به بازار كتاب عرضه كرده است. برخي از اين كتاب ها به عنوان كتاب سال معرفي شده است

با توجه به سابقه بيست ساله وي در مديريت شهري به خصوص حمل و نقل عمومي و حل و نقل ريلي انبوه بر (مترو) همكاري با 6 شهردار پايتخت در اين بيست سال آقايان كرباسچي، الويري، ملك مدني، مقيمي، احمدي نژاد و قاليباف و كارنامه موفق او از نظر مردم در زمینه مدیریت شهری و مسائلی که تهران با آن روبرو است با وی گفتگو کرده ایم.

محسن هاشمي در گمانه زني هاي اخير به عنوان يكي از نامزدهاي اعضا شوراي اسلامي شهر تهران براي تصدي پست شهرداري در نظر گرفته شده است. البته او مي گويد: لطف تعداد قابل توجهي اعضا به اين اينجانب رسيده است ولي هنوز مسايل و اخبار در حد گمانه زني است و اين تصميم با شوراي 31 نفري شهر تهران است كه بايد در جلسات اوليه خود نسبت به مديريت شهر تهران تصميم گيري كنند و تا تصميم اين بزرگواران كه خوشبختانه با توجه به تعداد بيشتر انها نسبت به گذشته، تعهد و تخصص انها شوراي مجربي را تشكيل مي دهند بايد صبر را پيشه كرد و از سياست بازي و سياست كاري پرهيز كرد . زير ا كه پايتخت ام القراي مسلمين است و سياست بازي صدمه زيادي به آن خواهد زد من نيز سعي خواهم كرد خارج از اين عمل نكنم.

***


شما سال ها به عنوان یک مدیر موفق در شهر تهران کار کردید، تقریبا نام مترو با نام محسن هاشمی گره خورده است. از شما می خواهم از دید یک مدیر شهری وضع موجود شهر تهران را آسیب شناسی کنید.

آسیب های شهر تهران ریشه برنامه ای دارد. سال هاست مسايل شهر تهران از طريق يك برنامه هدايت نشده پیش می رود. آخرین برنامه جامع مربوط به سال 75-80 و معروف به برنامه 80 بوده است که فرصت جدي براي اجرا پيدا نكرد در صورتی که می توانست كارهاي عمده اي از آن برنامه خارج شود. از آن سال تا سال 88 شهرداري تهران هيچ برنامه درستي نداشته است. در سال 88 نیز برنامه اي تدوين شد به نام برنامه 88- 92 . این برنامه وقتی در  شورای شهر شد، چند سالی از تدوین آن گذشته بود. این برنامه ها نتوانست منظم پیش برود و در نهایت یک برنامه عملیاتی برای سال های 90- 92  نوشته شد که به دلیل نزدیکی به انتخابات با شائبه فعالیت های انتخاباتی روبرو و تصمیماتی در آن برنامه عملیاتی دیده شد که با طمانینه و متانت گرفته نشده بود و در نهایت بدون این دو عنصر نیز اجرا شد. این ریشه همه مشکلاتی است که در تهران می بینیم؛ یعنی مدیریت روزمره و بدون برنامه.

 
به نظر شما مهمترین آسیبهایی که بر پیکر تهران وارد شده چیست؟

من فقط به یکی از آسیبها اشاره می کنم. آلودگی هوا بطور زیرپوستی برای زندگی مردم یک خطر محسوب می شود. از نظر بنده یکی از مهمترین دلایل آلایندگی تهران استفاده از سوخت فسیلی در مصارف گرمايشی، سرمايشی و پخت و پز است. هم اکنون در ابر شهرهاي دنيا به هیچ عنوان از گاز و سوخت هاي فسیلی استفاده نمي شود. در تهران نیز باید نیروگاه های ویژه در خارج از تهران با فاصله 30 تا 50 کیلومتری ساخته شود تا مصارف تهران به جاي گاز و سوخت های فسیلی با استفاده انبوه تر از برق تامین شود.

اینکه در تمامی مصارف تهران از سوخت فسیلی استفاده شود، سياست مناسبي نیست و شهرداري تهران بايد از ابتدا به دولت ها فشار مي آورد كه نيروگاه هاي برقي را احداث كنند، گاز را به نيروگاه و از آنجا به برق تبدیل و به داخل تهران بیاورند و گاز را از مصارف خانگی حذف کنند.

البته دولت در سرمایه گذاری در بخش برق مشکل دارد و در ساعات پیک مصرف، کمبود برق احساس می شود اما با هماهنگی در سیاست های شهرداری و دولت می شود این بحران را حل کرد.

شما ببینید در بیشتر شهرهای توسعه یافته هم اکنون ساختمان هاي جديد از انرژی های تجدید پذیر مانند خورشید و باد بهره می برند و از برق هم گذر کرده اند در صورتی که در کشور ما هنوز سوخت فسیلی استفاده می شود.

بحث دوم آلودگی هوای تهران مربوط به حمل و نقل عمومي است، بر اساس قانون سال 86، حمل و نقل عمومی باید سهم 75  درصدی در تهران داشته باشد با تفکیک 25 درصد تاكسي، 20 درصد اتوبوس و 30 درصد ریلی. اکنون تاكسي از مرز 25 درصد عبور کرده، 18 تا 20 درصد اتوبوس نیز اجرا شده است اما در مورد ريلي زير 10 درصد هستیم. در نتيجه آنچه باید برای ساماندهی حمل و نقل عمومی در تهران رخ دهد توجه به افزایش کارکرد حمل و  نقل ريلي انبوه بر برقی است که این هدف هنوز هم جزو برنامه هاي مورد علاقه من است.

ما باید از 15 ميليون سفری که انجام می شود، 10 ميليون سفر را به سوی حمل و نقل ريلي انبوه بر ريلي که در زیر زمین است هدایت کنیم تا بتوانیم آلودگي هوا را كاهش دهیم و از سوی دیگر از ورود اتوبوس هایی با سوخت فسیلی و گازوئيلي جلوگیری کنیم و به سمت سوخت هيبريدي، ماشین های برقی یا ماشين هايی با سوخت گاز نه گازوئيل برویم. اینها مواردی است که سازمان محيط زيست مصوب كرده اما متاسفانه در چند سال اخیر تمام اتوبوس های واراداتي با سوخت گازوئیل بوده است.

سومین بحث این است که برای کاهش بیشتر از آلودگی هوا، باید در دل شهر تهران شهرهای زیرزمینی ایجاد کنیم.

شهرهای زیر زمینی؟ لطفا توضیح بیشتری بدهید.

فضای تهران دیگر امکان توسعه ندارد، برای توسعه شهر باید از فضاي زیر زمین استفاده کرد، یعنی در کلانشهر تهران در دل زمین باید شهر ایجاد کنیم. به معنای دیگر، هم اکنون به جای توسعه فروش تراكم در هوا باید سرمایه گذاری ها را به زیر زمین ببریم تا بخشی از مسایل مربوط به زلزله هم حل شود، این طرح با توسعه خطوط مترو امکان پذیر است.

صحبت از حمل و نقل انبوه بر برقی کردید. اگر کار به دست شما باشد  برای این مساله چه برنامه ای دارید؟

شهر تهران باید از ساختن مسير حمل و نقل خارج شود. ما دیگر نیاز به اتوبان و پل نداریم باید در بعد حمل و نقل ريلي انبوه بر و عمومي وارد شویم . هم اکنون دو هزار و 800 كيلومتر معبر داريم كه نزديك به 370 كيلومتر بزرگراه،  750 كيلومتر راه شریانی و 1500 کیلومتر دسترسی معمولی داریم که باید اینها نگهداری شود و دیگر نباید هزینه ها را برای ساختن پل حرام کنیم.

 یکی از مشکلات همیشگی تهران درآمد های شهرداری بوده است، واقعا شهری مثل تهران را با درآمدهایی که تعریف ثابتی ندارد چگونه می شود اداره کرد؟

 درصد درآمد پایدار تهران کمتر از 30 درصد است و تاکنون هر چه به دست آمده از شهرفروشی است. شهر فروشی یعنی افزایش آسیب های شهری و اجتماعی و این راه درستی برای کسب درآمد نیست. من تاکید می کنم که ایجاد درآمد پایدار برای شهر، باید با كمك دولت و با استفاده از راههای علمی شكل بگيرد.

همچنین دولت باید در پروژه های زیربنايي وام هاي دراز مدت 10 تا 20 ساله با اقساط کم در اختیار شهرداری بگذارد که سبب به روز شدن در امد هاي پايدار شود تا شهرداران از شهر فروشي پرهيز كنند.

 اگر قرار باشد در این زمینه سه دوره شهرداري كرباسچي ، احمدي نژاد و قاليباف را مقايسه كنيد، ‌چه مي گوييد؟

مقايسه اين سه دوره كار درستي نيست. كرباسچي بعد از جنگ مدير شهر تهران شد و در شرايطي شهر را به دست گرفت كه كمبودهاي ناشي از جنگ بشدت قابل ملاحظه بود.  9 سال براي كرباسچي فرصت خوبي بود و به نظرم مدير بسیار موفقي در ساختن زیربنای یک مدیریت مدرن در شهر تهران بود. او ساختار شهرداري ر ا بنيان نهاد. برخي اين روزها مي گويند شهر فروشي از زمان كرباسچي آغاز شده اما مقدار تراكمي كه وي از شهر تهران فروخت در بعد از شرايط بحراني بعد از جنگ، طبق اسناد موجود يك دهم تراكم فروشي افراد بعد از وي به خصوص این چند سال اخیر نيست آنهم در شرایطی که ما اکنون در تهران شرايط بحرانی و اورژانسي پس از جنگ را نداريم.

محمود احمدي نژاد خيلي فرصت نداشت در شهرداری خودش را اثبات کند. وي دو سال شهردار تهران بود اما كارهايي هم كه انجام داد، پوپوليستي بود. محمد باقر قاليباف هم مدير ناموفقي نبود هر چند سه سال آخر كارهايش جنبه انتخاباتي داشت اما اکنون به دليل رقابت موجود ميان من و ايشان نمي خواهم به دوران مديريت ايشان ورود كنم.

 اگر توسعه پایدار را با محوریت توسعه انسانی در نظر بگیریم و در شرایط فعلی معتقد باشیم که توسعه انسانی در تهران ناقص اجرا شده است، راه نجات مردم را از این وضع چه می دانید؟

براساس نظرسنجی های صورت گرفته و مطالعات اولیه بنده، مشکلات موجود برای مردم از دید شهروندان (نه شهرداری) به 23 مورد دسته بندی شده است. این مشکلات به ترتیب اولویت ترافيك ، بيكاري ، حاكم نبودن قانون، فقر، كمبود مسكن ، امنيت اجتماعي ، مديريت ناكارآمد، جرایم و آسيب هاي اجتماعي،آلودگي زيست محيطي ،‌ آلودگي هوا و صدا، فقدان امكانات بهداشت و سلامت، پايين بودن سطح فرهنگ شهروندي، مهاجرت، بي تفاوتي اجتماعي ، مشاركت پايين در انتخابات، كمبود مراكز فرهنگي و فراغتي، بي اعتنايي به مردم، بي اعتمادي اجتماعي و  ناكارآمدي شوراي شهر در نظارت است. باید برای توسعه انسانی در شهر این خواسته ها را در نظر داشته باشیم.

وقتی فردی تمکن مالی دارد، خانه، ماشین و کار خوب دارد اما در محیطی زندگی می کند که برای تنفس با مشکل مواجه است در اعتراض  به این مساله از مشارکت های اجتماعی خود می کاهد.

باید برای افزایش کیفیت زندگی مردم تهران قدم های اساسی برداشته شود، توسعه فعاليت هاي داوطلبانه يكي از شاخصه های کيفيت زندگي است. افزایش كيفيت آموزش، پيوستن مردم به نظام تدارك مردم سبز(محیط زیست)، فعال کردن سيستم هاي  زيست محیطی، بازيافت و توسعه فضاي سبز شهری و در حد استاندارد،  بقاي كسب و كار ، به حداقل رساندن آسیب های اجتماعی و بزهكاري، محله محوري با شاخص رضايت شهروندان نیز برنامه های مورد تاکید بری توسعه انسانی است. نباید فراموش کنیم شهر تهران بر اساس قانون چشم انداز كشور بايد يك شهر برتر منطقه ای و فراملي شود.

شهر تهران به عنوان پایتخت ایران اسلامی تا چه میزان به استانداردهای پایتخت ها و ابرشهرهای بزرگ دنیا نزدیک است؟

در دنيا چهار دسته برای رتبه بندی شهرها در نظر گرفته اند که این دسته ها با 12 معیار مورد سنجش قرار می گیرد، دسته آلفا ، بتا، گاما و شهرهايی با رتبه بندی “سياهچال هاي شهري”.

پاریس، توکیو، لندن و نیویورک با کسب 12 شاخص در دسته اول (آلفا) ، پکن، کوالالامپور و سئول با کسب 9 شاخص در دسته بتا و دبی و جاکارتا با کسب 6 شاخص در دسته گاما هستند. ایران در سیاه چاله های شهری قرار ندارد اما با توجه به تاثیر تحریم ها زمینه سوق داده شدن به این سمت در آن هست. در تهران ارزش ها و ایده آل هایی وجود دارد که شاید نتوانیم به سمت آن شاخص ها برویم اما می توانیم با حفظ ارزش های دینی و اسلامی به بعضی از شاخص های بین المللی دست یابیم.

این شاخص ها اینگونه تعریف می شود که فردی از  جايي دیگر قصد دارد وقتی آمد به تهران، از پرواز استفاده کند. این امکان برای او وجود ندارد: بلیت، هتل و حتی ماشین را اینترنتی نمی تواند رزرو کند، باید پول نقد همراه داشته باشد. کارت اعتباری او در تهران اعتبار ندارد و موارد دیگر … باید  فعاليت هاي شهري را طوري ساماندهي كنيم که بنا بر گفته سند چشم انداز مي گويد تهران بايد شهر منطقه اي باشد. می توانیم به این اهداف برسیم.

 با همه این تفاسیر، اکنون مهمترین نقطه ضعف تهران را چه می دانید؟

در تهران باید خرد جمعي حاکم شود، آرامش در تصمیم گیری و اجرا وجود داشته باشد. دلیلی ندارد بگوییم کار یا پروژه حتما در اين تاريخ باید تمام شود مگر برای منظور سياسي و انتخاباتي. کار اجتماعی و شهری باید در آرامش با طمانینه و برنامه پیش رود تا ارزش كار حفظ شود.

 تهران وضعيت اورژانسی ندارد و بهتر است با متانت پيش رويم. پروژه ها و ايده ها با كارشناسانی که تخصص بالايي دارند مطرح شود و با خرد جمعي آرامش به شهر بازگردد.

 با توجه به اخبار منتشر شده، حضور شما به عنوان جدی ترین گزینه برای شهرداری تهران مطرح است، نظر شما در باره رویکرد اعضای دوره چهارم شورای شهر چیست؟

پیش از آغاز بحث باید به اعضاي دوره چهارم شوراي اسلامي شهر تهران که در انتخابات با شكوه خرداد 1392 انتخاب شدند تبریک عرض کنم و با بررسی هایی که شده به نظر مي رسدکه این افراد آموزه هاي قرآني، سنت، اجماع و عقل را هميشه در زندگيشان داشته اند و پرچمدار اعتدال، تدبیر، اميد و سازندگي هستند.

مردم تهران در انتخاب اعضای شورای شهر، امسال انتخاب های مناسبي را انجام دادند و از همه تخصص ها براي نظارت جدي بر فعاليت هاي شهرداري بهره گرفتند و به طور قطع با حضور این افراد سه عنصر مهم حقوق شهروندي، شفافيت در شهرداري و نظارت بر کار آن مي تواند انجام شود. طبيعي است كه هر كس به عنوان شهردار از اين افراد راي بگيرد بايد به سياست ها، سلايق، نظرات و ديدگاه های اعضا شورا توجه کند. شهردار منتخب باید كارهایش را به صورتي پيش ببرد که رضايت مردم، رهبري و دولت را کسب كند.

مزیت تهران در زیبایی و معماری را در کدام ویژگی می دانید؟

تهران شهری با پيشينه تاریخی 200 ساله است که خیلی هم باستاني و قديمي نيست اما پیشرفت تهران نسبت به شهرهای دیگر بااین قدمت بسیار کم بوده است. شهر تهران توسعه بهینه نداشته و مشکلات بسیار در حریم قانونی دارد.

شهر تهران حدود 730 كيلومتر مربع حریم قانونی، 22 منطقه، 123 ناحيه و 374 محله دارد. این شهر در جنوبي ترين نقطه 900 متر از سطح درياها فاصله دارد و شمالي ترين نقطه آن در 1800 متر است. با داشتن اختلاف ارتفاع نزديك هزار متر باید از تهران شهری با ابعاد زیبا و معماری خاص ساخت که متاسفانه این کار انجام نشده و با توجه به توسعه تهران حل این موضوع بسیار سخت است.

بافت فرسوده همیشه شعار بزرگ و البته انجام نشده شهرداران تهران بوده است، شما برای حل این معضل که تاکنون راه به جایی نبرده است چه برنامه ای دارید؟

تهران در زمینه زلزله شهری شوربخت است، زيرا در منطقه فعال زلزله قرار دارد، در حال حاضر تهران 32 میلیون مترمربع بافت فرسوده دارد که دو میلیون نفر در آن زندگی می کنند که وقوع زلزله مساوی است با بحران شدید.

همانطور که می دانید بافت فرسوده انواع مختلف دارد، ريزدانه و ناپایدار و نفوذ ناپذير. این سه شاخصه مربوط به وضع بافت فرسوده تهران است. يكي از برنامه هاي ما در بعد شهرسازي و مربوط به بافت فرسوده شناسايي، نوسازي و مقاوم سازی ساختمان ها و پیگیری مداوم این مباحث از مهمترین راهکارها است.

در بافت فرسوده به غير از ساختمان ها سه بخش وجود دارد که می تواند برای حل این مشکل کارساز باشد: فضاي سبز، خيابان ها و محورهاي مواصلاتي. این فضاها باید بازسازی و اجرا شود اما نکته مهم استفاده از فضاهای پشتیبان شهری است.

این طرح ها را پیش از شما افراد دیگر هم داشتند اما تقریبا نا موفق بودند.

مهمترین حرکت، سوق دادن سرمایه گذاران به سمت بافت های فرسوده است. متاسفانه سرمايه گذاران به سمت شهر فروشي در شمال و در مکان های پر رانت هدایت شده اند. آنها وقتی در شهر می توانند باغ ها را تخریب کنند، پول شان به سمت بافت فرسوده نمی رود. اگر سرمایه گذار بداند همین رشد در بالای شهر که با شهر فروشی همراه است در بافت های فرسوده نیز توسعه و در آمد به همراه خواهد داشت به طور قطع به آن سمت هدایت خواهد شد اما مدیران شهری مکان هایی را به سرمایه گذاران معرفی می کنند که در هر شرایطی امکان رشد در آن وجود دارد.  مدیری هنرمند است که سرمایه گذاران را به بافت فرسوده یا قسمتهایی از شهر که نیازمند سرمایه گذاری است سوق دهد.

البته نباید از این نکته گذر کرد که بافت فرسوده براي شهردار حکم تله را دارد و کار در آن سخت است، ما در این مساله با قشری مواجه هستیم که آسیب پذیر هستند و زندگی آنها با هر حرکت ما امکان دارد دچار بجران شود، این مساله نیز باید فرهنگسازی شود.

پروژه های بزرگ و طولانی مانند دو طبقه کردن پل صدر را چگونه ارزیابی می کنید؟

اين طور نيست پروژه هاي بزرگ و پر خرج هميشه به نفع باشد بلكه مي تواند در صورت نداشتن مطالعه دقيق به ضرر هم باشد. بايد پروژه ها با اولويت هزينه و فايده، مطالعات محيط زيستي و فني عمراني دقيق شروع شود كه ضرر و زياني متوجه شهر نكند.

به نظر مي آيد در مورد اتوبان صدر مخصوصا پل هوايي آن در تهران عجله شده است و به دليل نزديكي به فضاي انتخاباتي 92 خرد جمعي و آرامش در تصميم گيري وجود نداشته و در اجرا نيز عجله شده است. زيرا چنان سازه اي در شهر مي توانست با معماري به مراتب زيبا تري اجرا گردد، مي دانيم كه پروژه هاي شهري چون تهران بايد از منظر معماري به خصوص پروژه هاي پرخرج از منظر معماري حرفي براي گفتن داشته باشد و مطالعات معماري دقيق و اجريي دقيقتر را مي طلب در ضمن چنين پروژه برخرجي به طور قطع در مقابل در مقابل پروژه هاي حمل و نقل عمومي مخصوصا مترو از نظر اولويت نمي تواند برابري كند.

لذا با توجه به مشكلات تهران خرد جمعي، تعامل با شوراي شهر، آرامش در تصميم گيري و اجرا يكي از اولويت هاي مديريت شهري است،  مثال هاي زيادي وجود دارد. پروژه لوکس كار مي كنيم در موقعیتی که مردم با مشکل حمل و نقل روبرو هستند. در مترو کمبود داریم، اتوبوس ها مشکل دارد کانال ها و تاسیسات زيرزميني با چالش روبرو است. پول را هزينه مي كنيم ، زيباسازي افراطي مي كنيم و طوري هزينه مي كنيم که گویی از درآمد بالايي برخورداریم در صورتی که این پول ها از شهرفروشي به دست می آید، از درآمد كاذب. مثل بچه پول دارها خرج مي كنيم و تا دینار آخر را لوکس خرج می کنیم. بايد خرد جمعي در دريافت درآمد و هزينه داشته باشيم.

 از ديدگاه شما توسعه پايدار چه مفهومي دارد؟

 توسعه پايدار حركت بر محور انسان و محيط است و ملاحظاتي مانند آلودگي هاي محيطي، بيماري، آسيب هاي اجتماعي، زندگي حاشيه اي در شهرك هاي اقماري از جمله مفاهيم آن است. در اين ميان باید مفهوم شهري آن نيز مورد توجه قرار گيرد. مشاركت هر چه بيشتر شهروندان در تصميم گيري ها ، ترميم جدي محيط زيست از طريق نظام توليدي و اقتصادي، انعطاف و اصلاح پذيري دائم در بستر يك نظام مديريت، تقويت بنيان هاي خانوادگي و نهادهاي اجتماعي ، گسترش آداب شهرنشيني و همه و همه از مسايلي است كه بايد به صورت جدي در نظر گرفته تا شهر به سوي توسعه پايدار حركت كند. جرم و جنايت و آسيب هاي اجتماعي بايد كم شود،  كيفيت هوا، حجم ترافيك، اميد به زندگي، مسكن مقاوم و مناسب به سمت شاخص هاي مبتني بر شاخص توسعه پايدار نيز بايد لحاظ شود.

اولويتهاي كاري شما به عنوان شهردار درصورت کسب راي اعتماد از شورای شهر چيست؟

محسن هاشمي: متاسفانه همانطور كه گفتم  سند تصويب شده چشم انداز كه به تاييد وزارت كشور و احتمالا مجلس و مجمع تشخيص مصلحت نظام رسيده باشد در شهرداري تهران وجود ندارد. در سال 85 طرح سند چشم انداز تهيه و به تصويب شوراي اسلامي شهر رسيد، به فرمانداري و وزارت كشور ارايه شد كه آنها تاييد نكردند و شايد شوراي شهر بايد مسير تصويب آن را طي مي كرد كه متاسفانه طي نشده است. لذا داشتن برنامه بدون سند چشم انداز مصوب كار دشواري است. يكي از اولويت هاي شوراي اسلامي چهارم موضوع تصويب سند چشم انداز براي شهر تهران است تا حداقل شهري فراملي و جهاني در منطقه باشد.بدون برنامه و سند چشم انداز اداره شهر امكانپذير نيست زيرا سند چشم انداز و برنامه ها يك دست نيستند. بايد برنامه پنج ساله جامع با محور هزينه ها، درآمدها و اولويت ها تنظيم و تصويب شود و بر مبناي آن اداره شهر را به دست بگيريم.

 پيشنهادی در نظر داريد؟

يك برنامه با هشت محور از جمله خدمات شهري به عنوان اولويت هميشگي،‌ توسعه حمل و نقل عمومي با محوريت خطوط ريلي انبوه بر، شهرسازي و معماري با محوريت بافت فرسوده و زلزله، توسعه فرهنگي و اجتماعي با محوريت صيانت از فرهنگ، هويت ديني و ملي با كمك مساجد و مراكز فرهنگي و سمن ها ، توسعه مديريت در سطح شهر تهران با محوريت شهر الكترونيك و هوشمندسازي به صورتي كه 15 هزار خدمتي كه مردم در سطح شهر مي گيرند به صورت آنلاين (درآن واحد) و الكترونيكي انجام شود و مردم براي اينگونه كارها از تردد در شهر خودداري كنند. در ضمن از فساد اداري كاسته شود و فساد مالي نيز به حداقل برسد، كنترل و كاهش آسيب هاي اجتماعي با محوريت ngo ها و سمن ها و مساجد اهميت بسيار زيادي داد و بايد در اولويت جدي قرار گيرد، آسيب هاي اجتماعي با وضعيت تحريم و تورم رو به افزايش است. غني سازي اوقات يكي ديگر از معضلات شهروندان است ما شهرونداني هستيم كه هشت ساعت مي خوابم، هشت ساعت كارمي كنيم و هشت ساعت نمي دانيم كه بايد چكار كنيم بايد براي اين هشت ساعت برنامه ريزي كنيم.

همچنين با توجه به اهميت سلامت و 25 شاخص مهم آن بايد محوريت سلامت و ورزش در اولويت قرار گيرد. تامين درآمد پايدار براي شهر تهران و بهبود ساختار مديريت شهر تهران با استفاده از كوچك سازي، چابك سازي، هوشمند سازي و برون سپاري در شهرداري تهران بسيار مهم است.

 اين بدين معني است كه شهرداري تهران بايد سكانداري كند نه اينكه پارو بزند. اگر مديريت به سمت پارو زني پيش برود به طور قطع هدايت كشتي دچار مشكل خواهد شد. لذا الويت هايي كه العام كردم به عنوان يك برنامه تاكتيكي مي تواند در كوتاه مدت برخي از مشكلات اساسي را حل كند.

ولي خوشبختانه با توجه به لزوم تهيه و تصويب برنامه 93- 97 از طرف شوراي اسلامي اين موضوع را بايد به فال نيك گرفت و انشالله برنامه عملياتي پنج ساله شهر تهران همراستا با فعاليت هاي قبلي و نيازهاي آتي با استفاده از تجربيات مديران و  كارمندان موثر و موفق در شهرداري تهيه و به تصويب شورا برسد. و زين پس اين برنامه به عنوان اصول اصلي راهبردي و اجرايي در شهرداري مورد احترام شهردار و مديران زيربط باشد.

شهردار تهران بايد به ngo ها، سمنها و مساجد ميدان دهد تا بتوانند كار را پيش ببرند. مساجد بايد از حالت حكومتي خارج شود، و مانند گذشته ها دور و بعضا نزديك دستورات سياسي را بعضا كم كنند تا بتوانند به مشكلات اساسي مردم مخصوصا هويت ديني و كاهش آسيب هاي اجتماعي برسند و حل كنند

مهمترين برنامه شما براي جلوگيري از فساد مالي در شهرداري چيست؟

بايد كارها الكترونيكي و از قانون گريزي پرهيرر شود و بايد مديران نمونه باشند و قانون را رعايت كنند، وقتي حرف از شهر الكترونيكي مي شود يكي از دلايلش همين است، زيرا وقتي تمامي كارها ثبت مي شود، خيلي از مسايل حل مي شود. همكاري دولت وبخش خصوصي در اين زمينه مي تواند مثمرثمر باشد. وقتي سيستمهاي ارتباطي الكترونيكي در دولت وجود دارد تنها بايد شبيه سازي آن در شهرداري انجام شود تا بتوانيم جلوي فساد مالي را تا حدودي بگيريم. هم اكنون در دولت 15 هزار فعاليت ازطريق كامپيوتر و اينترنت انجام مي روعي مردم شود. مي ود انجام داد بازرگاني،بانكداري،خدمات سرويس برق، آب،تلفن،گاز و انشعابات ازطريق شهر الكترونيك انجام مي شود در شهرداري هم بايد اينچنين شود.

از سويي، افزايش دريافت عوارض از قشر مرفه و هزينه كرد آن براي قشر اسيب پذير با فرمول هاي دقيق و كارشناسي مجزا مي تواند اجرايي شود كه افزايش عوارض مشكلي براي اقشار آسيب پذير ايجاد نكند. وقتي قشر مرفه نسبت به پرداخت عوارض خودش و اقشار آسيب پذير اقدام كند، شهرداري تهران به درامد پايدار خود مي رسد.

وقتي مردم حاضر هستند هزينه هاي خدماتي كه در شهر مي گيرند را بپردازند ولي بدانند اين پرداخت در همان زمينه برايشان پرداخت مي شود و در بخش غير اصولي در شهرداري  هزينه نمي شود مشكلي پيش نخواهد آمد.

 حضور بخش خصوصي را در شهرداري تهران چگونه برنامه ريزي می کنید؟

بهبود ساختار سازماني شهردار نيز از ديگر برنامه هاي ما است، ساختار چابك و كوچك با توان بخش خصوص  بايد سازماندهي كرد و شهرداري فقط هدايت كننده آنها باشد. این را در عمل باید به اجرا گذاشت تا لذت مدیریت و کار کردن در شهر در کام همه بنشیند و سرمایه داران بخش خصوصی هم در خدمت به شهر شریک شوند.
 
يكي از مشكلات چند سال اخير در پايتخت نبود ارتباط خوب ميان شهردار و دولت بوده است. شما اگر شهردار شوید اين مساله را چگونه حل مي كنيد؟

سعي مي كنيم يك ارتباط خوب و سازنده را بين دولت و شهرداري حفظ كنيم.

به عنوان سئوال آخر، آیا  آيت الله هاشمي رفسنجاني موافق حضور شما در شهرداري تهران هستند؟

بنده بيست سال است كه در شهرداري تهران يكي از مديران رده مياني و ارشد هستم و تجربه زيادي در اين مسير دارم و حضور در همين مسير مي تواند رشد و تعالي ام شود.

لذا قطعا ايشان مخالفتي ندارند و موافق هم هستند. البته بايد بدانيد انتخاب مديران شهرداري اصولا به شورا باز مي گردد و افراد براي اين سمت با تاييد حداقل 10 نفر از اعضا شورا نامزد مي شوند. لذا اگر اعضا شواري شهر فردي را لايق بدانند و بعد از بررس سوابق به او راي دهند، اتفاقي رانتي نيفتاده است، بلكه براساس شايسته سالاري نسبت به انتخاب خود وارد عمل شدند و به طور قطع خارج از مسايل سياسي است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا