طرح «کلهها را به هم کوبیدن»
علی نصری در یادداشتی با عنوان «طرح کلهها را به هم کوبیدن» در خبرآنلاین نوشت: درکِ مسائل بینالمللی و پیشبینی وقایع در پیشِ رو عمدتاً نیاز به «تحلیل»های پیچیده دارد.
یعنی تحلیلگران سیاسی باید تمام دانش ژئوپلیتیک٬ تاریخی٬ نظامی٬ اقتصادی و «تجربه» و «شم» سیاسی خود را بکار بگیرند تا موقعیت و مختصات فعلی کشورشان در منطقه – یا عرصهء بینالمللی – را تشریح کنند٬ جریانها و کُنشگران مختلف را شناسایی کنند٬ انگیزههای پنهان و طرحها و رفتارهای رقبا را پیشبینی کنند و سپس در جهت حفظ ثبات و صلح و امنیت و دفاع از منافع ملی کشورشان راهکارهایی را تجویز نمایند.
اما گاهی نیاز به چنین تحلیلهای پیچیده نیست. در بسیاری از مواقع نظریهپردازان٬ مشاوران و سیاستمداران جریانهای متخاصم خارجی خودشان با زبان خودشان طرحها و نقشهای آیندهشان را صراحتاً بیان کردهاند. و کافی است تا – در این عصر اینترنت و اطلاعات – به سراغ نوشتهها و سخنرانیها و مصاحبههای آنها در محافل و نشریات و اتاق فکرهای خودشان برویم تا صریح و واضح از زبان خودشان بشنویم که طرحهایی برایمان دارند.
یکی از مواردی که نظریهپردازان جریانهای جنگطلب آمریکایی – که حضور بسیار پُر رندگی نیز در دولت دونالد ترامپ دارند – بارها به صراحت در موردش سخن گفتند و طرحهای خودشان را بیان کردهاند٬ ایجاد یک «جنگ فرسایشی» میان ایران و عربستان است.
در ماه جولای ۲۰۱۶ – چند ماه قبل از پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا – استیو بنن (Steve Bannon) – که بعداً در سمت مشاور ارشد و رئیس دفتر کاخ سفید منصوب شد – در برنامهء رادیویی Breitbart مصاحبهای با رابرت اسپنسر (Robert Spencer) – نویسندۀ مشهور ضد ایرانی و مسلمانستیز آمریکایی- در مورد آخرین کتاب او با عنوان «The Complete Infidel’s Guide to Iran» (راهنمای کامل ایران برای کفار) انجام داد که پخشی از آن به شرح زیر است:
– استیو بنن: تو در این کتاب بسیار خوب و فوقالعادهات به شدت از دولت اوباما برای مذاکرات با ایران انتقاد کردی و در کنار آن توجه ما را به «جهانِ سنی» و دشمنیِ دیرینهء سنیها با ایران جلب کردی. سؤال اولم این است: آیا یک استراتژی مفید برای غرب این نیست که بگذاریم یک جنگ فرسایشی میان ایرانِ شیعه و جهانِ سنی راه بیافتد و هر دو طرف تا دم مرگ خون یکدیگر را بریزند و ما فقط عقب بنشینیم و تماشا کنیم؟
– رابرت اسپنسر: چرا که نه؟! در دهه ۱۹۸۰ ایران و عراق ۸ سال با هم جنگیدند و…
– استیو بنن: …بله یک جنگ بیرحمانه! این فضیه در رسانههای غربی بازتاب اندکی داشته اما جنگشان تقربیاْ مثل جنگ اول جهانی بود! یک نبر سنگر به سنگر. آیا میدانی هر دو طرف چه تعداد تلفات داشتند؟!
– رابرت اسپنسر: عدد دقیقش را نمی دانم اما تلفات فوقالعاده بالا بود! حکومت ایران در آستانۀ سقوط بود و صدام حسین هم مشکلات خودش را داشت. و نکتۀ مهم اینجاست که در طول مدت جنگشان هیچ کدام مزاحمتی برای غرب نداشتند. پس ایرادش کجاست؟ ما که نمی توانیم جلوی نفرت بین شیعهها و سنیها را بگیریم. مسئولیت کشورهای غربی چیزی جز حفظ امنیت شهروندان خودشان نیست.
– استیو بنن: تو در این کتاب در مورد تمدن ایران باستان هم صحبت می کنی […]، آیا مسئلهء ایران فراتر از «اسلام» نیست؟ وقتی تاریخ را میخوانیم، میبینیم که امپراتوری پارس قبل از اسلام هم نگاهی متکبرانه به غرب داشته و آنها را «وحشی» و «بربر» میخوانده و مدام در حال جنگیدن با امپراتوریهای روم و یونان بوده. سوال این است که: آیا امروز ایرانیها هنوز خودشان را میراثدار «امپراتوری پارس» میدانند – و به همین دلیل با چنین تکبری به غرب نگاه میکنند و به مقابله با آن میپردازند یا اینکه دشمنیشان با غرب مستقیماْ مربوط به «اسلام» است؟
– رابرت اسپنسر: هر دو! این دو همدیگر را تقویت میکنند. شکی نیست که ایران قبل از اسلام، تمدنی بزرگ و قدرتمند بود و همیشه با جهان غرب ستیز داشت و مدام به امپراتوری روم لشکرکشی میکرد. امروز هم برخوردشان با جهان غرب در امتداد همان روند تاریخی گذشته است. اما اسلام این رفتارشان را تقویت کرده چرا که اسلام به مسلمانها این فرمان را نیز میدهد که با غیرمسلمانان بجنگند.
– استیو بنن: آیا تو هم معتقدی که خطر ایران از داعش به مراتب بزرگتر است؟ داعش یک فرقهء دیوانهء وحشی است، اما موضوعِ ایران به مراتب جدی تر است.
– رابرت اسپنسر: بله. آرزوی داعش این است که روزی شبیه ایران بشود.
– استیو بنن: آیا در طول تاریخِ «پرشیا» (Persia) یا «ایران» قبل و بعد از اسلام٬ کوچکترین نمونهای سراغ داریم که این کشور حتی یک بار هم به «شاخۀ زیتون» (نماد صلح) پاسخ مثبت نشان داده باشد؟
– رابرت اسپنسر: هرگز! هرگز! یک مورد هم وجود ندارد!
……
دولتمردان٬ نظریهپردازان٬ مراجع دینی٬ نظامیان٬ رسانهها٬ فعالان سیاسی و جوامع مدنی ایران و عربستان نیازی به تحلیلهای پیچیده ندارند تا از این هدف جریانهای جنگطلب آمریکا که ایجاد یک «جنگ فرسایشی» میان ایران و عربستان در منطقه است پردهبرداری کنند. حتی نیازی نیست تا از مشاهده فروش چند صد میلیارد دلاری اسلحه آمریکا به عربستان یا شکلگیری ائتلافهای منطقهای علیه ایران٬ به چنین نتیجهای برسند. جنگطلبان آمریکایی خودشان با زبان خودشان بیپروا و بیپرده با استناد به تاریخ و با شرح استدلالهای مشخص خودشان از زوم ایجاد چنین جنگی سخن گفتهاند.
آمریکا امروز «پُشتیبان» عربستان سعودی نیست. او تنها دستش را بر پُشت گردن عربستان گذاشته تا در موقعیتی مناسب کلهاش را به کلهء ایران بکوبد و هر دو را یکجا منگ و بیهوش کند. پس شرط عقل و هشیاری این است که ما نیز به جای چشم دوختن در چشمان عربستان و فشار دادنِ دندانهای غضبمان به روی هم و گره کردن مشتهایمان برای آنها و غافل ماندن از این طرح آمریکا٬ در جهت خلاف نقشهء جنگطلبان قدم برداریم و راه تنشزدایی و ایجاد ثبات و امنیت و صلح در منطقه را پیش بگیریم.
انتهای پیام