خرید تور تابستان

از زدوبند با مرتضوی تا افشای ربیعی؟!

یکی تیتر زده پروژه کارت هدیه در دولت روحانی کلید خورد و یکی دیگه زده رشوه یکی از وزرا به خبرنگاران و … . حالا یک روزنامه نگار اقتصادی، نوشته است: چرا دوست عزیزی که خبر را منتشر کرده در برابر دریافت کارت هدیه از طرف قاضی مرتضوی توسط مدیر مسئول روزنامه‌ای که در آن کار می‌کرد سکوت کرد؟

به گزارش انصاف نیوز، رضا غیبی نوشت:

فرض اول: کارت هدیه به مناسبت سال جدید بوده است. خب اگر فرض را بر این بگذاریم که هدیه بوده چیز عجیب و غریبی نیست و به شخصه در چند سال اخیر که با این حرفه اشنا شده‌ام بارها با این پدیده مواجه شدم. پذیرفتن آن هم کاملا شخصی است و فرد می‌تواند بپذیرد و یا نپذیرد همانطور که بسیاری از دوستان مدعی و آنهایی که آب در آسیاب ریخته‌اند برای انتشار خبر مورد اشاره ، با رضایت کامل و لبخندی شیک پذیرفته‌اند. حالا اینکه در دولت روحانی این اتفاق می‌افتد و اصلا ایا واقعا از طرف شخص وزیر بوده است و یا زیر‌مجموعه‌های وی و بطور کل آیا اقای ربیعی از این جریان با خبر است بحثی است که باید از کارت‌رسان یا همان خبرنگار اصلاح طلبی که واسطه بوده پرسید. سوال مهم‌تر برای شخص من این است که چرا دوست عزیزی که خبر را منتشر کرده در برابر دریافت کارت هدیه از طرف قاضی مرتضوی توسط مدیر مسئول روزنامه‌ای که در آن کار می‌کرد سکوت کرد، روزنامه‌ای که بچه‌های تحریریه آن بسیار هزینه دادند در این سالها و یکی از مسببان اتفاقات همین آقای مرتضوی بود که جیب مدیر مسئول محترم را برای پوشش اخبار تامین اجتماعی پر کرده بود از کارت هدیه و خدا عالم است از اتفاقات پشت پرده…

فرضیه دوم: این پول رشوه بوده است به خبرنگاران برای تهیه گزارش ، گفت‌وگو و یا خبر مثبت در راستای تقویت جایگاه اقای ربیعی. از نظر من این فرضیه نمی تواند درست باشد چونکه اگر قرار باشد آقای وزیر رشو‌ه‌ای هم بدهد سراغ مدیران مسئول جایزه بگیر می‌رود که ماشالله کم هم نیستند، مدیرمسئولان مدعی اصلاح‌طلبی که به طور مثال با آقای مرتضوی زدوبند داشته‌اند با آقای ربیعی اصلاح طلب بسیار راحت‌تر می‌توانند کار کنند. البته حساب دوستان و همکاران خبرنگار در این رسانه‌ها جداست که انصافا آنهایی که کار خوب ارایه می‌دهند از سردبیر گرفته تا خبرنگار و … با عزت و نفس و پاک دستی کار می‌کنند. در این مورد هم باز سوال مهم برای من این است که بانوی خبرنگار منتشر کننده خبر که گویا به دلیل نپذیرفتن هدیه یا رشوه، اقدام به تخریب وزیر محترم کرده آیا واقعا به دور از این مسایل روزگار سپری می‌کند. که اگر اینگونه باشد باید تبریک گفت به کسی که یکی از مهره های بازی جوانفکر و مدیرمسئول روزنامه‌ای که در آن کار می‌کرد بود و بازی را با گرفتن مصاحبه سفارشی و البته توقیف موقت روزنامه به نفع دولت احمدی نژاد تمام کرد. تبریک به خاطر توبه و انتخاب راه درست‌تر. البته نمی دانم استرس ایجاد شده برای همکاران آن روزنامه، تعطیلی و بیکاری موقت و مشکلات مالی احتمالی ایجاد شده برای آنها و از همه مهم‌تر هم‌دستی با پاک‌ترین دولت تاریخ را چگونه می‌توان جبران کرد. به هر حال باید خوشحال بود حتی اگر بار گناه گذشته سنگین تر باشد.

پی نوشت: 
1- مدافع دولت نیستم.
2- هیچ ارتباطی با آقای ربیعی ندارم و ایشان را تا کنون ندیده‌‌ام.
3- با بسیاری از سیاست‌های دولت مشکل دارم.
4- خودم هم با دولت احمدی نژاد کار کردم به عنوان یک مدیر اما نه در گاوبندی‌ها.
5- مصاحبه جوانفکر و توقیف روزنامه و داستان مورد اشاره را آن زمان هم در جمعی روزنامة‌نگار مطرح کردم و از فحاشی دوستان روشنفکر بی نصیب نماندم.
6- اگر کسی در مقام پاسخگویی بر‌امد در گام نخست باید از تمام این مباحث و زدوبند‌ها بدور باشد.
7- به دست آوردن لیست آنهایی که کارت هدیه گرفته‌اند برای من در کمتر از یک دقیقه ممکن است.
8- خیلی خوب بود دوستانی که تا همین دیروز سنگ دولت روحانی را به سینه می‌زدند و تا همین چند ماه پیش در گرفتاری‌های امنیتی دست کمک به سوی افرادی از جمله همین وزیر محترم دراز می‌کردند کمی انسانیت داشتند.
9- برای مطرح کردن خودم به دیگران تهمت همکاری با نهادهای امنیتی و مخبر بودن نمی‌زنم.
10- نکته قبلی باید در داخل متن قرار می گرفت.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا