داریوش سجادی: من را به غلط مشاور کروبی معرفی کردند
«داریوش سجادی» وبلاگ نویس ایرانی آمریکایی که پس از تغییر مواضع به نفع تندروهای اصولگرا، آنها او را «مشاور آقای کروبی» و «اصلاح طلب» میخوانند، با تاکید بر این که از پاییز سال 88 از اصلاح طلبی جدا شده است، همچنین گفت: بعد از سال ۸۸ من را به غلط مشاور کروبی معرفی کردند، در صورتی که مشاوره کروبی نبودم. … تکذیبیهی من در روزنامهها و سایت سحام نیوز منتشر شد.
پایگاه خبری تحلیلی انصاف نیوز در مهرماه میزبان آقای سجادی بود که چند روزی به ایران سفر کرده بود. به گفتهی سجادی، این تنها رسانه و تریبون اصلاح طلبی بود که از او در این سفر دعوت کرد و باقی محافل و رسانههای میزبانش، همگی در جریان رقیب اصلاحات قرار داشتند.
بیشتر پرسشهای این گفتوگو که در پی میآید، پرسشهای مخاطبان انصاف نیوز در شبکههای اجتماعی بود.
داریوش سجادی با رد نقش دولت احمدی نژاد در وضع تحریمهای ظالمانه به ایران و ناتوانی سعید جلیلی در مذاکرات پروندهی هستهای، ادعا کرد: تحریمهای ظالمانه و فلجکننده حاصل مذاکرات جلیلی نبود، تحریمهای فلجکننده محصول شیطنت جنبش سبز بود. آن چیزی که ایران را از بین برد، تحریمهای فلج کننده بود که شورای امنیت تصویب کرد و از سال 1390 نیز آغاز شد.
وی افزود: به اتفاق آن اجماع سازی، جنبش سبز توانسته بود افکار عمومی دنیا را بر علیه ما بشوراند و تصویر ندا آقاسلطان ما را به گند کشید که با شیطنت خبری قبلی نیز بود. وقتی ندا آقا سلطان کشته شد، این فیلم را تمام شبکههای اروپایی آمریکایی و عربی با بهترین کیفیت در بهترین ساعت پخش خود به مدت یک هفته منتشر کردند.
خبرنگار انصاف نیوز: شما انتظاری غیر از این دارید؟
سجادی: نخیر، وقتی سخنگوی جنبش، آقای «مخملباف» میشود و در اتحادیه اروپا آنها را میزند، همین ایشان به عنوان نمایندهی جنبش سبز چه کار کردند؟ تحریمهای فلج کننده از اینجا آمد، در صورتی که «ایسا» و «داماتو» از قبل بود.
پنج به علاوه یک، قرار نبود با جلیلی به توافق برسد
سجادی دربارهی مذاکرات هستهای در زمان احمدی نژاد و این که آیا توافق هستهای اساسا در زمان دولت او امکان داشت یا خیر، گفت: به نظر بنده پنج به علاوه یک، قرار نبود با جلیلی به توافق برسد، اما قرار بود که با ظریف به توافق برسند. در ایران ۱۸ ماه قبل از انتخابات 92 مقالهای منتشر میشود که آیت الله هاشمی رفسنجانی قطعاً در انتخابات شرکت میکند، آن زمان هنوز فضای انتخاباتی به وجود نیامده بود و اگر آیت الله هاشمی تأیید صلاحیت میشد رأی خوبی میآورد. زیرا هاشمی در سال ۸۸ طوری ظاهر شد که القا میکرد که میتواند رأی افراد مخالف نظام را نیز جمع کند.
این وبلاگ نویس که در چرخشی عجیب از چند سال پیش به یکباره نسبت به آیت الله هاشمی رفسنجانی مواضعی تند اتخاذ کرده است، دربارهی رد صلاحیت آن مرحوم گفت: هاشمی رفسنجانی درنهایت میتوانست خود را به رهبری نزدیک کند و کارهایی که میخواهد را انجام دهد. بنده پیشنهاد داده بود که با رد صلاحیت هاشمی میتوان مانع این بازی شد. اگر هاشمی رفسنجانی رد صلاحیت نمیشد، میتوانست کارهایی را که میخواهد، انجام دهد. قرار بود پلاکتهای داخل ایران از طریق انتخابات و بحرانهای فلج کننده اقتصادی آنچنان بالا رود که هاشمی رفسنجانی به عنوان منجی پای به عرصه بگذارد و ایران را از این وضعیت خارج کند.
باخت آمریکا به جمهوری اسلامی
سجادی ادامه داد: میتوانم بگویم که آمریکا به نظام باخت و با رد صلاحیت هاشمی رفسنجانی برنامهی آمریکا در میان راه سکته کرد و هاشمی تا پایان آخرین مهلت تبلیغات انتخاباتی از روحانی حمایت کرد. روحانی سیاست هاشمی را ندارد که بتواند با آنها معامله کند و برجام را هدیه بگیرد، به همین دلیل است که میگویند، آقای روحانی در دوره جدید تمام شده است. روحانی قرار بود با برجام، سرمایه گذاری خارجی را به ایران بیاورد؛ اما اولویت اول سرمایه گذاری امنیت است.
سال ۸۸ نقطه عطف جدایی از اصلاح طلبان بود
این فعال سیاسی دربارهی زمان جدایی خود از اصلاحات گفت: سال ۸۸ نقطهی عطفی برای جدایی از جنبش سیاسی اصلاح طلبی بود. دقیقاً در روز قدس سال ۸۸ شعار نه غزه و نه لبنان شعار جنبش سبز بود که یکی از اصلیترین میراث امام را زیر سؤال برد.
وی در پاسخ به این سوال که مگر چند نفر چنین شعاری را سر دادند، گفت: مهم نیست چه تعداد از افراد این شعار را دادند، مهم این بود که این به اسم جنبش تمام شد و سران جنبش این حرکت را محکوم نکردند.
خبرنگار انصاف نیوز: آقای سجادی! در جریان سفارت عربستان، یکی از اعضای ستاد قالیباف رابطهی ایران با منطقه را به هم زد، شما همچنان از آقای قالیباف دفاع میکنید، اما می گویید در سال ۸۸ به خاطر اینکه چند نفر فلان شعار را دادند من از جنبش سبز خارج شدم؟!
داریوش سجادی گفت: زمانی که دو نفر برچسب شدند و بر روی تمام رسانههای دنیا رفتند، اگر آن موضوع را تکذیب هم میکردند، این به اسم کل جنبش محاسبه شده بود؛ خواه ۳ نفر باشند خواه ۱۰ نفر. در فضاهای بین المللی سران جنبش وظیفه داشتند در دهان این شعار دهندهها بزنند، اما این کار را نکردند؛ من با فضای سیاسی ایران غریبه نیستم.
مواضع تند بهخاطر کروبی
خبرنگار انصاف نیوز: البته همان زمان موسوی و کروبی موضع گرفتند و در مورد فلسطین موضعشان کاملاً مشخص بود، آقای «محتشمی پور» نیز صراحتاً موضع گرفت، اما نکتهای که بود، پس از انتخابات، خود شما مواضع بسیار تندی داشتید، علت این مواضع تند چه بود؟
این فعال سیاسی در پاسخ گفت: روز 22 خرداد که من در آریزونا نشستهام، خبر تقلب میآمد و تنها پل ارتباطی من کروبی بود و به اعتبار اعتماد به کروبی من هم پذیرفتم که تقلب شده است. آن روز بسیاری از استخوان خرد کردههای سیاست در تهران نیز گفتند که تقلب شده است، «کروبی»، «موسوی»، «خاتمی» و «هاشمی» همه گفتند که تقلب شده است و من هم به آنها اعتماد کردم و مواضع تندی هم داشتم.
مواضعی مانند دیگران و شاید تندتر
خبرنگار انصاف نیوز: خاتمی و هاشمی هم گفتند که تقلب شده است؟ آیا موسوی گفت که «تقلب شده»؟ یا گفت که «بررسی کنید»؟!
این فعال سیاسی مقیم آمریکا تصریح کرد: در هر صورت شائبه تقلب وجود داشت، من هم در آن شائبه قرار داشتم و مواضعی مانند دیگران و شاید تندتر از بقیه گرفتم؛ اما وقتی جلوتر رفتم و دیدم که یک جای قضیه بو میدهد خودم را کنار کشیدم. مسیح علینژاد به نمایندگی از روزنامهی اعتماد ملی و کروبی در سانفرانسیسکو سخنرانی میکرد و صراحتاً میگفت که ما 30 سال ترسیدهایم، حالا شما بترسید. من بچه نیستم که اینها را نفهمم، اینها نظام را زیر سؤال بردند و تقلب بهانه است.
این کشور روی گسل نفرت خوابیده
سجادی ادامه داد: همان زمان به کروبی نامه نوشتم که اینها کل نظام را زیر سؤال میبرند فقط قضیه تقلب نیست، بعدها دیدم که «حدادعادل» دقیقاً حرف من را در مجلس گفت که 30 سال نظام زیر سؤال رفته است و اینها از شما میگذرند. من تنها کسی بودم که در ۲۳ خرداد ۸۸ که نه احمدی نژاد سخنرانی خس و خاشاک را کرده بود و نه موسوی راهپیمایی سکوت را برگزار کرده بود، گفتم آقای موسوی نمیدانم تقلب شده یا نشده، بروید و این مساله را حل کنید، اما مردم را به خیابانها نکشید؛ این کشور روی گسل نفرت خوابیده است، اگر این گسل فعال شود من و امثال تو نمیتوانیم آن را کنترل کنیم که دقیقاً همین اتفاق افتاد.
داریوش سجادی که تا ماهها پس از انتخابات مواضع تندی داشت، مدعی شد: وقتی رهبری گفتند که از این جا به بعد هر چیزی را از کانال قانونی خود پیگیری کنید ولو اینکه ضد انقلاب هم باشید؛ دیگر هیچ موضع گیری تندی نکردم. در آذر ۸۸ که به ایران آمدم مصاحبهی معروفی را انجام دادم که بسیار بازتاب داشت و آخرین نقطهی اتصال من به جنبش سبز از بین رفت. حاشیههای زیادی به خاطر همان مصاحبه صورت گرفت، نقدهای مختلفی را به آنها داشتند، از جمله قضیهی روز قدس و ندا آقاسلطان!
طرفدار اصلاحاتم!
هادی در تلگرام از سجادی پرسیده است: «بهش بگید آگه اصلاح طلبی اینقد بده و اصلاح طلبا یه عده خائن هستن، پس چرا هرجا میره بهعنوان اصلاح طلب مقیم آمریکا صحبت می کنه؟»
سجادی در پاسخ به این مخاطب گفت: من با اصلاح طلبان و آن ساختار سیاسی که اصلاح طلبی خودش را تعریف کرده و فعالیت میکند، مشکل دارم. بنده نگفتم اصلاح طلبی بد است؛ خودم را اصلاح طلب میدانم و طرفدار اصلاحات با آن فرمتی که خودم تعریف کردهام، هستم.
خبرنگار انصاف نیوز: اما در مصاحبهی اخیرتان با تسنیم گفتید که من بعد از سال 88 از اصلاح طلبان جدا شدم؟
این فعال سیاسی در پاسخ گفت: در آن مصاحبه وارد یک بحث عرفانی شدم. با توجه به آن شعر امام «نیستم نیست که هستی همه در نیستی است / هیچم هیچ که در هیچ نظر فرمایی»، مقالهای نوشتم در چهارچوب مورفولوژیک و بحث ریاضی بررسی کردم؛ آیزومورفیک و همومورفیک که هم ریختی و یک ریختی است. مولوی تاکید میکند، مردان خدا، هرچند هزاران، یکی است و جناح بندی سیاسی این را نشان میدهد و در پایان گفتم که از منظر کلان جناح بندی سیاسی را قبول ندارم.
خبرنگار انصاف نیوز: نظرتان چیست، زمانی که در جریان اصلاحات هیچ کسی با شما همراه نیست؟
این وبلاگ نویس گفت: مگر بنده باید مشروعیت سیاسی خودم را از کسی بگیرم؟ درعالم سیاست اساساً کسی به کسی مشروعیت نمیدهد. من خودم، خود را تعریف میکنم، اگر کسی بخواهد بر من صحه بگذارد، مسالهی خودباختگی سیاسی پیش میآید.
خبرنگار انصاف نیوز: آیا کسی با شما در جریان اصلاحات هم سو است؟ فرق شما با زارع فومنی چیست؟ زارع فومنی معتقد است که لیدر اصلاحات است
سجادی گفت: من به این مسائل اهمیتی نمیدهم، نمیدانم چرا زارع فومنی این ادعا را دارد. من قائم بالذات هستم؛ نه خاتمی را نفی میکنم و نه او را تأیید میکنم، فقط خودم را تعریف کردم. ادعای لیدری و کهتری اصلاحات را ندارم، سجادی هستم که معتقدم، درختی به نام جمهوری اسلامی وجود دارد که این درخت شاخهی خشکیده دارد؛ میخواهیم این را اصلاح کنیم. با غرس کردن؛ نه اینکه با ریشه زدن، با تیشه به ریشه زدن قرار نیست به آن برسیم.
خبرنگار انصاف نیوز: آیا «ابراهیم رییسی» هم این اعتقاد را دارد؟!
سجادی افزود: سؤال خوبی پرسیدید؛ چندین بار مشاهده کردهام که انصاف نیوز این دروغ را منتشر کرده است. با چه فکتی می گویید که من از رییسی دفاع کردم؟ هم برای احمدی نژاد، هم برای رییسی و هم برای جلیلی باید فکت نشان دهید. اگر بدون فکت بگویید، دروغ گفتهاید.
92 رای ندادم، 96 سفید دادم!
خبرنگار انصاف نیوز: دو سال پیش گفتید که من کاملاً از سیاست خارجی جلیلی دفاع میکنم؟
سجادی پاسخ داد: بله گفتم؛ الان هم همین را میگویم، اما آیا این به آن معنا است که من در انتخابات به جلیلی رأی دادم؟ در انتخابات 92، من رأی ندادم، نامزد من «محسن رضایی» بود و همه جا هم اعلام کرده بودم؛ در محل ما، در آریزونا صندوق نگذاشته بودند و باید میرفتیم کالیفورنیا که 6 ساعت در راه بودیم؛ به خاطر همین من رأی ندادم. در انتخابات 96 نیز من رأی سفید دادم، رییسی نامزد مطلوب من نبود و من مخالف کاندیدا شدن رییسی بودم و شخصیت ایشان را مناسب ریاست جمهوری نمیدانستم.
روح الله در تلگرام پرسید: «چقدر میگیرید که تیتر یک فارس و رجا نیوز نباشید؟ چرا درد کشور را اصلاح طلبی می دانید؟»
سجادی در پاسخ به این مخاطب با خنده گفت: هرچقدر بیشتر بهتر! اگر به صورت پکیجی مطالب من را دنبال کرده باشند، من نظرات مختلفی را بیان کردهام. اگر یک بخشی از مطالب من را خواندهاند به این معنی نیست که من دربارهی بقیهی موضوعات ساکت بودهام.
علی در تلگرام: «نظرتان در مورد انحصار صدا و سیما چیست؟»
سجادی گفت: اساساً هر ساختاری که به حکومت متصل باشد، قدرت رشد ندارد و جنبهی کارمندی پیدا میکند و جنبهی حرفهای خود را از دست میدهد. در هرحرفهای رقابت تعیین کنندهی پیشرفت است، زمانی که یک حقوق بگیر هستید و حقوق مشخص خودت را میگیرید دیگر دغدغهی این را ندارید که کیفیت کارتان بالا برود و کارتان بهتر شود. این مشکل ساختاری نهادهایی مانند صداو سیما، یک مشکل سیاسی نیست، بلکه مشکل وصل بودن به حکومت است که به خبرنگار اجازهی جاه طلبی مشروع و پیشرفت نمیدهد. در نتیجه خمودگی خبری ایجاد میکند، این را از این نظر میگویم که خودم تجربهی کار تلویزیونی داشتم و با 5 نفر کادر تلویزیونی جلوی بزرگترین شبکههای تلویزیون ایستادیم، زیرا خصوصی بودیم و توانستیم این کار را انجام دهیم.
شاذیات؛ سبک قلمی!
سیاوش در تلگرام پرسیده است: «چرا واژههایی مانند «شاذیات» را اختراع میکنید؟ کسی غیر از شما از این کلمات استفاده نمیکند».
سجادی گفت: هر روزنامه نگاری صاحب سبک است و شگرد قلمی خودش را دارد، یکی از ویژگیهای قلم من، بازی با تیتر است. تلاش میکنم با ادبیات منحصربفرد خود سنت قلمی خودم را به صورت برند دربیاورم.
سیاوش همچنین پرسیده که: «نظرتون راجع به حاکمیت قانون و معیار بودن قانون در حل و فصل قضایا چیست؟»
سجادی پاسخ داد: مشکل اصلی قبل از اصلاح طلبی، بحث حاکمیت قانون است. اگر بتوانیم اولویت خودمان را در تمام جناح بندیهای سیاسی قانون قرار دهیم، فکر کنم مشکلمان حل میشود.
حجاب، پنج متر پارچه الگانس نیست!
پرسشی دیگر در تلگرام از سجادی: «با توجه به علاقه شما به حوزهی پوشش، به خصوص پوشش جنس لطیف، نظرتون دربارهی وضعیت حجاب در ایران و پیشنهاد برای پیشرفت در این حوزه چیست؟»
سجادی پاسخ داد: اولین مشکلی که در ایران وجود دارد، چه در حاکمیت و چه در بدنهی جامعه این است که تعریف درستی از حجاب وجود ندارد. برای من حجاب، پنج متر پارچهی الگانس نیست، بلکه پرهیز از جلوهگری در مقابل نامحرم است. شما میتوانید در برقع باشید، اما وقتی با صدایتان لوندی میکنید، بد حجاب هستید. مشکل اصلی این است که باید هم حکومت و هم شهروندان به یک تعریف جامع از حجاب برسند و پس از آن بر سر مصادیق آن به اجماع برسیم.
سجادی ادامه داد: بر اساس کیش اعتقادی خودم که از منتها علیه خط امامی به جنبشهای سیاسی ایران وصل شد، چپ خط امامی که سال ۷۰ تعریف شده بود، حال اگر این نقدهای من بیشتر متوجه اصلاحطلبان میشود چون خاستگاه من اصلاحطلبان بودند و سعی میکنم جبههی جناحی که به آن منسوب میشوم را بیان کنم، باید از این انتقادهای من استقبال شود، این انتقادها باعث بهبود وضعیت موجود میشود.
هول نشدم!
داوود در توییتر پرسیده است: «چرا سال ۹۲ هول شدین تا نیویورک رفتین برای دیدار با رییس جمهور؟»
این وبلاگ نویس گفت: من هول نشدم، در سازمان ملل لیستی از ایرانیان وجود دارد که به صورت روتین هرسال که رییس جمهور ایران میآید، دعوت به ضیافت شام میکنند؛ هم در زمان آقای خاتمی، بعد هم آقای احمدینژاد و در آخر نیز سفرهایی که آقای روحانی آمدند، این موارد را داشتیم. من زمان آقای خاتمی به آمریکا رفتم و به خاطر احترامی که برای آنها قائل هستم، دعوتشان را میپذیرم. برای خوردن یک شام ۵۰ دلاری بین ۳ تا ۴ هزار دلار هزینهی سفرم میشود که از آریزونا به آنجا بروم. احترامی است که من برای رییس جمهورهای کشورم قائل می شو و رییس جمهور نمایندهی کل کشور محسوب میشود، میخواهد آقای خاتمی باشد یا احمدی نژاد!
سعید در توییتر از سجادی پرسید: «منبع درآمدتون از کجاست و شغل اصلیتون چیه؟»
سجادی پاسخ داد: از سال ۶۶ رسماً وارد مطبوعات شدم. شغل من تحلیلگر سیاسی در «روزنامه ابرار» به مدیر مسوولی آقای غفور گرشاسبفر و سردبیری آقای حسین سجادی بود. از آن مقطع تا همین لحظه که در خدمت شما هستم، کسوت تحلیلگر سیاسی خود را حفظ کردهام.
حمید در توییتر: «بپرسید از کی احساس کردی که میتونی در سیاست نظریه بدی و فعالیت کنی و خودتون رو به کدوم گروه از نظر سیاسی نزدیکتر میدونید؟»
داریوش سجادی در پاسخ گفت: تا زمانی که در ایران بودم به صورت تمام وقت در استخدام مطبوعات بودهام و پس از آن که از ایران خارج شدم کار روزنامهنگاری خود را کم و بیش ادامه دادم. در تلویزیون هما دبیر سیاسی بودم و بعد از آن با مراکز تحقیقاتی در آمریکا و خارج از آن در ارتباط بوده و به صورت پروژهای کارهای رسانهای انجام میدادم.
محور اصلی همسرم است
خبرنگار انصاف نیوز: درآمدتان چقدر است؟ قبلاً گفته بودید که خودتان که کار نمیکنید و همسرتان مخارج زندگی را تأمین میکند.
این وبلاگ نویس گفت: هنوز هم میگویم که محور اصلی همسرم است، اما خودم هم فعالیت میکنم که درآمد زندگی را تأمین میکند.
آبی از دست جمهوری اسلامی نمیچکد!
خبرنگار انصاف نیوز: آیا از رسانههای داخلی پول میگیرید؟
سجادی پاسخ داد: اگر پول بدهند، میگیریم، اما متاسفانه رسانههای ایرانی بلد نیستند پول بدهند و اتهام مزدوری به ما میچسبد، اما آبی از دست جمهوری اسلامی نمیچکد و پولی نمیدهند، خیالتان راحت!
بیبیسی با من ۵ دقیقه مصاحبه میکند، ۵۰ دلار میدهد
خبرنگار انصاف نیوز: از رسانههای آمریکایی چطور؟ پول میگیرید؟
این وبلاگ نویس دربارهی قیمت مصاحبهاش با بی بی سی میگوید: بله، خیلی وقت پیش با بی بی سی مصاحبه کردم. بی بی سی با من ۵ دقیقه مصاحبه میکند و ۵۰ دلار به من میدهد، این خیلی خوب است؛ اینجا ایران است که این بازیها را بلد نیستند و فکر میکنند که روزنامه نگار باید مفت کار کند، اما خیلی وقت است که بی بی سی من را بایکوت کرده است.
پرسش مخاطبی دیگر در توییتر از سجادی: «آمریکا را چگونه یافتید، با اعتقادات اسلامی که دارند؟!»
سجادی پاسخ داد: برای تعریف آمریکا جملهای دارم که خیلی خوب آمریکا را تعریف میکند، در آمریکا شما برای پاک زیستن آزاد هستید، اما برای ناپاک زیستن مجبور هستید. هیچکس شما را به سمت اینکه پاک زندگی نکنید هل نمیدهد، اما مکانیسمهای اجتماعی را چنان تعبیه کردند که شما خواه یا ناخواه به سمت زندگی ناپاک هل میدهند که با سبک زندگی ایرانی اسلامی در تضاد است، از نظر من از لحاظ مذهبی و دینی فرهنگ فاسدی است.
سجادی افزود: اما برای فردی مانند من که دیگر تحت تأثیر المان آمریکا قرار نمیگیرد، میتواند به خوبی زندگی کند، مقاومت کند و ساختار اقتصادی سیاسی آن استفاده کند، به دلیل استفاده از امکانات موجود در آمریکا از جمله اینترنت پر سرعت آن از خیلی از روزنامه نگارهای ایرانی ساکن ایران در زمینهی خبر جلوتر هستم.
کار کیهان حرفهای است!
«علی ف» در فیسبوک در پرسشی دربارهی سجادی نوشت: «چرا کیهان برای تأیید مواضع افراطیش همیشه ایشون رو به عنوان رفرنس درجه یک قرار میده؟»
سجادی در دفاع از کیهان گفت: کیهان کار حرفهای خودش را انجام میدهد، من میفهمم که کار کیهان چگونه است. زمانی که منِ داریوش سجادی را به عنوان «اصلاح طلب سابق» معرفی میکند و اصلاحطلبی را نقد میکند معلوم است که کار حرفهای سیاسی خودش را انجام میدهد و از موضعی که به من میدهد بهره وری میکند. من هم مشکلی ندارم، در کار سیاست هر کسی کار خودش را میکند و چیز عجیب و غریبی نیست.
مهم این است که مشهور هستید
این وبلاگ نویس ادامه داد: در آمریکا یک ضرب المثلی هست که میگویند مهم نیست که شما محبوب هستید یا نه؛ مهم این است که مشهور هستید، اگر مشهور باشید مدیرمسوول در رسانههای آمریکا میتواند شهرت شما را جلوی کارفرمایی بگذارد که میخواهد آگهی بگیرد و از آن بهترین تبلیغات را بگیرد، فردی هم که میخواهد تبلیغ دهد، میخواهد کالایش دیده شود؛ بنابراین کیهان یا هر رسانهی دیگری به عنوان یک روزنامهی انقلابی هم که در آن نقش دارند به خوب و بد این کار کاری ندارم. دو سال پیش که به ایران آمدم انتقاداتم را به آقای شریعتمداری نوشتم و برای او ارسال کردم.
من را به غلط مشاور کروبی معرفی کردند
خبرنگار انصاف نیوز: «نقدتان به کیهان بیشتر است یا رسانههای اصلاح طلب؟»
سجادی گفت: اگر بخواهم به شما عدد بدهم، نقد من به رسانههای اصلاح طلب بیشتر است. یک مثالی برای شما بیاورم، بعد از سال ۸۸ من را به غلط مشاور کروبی معرفی کردند، در صورتی که مشاوره کروبی نبودم. یکی از دوستان اصلاحطلب با من تماس گرفت و گفت خانوادهی آقای کروبی ناراحت هستند، شما تکذیب کنید و من تکذیب کردم. من این کار را انجام دادم.
گلایه از خانوادهی کروبی به خاطر مجتبی واحدی
سجادی با گلایه از خانوادهی کروبی گفت: اما یک سؤال برایم مطرح است، مجتبی واحدی خودش را مشاوره کروبی معرفی میکند. خانواده کروبی هیچ وقت نیامد اعتراض کند، حرفهای ساختارشکنانه زد، در صورتی که سجادی هر حرفی میزند در چارچوب نظام است؛ چه چیزی باعث میشود که حرف سجادی که خودش هم معتقد به این نیست که مشاوره کروبی بوده به آن اعتراض میشود.
خبرنگار انصاف نیوز: «از کجا میدانید که به مجتبی واحدی نگفتهاند؟»
این فعال سیاسی گفت: حداقل این بود که آقای واحدی بعد از آن داستان تا یک سال به عنوان مشاور کروبی حرفهایش را میزد و پس از یک سال اعلام کرد که دیگر مشاور کروبی نیست، اما تکذیبیهی من در روزنامهها و سایت سحام نیوز منتشر شد.
به آمریکا مالیات دادهام
محمدرضا محمدی، از مخاطبان انصاف نیوز، در فیسبوک نوشت: «یه زمانی در فیسبوک اعلام کرد تا حالا یک دلار هم به آمریکا مالیات نداده که یعنی هیچ فعالیت اقتصادی در آنجا نداره. ازش بپرس درآمدش از کجاست؟»
سجادی پاسخ داد: تا آن مقطعی که گفتم به دولت آمریکا مالیات نمیدهم، دقیقاً تا آن زمان یک سنت هم مالیات بر درآمد پرداخت نکردم؛ به جز آن بازهی زمانی که در شبکهی هما کار میکردم. تا آن مقطع که گفتم، پای حرفم هستم، اما بعد از آن وارد یک سری کارها شدیم که مالیات هم دادیم.
سجادی افزود: وقتی از ایران رفتم قصد ماندن در آمریکا را نداشتم، یک بورسیهی تحصیلی برای دانشگاه هاروارد بود که نه ماه بود. بعد از نه ماه قرار بود برگردیم، اما با آقای «یوسفی» که تلویزیون هما را راه اندازی کرد آشنا شدیم و از من کمک خواست، برای کمک به ایشان ماندگار شدیم.
داریوش سجادی دربارهی شروع همکاری با تلویزیون هما گفت: تلویزیون روی آنتن رفت و با وام بانکی خانه خریدیم و … یک جایی که رسیدیم، من مطمئن شدم ماندن امثال من در آمریکا از خیلی جهات بهتر است، زیرا حرفهای داریوش سجادی عجیب و غریب نیست، اما وقتی که این حرفها را در محیطی میزند که برای اپوزیسیون تعریف شده است؛ مانند امثال «اکبر گنجی» بالاتر از آن «مجتبی واحدی» بر خلاف آن جلوگیری میکنند، بازتاب صدای من بیشتر میشود.
خبرنگار انصاف نیوز: دقیقاً در چه فضایی؟ شما در صفحه فیسبوک خود مینویسید و میلیونها نفر هم این کار را انجام میدهند؛ چرا این کار را در ایران انجام نمیدهید؟
این وبلاگ نویس پاسخ داد: سؤال خوبی است؛ اتفاقاً سؤال من هم هست، علی رغم اینکه فیسبوک مختصات جغرافیایی خاصی ندارد اما جغرافیای شخص تعیین میکند که داریوش سجادی حرفهایی که میزند همانهایی است که در ایران میزند.
خبرنگار انصاف نیوز: «آیا این برداشت غلط مردم است که داریوش سجادی این حرفها را از آمریکا میزند شاید در جای دیگری باشد؟»
سجادی افزود: بله، برداشت غلط مردم است و هر چه هست این اتفاق افتاده است.
مشکل این نیست که چرا من عوض شدم
«اعرابی» در اینستاگرام از سجادی پرسید: «چطور اینهمه عوض شد. چرا تیپ زرد؟»
سجادی گفت: من معتقدم که یک چیزی باعث شد چپهای خط امامی از سال ۷۶ عوض شوند. من نام آن چیز را تلهی دموکراسی میگذارم، مزه موضعگیری ژلاتینی برای کسب آرای خاکستری به زیر زبان سیاست مداران اصلاح طلب آمد، مشکل این نیست که چرا من عوض شدم بلکه میگویم چرا شما عوض شدهاید.
ابراهیم در اینستاگرام پرسید: «نظرتون درباره فعالیتهای اقتصادی نجومی آستان قدس و قرارگاه خاتم و بنیاد مستضعفان چیست؟»
سجادی گفت: حوزهی کاری من حقیقتاً در اقتصاد نیست، دورادور میبینند که اینها یکسری فعالیت اقتصادی دارند؛ من هم مانند دیگران مشکلی ندارم که این فعالیتها به زیر ذرهبین برود و معتقد هستم، زیر ذرهبین نرفتن جنبهی فساد ایجاد میکند؛ اطلاعات کلان است و بیشتر از این اطلاعی ندارنم و نمیتوانم صحبت کنم.
خبرنگار انصاف نیوز: «اما این در حوزهی اقتصاد سیاسی است، آیا صحبتی دارید؟»
سجادی افزود: بله، رشتهی اصلی من سیاست است، اما وقتی سررشتهای ندارم چرا باید دربارهی آن صحبت کنم.
خبرنگار انصاف نیوز: «آیا اینها برای شما خط قرمز است که نمیخواهید دربارهی آن صحبت کنید؟»
سجادی ادامه داد: نرم افزار هیچ خط قرمزی ندارد، اتفاقاً از آن دسته از افراد هستم که خیلی راحت هستم و حرفم را میزنم.
«ابراهیم» هم در اینستاگرام از سجادی پرسید: «نظرتون دربارهی حمله به سفارت عربستان چیست؟»
سجادی: در رابطه با حمله، در همان زمان مطلبی نوشتم و از آنها کاملاً انتقاد کردم که کار بسیار زشت، زننده و بی مبالاتی بود.
خبرنگار انصاف نیوز: «آیا به نظر شما اوباش بودند؟»
سجادی پاسخ داد: نخیر، محاکمهشان که انجام شد و من اخبار آن را پیگیری کردم، مثل اینکه یکی از آنها هم روحانی بود که در ستاد آقای قالیباف بود. اگر بخواهم خیلی کم لطفی کنم یک مشت بچهی احساساتی، البته اگر نگوییم که سازماندهی شده بودند؛ در هر صورت کارشان به هیچ وجه قابل دفاع نبود.
نمره خوب به رهبری آقای خامنهای
ابراهیم همچنین در اینستاگرام از سجادی پرسید: «نظرتون دربارهی رهبری آینده چیست؟»
سجادی گفت: در رابطه با رهبری آینده نمیدانم چه چیزی باید بگویم. قدر مسلم این است که ۲۸ سالی که آقای خامنهای در رهبری بودند، سالهای پرتنشی بود و با توجه به فضای ناامن منطقه، رهبری آقای خامنهای انصافاً نمرهی خوبی را به ایشان میدهند، اما اینکه نفر بعدی بتواند این مدیریت را اعمال کند، تجربه نشان داده است که که هر کسی انتخاب شود ۵ سال اول سالهای سختی برای هر کسی است تا بتواند از فترت سیاسی دربیاید.
همچنین «علی د» در اینستاگرام خطاب به سجادی نوشت: «وقتی یکی دیدگاهاش این قدر تغییر میکنه ینی دیگه قطعاً از مسیر نادرست میره در مسیر درست مثلاً ابراهیم اصغرزاده و تاجزاده و ابتکار و… دلیل چرخشتون چیست؟»
سجادی پاسخ داد: چه کسی گفته است که مسیر درست این اشخاص هستند، چه کسی گفته است که اشخاص تعیین کنندهی مسیر درست هستند، اگر میخواهند آقای «اصغرزاده» و «تاج زاده» را مسیر درست بدانند انتخاب خودشان است و محترم است، اما نمیتوانند بگویند که بقیه هم از این مسیر بروند.
مخاطبی دیگر به نام «طلاییان» نیز از سجادی پرسید: «نظرتون درباره تشابه موضع گیریهای تندروهای ایران و اسرائیل و لابی صهیونیست آمریکا به ویژه پیرامون برجام چیست و ریشه این وفاق فکری را در چه میداند؟»
این وبلاگ نویس در پاسخ گفت: نخیر، وفاق فکری نیست. یک مقدار شیطنت خبری است؛ آن چیزی که اسرائیل از برجام میگوید و افراد داخل ایران که شاید انتقاد داشته باشند؛ اما هر دو جنس انتقادها متفاوت است. آن دغدغهای که گروهی که متهم به دلواپس هستند یا تو یا هر چیز دیگر مسئلهشان انقلاب اسلامی است، معتقدند که برجام روندهای انقلابی در ایران را تحت شعاع قرار داده است. مسلماً نتانیاهو چنین موضع گیری را ندارد.
استعداد عجیب مهدی خزعلی در دروغگویی!
خبرنگار انصاف نیوز: «داستان استودیو میرداماد چیست؟»
سجادی گفت: آقای «مهدی خزعلی» استعداد عجیبی در دروغگویی دارند، صادقانه میگویم که دروغ میگویند؛ یکی از دروغهایی که گفت، همین مساله بود؛ ببینید من از الف تا ی در جریان تلویزیون هما بودم که در آنجا مشارکت داشتند، تلویزیون با سرمایه گذاری آقای یوسفی در آمریکا پایه گذاری شد.
برادر خزعلی را دکتر ظریف به ما معرفی کرد
داریوش سجادی ادامه داد: در بین راه برادر مهدی خزعلی توسط دکتر ظریف که آن زمان سفیر ایران در نیویورک بود، به ما معرفی شد و علیرضا خزعلی قرار شد تمام کارهای مجوز ما را انجام دهد و برای دفتر در تهران مجوز بگیرد و این ادعا را ثابت کرد، مجوز فعالیت ما در دفتر تهران را از وزارت ارشاد گرفت.
این وبلاگ نویس دربارهی شروع همکاری علیرضا خزعلی با تلویزیون هما گفت: مجوز فعالیت شش ماهه بود که پیرو آن آقای یوسفی دفتری را در میرداماد اجاره کرد و در اختیار تیم قرار داد که از ما حقوق میگرفت. علیرضا خزعلی کارهای هماهنگی را انجام میداد؛ برای مثال دوربین تهیه میکرد، دفتر نمایندگی تلویزیون هما در تهران و ایران بود، اما ظاهراً پیرو دعواها و خصومتهای خانوادگی که این دو برادر با هم داشتند، آن را به مسائل تلویزیون کشاند. آقای علیرضا خزعلی همکار ما بودند، هیچ نقشی در تلویزیون هما نداشتند.
توضیح غیرشفاف دربارهی همکاری با برادر خزعلی
خبرنگار انصاف نیوز: «علیرضا خزعلی در تلویزیون چه کاری انجام میداد؟»
سجادی در ادامه گفت: اولین کارش این بود که برای مجوز گرفت و در تهیه ادوات لازم برای دفتر میرداماد تلاش میکرد. علیرضا خزعلی در آنجا برای ما ویدیو کلیپها را تهیه میکرد.
مهدی خزعلی در وزارت اطلاعات بود
خبرنگار انصاف نیوز: «آیا علیرضا خزعلی امنیتی بود؟»
سجادی گفت: تا جایی که من میدانم مهدی خزعلی در وزارت اطلاعات بود و هیچ وقت این را تکذیب نکرد. علیرضا را اولین بار است که از شما میشنوم. اگر خود مهدی خزعلی بگوید که برادرم را امنیتی نمیدانم، در رابطه با علیرضا اصلاً نمیتوانم این را بگویم.
صاحب تلویزیون هما در انتخابات 84 طرفدار قالیباف بود!
خبرنگار انصاف نیوز: «تلویزیون هما چقدر به آقای هاشمی در آن زمان علاقه داشت؛ شایعه شده بود که برای ایشان فعالیت میکند».
سجادی در پاسخ گفت: این شیطنت شماست که گفتند سجادی طرفدار هاشمی است. در انتخابات سال ۸۴ ما جلسه گذاشتیم دقیقاً حرف آقای یوسفی این بود که ما در انتخابات از هیچ یک از کاندیداها حمایت نمیکنیم؛ هرچند که خود آقای یوسفی طرفدار سرسخت قالیباف بود، اما یک خط برای قالیباف تبلیغ نرفت.
اعتراف: مرحله دوم 84 هما یک طرفه روی آنتن رفت
سجادی افزود: آگهی دادیم که همهی نامزدها میتوانند کلیپهای تبلیغاتیشان را برای ما ارسال کنند و ما برای آنها این کلیپها را پخش میکنیم؛ به جز احمدی نژاد بقیه کلیپهایشان را فرستادند. احمدی نژاد بنا به دلایل خاص خودش کلیپ تبلیغاتی نفرستاد. در مرحلهی دوم خود من مجدداً به توصیهی آقای یوسفی حرفم را مجدداً تکرار کردم تا هر دو کاندیدای دورهی دوم کلیپهای تبلیغاتی خود را بفرستند. تیم هاشمی چون به صورت حرفهای فعالیت میکرد و ارزش کار رسانهای را میدانست تعداد زیادی کلیپ تبلیغاتی فرستاد، اما احمدینژاد هیچ کلیپی نفرستاد، به خاطر همین ما یک طرفه روی آنتن رفتیم، اما شخصیت سیاسی من خارج از تلویزیون هما در جای خودش نشسته بود و منتقد هاشمی بود.
خبرنگار انصاف نیوز: «آقای سجادی! شما چهره اصلی تلویزیون هما بودید و در آن انتخابات حساس برای آقای هاشمی در تلویزیون تبلیغ کردید، الان چگونه میتوانید بگویید که منتقد و مخالف هاشمی بودید؟»
سجادی در پاسخ گفت: یکی از مشهورترین چهرههای تلویزیون سیانان یک همجنسگرا است، آیا من میتوانم بگویم تلویزیون سیانان همجنسگراست؟ ایشان تا وقتی که جلوی دوربین نشسته است، شخصیت حقوقی و حقیقی آن در تلویزیون سیانان تعریف میشود.
خبرنگار انصاف نیوز: اما شما رفتارهای دیگری داشتید که آنها سیاسی بوده است که با توجه به آن، قضاوتی که دربارهی تلویزیون هما و شما میشود، میتواند درست باشد.
سجادی پاسخ داد: من وظیفه ندارم که قضاوتهای غلط مردم را نیز به عهده بگیرم. منطق قضیه بسیار واضح است. من [در مرحلهی اول انتخابات] سال ۸۴ از کروبی حمایت کردم، اما یک ذره دیدید که در تلویزیون هما از آن دفاع کنم؟
خاتمی؛ نمایندهی اسلام سانتیمانتال!
خبرنگار انصاف نیوز: «آقای خاتمی [لیدر جریان اصلاحات] را چقدر قبول دارید؟»
سجادی پاسخ داد: یک تعبیر وجود دارد به اسم سانتیمانتالیسم اسلامی که آقای خاتمی آن را نمایندگی میکند، یک اسلام شیک که به قول خودشان رحمانی مینامند. مشکلی ندارم، اما میخواهم بگویم که این همهی اسلام نیست، به یاد دارم که آقای تونی بلر به آمریکا آمد و «دیوید کامرون» آن زمان که نخست وزیر انگلستان بود سخنرانی کرد و گفت که ما میدانیم اسلام اهل خشونت نیست، ما ۱۱ سپتامبر را به حساب اسلام نمیگذاریم.
سجادی ادامه داد: در آن زمان مقالهای نوشتم که به زبان انگلیسی چاپ شد، گفتم که آقای «تونی بلر» شما میخواهید اسلام خودمان را به ما یاد دهید، اتفاقاً اسلام دین جنگ طلبی و صلح طلبی هم نیست، اسلام دین حق طلبی است؛ اگر لازم باشد بجنگند، میجنگند و خوب هم میجنگند اگر هم لازم باشد که صلح کند، صلح میکنند، اما بحث و اختلاف من با خاتمی این است که خاتمی ورژنی از اسلام را در دست گرفته است که صرفاً رحمانی است، بر اساس آن میخواهد جلو برود به بحران که میخوریم چیزی که میتواند از اسلام مسلمانان دفاع کنند امثال حججی هستند.
انتهای پیام
این حرف ها قبلا پاسخ لازم داده شده! ولی چگونه است خانم وسمقی با آن شایستگی ها و نخبگی و نماینده دوره ی اول مردم تهران در شورای شهرکه از روی دلسوزی حرف های منتقدانه مطرح کرده و قانونی از کشور خارج شده
، به محض این که وارد کشور می شود، در عرض پانزده دقیقه محاکمه و با وثیقه ی سنگین وارد زندان می شود و تازه برگشته که در این کشور زندگی کنه ولی این آقای محترم، امنیت خاطر داره و نه کفن پوشی و نه دلواپسی و گروه فشاری و نه اذیتی و محدودیتی، تازه می خواهد برگردد آمریکا!
آن وقت رییس جمهور خاتمی و محصورین که تحکیم کننده ی امنیت کشور هستند، محدود و محدودتر می شوند!
سرزمین ناشناخته ها!
یک چیزعجیبی دراین گفتگو میبینید وان شخصیتی غیرقابل اعتماد این تیپ اشخاص از یک بیماری رنج میبرند وان پرش افکار همرا ه با ساختن کلمات واصطلاحات واستعارات خودساخته …..این حججی حججی کردن وی هم از ان عوامفریبی های مرسوم چنین اشخاص است…….
به نظرم این یک آدم بی ارزشه و معلوم نیست داره چی میگه
ایشان وقتی در امریکا زندگی می کند، یعنی ارزش های امریکایی و غربی را پذیرفته است، این همه مغلطه برای چه است! دروغ دروغ و بازم همه گفته های ایشان دروغ بود! می خواهد در دنیای سیاست، در این آشفته بازار تنی به اب بزند! دوست من بروید امریکا انجا اینترنت پر سرعت دارد، و شاید خیلی چیز های دیگر که شما به ما نمی گوید! بالاخره امریکاست. متاسفام که افراد برای مطرح کردن خودشان یک مشت لاطائلات به هم می بافند! بی خود نیست هی خط عوض کرده یک بار اصلاح طلب و یک بار اصولگرا و … دوستم به امریکا غزم شدید روانپزشک فراموش نشود
مگر اینترنت آمریکا چه جوریه که سریع تر از اخبار مطلع می شه؟ پر سرعته برای دانلود خوبه، چه ربطی به اخبار داره، مگه سایت خبرگزاری ها تو ایران سه روز طول می کشه تا بالا بیاد.