گلایههای شهرام ناظری از ارگانهای دولتی، صداوسیما و…
آلبوم “عاشق کیست” جدیدترین آلبوم شهرام ناظری محسوب میشود که امروز رونمایی و منتشر شد.
به گزارش ایلنا، مراسم رونمایی از آلبوم «عاشق کیست» امروز دوشنبه ۲۲ آبان با حضور شهرام ناظری، امیر پورخلجی (آهنگساز)، اردوان جعفریان (مدیر نشر هنر شهر) و سیدعباس سجادی (مدیرعامل بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران) در فرهنگسرای نیاوران برگزار شد.
سیدعباس سجادی در ابتدای این مراسم گفت: ابوسعید ابوالخیر عارفی بزرگ و تاثیرگذار است و در تراز والایی قرار دارد. بسیاری از بزرگان، ابوسعید را معلم خودشان میدانند. از دیدار ابن سینا و ابوسعید روایتهای بسیاری شده و پس از این دیدار بوده که ابن سینا درباره ابوسعید میگوید “آنچه ما میدانیم او میبیند.” ابوسیعد قالب رباعی را برگزیده و این قالب برای بیان مسائل حکمی است. انتخابی درست در زمانی درست برای پرداختن به ابوسعید شکل گرفته است و انتخاب عنوان «عاشق کیست» برای این آلبوم بسیار پُرمغز است. نام این آلبوم پرسشی را مطرح میکند که هنوز هم، آدمی برایش پاسخی دقیق نیافته است. به استاد ناظری تبریک می گویم که با این اثر به مجموعه موسیقی ایران باز هم اثری ارزشمند افزودند.
خبر زلزله در منطقه کرد نشین دلگیرم کرد
شهرام ناظری در ادامه این نشست گفت: خبر زلزله در منطقه کردنشین دلگیرم کرد و برای مردمان این منطقه و برای خانواده خودم یا به قول ما کردها «بوآن خوم» بسیار ناراحت شدم. چقدر عجیب است که قومی مانند قوم نجیب، اصیل و سلحشورِ کرد که فرهنگ ایرانی خود را تاکنون حفظ کردهاند، در طول تاریخ بلایای بسیاری به خود دیدهاند. همه قوم های ایرانی خوبند اما قوم کرد همیشه پیشمرگ و جانفدا بوده است. در طول تاریخ مرز ایران در منطقه کردنشین هرگز از دست نرفته است. چرا که این قوم همیشه خودشان پاسدار مرزها بودهاند. این قوم انواع مرگها را تجربه کرده است. بمباران شیمیایی را به چشم دیده است و اکنون هم بلایای آسمانی بر آنها نازل میشود.
وی در ادامه افزود: دیشب در این اندیشه بودم که مراسم امروز را لغو کنیم اما دوستان گفتند که شاید همین رونمایی از این آلبوم خبری امیدبخش برای مردم باشد. چند لحظه سکوت میکنیم به یاد کردها و خانواده خود من.
ناظری در ادامه با خواندن شعری عنوان کرد: جسمم همه اشک گشت و چشمم بگریست / در عشق تو بی جسم همی باید زیست /از من اثر نماند این عشق ز چیست / چون من همه معشوق شدم عاشق کیست. اگر ابوسعید همین یک رباعی را گفته بود برای ماندگاریش کافی بود. من از دوره نوجوانی نسبت به مشاهیر ایران زمین عشقی در درون داشتم و این عشق نسبت به برخی از آنان خیلی خاص بود و با یادشان در عالم دیگری سیر میکردم. بوسیعد، بایزید، ابوالحسن خرقانی و منصور حلاج از پایههای اساسی فرهنگ ایران بودهاند و دیگران بر روی این پایهها رشد کردهاند. بوسعید در دورهی تفتیش عقاید زندگی میکرده و در این دوران بود که آمد و درسهای بزرگی از خود به جای گذاشت. در محیطی به شدت بسته، میآید و تفکرات ایرانی را زنده میکند. حضور این بزرگان معجزه بوده است.
وقتی با اخوان و شفیعی آشنا شدم فهمیدم ابوسعید کیست
شهرام ناظری همچنین گفت: من یکی از عشقهایم ابوسعید بوده است. بعدها که با مهدی اخوان ثالث و محمدرضا شفیعی کدکنی آشنا شدم تازه فهمیدم که این بزرگ مرد(ابوسعید ابوالخیر) در تاریخ ایران چه کرده است. همیشه در ذهنم بود که بتوانم اثری به یاد بوسعید خلق کنم. همان طور که آثاری درباره مولانا و فردوسی خلق کردم. زمانی که با آقای پورخلجی آشنا شدم و دیدم که ایشان جوانی با فرهنگ هستند. خیلی برای من مهم است که با موسیقیدانی کار کنم که ادبیات را بشناسد. ادبیات حاصل چکیده و شرح ادب و فضیلت یک جامعه است.
این خواننده در ادامه افزود: ادبیات مادر همه هنرهاست. کسی که ادبیات میداند، در کار موسیقی بسیار میتواند کارا باشد. حتی اگر کارگردانی با ادبیات آشنا باشد، نتیجهاش میشود بهرام بیضایی. من خیلی زیاد به استودیو رفتم و زحمات بسیاری برای ضبط این اثر(عاشق کیست) کشیدیم و خودم این مرارتها را به جان خریدم. با همفکری و همراهی این جوان موسیقیدان(امیر پورخلجی)، توانستیم این اثر را به سرانجام برسانیم. نتیجه این کار ما هم در نهایت و به قول معروف «ران ملخی نزد سلیمان بردن» است.
این آلبوم را زیر نظر مردی مانند شفیعی کدکنی به سر انجام رساندیم
وی همچنین عنوان کرد: ابوسعید دارای مقام بزرگی بوده و باید چه میشود برایش کرد. باید همه مملکت و همه ارکسترها جمع میشدند تا بتوانیم کاری کوچک برای بوسعید بکنیم. چون در مملکت ما این کارها نمیشود، ما خودمان وارد عمل شدیم و این کار را زیر نظر بزرگ مردی مانند شفیعی کدکنی به سرانجام رساندیم. بوسعید مانند استاد مولاناست. کراماتی دارد که در بیان در نمی آید. امیدوارم شرایط کشور طوری شود که مراکز فرهنگی مشاهیر ما را بیشتر معرفی کنند. در زمانی که بی فرهنگی در کشور ما موج میزند، سیاست نادرست رسانهها و صداوسیما باعث شده که هیچ چیز سرجای خودش نباشد. این اثر(عاشق کیست) میتواند با معرفی درست به فرهنگ سازی کمک کند. البته ما به همین سنگ نیانداختنن ارگانهای دولتی در سر راهمان هم راضی هستیم.
ابوسعید از نوآوران رباعی بوده است
در بخش دیگری از این نشست خبری امیر پورخلجی به عنوان آهنگساز آلبوم “عاشق کیست” گفت: آرزوی صبر میکنیم برای بازماندگان و سلامتی برای آسیب دیدگان و مغفرت برای درگذشتگانِ زلزله غرب کشور. امروز جای استاد شفیعی کدکنی در کنار ما بسیار خالی است. بوسعید می فرماید “حکایت نویس نباش، چنان باش که از تو حکایت کنند”. همان طور که میبینیم این اتفاق برای ابوسعید افتاده و بعد از وفاتش دربارهاش سخنها گفتهاند. نظرهای متفاوتی هست درباره ابوسعید که این رباعیات از آنِ خودِ ابوسعید هست یا این که از آنِ کس دیگری است. از طرفی میگویند که خانوادهاش رباعیات ابوسعید را به او نسبت نمیدادهاند، چرا که معتقد بودهاند که شعر گفتن در شان بوسعید نیست.
این آهنگساز در ادامه افزود: ابوسعید از نوآوران رباعی بوده است. خیلیها هم از زبان ابوسعید میگویند که او گفته ما شعر نگفتهایم، هر آنچه بر زبان ما میرود از عزیزان است. ابوسعید گلچین کننده تجربههای دیگران بوده است. هنرش در انتخاب و عرضه است.
نهادهای دولتی که به جای پرداختن به سمفونیهای یک شبه، به سرمایه های ارزشمند بپردازند
اردوان جعفریان نیز در بخش دیگری از این نشست گفت: برای من افتخار بود که در کنار استاد ناظری و پورخلجی این کار را پیش ببریم. به عنوان تهیه کننده اثر می گویم که این اثر هیچ نفع مالی برای استاد ناظری نداشت و سه سال وقت خود را صرف ضبط و اجرای این اثر کرده اند. انرژی و دقت ایشان در این اثر بسیار فراتر از یک اثر عادی است. انتظار داریم از نهادهای دولتی که به جای پرداختن به سمفونیهای یک شبه، به سرمایه های ارزشمند بپردازند. متاسفانه جامعه ما بیشتر به هنر و ادبیات سطحی می پردازد.
شهرام ناظری نیز گفت: من به عنوان یک علاقهمند به ادبیات از سنین نوجوانی همیشه در آوازهایم رباعیات ابوسعید را خواندهام. در آثاری مانند لولیان هم بخش از آثار بوسعید را اجرا کردهام. یک مجموعهای از کارهایی که بوسعید کرده من را به سمت خودش کشانده است. ابوسعید تنها در رباعیهایش خلاصه نمیشود. تنها بخشی از کار بوسعید، رباعی است.
این خواننده افزود: کسانی که الان آواز میخوانند، بعد از انقلاب بزرگ شدهاند. بعد از انقلاب هم ما محیطی فرهنگی نداشتهایم. به همین دلیل خیلی از خوانندگان صدایشان شبیه به هم شده است. آنها حاصل این جامعه هستند. خوانندگان بعد از انقلاب محیط مناسبی برای پرورش فکری و فرهنگی نداشتهاند. آواز خواندن فقط صدای خوب نیست، تفکر و اندیشه در ماندگاری آواز نقش دارد. آهنگهای امروز سه ماه تاریخ مصرف دارند. خیلی از آهنگهای امروز بیشتر از سه ماه تاریخ مصرف ندارند. اما آثار ماندگار از ۴۰ سال پیش تا کنون همواره شنیده میشوند. البته خیلی هم تقصیر خوانندگان امروز نیست.
این اوضاع موسیقی تا ۲۰۰ سال دیگر هم درست نمیشود
شهرام ناظری همچنین عنوان کرد: اگر خوانندگان سراغ کارهای ریشهای نمیروند، گناهی ندارند. ماها آخرین بازماندگان پیش از انقلاب هستیم که اصولی داشت و تربیتش درست بود. متاسفانه بعد از انقلاب بسیاری از ستونهای موسیقی مُردند. مراکز موسیقی که اهمیت داشتند همه از بین رفتند. وقتی کاری ریشهای دنبال نشود، نتیجهاش همین اوضاع امروز میشود. خوانندگان نسلهای پیش از ما حتی یک نمونه تقلید نداشتند. اما بعد از انقلاب همه تقلید می کنند. این اوضاع حالاحالاها ادامه دارد و شاید ۲۰۰ سال بعد این اوضاع کمی بهتر شود و تازه به نقطه صفر نزدیک شویم.
پورخلجی نیز همچنین گفت: من به ایران و ایرانی بودنم افتخار میکنم. اما مجبور شدیم که این آلبوم را در خارج از ایران و با ارکستر پراگ کار کنیم. اکنون ارکستر سمفونیک تهران شرایط خوبی ندارد. سال ۱۳۹۴ و آمدن آقای رهبری به ایران و حضورش در کنار ارکستر کار بزرگی بود و نواندگان بسیار خوبی را به ارکستر آورد. آن زمان آقای رهبری خیلی حرفهای با ارکستر کار میکرد و در هفته چندین تمرین داشتند و اجراهای بسیاری در ماه روی صحنه میبردند. تنها باری که این اتفاق در ارکستر سمفونیک تهران افتاده ، در زمان حضور فون کارایان در ایران بود. تمرین های حرفه ای و اجراهای مداوم و حضور نوازندگان شایسته در ارکستر سمفونیک تهران تنها یک اتفاق بود که با حضور علی رهبری رقم خورد. ممکن است دیگر این اتفاق نیافتد.
کنسرتی که قرار بود در مشهد برگزار شود به قوچان رفت و لغو شد
شهرام ناظری نیز در ادامه افزود: از خبرنگاران تشکر میکنم که در این حدود ۴۰ سال همیشه در کنار اهل ادب و اهل قلم بودند. بر بساطی که بساطی نیست… تک آهنگهایی هست که خیلی زود آدم را پولدار و خیلی هم مشهور میکند. گویی ما دیوانهایم که این کارهای جدی(اشاره به آلبوم «عاشق کیست») را انجام میدهیم. کنسرتی که در قوچان لغو شد در واقع کنسرت مشهد بود که قرار شد در قوچان برگزار شود. از ابتدای انقلاب این اتفاق ها برای ما بسیار رخ داده است. انگار من دیوانه بودم و عقلم نمیرسید که به امریکا بروم یا اینکه به فرانسه بروم که آنجا شهروند افتخاریم. آنجا برایم بهترین امکانات فراهم بود. به هر حال من دلم خواسته که در ایران بمانم. پس مسئله قوچان چیز تازهای نیست.
وی در ادامه افزود: زمانی که در قوچان آماده برگزاری کنسرت بودیم هی به ما میگفتند که یک ساعت دیگر و یک ساعت دیگر. آنقدر مسئله را کِش دادند که ساعت ۱۲ شب شد. یک بار نگفتند که کنسرت لغو است. من نگران مردمی بودم که ساعتها آنجا مانده بودند. آخرش هم که خواستم با مردم حرف بزنم زدند روی چشمم و عینکم شکست و شیشهاش در چشمم فرو رفت. در نهایت هم به بیمارستان منتقل شدم. جاهایی کنسرت دادهام که مخزن گاز آورده بودند. انگار قرار بود آنجا جنگی رخ دهد. به آنها گفتم برایتان متاسفم که این گازها و این سلاحها را برای شهرام ناظری آوردهاید که دوست شماست. این نارحتیها و این مسائل همواره بوده و ما هم به آنها عادت کردهایم. اتفاق عجیبی هم نبود. ما هم خیلی بزرگش نکردیم. وقتی شیشه عینکم در چشمم شکست، خیلی بزرگش نکردیم.
وقتی میخواهی فقط آهنگهای جینگول جینگول بشنوی، یعنی تربیت فرهنگی نداری
شهرام ناظری همچنین عنوان کرد: جامعهای که هیچ هدایت و برنامه ریزی فرهنگی درباره افراد ندارد ول میشود و هرز میرود. آسیبهای زیادی بر پیکرده فرهنگ ما خورده است. آواز و موسیقی بخشی از این ماجراست. جامعه حالتی بیمارگونه پیدا کرده است. به نظر میرسد که الان اقدام های ریشهای و اساسی و اصولی و برنامه ریزی شده لازم است. وقتی که هیچ چیزی ریشهای هدایت نشده است این اتفاقها و صدمهها به وجود نمیآید. هم برای موزیسینها و هم برای مردم باید برنامه داشت. مردم هم در این شرایط کار فاخر و فرهنگی دوست ندارند. شنیدن یک کار ارزشمند نیاز به تربیت فرهنگی دارد. وقتی میخواهی فقط آهنگهای جینگول جینگول بشنوی، یعنی تربیت فرهنگی نداری. هم از مردم و هم از موزیسینها باید تربیت شوند. هر جامعهای به جز ایران بود که سالها از نظر فرهنگی رها شوند، الان به انحطاط فرهنگی رسیده بود. اما بازهم این مردم ایران هستند که خودشان و فرهنگشان را حفظ کردهاند.
گوش مسئولان صداوسیما بدهکار نیست
شهرام ناظری در بخش دیگری از سخنانش عنوان کرد: چندین بار به پخش آثارم در صداوسیما اعتراض کردهام. اما آنها که برایشان مهم نیست هنرمند چه میگوید. تاسف آمیز است که هیچ اقدامی نکردند. با اینکه بارها اعتراض کردم اما آنها همچنان به کار خودشان عمل میکنند. نه قراردادی تاکنون با من بستهاند و هیچ حق و حقوق مادی به من پرداخت نکردهاند. همین مدیران صداوسیما اگر ۳۷ ماه حقوق نگیرند دنیا را خراب میکنند. اما من ۳۷ سال است که حقم را از صداوسیما نگرفتهام. همه فکر کردند که بعد از قوچان دیگر کنسرت نمیدهم اما بازهم میروم و کنسرت برگزار میکنم.
انتهای پیام