مصلحت سنجی محمدعلی نجفی
«رضا صادقیان» عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی دربارهی عملکرد «محمدعلی نجفی» شهردار تهران نوشت:
شهردار تهران از منظر دانش مدیریت، تجربهی کار اجرایی و سواد دانشگاهی انسان توانمندی است، خواندن متن سخنرانی وی در جلسهی دفاع از وزیران پیشنهادی دولت یازدهم و مصاحبهی ایشان دربارهی اقتصاد سیاسی جمهوری اسلامی تأیید همین مدعا است. شخصی که روزگاری مدیر سازمان برنامه و بودجه، وزیر وزارتخانهی آموزش و پرورش و یکی از شخصیتهای تاثیرگذار طی سالهای 84 الی 92 در طیف اصلاحطلبی. سالهایی که بازیکنان دونبش در میدان سیاست با هر نام و نشانی ترجیح میدادند آرام بروند و بیایند تا از نقد و نفی دیگران و بهویژه طرفداران بهاری دولت وقت در امان باشند، نجفی در طی این سالها در میدان بود که اگر نبود صدای نمایندگان مجلس در جلسهی رأی اعتماد به وی با تنشهای کمتری آغاز و پایان مییافت و به سادگی راهی ساختمان وزارت علوم میشد.
در زمانهی فعلی آن همه توانایی به کار امروز وی نمیآید. شهردار تهران سکان ساختاری را در دست گرفته که به غیر از مسایل بحرانی از جمله افزایش انفجاری نیروی کار و فربه شدن ساختار شهرداری، چنین نهادی به مدت 14 سال در دست جریان اصلاحات نبوده است و طی تمام این سالها آنقدر چیدمان خواسته و ناخواسته درون این ساختمان بزرگ انجام شده که کسی مانند نجفی را که روزگاری در آموزش و پرورش بنیان برخی تغییرات را بنا گذاشت، در این مرحله دستان خود را تاحدودی بسته میبیند. البته بعید به نظر میرسد او از چنین محدودیتهایی باخبر نبوده باشد، شاید همان روزهایی که در امضاء و ابلاغ حکم وی توسط وزارت کشور تعللهایی صورت گرفت بهتر میبود چارهای دیگر اندیشه میشد و شخصیت و تواناییهای مدیریتی وی را به مسیری دیگر در دولت هدایت میکردند، نه اینکه در وضعیتی قرار بگیرد که با هر عزل و نصبی با انتقادها و نقدهای بسیاری روبرو شود.
شخص نجفی میراثدار چندین سال حکومت اصولگرایان با گرایشهای مختلف در شهرداری تهران است، از طیف جریان انحرافی، بهاریها تا نزدیکان قالیباف و نواصولگرایان همه روزگاری در شهرداری حکمرانی کردهاند. همزمان با شورای شهری نسبتاً جوان و یکدست اصلاحطلب روبروست که رأی آوردن لیستی خود را مدیون مردم و بیان مطالباتی میدانند که از زبان آنها تکرار شد و مورد پذیریش اکثر رأی دهندگان شهر تهران قرار گرفت، در واقع موضعگیری نمایندگان شورای شهر حکایت از دقت نظر آنان در رأی مردم و پاسخ دادن به مطالبات شهری شهروندان دارد. از طرفی دیگر، نجفی با صدها جوان در احزاب مختلف اصلاحطلب روبروست که خواهان قرار گرفتن در مسندهای مدیریتی هستند، حقشان هم هست، فشارهای رسانهای و نقدهای بیامان به عملکرد چند ماههی شهردار تهران از سوی همین بخش صورت میگیرد، نیرویی که برخلاف نجفی و هم سن و سالهای او با توجه به دانش و استفاده از تکنولوژیهای رسانهای جدید به سادگی انتصابهای نجفی و دیگران مدیران شهرداری را با چالش مواجهه میکنند، در زمانهای که صدا و سیما چهره و صدای شهردار را مورد توجه قرار نمیدهد و حضورها و مصاحبههای وی را نادیده میگیرد، صدای نجفی و ارائهی دلایل وی برای انتصابهای پرحاشیه شنیده نمیشود، گویی اساساً او در این مدت به غیر از سکوت سیاستی راه دیگری پیشه نکرده است.
بدون تردید شهردار تهران با «سنجش» برخی جوانب اقدام به عزل و نصبها میکند و سیاست چنین است، همیشه پای سنجشها و مصلحتها در میان است و راه فراری برای عبور، ندیدن و پریدن از روی چنین مصلحتهایی نبوده و نیست. نه تنها نجفی که دیگر مدیران شهرداری با گرایشهای اصلاحطلبانه دیر یا زود مورد نقد همطیفیهای خود قرار خواهند گرفت، آنچنان که یکی از انتصابهای حجت میرزایی طی چند روز گذشته پر بحث و جدل بوده است، راه گریزی برای رها شدن از این وضعیت نیز به نظر نمیرسد. نه میتوان شهردار تهران را بیشتر تحت فشار قرار داد و رزومهی کاری عدهای را به یادش آورد و نه امکان درخواست پایین کشیدن فتیلهی انتقادها از سوی جوانان اصلاحطلب شدنی است. بهترین راه در زمانهی فعلی اندکی صبر و تأمل است، صبوری بی سکوت و صبری با چاشنی اصلاح و نه انفعال.
انتهای پیام
ولي نجفي واقعا در برخي عزل و نصب ها بسيار بد عمل نموده است نمونه آن معاون خدمات شهري شهرداري تهران و مديران زير مجموعه آن كه از ضعيف ترين و بدترين مديراني هستند كه هنوز بركنار نشدند و با عملكرد بسيار بد خود كل شهرداري و شوراي شهر را زير سوْال برده اند