خرید تور تابستان

چرا همه ما وظیفه‌ای برای رفتن به کرمانشاه نداریم؟

«رضا جمیلی» در یادداشتی در روزنامه شرق نوشت: این‌روزها همه از زلزله کرمانشاه می‌گویند؛ از ضرورت ارسال هرچه‌زودتر کمک‌های مردمی. از اینکه چطور باید از هم‌وطنان‌شان که درگیر مصیبتی بزرگ شده‌اند، حمایت کنند و اینکه چطور می‌توانند ذره‌ای از غم‌ آنها بکاهند. من بیش از چهار سال است که سردبیر هفته‌نامه داخلی هلال‌احمر هستم. روزنامه‌نگاری بحران و تولید محتوا در این حوزه و گفت‌وگو با آدم‌های استخوان‌خردکرده حوزه امدادونجات چیزهایی به من آموخته که مرور آنها در این‌روزها شاید به کار کسانی بياید که دغدغه کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان غرب کشور را دارند.

برای رفتن به کرمانشاه عجله نکنید!
یکي از امدادگران باتجربه هلال‌احمر برای من تعریف می‌کرد روزی در بم متوجه شدیم فقط ٤٠ ‌هزار نیروی امدادی حضور دارند! شهر بم اما یک شهر ٦٠هزارنفری بود که از قضا تمام زیرساخت‌های شهری آن از بین رفته بود. ازاین‌رو یکی از مهم‌ترین دغدغه‌های امدادگران واقعی در آن روز، اسکان آن ٤٠ هزار نفر و مراقبت از سلامت و تأمین غذای آنها بوده است. یعنی در کنار چالش امدادرسانی به ٦٠ ‌هزار زلزله‌زده، نگرانی درباره زندگی و سلامت ٤٠ ‌هزار نفر دیگر هم به مشکلات فرماندهان آن بحران بزرگ اضافه شده بود! در زلزله و حوادث بزرگ یکی از مهم‌ترین آفت‌ها، راه‌افتادن مسابقه اعزام نیرو از سوی نهادهای مختلف و از جمله گروه‌های مردمی است. باید اجازه داد صرفا نهادهایی مانند هلال احمر و سازمان مدیریت بحران در این مورد تصمیم بگیرند و اگر نیاز به حضور گروه‌های مردمی باشد، از طریق فراخوان‌های عمومی آن را اعلام کنند.
آب‌معدنی نفرستید!
کمک به هم‌وطن در شرایط بحران یکی از زیباترین حس‌هایی است که سازنده و قوام‌دهنده هویت ملی هر کشوری است. اما این انگیزه‌ها و تلاش‌ها اگر به‌صورت فردی یا از طریق گروه‌های کوچک ناآشنا با شرایط بحران انجام شود، می‌تواند نتیجه عکس داشته باشد. برای مثال در مورد کمک‌های غیرنقدی به زلزله‌زدگان باید توجه کرد تا زمانی که نوع و میزان این کمک‌ها از سوی سازمان‌های مسئول اعلام نشده، نباید اقدامی از سوی مردم انجام شود. یکی از درس‌های زلزله بم این بوده که اقلامی مانند آب‌معدنی نباید توسط مردم به مناطق بحرانی ارسال شود. چراکه ارسال آب‌معدنی از شهری مثل تهران به بم هزینه‌های حمل‌ونقلی دارد که در نهایت هزینه تمام‌شده یک بطری آب‌معدنی مصرف‌شده در بم را بسیار گران می‌کرد. مردم باید کمک نقدی کنند تا برای مثال هلال احمر آب‌معدنی را از شهری مانند کرمان خریداری و به بم ارسال کند. امدادگری که برای کمک به مسلمانان آواره میانماری به بنگلادش رفته بود، برای من تعریف می‌کرد که یک کشور هواپیمایی پر از پتو به این منطقه ارسال کرده بود. وقتی پتوها را به منطقه آوردند تازه متوجه شدند که نه‌تنها در آب‌وهوای گرم و همیشه شرجی استوایی آن منطقه نیازی به پتو نیست بلکه همه با یک زیرپیراهن شب را تا صبح می‌گذرانند! بنابراین باید تلاش کرد کمک‌های مردمی حتی‌الامکان نقدی باشند، در مورد کمک‌های غیرنقدی هم بايد تنها به نیازی که از سوی سازمان‌های حاضر در منطقه اعلام می‌شود پاسخ داد و بس.
فقط متخصص‌ها وارد میدان حادثه شوند
آواربرداری غیراصولی بزرگ‌ترین تهدید برای مناطق زلزله‌زده است. آمارها نشان می‌دهد اکثر کسانی که شانس زنده‌ماندن دارند، در نهایت توسط نیروهای امدادی از زیر آوار بیرون می‌آیند. اما اگر همین بیرون‌آمدن از زیر آوار توسط نیروهای غیرمتخصص انجام شود، احتمال بروز ضایعات حرکتی در افراد به شدت افزایش می‌یابد. آمار ضایعات نخاعی زلزله بم و خسارت‌های مادی و معنوی این ضایعات که تا پایان عمر گریبان این افراد را گرفته، درسی است که به ما یک چیز می‌گوید: از هجوم افراد غیرمتخصص به مناطق زلزله‌زده غرب کشور جلوگیری کنیم. یا حمایت‌های روانی از افرادی که عضوی از خانواده خود را از دست داده‌اند، یک مداخله‌گری کاملا تخصصی محسوب می‌شود. کسی که صرفا مدرک روان‌شناسی یا پزشکی عمومی دارد، نمی‌تواند چنین حمایتی را انجام دهد. چراکه مداخله‌گری توسط افراد ناآشنا با مختصات بحران‌های طبیعی می‌تواند نتایج عکس داشته باشد. به همین دلیل باید افرادی را که با نیت خیر و کمک به همنوع برنامه ‌رفتن به مناطق زلزله‌زده را دارند، با این سؤال مواجه کنیم: آنجا چه کار تخصصی‌اي از دست شما برمی‌آید؟ اگر پاسخی نداشتند، از رفتن منصرفشان کنیم.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا