از ناطق نوری خوشم میآید
«علی شکوهی»، روزنامهنگار، که یادداشتهای او به صورت روزانه در روزنامهی «اعتماد» منتشر میشود، یادداشتی دربارهی ناطق نوری را در کانال تلگرامی خود منتشر کرده و توضیح داده است که «این یادداشت را برای روزنامه اعتماد نوشتم اما امکان انتشار پیدا نکرد». این یادداشت در پی میآید:
همهی حرفم را در همین عنوان یادداشت زدم.
از ناطق نوری خوشم میآید اما نه به این دلیل که هماستانی من است زیرا هستند سیاستمداران مازندرانی که اصلاً نمیخواهم ساعتی با آنان زیر یک سقف باشم.
از ناطق نوری خوشم میآید نه به خاطر این که روحانی است زیرا از سالهای قبل از انقلاب به این نتیجه رسیدم که نه حساب علیحدهای برای روحانیت باز کنم و نه مواضع خودم را بر اساس ضدیت با آخوند و روحانی تنظیم کنم. ملاک برای حمایت از یک روحانی، مواضع و عملکرد و تواناییهای اوست. از همان اوایل انقلاب که برخی اصرار داشتند در هر اداره و پستی یک روحانی را بگمارند، میگفتم ما نه نذر کردیم که آخوند و روحانی همهکاره باشد و نه لج کردهایم که آنان کارهای نباشند بلکه مهم صلاحیتها و تواناییها است، خواه آن فرد روحانی باشد و خواه نباشد.
از ناطق نوری خوشم میآید نه به این دلیل که مواضع او اکنون به اصلاحطلبان نزدیک شده و با سلیقهی سیاسی اینروزهای من سازگارتر است. اساساً از ابتدا هم ملاکم برای سنجش اصالت یک فرد، قرب و بعد آنان به جریانهای سیاسی نبوده است و نیست. گاهی تأسف میخورم که چرا برخی از اصولگرایان اصیل و منصف و سالم در آن جبهه قرار دارند و در همان حال غصه میخورم که چرا برخی از آدمهایی که من میشناسم، اصلاحطلب به حساب میآیند و ایکاش جای این دو دسته افراد عوض میشد.
از ناطق نوری خوشم میآید چون به تعبیر برخی سیاسیون، «مرد» است. یکی از فعالان سیاسی مکرراً گفته است که من برای خودم یک جناحبندی و صفبندی اختصاصی دارم و آن «مرد و نامرد» است. مهم نیست که افراد راست هستند یا چپ، مدرن هستند یا سنتی، اصلاحطلبند یا اصولگرا، بلکه این مهم است که آیا «مرد» هستند یا «نامرد».
مرد همان است که دیگران در کنارش احساس راحتی دارند ولو آن که اختلاف سیاسی و فکری زیادی هم داشته باشند. مرد کسی است که ضعف خودیها و قوت مخالفان را میبیند و به آن اذعان میکند. از مرد جماعت انتظار نداریم که از پشت خنجر بزند و به خاطر رسیدن به قدرت و ثروت، دروغ بگوید، تهمت بزند، سند جعل کند، عامدانه نسبت خلاف بدهد. یک مرد در عرصهی سیاسی مصالح ملی و عمومی مردم را بر منافع فردی و جناحی خود ترجیح میدهد. اگر کسی مرد باشد حتماً در دو طرف میز قدرت دارای مواضع مشابه و یکسانی خواهد بود و اینجور نیست که در این طرف میز به یک آزادیخواه و لیبرال تبدیل شود و در آن طرف میز تاب کوچکترین انتقادی را نداشته باشد. از مرد انتظار نداریم که از مظلومیت کسانی دفاع نکند تنها به این دلیل که دفاع او منجر به تقویت جریان سیاسی مقابل میشود.
مرد بودن ناطق نوری را نه در این ایام بلکه در همان زمانی دیدم که او با خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری رقابت میکرد. در اوج لجنپراکنی برخی از حامیانش در انتخابات 76 او به اعضای ستادهایش گفت: برای رأی آوردن من خودتان را جهنمی نکنید. هنگامی مردانگی ناطق نوری بیشتر آشکار شد که قبل از اعلام نتایج رسمی، به خاتمی نامه نوشت و پیروزیاش را تبریک گفت. در جایگاه رییس مجلس، از رییسجمهوری که تا مدتی قبل رقیب خودش بود، بیشترین دفاع را میکرد و بعد از یک سفر اروپایی به صراحت اذعان کرد که خدا پدر و مادر خاتمی را بیامرزد که وجههی جمهوری اسلامی را در دنیا بالا برد و این را از نوع برخورد دولتمردان اروپایی به عیان میشد فهمید.
در همان دورهی اصلاحات در جریان سفر حج دیداری با ایشان داشتم. ما در بعثه، نشریهی زائر را برای حجاج ایرانی منتشر میکردیم و جناب ناطق نوری هم از سر محبت مهمان نشریه شده بود. در آنجا من سخنانی در تجلیل از ایشان بر زبان آوردم و از جمله گفتم: «ما جناب ناطق نوری را مخالف نجیب دولت خاتمی میدانیم». نوبت صحبت ایشان که شد زبان به شکایت باز کرد و گفت: «من از شما گلایه دارم که مرا مخالف نجیب دولت خاتمی نامیدید زیرا اول باید ثابت کنید که من اساساً مخالف دولت خاتمی هستم و بعد دربارهی نجابت یا عدمنجابتم حرف بزنید. من هیچ کاری نکردم و هیچ حرفی تاکنون نزدم که معنایش مخالفت با دولت جناب خاتمی باشد». حق با ایشان بود زیرا هر چه با خود کلنجار رفتم نمونهای نیافتم که سند مخالفت ناطق نوری با دولت اصلاحات باشد.
ناطق نوری یکی از شخصیتهای طراز اول انقلاب و از استوانههای نظام است. او نشان داد که در مبارزاتش اصالت دارد و دین و انقلاب و مبارزه برایش ابزار کسب و حفظ قدرت نبوده است. او اکنون در جایگاهی فراتر از جناحهای سیاسی ایستاده و در حد یک رجل ملی مورد اجماع و توافق غالب جریانهای سیاسی است. ناطق نوری مستقل است و مواضع خود را برای حفظ جایگاهش در درون قدرت اتخاذ نمیکند. او اینک بر سیاق نگرش امام در «منشور برادری» عمل میکند و خواستار نزدیک کردن مواضع نیروهای اصیل انقلابی به یکدیگر است. در عین حال ناطق نوری باید برای آیندهی سیاسی خودش دست به انتخابی بزرگ بزند و نقش خود در تداوم عمر نظام را ترسیم کند.
امروز زمانهی کنارکشیدن و ناظر بودن نیست و بعید است که ناطق نوری هم چنین کاری بکند. امروز جایگاه سیاسی آیتالله هاشمی و کارکرد خاص ایشان خالی است و این را کسانی مانند جناب ناطق نوری باید پر کنند. کنار نایستادن، عقلای اصولگرا را مورد حمایت قرار دادن، مواضع نیروهای صادق همهی جریانهای سیاسی را به هم نزدیک کردن، واسطهی نیروهای سیاسی با نهادهای عالی نظام شدن و مواردی از این دست انتظاراتی است که از جناب ناطق نوری داریم.
انتهای پیام
لابد روزنامه اعتماد از بیم محصور شدن ناطق نوری از چاپ مقاله خوداری کرده است !
تو این دوره که ما تا حالا از سیاستمداران و صاحبان قدرت بجز سید محمد خاتمی مردی ندیدیم.زمان قتلهای زنجیره ای خفقان نگرفت و پیگیری افشا نام امران و مجازاتشان را داشت و تا الان هنوز تاوانش را میدهد.
نامرد = خاتمی وناطق