خرید تور تابستان

«مسوولان حوزه‌ باید خود را با حقایق جامعه تطبیق دهند»

شفقنا نوشت: «کارکرد روحانیت ورود نامناسب به جزییات روابط زناشویی، برگزاری همایش چندهمسری، «روحانی درمانی» و استقرار در مترو نیست»؛ این جملات مسیح مهاجری در ماه‌های گذشته، سرِ درد دل بسیاری دیگر از روحانیان را باز کرد تا از کارکرد اصلی روحانیت و چرایی فاصله‌ای که از آن گرفته است، بگویند. حسن پویا که معاون پژوهشی موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) است، با اینکه در بین صحبت‌هایش هر از گاهی به دلیل محذوریت‌هایی که به آن اشاره می‌کرد، گزیده و در لفافه سخن می‌گفت، پرسش‌های شفقنا را بی‌جواب نگذاشت. او با تأیید اینکه کارکرد روحانیت در بخش‌هایی کمرنگ شده یا در مواردی اصلاً کارکرد خود را از دست داده است، می‌گوید که مسوولان حوزه‌های علمیه باید تا حدی، خود را با حقایق جامعه و بیرون حوزه‌ها تطبیق دهند و در عین حال تأکید می‌کند: اگر بزرگان حوزه برای حل بحث تغییر کارکرد روحانیت، وارد نشوند، اصلاً امکان حل آن فراهم نمی‌شود.

*انتقاداتی به بخشی از روحانیت مطرح می‌شود که بعد از انقلاب اسلامی، بخش مهمی از آن‌ها از کارکرد اصلی خود فاصله گرفته‌اند و در مواردی به طور مثال، ملاحظات غیرضرور یا حتی بازی‌های سیاسی جای مبارزه برای استیفای حق را گرفته است. به اعتقاد شما کارکرد اصلی روحانیت در شرایط فعلی جامعه چیست؟

پویا: ضمن تشکر از اینکه به این موضوع مهم پرداختید، باید عرض کنم که این سوال دو بخش دارد. یک اینکه اصلاً وظیفه‌ی روحانیت چیست و دو آن که روحانیت، کارکرد خود را از دست داده است یا خیر؟ انقلاب، مسایلی را در ابتدا بر خود امام(ره) و بعد هم بر همراهان و کسانی که در طول انقلاب همراه امام بودند از جمله روحانیون همراه ایشان، تحمیل کرد. در حالی که خود امام ابتدا به قم آمدند و گفتند که ما نمی‌خواهیم وارد سیاست شویم و به طور مستقیم کاری در این زمینه انجام دهیم اما بعد دیدند به این صورت نمی‌شود و به تهران بازگشتند. بهانه‌ی ایشان کسالتشان بود اما واقعیت این بود که به هر حال کشوری با این عظمت مانند ایران و رهبر انقلابی مثل امام، نمی‌شد کار را رها کنند و این تصمیم، پیچیدگی‌های خاص خود را داشت. تأیید این نکته، آن است که امام(ره) تا آخر عمر خویش به فرزندشان حاج سید احمد آقا اجازه ندادند که وارد کار اجرایی شوند و در سمت‌های بالا قرار بگیرند و حاج احمد آقا فقط همراه ایشان بودند. امام با این نگاه آمدند. در بخش قضایی به این دلیل که لازم بود رییس قوه‌ی قضاییه یک مجتهد باشد، بحث خاصی بود و با موضوع یاد شده تفاوت داشت. مجتهدان هم گاهی ممکن است در قشرهای دیگر هم باشند اما بیشتر در میان قشر روحانیون هستند. در نتیجه این بحثی جداست.

سختی‌ها و مشکلات و مسایلی که شرایط انقلاب پیش آورد، این زمینه را فراهم کرد که همراهان نزدیک امام مثل رهبر فعلی انقلاب، آیت‌الله هاشمی رفسنجانی، آیت‌الله بهشتی و… به اجبار وارد صحنه‌ی سیاست شدند و در پست‌هایی جای گرفتند. امروز هم که روحانیون به اسم یا به رسم، مسوول کشور شناخته شده‌اند یا توجه مردم در این زمینه بیشتر بر این قشر است، درصد بسیار کمی از مجموعه‌ی کل روحانیت در کارهای اجرایی وارد شده‌اند و خوب است که این آمار، منتشر شود و مردم بدانند. شاید در مجموع این تعداد روحانیون، ۱۰ درصد هم نشوند اما به هر حال چون حکومت به نام روحانیون است، موضوع به اینجا کشیده شده است.

مطلب دیگر که کارکرد روحانیت کمرنگ شده یا کارکرد خود را از دست داده است؛ بله! درست است. افراد مختلف وارد بخش‌هایی از حکومت شده‌اند یا در مراکز علمی و پژوهشی دست اندرکار شده‌اند و به همین دلیل وظیفه‌ی اصلی روحانیت که تبلیغ برای خدا و ادامه‌ی رسالتی بود که انبیا داشتند، علی‌القاعده کمرنگ شده است و بعضاً مورد بی‌توجهی قرار گرفته یا  فراموش شده است و اصلاً یادمان رفته که در کجا و چه جایگاهی هستیم. درصدی از این بحث، قابل قبول است و کسی نمی‌تواند منکر این مساله شود.

*مثلاً ما از شهید مطهری کتابی به نام حماسه‌ی حسینی داریم که در آن کتاب در کنار پرداخت همه جانبه به فلسفه و آثار قیام امام حسین (ع)، بسیار خوب به بحث تحریفاتی که وارد عاشورا شده پرداخته‌اند که شاید در این زمینه کتابی پیشروتر از آن در سال‌های اخیر مشاهده نکردیم یا رویکردهای سرشار از آزادیخواهی و حریت از طرف آیت‌الله شهید بهشتی مطرح می‌شد و به عنوان نمونه درخواست شجاعانه مناظره‌هایی با مخالفان دیدگاهشان می‌دادند که امروز کمتر می‌بینیم و می‌شنویم. در پاسخ به شبهات و مقابله با انحرافات و تحریفات به آن صورتی که نیاز امروز جامعه است، تولید محتوا و پاسخ از طرف روحانیت نداریم، به گونه‌ای که این دیدگاه وجود دارد که این شبهات در حال تضعیف و خوردن پایه‌های دینداری به ویژه در میان نسل‌های جدید است. آیا بعضا فاصله گرفتن از کارکرد اصلی روحانیت، این شرایط را رقم زده است که به گفته‌ی برخی کارشناسان، شاهد افزایش بدعت‌ها، بی پاسخ گذاشتن برخی شبهات و سطحی‌نگری در حوزه‌ دینی هستیم؟

پویا: این مطلب را به این صورت مطلق قبول ندارم. وقتی دین، حکومتی شده است و از حکومت، تبلیغ می‌شود، لوازمی دارد -البته اصلاً در پی ارزش‌گذاری نیستم و در حال گزارش دادنم- که آن لوازم را حکومت و حکومتی‌ها و رسانه‌هایی که منسوب به حکومت هستند، دامن می‌زنند. جمعی از روحانیون در این زمینه مشغول ترویج دین خدا هستند و وظیفه‌ی خود را انجام می‌دهند که آن‌ها مجبورند آن لوازم را را رعایت کنند اما این‌گونه نیست که به صورت مطلق، پاسخ شبهات را ندهند یا جلوی بدعت‌ها را نگیرد.

*بله! قطعاً این موضوع، نسبی است اما موضوعی است که یکی از آسیب‌های جدی و دامنه‌دار دینداری در دنیای امروز به شمار می‌رود. آیا روحانیت نباید توجهی ویژه‌تر برای پاسخ به این مسایل داشته باشد؟

پویا: قبول دارم. این مساله به همان دلیلی است که در ابتدا عرض کردم. صدای این دسته از روحانیون که در این زمینه تلاش می‌کنند به جایی نمی‌رسد یا نمی‌گذارند صدایشان به جایی برسد. تک صدایی شدن در مسایل دینی، آفت بسیار بزرگی است.

*چرا دچار این آفت –تک‌صدایی در مسایل دینی- شدیم؟

پویا: به جهت اینکه رسانه‌های رسمی مسایلی را القا می‌کنند که ممکن است بعضاً با اصل دین سازگاری نداشته باشد یا مثلاً به خاطر منافع و مسایل پیرامونش مطرح شود. در حالی که منابع غیررسمی حتی در سطح مرجعیت هم تلاش دارد جلوی این القائات گرفته شود، سخنرانی‌های متعددی در جاهای مختلف صورت می‌گیرد و حقیقت و واقعیت دین توضیح داده می‌شود. دو سه مرتبه محضر علامه محمدرضا حکیمی بودیم و یکی از دغدغه‌های بسیار عمیقی که ایشان داشتند، این بود که روحانیت و روحانی واقعی ‌که هنوز هم هستند را به مردم معرفی کنید. بعضی از کتاب‌هایی که ایشان نوشته‌اند هم برای این است که بگویند روحانیت، آن روحانیتی که در مجموع مطرح شده و تابلوی این صنف شده و نگاه مردم به آن قشر است، فقط این دسته نیستند. بخشی از روحانیون هستند که همان حالت اولیه و اصلی خود را از جهات مختلف زندگی، اجتماعی و سخن گفتن رعایت کرده‌اند و در مبارزه با بدعت‌ها، خرافات و امثال آن‌ها ایستاده‌اند اما به هر صورت چون رسانه‌های رسمی در اختیار این گروه از روحانیون نیست، آن امکان فراهم نشده که بتوانند مثل گروه‌ دیگر، حرفشان را به همه جا برسانند. در عین حال امروز فضاهای مجازی مثل تلگرام، واتس اپ و امثال آن کمک خوبی کرده‌اند برای این که این قشر هم بتوانند در سایت‌ها و صفحات مجازی مختلف که اندیشه‌های درست دینی را مطرح می‌کنند، حرف خود را بزنند اما طبیعی است که کارکرد رسانه‌های عمومی را نداشته باشند و نخواهند داشت. باید چاره‌ای اندیشید که این دسته از روحانیون هم بتوانند حرف خود یعنی حرف دین و همان سخنانی که ائمه(ع) و پیامبر(ص) به دنبال آن بودند را برای مردم بگویند. امیدوار هستیم که این زمینه و همچنین بستری برای نقد و بررسی فراهم شود.

*همانطور که خودتان گفتید، فضای مجازی شرایطی برای رساندن حرف خود به مردم برای همه اعم از روحانیون ایجاد کرده است. در شرایطی که رسانه‌های اجتماعی وجود دارند و حتی جلوتر از رسانه‌های رسمی عمل می‌کنند، آیا نمی‌توانیم بگوییم آن تعداد از روحانیونی که شما به آن‌ها اشاره می‌کنید و دلیل اثرگذاری کمترشان را نداشتن تریبون رسمی می‌دانید، خیلی محدود هستند وگرنه حداقل در چند سال گذشته با وجود گسترش معنی‌دار فضای مجازی، آیا آن تریبون به صورت غیررسمی و در وسعتی غیرقابل انکار وجود نداشته است؟ در شرایطی که بسیاری معتقدند یکی از آسیب‌های فعلی روحانیت این است که در حال حکومتی‌شدن است، آیا خود همین موضوع و تعداد محدود این دست از روحانیون نشانه‌ای بر این موضوع نیست؟

پویا: درست است؛ قبول دارم.

*چه راهکاری وجود دارد که عموم روحانیت به کارویژه‌ی اصلی خود برگردد و آن مسوولیت را پررنگ‌تر کند تا مواردی نظیر آموزش زناشویی و برگزاری همایش چندهمسری یا حضور روحانی در مکان‌های غیرمناسب برای تبلیغ یا بیان سخنان سطحی و بی‌سند و ضعیف‌السند در برخی منابر و مسایلی دیگر از این دست نباشیم که هر از گاهی فیلم یا صوت آن منتشر می‌شود و در نگاه مردم، سوالاتی را ممکن است متوجه اساس روحانیت و حتی اصل دین ‌کند؟

پویا: تأکید می‌کنم بسیاری مواردی که می‌فرمایید صد در صد نسبی است و عمومیت ندارد. بخشی از روحانیان هستند که به این صورت عمل می‌کنند و خود سازمان روحانیت هم دچار این مشکل و آفت شده است. حتی در درس‌های رسمی حوزه این مشکل ایجاد می‌شود که فلانی درس بگوید، فلانی نگوید و حتی در عناوینی که اطلاق می‌شود نیز باز این مساله وجود دارد. حقیقتاً بیش از این نمی‌توانم عرضی داشته باشم اما مسوولان حوزه‌های علمیه باید تا حدی، خود را با واقعیات جامعه و حقایقی که در جامعه و بیرون حوزه‌ها وجود دارد تطبیق دهند. آن‌ها باید به این بیاندیشند که این مسایل گفته شود و لااقل با گفتن این مسایل، راه دین باز شود و افراد بتوانند در فضای علمی، نه در فضای جنجالی و هیاهو حرف خود را بزنند مثل مباحثی که در حوزه‌ها مطرح می‌شود و شاگرد و استاد با هم گفت‌وگو و مباحثه می‌کنند و هیچ مشکلی هم پیش نمی‌آید. مسایل اجتماع، مسایل سیاسی و مسایل دیگری که عموماً روحانیت با آن‌ها درگیر هستند، باید به همین گونه باشد. در حالی که شخصیت بزرگی -کسی که خود سال‌ها در حوزه‌ها بوده است، عنوانی دارد (عنوان واقعی هم دارد) مثلاً نکته‌ای در مورد عاشورا یا شهادت حضرت زهرا یا امثال آن می‌گوید، می‌بینیم بلافاصله علیه او فریادها بلند می‌شود که آن بنده خدا مجبور می‌شود در آخر بگوید این بحث‌ها که شما می‌کنید، برای روضه خوان‌ها و مداح‌هاست و من بحث علمی کردم. این به خود سازمان روحانیت برمی‌گردد که باید جلوی این دست از افراد را بگیرد، توجه کند و بگذارد افراد حرفشان را بزنند. بیش از این نمی‌توانم در این زمینه ورود کنم.

*ایجاد فاصله‌ای بین مردم و روحانیت که برخی صاحبنظران به آن اشاره می‌کنند و موضوع برخی فیلم‌هاست یا گاه در قالب اشارات انتقادی و حتی طنزگونه مطرح می‌شود را تأیید می‌کنید؟ علت این فاصله را چه می‌دانید؟

پویا: بله من قبول دارم. در حالی که بخشی از روحانیت و بخشی از مردم به این شکل نیستند. خود من چون با قشر جوان سر وکار دارم و در دانشگاه و جاهای مختلف تدریس می‌کنم، این را دیده‌ام و تجربه کرده‌ام که اگر روحانی، واقعی باشد و با مردم کنار بیاید و مردم را بشناسد، فضا به گونه‌ای دیگر خواهد بود. نمونه‌ی واقعی آن را مثلاً وقتی به عنوان روحانی کاروان به سفر حج می‌رویم یا در دانشگاه با جوان‌ها کمی مأنوس می‌شویم، می‌بینیم و متوجه می‌شویم که واقعیت جامعه این نیست. آن‌ها ذهنیت خوبی دارند، البته بخشی که شما اشاره می‌کنید نیز ذهنیت خوبی ندارند و این توهین‌ها، اهانت‌ها و برخوردها در خیابان‌، برخاسته از همین ذهنیت است اما اشتباه بزرگ این است که یک جمع را به همه‌ی روحانیت تطبیق ‌دهند. مثل این که بر فرض ۵۰ پزشک برخورد بدی با مردم داشتند و بر این اساس هر پزشکی را که می‌بینم، به او توهین کنیم. این اشتباه است.

*آیا این نگرش مردم به آن دلیل است که وقتی با اتفاقاتی غیرقابل دفاع در سطح جامعه مواجه می‌شوند یا فسادی در سطوح اقتصادی کلان می‌بینند، درست یا غلط، همه‌ یا بخش بزرگی از آن را ممکن است به پای اسلام و پیش از آن به پای روحانیت بنویسند؟

پویا: بله! خودسانسوری، مشکل بزرگی است که ما امروز در حال انجام آن هستیم در حالی که بخش بزرگی از افرادی که مشکلات مورد اشاره‌ی شما را پیش آورده‌اند، هیچ ارتباطی با روحانیت ندارند. شاید پشت سر این افراد، کسانی هم در لباس روحانیت باشند، من نمی‌دانم اما در مجموع وقتی این مسایل به خوبی بازگشایی و تشریح نمی‌شود، نتیجه همین خواهد بود که اشاره کردید و همه را یکسان می‌بیند و برخورد را یکسان می‌کند و وقتی دستش به مسوولان بالاتر به عنوان روحانی نمی‌رسد، به روحانی‌ای توهین می‌کند که در خیابان می‌بیند و هیچ تقصیری هم ندارد و مثل مردم عادی است. راه اصلاح آن فقط این است که دست‌اندرکاران و مسوولان، این فرصت را فراهم کنند تا این ذهنیت به مرور زمان اصلاح شود وگرنه متأسفانه روز به روز وضعیت بدتر خواهد شد.

*برخی از روحانیونی که اقداماتشان را به عنوان انحراف در کارکرد روحانیت می‌بینیم، معتقدند که آن اقدامات، ابزارهایی برای نزدیک شدن روحانیت به مردم و کم کردن شکاف ایجاد شده میان آن‌هاست. این نگاه را چطور تحلیل می‌کنید؟

پویا: این موارد را باید موردی بررسی کرد.

*مثلاً چند وقت پیش آقای مسیح مهاجری مقاله‌ای درباره کارکرد روحانیت نوشته بودند و یکی دو نمونه از این مسایل را با نقدی تند، مثال زده بودند. یکی از آن‌ها طلبه‌ای بود که داور مسابقه سیب خوری چند دختر و پسر شده بود و دومی طلبه دیگری که در کنار جاده چالوس ایستاده و در تابلویی نوشته بود که عقد موقت انجام می‌دهد. منظور سوال من نیز نمونه هایی از این دست است.

پویا: در موقعیتی که ما داریم و در جامعه‌ای که ما زندگی می‌کنیم، هیچ کدام از این موارد را به عنوان این که وظیفه‌ی روحانی یا کارکرد روحانیت است، تایید نمی‌کنم و قبول ندارم. گاهی فکر می‌کنیم، روشنفکری و همراهی با مردم این است که وارد این مسایل شویم در حالی که ما اگر یک مطالعه‌ی بسیار جزیی در زندگی عالمان گذشته داشته باشیم، می‌بینیم چقدر در دل مردم جای داشتند و هیچ زمان نیز وارد این عرصه‌ها نشدند و حتی از ورود به این حیطه‌ها پرهیز می‌کردند.

*پس این روشنفکری روحانیت نیست که وارد عرصه هایی از این دست شود؟

پویا: بله! همینطور است.

*با توجه به اینکه نهاد روحانیت، قدرت و ماندگاری خود را نه تنها از دین، بلکه از اعتمادی که مردم به آن دارند به دست می‌آورد، با وضعیت پیش آمده، باید در این باره چه کرد و با توجه به نحوه‌ی فعلی ارتباط بین جامعه و روحانیت، چطور می‌توان آینده‌ی دین‌داری مردم را بهتر تضمین کرد؟

پویا: من بعضی بحث‌ها را محذور دارم و نمی‌توانم به طور صریح بگویم. تنها راه این است که روحانیون به دنبال وظایف اصلی خود بروند و از این نگاه مادی به زندگی دست بردارند. نمی‌گویم زندگی آن‌ها تأمین نباشد؛ به قدر متعارف مشکلی ندارد. حتی در موقعیت‌هایی که ضرورتی ندارد، به امور اجرایی نروند و از آن موقعیت‌ها بیرون بیایند. حوزه‌های علمیه به این کمک کنند که این قشر از روحانیون به مردم معرفی شوند و کارکرد روحانیت را به عنوان وظیفه‌ی اصلی آن‌ها نشان دهند و مانیفستی برای انجام آن کارها داشته باشند. اگر این مسایل گفته شود، شاید فضا کمی تلطیف شود، اما با توجه به آن بخش از روحانیت که به طور مستقیم با حکومت، درگیر کار هستند، به نظر می‌رسد بسیار مشکل باشد. باید آن امور در بخش‌های اجرایی، قضایی و بخش‌های مختلفی که روحانیت حضور مستقیم دارد، اصلاح شود.

*لازم است که بزرگان حوزه برای حل معضلات پیش آمده برای کارکرد بخشی از روحانیت، وارد شوند؟

پویا: حتماً، اگر آن‌ها وارد این موضوع نشوند که اصلاً امکان آن فراهم نمی‌شود و این احتیاج به همدلی دارد. بعد از فوت آیت‌الله بروجردی و مطرح شدن امام در سال‌های ۴۲-۴۱ یکی از کارهایی که امام می‌کردند، آن بود که خودشان به در خانه‌ی مراجع می‌رفتند یا آن‌ها را دعوت و کنار هم جمع می‌کردند. جمع شدن آن‌ها، همدلی و صحبت ایشان و پرداختن به شناسایی و راه حل مشکلات جامعه و کنار گذاشتن دلهره‌ها و ترس‌‌های شخصی، یک مجتهد و مرجع شجاع می‌خواهد که با تمام وجود ایثار کند، از خودگذشتگی کند، وارد صحنه شود، تواضع کند، در امر تبلیغ دین کوتاهی نکند و بقیه را هم جمع کند. در این صورت شاید انشاءالله بتواند این امور را اصلاح کند.

*گاهی می‌شنویم که مراجع در فضای خصوصی، توصیه‌ها و تذکرهایی نسبت به این موضوع دارند؟ آیا لازم است این موضوع در سطح عمومی‌تر هم مطرح شود؟

پویا: حتماً همین‌طور است. در جایی که واقعاً امکان آن فراهم است و ضرری برای نظام نداشته باشد و پایه‌های حکومت جمهوری اسلامی را سست نکند، باید آن را علنی کنند و بگویند. گفتن آن نه تنها مشکلی ندارد بلکه بسیار هم خوب است.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا