خرید تور تابستان

برای دوستانم، همه چیز؛ برای دشمنانم، قانون!

رضا دانشمندی در خبرآنلاین نوشت: «فرید زکریا» در یادداشت اخیر خود با عنوان «خودکامگان راهبرد‌های نوینی برای استواری قدرت دارند»، به «منحنیِ یادگیری دیکتاتورها» The Dictator’s Learning Curve اثر «ویلیام دوبسِن» William J. Dobson اشاره کرده است.

این کتاب که در سال 1391ش. [2012م.] منتشر شد (ولی گویا هنوز به فارسی ترجمه نشده است)، نشان می‌دهد که دیکتاتورهایِ زیرک! برای بقا با دگرگونی‌ها و آرمان‌های جهانی، همراه و سازگار شده‌اند.

زکریا با استناد به این اثر، اقدامات ولیعهد عربستان سعودی را برگرفته از فرمول سایر مستبدانِ نوین دانسته است و می‌نویسد: محمدبن سلمان هم کارهایی را انجام می‌دهد که سایر خودکامگانِ فریبکار در جهان (مانند پوتین در روسیه) انجام داده و می‌دهند.

منحنی یادگیری
گویا منحنی یادگیری Learning Curve عبارت است از فرآیندی که افراد با آموختن از اشتباهات‌شان، مهارتی را پرورش می‌دهند؛ یعنی افزایش «آموختن» با «تجربه»‌کردن.

می‌توان گفت منحنی یادگیری، نمایش گرافیکی از دگرگونی نرخِ یادگیری (در فرد به طور متوسط) برای یک فعالیت یا ابزار است.

منحنیِ یادگیری دیکتاتورها
دوبسِن (1) در کتاب خود، منحنی یادگیری را برای دیکتاتورها ترسیم کرده است و به تشریح میزان پیشرفت آنان در به‌دست آوردن تجربه و مهارت در به‌کارگیری شیوه‌های نوین حکمرانی خودکامانه پرداخته است: «دیکتاتوری‌ متمرکز کلاسیک، پدیده‌ای قرن بیستمی بود. اکنون، کنشِ خودکامگانِ نوین، رفتار مبهمی میان دموکراسی و اقتدارگرایی است؛ آنان سروشکل دموکراسی را ایجاد کرده‌اند – قانون اساسی، انتخابات، رسانه – اما بدون محتوای دموکراتیک».

چاوز و حذفِ قانونی! مخالفان
گونۀ جدیدی از خودکامگان در جای‌جای جهان، ترفندهایی برای کنترل آموخته‌اند که هوشمندانه‌تر و پیچیده‌تر از پیش است. «به‌صورت گسترده، قوانین نوشته می‌شود. سپس مانند تیغ جراحی برنده‌ای [اسکالپل] برای از بین‌بردن گروه‌هایی به‌کار می‌رود که حکومت آن‌ها را تهدید می‌پندارد».

در چنین شرایطی، یک ونزوئلایی با اشاره به ضرب‌المثل «برای دوستانم، همه چیز؛ برای دشمنانم، قانون»، «هوگو چاوز» را برای دوبسِن، آمیزۀ فریبکارانه‌ای از «پشتیبانی» و «تعقیبِ قانونی گزینشی» توصیف کرده است.

***

در ادامه چند گزارش کوتاه از کتاب دوبسِن ارائه شده است:

می‌خواهم «دیکتاتور» بمانم!
رهبران اقتدارگرا و باهوش، برای این‌که به سرنوشتِ پیشینیان‌شان دچار نشوند، نیرنگ‌های زیرکانه‌ای آموخته‌اند.

دوبسِن از کشورهایی بازدید کرده است که حاکمان آن‌ها شیوه‌های تازه‌ای برای مقاومت در برابر دگرگونی اندیشیده‌اند. تصویری که او ارائه می‌دهد جهان را پیچیده‌ می‌سازد؛ با فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1989م. کشورهای تازه‌ استقلال‌یافته به‌صورت خودکار به سوی دموکراسی‌ به سبک و سیاق غربی نرفتند. حتی فرجام شوم و هولناک «قذافی» از رویدادهای سوریه جلوگیری نکرد.

دوبسِن به‌جای ارائۀ کاریکاتوری از دیکتاتورها، روندهای خطرناک‌تری را آشکار می‌سازد – او به روسیه (جایی‌که پوتین نخست‌وزیر و بعد رئیس جمهور شد)، چین (جایی‌که حزب کمونیست با رشد اقتصادی و نظارت الکترونیک به رزق‌وروزی درحال رشد، پاسخ می‌دهد)، ونزوئلا (جایی‌که هوگو چاوز به‌قدری در قوانین دست ‌برد که در انتخابات پیروز شد، و برای نابودکردن رقبای خود، اِعمال قدرت کرد) و مالزی (جایی‌که حزب حاکم رهبر کاریزماتیک مخالفان را در پرونده‌های قضایی گرفتار می‌کند) رفته است.

اگر در گذشته، اتحاد جماهیر شوروی نویسندگان را به «گولاگ» (2) تبعید و زندانیان را شکنجه می‌کرد، اکنون مأموران قانون از فعالیت سازمان‌های حقوق بشری جلوگیری می‌کنند؛ چراکه از نرم‌افزارهای سرقتی غیرقانونی استفاده می‌کنند، یا بازرسی‌های امنیتی را رد می‌کنند.

در چین، زمانی حزب برای ترساندن دانشجویان تانک‌ها را به خیابان‌ها گسیل داشت، اکنون به بهانه بازسازی، خیابان‌هایی که ممکن است در آن‌ها راهپیمایی صورت گیرد را مسدود می‌کند.

چاوز به ظاهر برای شناسایی تقلّب، در پی نام سه میلیون نفری بود که به برکناری او رأی داده بودند. هنگامی‌که این لیست به دست حکومتش رسید، مهندسان، پزشکان و پرستارانی که به برکناری او رأی داده بودند، از کار بی‌کار شدند. (گزارش ایدیپندنت Independent از کتاب)

خودکامگان و دستکاری قانون
دیکتاتورهای جدید آشکارا از روش‌های سرکوب‌گرانۀ کنترل (مانند دستگیری‌های گسترده و کشتار) دوری می‌کنند و برای منزوی‌ و ناتوان‌سازی رقبا، نظام‌های قانونی (یعنی قوانین مالیات، نظام سلامت، قواعد رسانه‌ای) را دست‌کاری می‌کنند.

«ظاهر» به‌صورت فزآینده‌ای پُرارج شده است؛ بنابراین اقتدارگرایان این روزگار انتخاباتِ ریاکارنه‌ای برگزار می‌کنند و دموکراسی را می‌ستایند تا افکار عمومی را گمراه سازند. اما دوبسِن آشکار می‌کند که جبّاران مدرن – مانند نیاکان‌شان – از هیچ چیزی نمی‌هراسند مگر «مردم». و مردم حرف آخر را خواهند گفت. (گزارش فارن‌افرز Foreign affairs از کتاب)

کرۀ شمالی؛ آخرین بازمانده
رژیم‌های اقتدارگرای کنونی به هیچ وجه مانند رژیم یخ‌بستۀ کرۀ شمالی نیستند. آن‌ها مدام در حال دگرگونی هستند، از پیشرفت‌های فن‌آورانه و رویدادهای جهان آگاهند. هم‌چنین، آن‌ها انتخابات به‌ظاهر آزاد و گفت‌وگو از حقوق بشر را جایگزین شیوه‌های ددمنشانۀ دهشت‌افکنی کرده‌اند.

دیکتاتورهایِ به‌روزشده
کتاب دوبسِن، اثری است که خواننده را با پیچیدگی‌های یک اقتدارگرایی سرسخت آشنا می‌کند. کار برای دیکتاتورهای سنّتی مانند استالین [شوروی]، پل پت [کابوج]، مائو [چین]، عیدی امین [اوگاندا] آسان بود. نه «یوتیوب» بود و نه «فیس‌بوک» و «توئیتر».

بر اساس گزارش دوبسِن «امروز، دیکتاتورهای جهان امیدی به پنهان‌کردن بدترین حقایق در مورد خودشان ندارند»؛ «اگر فرمان سرکوب خشونت‌باری را صادر کنید – حتی در گذرگاه‌های کوه هیمالیا – اکنون احتمالاً روی آیفونی ضبط شده و در سراسر جهان منتشر می‌شود».

آنان برخلاف واقعیت، مایل هستند عادل و متعادل به نظر برسند. نوع جدیدی از مشت آهنین از راه رسیده است که پشت لبخندی پنهان شده است.

دوبسِن با بیش از 200 نفر مصاحبه کرده و گزارش‌های او از شیوه‌های حیله‌گرانۀ دیکتاتورها برای کنترل مردم‌شان، ناامیدکننده و فراموش‌نشدنی است. روش اصلی در میان این شیوه‌ها، ایجاد سردرگمی است. شهروندان به ندرت می‌دانند که کجا این خطوط ترسیم شده است. یکی از ونزوئلایی‌ها به دوبسِن گفته است: ترس اثر انگشت ندارد.

مردمی که به دنبال دموکراسی هستند، در کتاب دوبسِن با واقعیت‌های دشواری آشنا می‌شوند. نویسنده آماری را ارائه می‌کند که می‌گوید آزادی سیاسی و تعداد دموکراسی‌ها در جهان کاهش یافته است. اقتدارگرایانِ نوین برای کامیابی، شیوه‌های کشسانی را آموخته‌اند. (گزارش نیویورک‌تایمز nytimes از کتاب)

سرکوبِ گزینشی به‌جای سرکوبِ گسترده
دستاورد دوبسِن این است: دیکتاتورها در ایجاد محدودیت‌هایی که به اتباع‌شان تحمیل می‌کنند، گزیننده‌تر شده‌اند. هم‌چنین آنان در استفاده از ماسک دموکراتیک برای سرکوب مخالفان، حیله‌گرتر گشته‌اند. و این‌ها در حالی است که هنوز به ابزارهای ددمنشانه‌ای متوسّل می‌شوند.

دوبسِن به ترسیم مخالفان رژیم‌ها هم پرداخته است، کسانی که با درصدهای کامیابی متفاوت، از چنین کنترل‌هایی رسته‌اند. (گزارش واشنگتن پُست Washington post از کتاب)
1 – دوبسِن در دانشگاه «هاروارد» حقوق و مطالعات آسیای شرقی خوانده است و با رسانه‌های آمریکایی مانند «فارن پالسی»، «نیویورک‌تایمز»، «واشنگتن‌پُست»، «فایننشال‌تایمز»، «وال استریت جورنال»، «باستن‌گلوب»، «نیوریپابلیک»، «نیوزویک» و … همکاری می‌کند.
2 – ادارۀ کل اردوگاه‌های کارواصلاح (که سرواژه آن به زبان روسی «گولاگ» را می‌سازد)، نام نهادی بود که اردوگاه‌های کار اجباری در نواحی دورافتادۀ اتحاد جماهیر شوروی (مانند سرزمین سردسیر و یخبندان «سیبری» و استپ‌های قزاقستان، بیابان‌های ترکمنستان) را در زمان استالین اداره می‌کرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا