ریشه و زمینه خشونت های تروریستی سیستان و بلوچستان
یک روزنامهنگار ساکن استان سیستان و بلوچستان در یادداشتی به «ریشه» و «زمینه» ی خشونت های تروریستی سیستان و بلوچستان پرداخته و خواستار اصلاح اساسی دیدگاه ها و رویکردها نسبت به اقوام و مذاهب، همچنین تحقق عملی شعار “سیستان و بلوچستان برای همه ساکنین استان” شده است.
متن یادداشتی صدیق حسین زاده که در اختیار انصاف نیوز قرار گرفته در پی می آید:
به گروگان بردن پنج مرزبان کشورمان دوباره سیستان و بلوچستان را تیتر یک رسانه ها قرار داد و متاسفانه باعث شد که انگ نامنی و خشونت همچنان بر دامن پاک مردمان این استان باقی بماند.
در دو ماه گذشته که این عزیزان در چنگ گروهک جیش العدل به اسارت برده شده بودند ما شاهد تشکیل موجی از همگرایی و وحدت در جامعه ی مدنی برای رها سازی آنان بودیم.
به جرأت می توان گفت این موج اول بار در استان سیستان و بلوچستان و توسط جوانان فعال و قلم به دست بلوچ شروع شد و بعد توانست همه ی مردم استان، کشور و جامعه ی جهانی را با خود همراه سازد.
به عقیده نگارنده علت و علل تشکیل و فعالیت این گروهها را باید در دو جهت بررسی کرد، یکی در ریشه و سرمنشا چگونگی تشکیل این گروهک ها و دیگری در چگونگی و زمینه ی فعالیت آنها در منطقه است، پس باید میان دو بخش ریشه و زمینه تفکیک قائل شد، زیرا هر کدام از این دو بخش راه حل هایی متفاوت برای حل این مسأله نیاز دارند.
مساله ی اولی که در همگرایی جامعه ی مدنی برای آزاد سازی مرزبانان وطن بدان توجه نشد و یا کمتر مورد توجه قرار گرفت، مساله ی ریشه و سرمنشاء تشکیل این گروهک ها در منطقه ی سیستان و بلوچستان بود. معتقدم که ریشه تشکیل گروهک های با ظاهر مذهبی مسلح را باید در همزمانی آن با اتفاقاتی دانست که در منطقه ی خاورمیانه و در کشورهایی مثل افغانستان، پاکستان، عراق و سوریه در جریان است و بدون شک ابتکار عمل برای حل و مقابله با این بحران بین المللی در دستان دستگاه دیپلماسی کشور است. هر چند نمی توان از سرمنشاء فرامنطقه ای آن و حضور قدرت های جهانی هم در منطقه عبور کرد.
لذا خشکاندن حوادثی از این جنس در منطقه نیازمند جریان سازی منطقه ای و فرامنطقه ای دستگاه دیپلماسی کشورمان در همراه کردن کشورهای منطقه برای مقابله با پدیده ی تروریسم با ظاهر مذهبی است.
مساله ی دومی که در این جریان بیشتر مورد توجه جامعه ی مدنی هم بود مساله ی زمینه ی فعالیت این گروهک ها در منطقه ی سیستان و بلوچستان بود، ولی نکته ی مهمی که مورد توجه فعالین مدنی قرار نگرفت جداسازی این تشکیلات مسلح از اکثریت مردم بلوچ بود.
اگر از نزدیک به باورهای مردم بلوچ آشنایی و مراوده داشته باشیم در خواهیم یافت که این دست از خشونت ها مطلقا” میان مردم بلوچ طرفدار ندارد. در واقع زمانی می شود به برداشت درستی از بلوچ و بلوچستان رسید که تاریخ این قوم و سرزمین ابا و اجدادیشان را به عنوان بخشی از ایران بزرگ به دقت مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم، به نگاهی به تاریخ درمی یابیم که این مردم برابری و مساوات می خواهند و حداقل در سال های پس از انقلاب اسلامی نشان دادند که این مهم را در صندوق های رأی می جویند.
آرای بالای مردم سیستان و بلوچستان به دولت روحانی فقط یک چیز را نشانه رفته بود و آن باز شدن درهای تغییر بود؛ به این معنی که مردم خواهان اصلاح وضعیت موجود و بهتر شدن شرایط سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی استان هستند.
این مردم با مشارکت بالا در انتخابات ثابت کردند که جایی برای زندگی کردن می خواهند نه محلی برای نزاع و خشونت؛ در یک کلام مردم بلوچ اصلاحات اساسی در رویکردهای بیشتر اشتباه گذشته را می خواهند.
بر این نظرم که شاه کلید حل بسیاری از مصائب و مشکلات استان را باید در برقراری عدالت اجتماعی جستجو کرد، امری که در دوران اصلاحات به آن توجه شد و به اعتمادسازی بین حاکمیت و مردم منطقه کمک کرد و همینطور حس ملی گرایانه را نیز در بین اقوام که به مشارکت در مدیریت کشور فراخوانده شده بودند نیز تقویت کرد.
متاسفانه در هشت سال دولت گذشته به این امر یعنی مشارکت در جهت تقویت عدالت اجتماعی در استان توجه نشد و در نتیجه دیدیم که مردم استان در انتخابات اخیر علاوه بر توجه نشان دادن به سایر برنامه های جناب آقای روحانی به بیانیه ی ده ماده ای اقوام و مذاهب توجه ویژه نشان دادند و حاصل آن هم رأی بالای 70 درصد مردم استان به دولت تدبیر و امید بود.
باید توجه کرد که برقراری عدالت اجتماعی در استان به عنوان از بین برنده زمینه ی خشونت، لازم و ملزم مشارکت و توسعه ی سیاسی در کنار توسعه ی اقتصادی و فرهنگی است. بدون شک همانطور که مردم بلوچ در پیوستن به انقلاب 57 در پی تحقق عدالت اجتماعی بودند، مواضع بعد از انقلاب آنان هم به ویژه در انتخابات های ریاست جمهوری چند دهه ی گذشته نشان می دهد که این مردم همواره گرایشی اصلاح طلبانه به معنی اصلاح اساسی دیدگاه ها و رویکردها نسبت به اقوام و مذاهب داشته و دارند.
پس نباید فراموش کرد که لازمه ی یک مشارکت همه جانبه در استان نیازمند اعتماد سازی بین همه ی گروههای مردمی در استان است که این با تحقق عملی شعار “سیستان و بلوچستان برای همه ساکنین استان” و همچنین برقراری مساوات و نگاه برابر حاصل خواهد شد. به امید آن روز …
انتهای پیام