«هیچ چیز نمیتواند مرجع فتنه 1388 را تغییر دهد»
«عبدالله گنجی» مدیر مسوول اصولگرای روزنامهی جوان در یادداشتی تلگرامی با عنوان «هیچ چیز نمیتواند مرجع فتنه 1388 را تغییر دهد» نوشت:
عدهای تا برخی رفتارهای احمدی نژاد را میبینند یا سخنی از نیروهای انقلاب یا مراجع رسمی در نقد او میشنوند (مثل متهم کردن ایشان به دروغ گویی از سوی دادستان کل کشور) بلافاصله به میدان میآیند که “هشت سال بعد از موسوی به نتیجه رسیدید” یا اینکه “با این رفتارهای احمدی نژاد حصر توجیه پذیر نیست” و…
به عنوان کسی که دهها مطلب و مقاله پژوهشی و ژئونالیستی در نقد احمدی نژاد نوشته و فحشهای آن را هم شنیدهام و تا مرز قضایی هم پیش رفتهام با صراحت اعلام میکنم تحقق فتنه 88 ربطی به احمدی نژاد ندارد.
شاید عنصر زمان و تنفر از او انگیزه طراحان را تقویت کرده باشد اما همانگونه که قبلاً نوشتم فتنه 88 یک اقدام از قبل طراحی شده علیه نظام بود. حداقل دو شاخص این موضوع را برجسته میکند. اول طرح دروغین تقلب و دوم شعارهای ساختارشکن علیه نظام.
احمدی نژاد روغگو باشد یا نباشد. اطرافیانش ریخت و پاش کرده باشند یا نکرده باشند و صدها نقص و ایراد دیگر هم اگر برایش متصور باشیم مرجع فتنه در جای خود باقی است.
قبلاً همه فروض احتمالی را در مقالهای پژوهشی نوشتم و فرض قطعی را مستند ذکر کردم. طراحی آگاهانه و اطلاع دقیق موسوی از این طراحی چیزی نیست که بشود آن را پشت اشتباهات احمدی نژاد مخفی کرد. یک بار دیگر همه فرضها را اینجا قرار میدهم.
– فرضهای احتمالی علل وقوع فتنه 1388:
1- برخی از افراد از جمله علی مطهری و برخی دیگر از اصلاحطلبان علت وقوع فتنه را برخوردهای غیر اخلاقی احمدینژاد نظیر نشان دادن عکس همسر موسوی در تلویزیون یا نام بردن از هاشمی و ناطق نوری در مناظرات میدانند و معتقدند بداخلاقی وی منجر به رشد تنفر و در نتیجه ایجاد کینه در این افراد و حامیان آنان شد. این فرض با اندکی تأمل قابل رد است چرا که شعارهای داده شده در خیابانهای تهران در طول شش ماه فتنه، متوجه احمدینژاد یا عملکرد وی نبود. شعارها معمولاً معطوف بر رد و نفی آرمانهای انقلاب اسلامی (نفی حمایت از غزه و لبنان) رد نوع نظام مستمر (جمهوری ایرانی) و اصول انقلاب اسلامی (اصل ولایت فقیه) و جهتگیریهای فیزیکی و میدانی نیز متوجه بسیج و مساجد محل استقرار بسیج بود. بنابراین در شش ماه استمرار فتنه کسی با احمدینژاد کاری نداشت و حملات متوجه اصل نظام و کلیت آن بود.
2- فرض دوم این است که موسوی فردی کم ظرفیتی بود. چون آمار غلط یا نظرسازی به وی داده بودند پیروزی به باور وی تبدیل شده بود. بنابراین کم ظرفیتی وی از یک سو و باور به پیروزی از سوی دیگر باعث عصبانیت و خروج از منطق شد و وی به صورت شتابزده در مقابل قانون، رهبری و نظام قرار گرفت. این فرض نیز باطل است. چرا که وی تعمداً راههای عرفی- حقوقی منجر به احقاق حق را طی ننمود و توصیههای عیان و نهان رهبری و صدها نخبه و مسوول کشور که به ملاقات وی میرفتند نیز نتیجه نداد و بهرغم گذشت 18 ماه از انتخابات و صدور بیش از بیست بیانیه نه سندی مبتنی بر وقوع تقلب ارائه کرد و نه حاضر به تفاهم بر سر راه کار مشترک برای بررسی ادعاهای خود شد.
3-فرض سوم این است که اگر این مسئله طراحی هم بوده است، ربطی به موسوی نداشت. چرا که کاندیدای اصلاحطلبان تا سه ماه قبل از انتخابات موسوی نبود. اگر طراحی هم بوده به شرط ورود خاتمی بوده است. اما چون خاتمی از گردونه انتخابات خارج شد، این طراحی به همان صورت سابق به اجرا درآمد و احتمالاً موسوی به صورت کلی از آن خبر نداشته است و به نوعی دردام حزب مشارکت و سازمان مجاهدین و تا حدودی مجمع روحانیون و کارگزاران سازندگی افتاده است. این فرض نیز به دلیلی که در فرض بعدی میآید باطل است و اسناد موجود چیز دیگری را نشان میدهد.
4- بر طبق اسنادی که در ادامه خواهد آمد آنچه که از روز 23/3/88 در ایران به وضوح پیوست مبتنی بر یک طراحی عمیق بوده و شخص موسوی نیز کاملاً از آن مطلع بوده است. این ادعا را میتوان به صورت شفاف و منصفانه اثبات کرد.
در بین همه سخنان آشکار موسوی از مصاحبه ۲۱/۳/۸۸ (یک روز قبل از انتخابات، پنجشنبه استراحت کاندیداها و ممنوعیت تبلیغات) با هفتهنامه تایمز برمیآید که طراحی خطرناکی برای نظام انجام شده بود. موسوی در آن مصاحبه پرده از یک طرح خطرناک برمیدارد و از آنجا که وی شخصی کم ظرفیت و فاقد سعهصدر و پیچیدگی است، ناشیانه این طرح را لو میدهد.
خبرنگار تایمز از وی میپرسد: «اگر شما پیروز انتخابات شوید برای اجرای دیدگاههایتان، با توجه به اختیارات رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران چگونه عمل خواهید کرد» یک انسان سیاستمدار و درون نظام اکنون باید چه پاسخی به یک رسانه غربی بدهد؟ اهداف طراحی انجام شده از یک سو و مشی روشنفکری وی از سوی دیگر منجر به این پاسخ میشود: «تجمعات چشمگیر هفتههای گذشته احتمالاً ماهیت، ساختار قدرت را به نحو بنیادین دگرگون خواهد ساخت در واقع این کار با فشار بر رهبری مبنی بر عقبنشینی نسبت به افکار عمومی صورت خواهد گرفت.» (به نقل از تایمز www.alef.ir) در جمله بالا چند مسئله مهم نهفته است. اول اینکه وی در صورت پیروزی نیز به دنبال انجام عملیات سیاسی و خیابانی در داخل کشور بوده است و با صراحت از تجمعات شبانه هفتههای گذشته به عنوان یک ظرفیت برای بعد از پیروزی نام میبرد.
دوم اینکه سطح مواجهه با نظام را با استفاده از «تجمعات چشمگیر هفتههای گذشته»، «بنیادین» مربوط به «ماهیت» و «ساختار قدرت» و «دگرگونساز» میداند. واژههای مذکور پیامی جز تغییر اساسی در ساختار قدرت ندارد. سوماً وی غایت حرکت خود را مواجهه با احمدینژاد و رفتارهای ناجور وی در مناظرات اعلام نمیکند. بلکه با فرض پیروزی، از تجمعات چشمگیر هفتههای گذشته برای «فشار بر رهبری مبنی بر عقبنشینی» استفاده خواهد کرد. دکتر مرندی وزیر پیشین بهداشت و درمان میگوید: «به موسوی گفتم این مصاحبه راتکذیب کن اما حاضر به این کار نشد» اما سؤال دیگری که خبرنگار هفتهنامه تایمز از موسوی میپرسد درباره شکست است. پاسخ موسوی حکایت از روشن بودن تصمیم بعد از شکست در انتخابات دارد. همچنین نشانگر این مساله است که چرا موضوع جلسه ۱۷/۴/۸۷ حزب مشارکت «بررسی راههای به دست گرفتن قدرت» بوده است.
خبرنگار از موسوی میپرسد: «اگر شما در انتخابات شکست بخورید به این جوانانی که در خیابانها رقصکنان و شادند چه خواهید گفت. اصلاً به همه طرفدارانتان چه خواهید گفت.» پاسخ یک انسان عاقل و معتقد به نظام و انقلاب چه میتواند باشد؟ (سؤال از شکست است نه تقلب). موسوی میتوانست بگوید اگر شکست خودم که طبیعت دموکراسی است. اما اگر مسئلهای غیرطبیعی در کار باشد از همه ظرفیتهای قانونی برای احقاق حقوم استفاده خواهم کرد و …. اما وی طراحی بعد از شکست را با عریانی تمام لو میدهد. و در جواب میگوید «پیام من قبلاً به آنها رسیده است (آنان که در خیابانها رقصکنان و شادند) تغییر از مدتی قبل آغاز شده است. پیروزی در انتخابات بخشی از این تغییر است، بخشهای دیگر ادامه پیدا خواهد کرد و هیچ عقبگردی در کار نخواهد بود» در این جمله چند تصمیم و برنامه قابل احصاء است. اول اینکه قرار نیست بنده شکست را بپذیرم و راحت از کنار آن عبور کنم. دوم اینکه تجمعات خیابانی هفتههای گذشته برای اهدافی بعد انتخابات پیشبینی شده است. سوم اینکه این تجمعات سازمان یافته است (پیام من قبلاً به آنها رسیده است) و تجمعکنندگان هم میدانند که چه کاری باید از فردای انتخابات صورت گیرد. چهارم اینکه ما تغییر را شروع کردایم (تمرین تجمعات) و پنجم اینکه پیروزی یکی از اقدامات ما است که در صورت عدم تحقق آن راههای دیگری را مدنظر داریم (بخشهای دیگر ادامه پیدا خواهد کرد) وششم اینکه: هیچ کس و هیچ چیز نمیتواند مارا از ادامه راه باز دارد. (هیچ عقبگردی در کار نخواهد بود) بنابراین اصرار مطلق بر ابطال انتخابات و عدم توجه به توصیهها و تذکرات رهبری و دیگر دلسوزان انقلاب که به صورت مستمر با وی ملاقات میکردند مؤید این است که با دستگیری طراحان، وی نمیتواند حلقههای فرمول طراحی شده را از امتداد هم خارج کنند و باید مسیر طراحی شده طی شود. چون دستگیری طراحان فتنه باعث خلأ مشورتی به موسوی شد و وی قادر به جایگزینی راهبرد جدید نبود. اما مرحله پایانی این سناریو که در خواست رفراندوم بود همزمان با تجمعات خیابانی از سوی خاتمی اعلام شد.
انتهای پیام
اصلا اين آقا انگليسي بلده كه ارجاع به هفته نامه تايمز ميدهد؟ معلوم است بلد نيست چون تايمز روزنامه است و آن هفته نامه تايم است.
لیاقت شما وموئدانش همین بود وهست وخواهدبود حاشرک الله معه
اللهم اشغل الظالمين بالظالمين
حتی ذره ای مردانگی کافیست …….که اشتباه کردیم ….بعضی گفته ها نشان از ادنی درجه حقارت است..
آقای عبدالله گنجی شما هایی که دست پرورده احمدی نژاد هستید بهنر از همه می دانید کثافتکاری های ایشان ودارودسته اش با آب کوثر هم پاک نمی شود .این قدر خودت را به درو دیوار نکوب که برای سلامتی شما ضرردارد.
چرا سانسور میکنید؟ در دیدگاهی که قبلاً فرستادم و تأیید نکردید فقط متن گزارش تایم را نقل کرده بودم با ذکر منبع. انصاف یعنی سانسورنکردن اسناد و واقعیات.
یه سوال: چرا از سال ۸۸ تا الان هیچ رسانه اصلاح طلب یا منصفی برای رفع شبهه مطرح شده راجع به مصاحبه مهندس موسوی با نشریه تایم اقدام نکرده؟ دوستان انصاف نیوز شما به راحتی می توانید قدمی در راه حل این مشکل بردارید. کافی است از آقای گنجی و مرندی و … بخواهید یک مترجم یا زبان شناس مورد اعتماد معرفی کنند و سپس متن مصاحبه را به همراه شخص مورد نظر برای آقایان توضیح دهید. در این صورت برای آقایان مشخص خواهد شد تمامی اتهاماتی که به آقای موسوی نسبت می دهند مربوط به مطالبی است که مصاحبه کننده و گردآورنده در متن مصاحبه آورده اند و نه بیانات مهندس موسوی. ممنون