آیا «علی لاریجانی» جزو اصلیترین مخالفان نظام است؟
«محمد کیانوشراد»، فعال سیاسی اصلاحطلب و عضو شورای مرکزی حزب «اتحاد ملت»، در ارزیابی عملکرد شورای نگهبان در مواجهه با ماجرای «سپنتا نیکنام» گفت: اگر مخالفت با شورای نگهبان، مخالفت با نظام باشد، علی لاریجانی جزو اصلیترین مخالفان نظام است.
کیانوشراد دربارهی عملکرد شورای نگهبان در ماجرای سپنتا نیکنام به انصاف نیوز گفت: اگر عملکرد شورای نگهبان را بخواهیم با استناد بر اصل 4 قانون اساسی، که مرتبا تکرار میکنند، تفسیر کنیم، معنایش این است که شورای نگهبان میتواند حتی روزی بگوید این بخشهای قانون اساسی را من اسلامی تشخیص نمیدهم و باید عوض شود. اگرچه به صراحت روشن شده است و قانون اساسی سازوکارهای خاصی را برای اعمال نظر شورای نگهبان پیشبینی کرده است، اما اگر تصمیم درمورد سپنتا نیکنام را بخواهیم ملاکی برای قضاوت شورای نگهبان قرار دهیم پس معنایش این است که شورای نگهبان یک روزی هم میتواند بگوید که قانون اساسی هم اسلامی نیست و باید تغییرش دهیم.
او افزود: مثلا عنوان میکنند که انتخاب ولیفقیه نیازی به رای مردم ندارد و ما میتوانیم عوضش کنیم، ویا چیزهای مشابهی. به هرحال تناقض رفتاری در اینجا وجود دارد، همانگونه که آقای علی لاریجانی رییس مجلس شورای اسلامی به خوبی توضیح دادند، شورای نگهبان باید این مشکل را به نحو قابل قبولی مرتفع کند. اگر مخالفت با شورای نگهبان، مخالفت با نظام باشد امروز رییس قوهی مقننه جزو اصلیترین مخالفان نظام، به تعبیر شورای نگهبان، قلمداد شود.
باتوجه به اینکه این مصاحبه در زمان نمایشگاه مطبوعات انجام شد، این فعال سیاسی اصلاحطلب در پاسخ به یکی از نظرسنجیهای انصاف نیوز با این مضمون که بین آمریکا و روسیه کدامیک به ایران آسیب بیشتری رساندهاند، گفت: وقتی دربارهی مواضع روسیه و آمریکا میخواهیم بحث کنیم، باید تاریخ مورد بررسی را مورد توجه قرار دهیم؛ چرا که اصولا آمریکاییها در حدود 1332 نقش چندانی در معاملات قدرت در ایران ایفا ننمودهاند. در دوران مشروطه، انگلیس، روسیه و فرانسه بود که نقش داشت و البته نقش اول ضرباتی که ما خوردیم را روسها داشتند. تا 1320 هم آمریکا نقش چندان پررنگی در جامعهی ایران ندارد، این انگلیسیها هستند که خیلی بیشتر هستند. از 1332 به بعد که همراهی آمریکا و انگلیسیها و البته پشت پرده باز هم روسها دست به دست هم دادند و باعث شکست دولت ملی مصدق شدند، نقش آمریکا را آرام آرام میبینیم.
او ادامه داد: بهطور مسلم از 1332 به بعد نقش آمریکا پررنگ و پررنگتر میشود، اما در دورههای متاخرتر روسها وضعیت پررنگتری داشتند. با قرارداد ترکمنچای و گلستان بخشهای عمدهای از وطن ما توسط روسها از بین رفته است. پس از آن هم روسها همواره یک متحد استراتژیک برای ما نبودهاند اما در شرایطی توانستهاند به عنوان چکش تعادل برای ایرانیها مطرح باشند و البته از این موقعیت هم استفاده کردهاند. یعنی یک وابستگی متقابل در مقاطعی از تاریخ وجود داشته است که گاه روسها از کارت ایرانیها استفاده میکردند و گاه ایرانیها از کارت روسها. اما از نقطهنظر جداسازی بخشهای قابل توجهی از سرزمین ایران، بدون تردید وضعیت روسها، وضعیت منفیتری خواهد بود.
کیانوشراد در آخر گفت: شاید بخشی از آن به این دلیل است که امروز قدرت برتر آمریکاییها هستند، این را نباید از منظر سیاسی دور نگاه داشت. روسها به هیچ عنوان قدرتی را که آمریکا در جهان دارد ندارند. روسها حداکثر بتوانند وضعیت داخلی خودشان را جمعوجور کنند. حتی روسها نتوانستند یکپارچگی اتحاد جماهیر شوروی را حفظ کنند و در مقابل مطلوبیتها، قابلیتها، قدرتمندی و قدرت برتر بودن آمریکا و جهان غرب دچار اضمحلال و فروپاشی شدند. در نتیجه روسها هیچوقت، حداقل پس از اتحاد جماهیر شوروی، نتوانستند نقش یک قدرت برتر را در نظام جهانی بازی کنند.
انتهای پیام