مستند قائم و مقام و نمایش خلاف واقع؟
مستند «قائم مقام» دربارهی زندگی سیاسی مرحوم آیت الله منتظری، که در روزهای اخیر در حال اکران خصوصی است، با واکنشهای متفاوتی روبرو شده است. دو واکنش به آن از سوی مسوول دفتر آن مرحوم و یکی از اعضای تحریریهی روزنامهی کیهان در پی میآید.
به گزارش انصاف نیوز، حجت الاسلام «مجتبی لطفی» مسوول دفتر مرحوم آیت الله منتظری و از شاگران او، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «مستند قائم و مقام و نمایش خلاف واقع» نوشت:
مستند قائم پس از مطرح کردن بحث انتخاب آیت الله منتظری در سال 64 به جانشینی رهبری میگوید: «اما پس از این دو مشکل باقی میماند یکی مرجعیت که شرط رهبری است و هنوز رسالهی ایشان چاپ نشده است…»
مستند در پی چیست؟ میخواهد بگوید آیت الله منتظری مرجع تقلید نبود، رساله نداشت و لذا انتخابش غیر قانونی بود؟ یا میخواهد بگوید از قدرت استفاده کرده و پس از سوار شدن بر مرکب قدرت مرجعیتش را جا انداختند، همان ایرادی که آیت الله منتظری در سخنرانی معروف 13 رجب مطرح کرد؟
ما اصولا به دنبال نیت خوانی نیستیم اما برای سازندگان جوان مستند، به یاد میآوریم که اولین چاپ رساله ایشان در سال 1362 بوده است یعنی دو سال قبل از انتخاب، که توسط مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی با مقدمهی کوتاهی از آیت الله منتشر شد: «بسم الله الرحمن الرحیم/ هر چند مایل نبودم از این جانب کتابی به عنوان کتاب فتوا منتشر شود ولی توجه نکردن به اصرار جمعی از فضلا و ائمه جمعه و جماعات دامت افاضاتهم نیز صحیح و روا نبود. …. حسینعلی منتظری 1 ربیع الاول/ 1404»
البته لازم به یاد آوری هم نیست که ارجاعات فقهی امام خمینی به ایشان نیز مزید بر دلیل قبلی است که ایشان از نردبام قدرت برای ایجاد علمیت و مرجعیت بهره نبرد! و پیش از این ارزشهای علمی ایشان برای مجامع علمی ثابت بود.
درباره «قائم مقام» و سازندگان آن
«محمد ایمانی» عضو تحریریهی روزنامهی کیهان نیز در یادداشتی تلگرامی در این باره نوشت:
مستند قائم مقام را چند جوان نسل سومی ِبا انگیزه ساختهاند. اینکه چند جوان توانستهاند گرد هم آمده و برای روشنگری در ابعاد تاریخ معاصر انقلاب، تیم شوند، به اندازهی خود این مستند جذاب و دیدنی اهمیت دارد.
قائم مقام مهم است، چرا که میکوشد یکی از اتفاقات مهم تاریخ معاصر (عزل آیت الله منتظری از قائم مقامی رهبری) را نه تحلیل، بلکه بر اساس اسناد، روایت کند. کار مستند، ذاتا دشوار و زمانبر است. حوصله میخواهد که هفتهها و ماهها ، آرشیوهای گرد و خاک گرفته را بکاوی و انبوه اسناد و فیلمها و مصاحبهها را یک به یک از نظر بگذرانی تا بتوانی یک فیلم مستد دو ساعته را به تدوین برسانی.
طبعا هر روایتی از تاریخ، موافق و مخالف را بر میانگیزد؛ مخصوصا اگر مستند باشد. تیم سازندهی قائم مقام کوشیدهاند در این روایت، سراغ هر دو طیف منتقد و حامی آقای منتظری بروند. هر چند که برخی از موافقان از مشارکت و بیان دیدگاه خود طفره رفتهاند، اما احمد منتظری نکات قابل تاملی را دربارهی شخصیت پدر، در گفت و گو با سازندگان مستند عنوان کرده که متعصب ترین حامیان آقای منتظری را هم متحیر و انگشت به دهان میکند.
پدید آورندگان این مستند، تلاش کردهاند تا هرچه میتوانند، روایتی فشرده به دست دهند و همین، بینندهی مشتاق و کنجکاو را از بخش دیگری از مستندات که به خاطر طولانی شدن فیلم، به ناچار تلخیص شده، محروم کرده است. شاید لازم باشد با افزودن همین مستندات فراهم شده، مستند قائم مقام را دو یا چند قسمتی کرد.
به نظر میرسد سازندگان این مستند جذاب و فاخر، در اثر کثرت اسناد مجبور شدهاند با شتاب از هویت و عملکرد مهدی هاشمی و به ویژه باند وی عبور کنند. همچنین به نظر میرسد آن گونه که باید و شاید به مسالهی نفوذ در بیت آقای منتظری توسط گروهکهایی مانند نهضت آزادی، برخی عناصر روند جدایی و برخی مرتبطین سازمان منافقین و سپس طیف نفاق جدید، پرداخته نشده است.
این مساله از آن جهت مهم است که هر چند ماجرای دگردیسی آقای منتظری مربوط به گذشته میشود، اما شبکهی نفوذ و انحرافی که به واسطهی سرپل شدن باند مهدی هاشمی (و در پوشش هایی مانند کتابخانهی سیاسی قم) شکل گرفت و رمق انقلابیگری را بکلی از آقای منتظری ستاند، همچنان در قوارهای مافیایی در برخی سطوح سیاسی و امنیتی و حزبی و رسانهای فعال است و به اقتضای کارویژهی خود، غیر از آقای منتظری، از میان دیگر سیاستمداران هم قربانی گرفته است.
اما فراتر از همهی این حرفها، قائم مقام یک خبر در خود نهفته دارد. غبارزدایی از تاریخ انقلاب و مظلومیتهای حضرت امام خمینی (ره)، به دغدغهی نسل نوپایی تبدیل شده که اهمیت تبیین و روشنگری در برابر تحریف را میفهمد و سختیهای این جهادِ کم داوطلب را به جان میخرد. دست مریزاد!
انتهای پیام
همان طور که در مورد ذات آقای احمدی نژاد و حمایت های چشم و گوش بسته ازآن توسط شما،قربانی گرفت و تحولات این روزهای مربوط به آن مرد رفته و سکوت محافظه کاران عبرت آموز است!