ما، ملّتِ «شرایط حساس»
«محمّدحسین کریمی پور» در یادداشتی تلگرامی با عنوان «ما، ملّتِ شرایط حساس» نوشت:
صدا و سیما چهل سالست میگوید ما در شرایط حساس قرار داریم. استثنائا، این یکی را راست میگوید.
چسبندگی دائمی بین «ایران» و «شرایط بحرانی» اتفاقی نیست. چرا که:
۱ – ما نظم جهانی مورد توافق قدرتهای بزرگ را نفی کرده و برای تغییر مبانی آن به اقدامات عملی دست زدهایم. خیلی از ملل کوچک، مشتاق اصلاح این نظم ظالمانه هستند. اما کمتر کشوری مثل ما، حاضر است هزینههای ایفای نقش «زورو» و بسیج امکانات منتفعین از نظم حاضر – آمریکا، غرب و گاهی حتی روسیه و چین- را بر علیه خود، تقبل کند.
۲ – ج. ا. ایران، تنها کشوریست که محو اسراییل، سوگلی مقدس غرب را خواستارست. حتی روسیه و چین از وجود نحس اسراییل حفاظت کرده، روابط گستردهای با آن دارند. حالا ما هدف اول مزاحمت و آزار شیاطین اسراییلی، صیهونیسم بین الملل و لابیهای قدرتمندشان هستیم.
۳ – ایران فاقد شرکای راهبردی در بین قدرتهای بزرگ جهان و منطقه است. اتحاد راهبردی با روسیه شوخیست. پوتین، سالها برای تحویل سیستم دفاعی قدیمی س-۳۰۰ ما را سردواند. امروز او س-۴۰۰ مدرن را به ثمن بخس به ترکیه و سعودی میدهد تا توان موشکی ما را – که برایمان حیاتیست- سرکوب کنند. شواهدِ متعدد، نشان میدهد ما در پارادایم خاورمیانهای روسها، وزنی سبک داریم.
۴ – ایران کشوری در حال توسعه با کمتر از نیم درصد تولید جهانی و کمتر از هفت دهم درصد بودجه نظامی دنیاست. این کشور، دشمن شماره یک آمریکا با ۲۴٪ تولید و ۳۶٪ بودجه نظامی دنیاست. محور سعودی-امارات با بودجه نظامی ۵ برابر ایران و اسراییل با همهی امکاناتش، برای خود هدفی، مهمتر از صدمه به ایران نمیشناسند. از نظر ناتو هم، ما یک تهدید فعالیم.
۵ – در حال حاضر، جز کره شمالی، کشوری را میشناسید که با چنین عدم تعادل فاحشی بین توان اقتصادی و نظامی اردوگاههای خودی و دشمن روبرو باشد؟
رمز تحمیل جاودانه «شرایط حساس» بر ایران در این عدم توازن فاحش بین امکانات و اهداف ست. در دنیایی که تناسب وزنه به وزن ورزشکار در شرایط آرمانی ممکنست تا ۲/۲ به ۱ فرض شود، ایران وزنهای ۵۰ برابر وزنش را تقاضا کرده است.
۶ – طُرفه آنکه کشوری که داوطلب چنین نبرد هولناکی شده، رفتارش نه همانند جنگاوری هوشیار بلکه شبیه مستی سبک سرست!
در فربهی حاکمیت -اختلال ساختاری در نظام سه قوهای- بهره وری نازل- قلّت ساعات کار مفید- تعدد تعطیل مناسبتی- اسراف انرژی و فساد اداری در دنیا شاخصایم. بودجهی عمرانی کافی نداریم ولی به فقیر و غنی، یارانهی نقد میدهیم. به یک منبع بزرگ فرار سرمایه و مغز بدل شدهایم!
[ادارهی] بی نظم و برنامه گریز ایرانی از شناسایی و مدیریت چالشهای بزرگ غافل بوده و حالا کشور را با خطر ورشکستگی بانکها- ورشکستگی صندوقها- ورشکستگی آب و محیط زیست- طغیان بیکاری و فروپاشی نظام بودجه روبرو کرده است.
از همه بدتر، کوس ادعا و افادهی ما، گوش فلک را کر میکند. آنکس که نداند و نداند که نداند، قصهی جهلِ مرکبِ ماست.
۷ – ملت مظلوم و متحیر ایران، در محیط خطر خیز خاورمیانه، همین یک حاکمیت ایرانی را دارد. گرچه ضعیف و گیج و فربه و پر هزینه و کم فایده است، اما تنها دولت ایرانیست. چه میشود کرد. انتخاب دیگر، کو؟
اهالی این گوشهی نفرین شده از کرهی ارض آموختهاند که بیگانه و «بیگانه ساز» در صحنهی تحولات، برای منفعت ملل منطقه پشیزی ارزش قائل نیست. سرنوشت عراق و افغان پیش چشم ماست.
۸ – ما مردم نفرین زدهی خاورمیانه مجبور و محکومیم پشت دولتهامان بایستیم تا همین امنیت نسبی و معیشت ضیق و پیشرفت کندمان، فعلاً بر باد نرود. ما کنار نیروهای مسلح و سرویسهای اطلاعاتیمان که سدّ بین ما و وحشت مطلق و ایلغار خونیناند، میمانیم.
میدانیم [ادارهی] بد، سرانجام کشور را به باد میدهد. اما از این ستون تا آن ستون، فرج است. آرزوی ما طولانی شدن این فرجه است. آنها هم اینرا میدانند و روی ناچاری ما حساب میکنند و تن به اصلاح نمیدهند.
سنگ روی سنگ مینهیم، شاید پلی ساختیم. قلمههای لاغر را در خاک تفتیده فرو میبریم، شاید جنگلی فراهم آید. کودکان را با قصهی [مسوولان] وارسته و روحانیان خداترس، بزرگ میکنیم. شاید مادر دهر دوباره، «مرد» بزاید.
همچنان از خدایان قدرت، اصلاح و تدبیر و انصاف میطلبیم. نه انقلابی در چنته داریم نه طوفانی. امید داریم همانها که سفینهی ایران را، بی ضرورت، به ورطهها و لُجّهها کشاندهاند، خود ناخدای نِیل به ساحل امن شوند. هرکه مردمی کند را ارج مینهیم و خطاهایش را فراموش میکنیم. با عالیجنابِ سابق و حکیمِ خدومِ لاحق، مرحوم هاشمی، مهربان نبودهایم؟
انتهای پیام
جانا سخن از زبان ما می گویی
والله بالله تالله از درون .حال وجان ما می گویی
عالی بود
لعنت به مسببین این وضع