خرید تور نوروزی

بررسی یک تجربه موفق در دوره اصلاحات

حميدرضا جلايي‌پور، عضو شوراي مركزي حزب اتحاد ملت ايران روز جمعه در نشستي با عنوان «تجربه‌هاي موفق سياسي» در محل حزب اتحاد ملت ايران حضور يافت.

چكيده سخنان اين فعال سياسي اصلاح‌طلب به نقل از روزنامه‌ی اعتماد در پی می‌آید:

تجربه نشر روزنامه‌هايي چون جامعه، توس، عصر آزادگان، نشاط، توسعه (و به قول روزنامه كيهان روزنامه‌هاي زنجيره‌اي) در دوره اصلاحات در سال‌هاي ۷۶ تا ۷۹ به لحاظ كيفي تجربه موفقي بود. به اين معنا كه با اين كار بخش خصوصي بدون اتكا به دولت يا سازمان‌هاي شبه‌دولتي مي‌توانست روزنامه نشر دهد و تداوم اين اقدام منجر به اين شد كه بعد با وجود محدوديت‌هايي كه براي ما ايجاد كردند باز هم انتشار روزنامه به كاري مردمي و غير دولتي يا همان نيروهاي جامعه مدني تبديل شد. تا پيش از اين مهم‌ترين روزنامه‌ها اطلاعات و كيهان و البته روزنامه سلام و همشهري بود. سلام، روزنامه مورد حمايت يكي از جناح‌هاي قدرتمند كشور (به پشتوانه مجمع روحانيون مبارز) بود كه بر ميراث انقلاب تكيه داشت و جناب موسوي‌خوئيني‌ها هم سرمايه‌اي بزرگ محسوب مي‌شد. روزنامه همشهري هم منتشر مي‌شد كه تجربه موفقي بود ولي اين روزنامه هم با پشتوانه شهرداري منتشر مي‌شد و مي‌توان گفت روزنامه جامعه نخستين روزنامه‌ تاثيرگذاري بود كه بدون اتكا به امكانات حكومتي شكل گرفت و منتشر شد. در آن زمان اين روزنامه‌ها را سعيد مرتضوي يكي پس از ديگري توقيف مي‌كرد و بعد از توقيف هر روزنامه روزنامه‌اي ديگر منتشر مي‌شد تا اينكه در نهايت ساختمان و تجهيزات شركت جامعه روز كه براي انتشار اين روزنامه‌ها تاسيس كرده بوديم را پلمب كردند. تجربه انتشار روزنامه جامعه تجربه موفقي بود چرا كه پس از آن روزنامه‌نگاري جامعه مدني مرسوم شد و به راه افتاد. روزنامه‌نگاري مردمي شد. بعدا تندروها خيلي به دنبال اين بودند كه روزنامه‌نگاري مردمي را كنترل كنند كه نتوانستند، چون روزنامه‌نگاري به فضاي مجازي راه پيدا كرد كه اساسا ديگر قابل كنترل نبود؛ اگرچه مرتب بگير و ببند بود و صدها روزنامه‌نگار و وبلاگ‌نويس اذيت شدند و به زندان رفتند. يك سال و نيم اول انتشار روزنامه از لحاظ اقتصادي ضربه مهلكي خورديم ولي در ادامه به سودآوري رسيديم. به نظر من در آن زمان به لحاظ كيفي يكي از مولفه‌هاي جامعه مدني ايران به عنوان روزنامه‌نگاري غيردولتي خوب تقويت شد و از لحاظ مالي هم به موفقيت رسيديم. اما چرا اين تجربه كه در سال ٧٦ شروع و تا سه سال تداوم يافت، موفق شد؟ نخستين علت اين است كه پشت تصميم به انتشار روزنامه جامعه، ايده ريشه‌دار و اساسي بود. در واقع كاري بود كه توجيه داشت و قابل دفاع بود.پس از فارغ‌التحصيلي از مقطع دكترا به چند ايده رسيدم. يكي تاسيس دانشگاه علوم انساني خصوصي بود. شرايط و امكانات را مي‌شد فراهم كرد تا دانشگاهي خصوصي تاسيس شود تا علوم انساني غيرحكومتي اما با اساتيد و دانشجويان كيفي تدريس شود. متاسفانه اين ايده به سرانجام نرسيد و مسوولان مي‌گفتند خلاف قانون اساسي است.

دغدغه تاسيس روزنامه مستقل

ايده دوم تاسيس روزنامه مستقل و ايجاد توان براي نشر كلمه بود. به شكلي كه توجيه اقتصادي داشته باشد و بتوان پس از انتشار روزنامه، هفته‌نامه، ماهنامه، فصلنامه نشر داد. هنوز سال ٧٦ نشده‌بود و دوم خرداد رقم نخورده‌ بود كه براي درخواست مجوز به وزارت ارشاد رفتم. در آن زمان آقاي ميرسليم مسووليت داشت و آقاي مسجدجامعي هم قائم‌مقام ايشان بود. مسوولان مي‌گفتند تاسيس روزنامه كار حكومت است و كار هر كسي نيست. ولي ما خيلي پيگيري كرديم. در نهايت آقاي خاتمي راي آورد و دوم خرداد شد. آقاي بورقاني به عنوان معاون وزير ارشاد انتخاب شد. بورقاني با آگاهي و شجاعت تمام به ما مجوز داد و در مقابل همه فشارها ايستادگي كرد. نكته دومي كه باعث شد انتشار اينگونه روزنامه‌ها با استقبال مواجه شود نياز زمانه بود. وقتي انقلاب شد واژه تحليلي جامعه توده‌اي در ايران شكل گرفت و پس از مدتي بعد در برابرش واژه جامعه مدني قرار گرفت و اين واژه جامعه مدني هم از حالت بحث تخصصي دكتر بشريه و ديگران وارد حوزه عمومي شد مثلا دانشجويان مطالبه تقويت جامعه مدني داشتند. لذا محيط و شرايط زماني كه ما در آن دست به انتشار روزنامه زديم نيازمند تقويت جامعه مدني بود. در آن زمان روزنامه كيهان به قيمت يك تومان به فروش مي‌رسيد و روزنامه جامعه ٤٠ تومان بود- كه خيلي پول بود. به نظر من آنها كه روزنامه را مي‌خريدند حاملان جامعه مدني ايران بودند و اين بود كه روزنامه موفق شد. زمانه‌اي بود كه به بحث جامعه مدني توجه مي‌شد و دوست داشتند جامعه مدني تقويت شود. آقاي خاتمي هم پس از دوم خرداد از تقويت جامعه مدني و توسعه سياسي صحبت مي‌كرد. خلاصه از بالا و پايين به نفع جامعه مدني گل مي‌باريد. دومين عامل موفقيت اين بود كه تيم اجرايي روزنامه جامعه بسيار حرفه‌اي بود. به دنبال هركسي براي سردبيري نبودم. من در جست‌وجو شمس‌الواعظين را شناختم و ايشان هم اين مسووليت را قبول كرد. روزنامه‌نگاران حرفه‌اي هم با او خوب همكاري مي‌كردند. مشكل‌ما اين بود كه هر روز ده‌ها يادداشت به روزنامه مي‌رسيد و نمي‌دانستيم كدام را انتخاب كنيم. ما واقعا در روزنامه جامعه خط‌شكن نبوديم. من رييس شوراي سياستگذاري بودم و حساسيت زيادي داشتم كه بي‌احترامي به رهبري و هاشمي صورت نگيرد. اگر دقت كرده باشيد مطالبي مانند عاليجناب سرخ‌پوش در روزنامه جامعه منتشر نشد. به نظر من مهم بود روزنامه‌اي كه صدها هزار نسخه روي دكه قرار مي‌دهد و موجي ميان مردم براي خريد آن در دكه‌ها ايجاد شده بود و «برادران» هم روي آن حساس شده بودند، روزنامه مدني و نه جنگي باشد. وقتي ما را گرفتند و ساختمان را پلمپ كردند هيچ چيز پيدا نكردند. لاي آجر‌ها را هم گشتند، فيلمبرداري كردند اما چيزي پيدا نكردند خيلي پاكيزه و مدني عمل كرديم. در دوره اول انتشار آقاي سازگارا، مديرعامل جامعه روز بود ايشان تحول‌طلب بود و كمتر هم در روزنامه حضور فيزيكي داشت و ما اختلاف داشتيم و از لحاظ اقتصادي ضرر كرديم. پس از او مرحوم مهندس باقر ولي بيك، مديرعامل شدند و ايشان روزنامه را به صورت اقتصادي و موفق مديريت كرد. ايشان كمتر از ٢ سال توانست بدهي‌هاي روزنامه را صاف كند و جامعه روز را اقتصادي كند. لذا تركيب خوب اجرايي به ويژه در دور دوم عاملي بود كه اين روزنامه موفق شد. بعد از رفع مشكل اقتصادي در روزنامه در نظر داشتيم روزنامه عربي و انگليسي منتشر كنيم كه آقاي مرتضوي آمد و رو‌دربايستي را كنار گذاشت و همه ما را هم گرفتند و از محل كارمان بيرون كردند و درب آن را قفل زدند. تا ٢ سال اجازه بازگشايي آن دفتر را نداشتيم. اما اين باعث نشد روزنامه‌نگاري خصوصي در جامعه تداوم پيدا نكند. روزنامه‌نگاري همچنان ادامه پيدا كرد و انتشار روزنامه خصوصي روال عادي شد.

دستاوردهاي ماندني اصلاح‌جويي

بعدا فضاي مجازي و آنلاين امكان اعمال محدوديت را نا‌ممكن كرد. در پايان به چند نكته به مناسبت بحث اشاره كنم. كساني كه دنبال اصلاح‌جويي هستند، مخصوصا جوانان بدانند، چون اصلاح‌جويي در ايران يك حركت بلندمدت و تدريجي است، بايد صبور بود. انقلاب سريع است و دستاورد زياد دارد اما نمي‌شود دستاوردهاي آن را خوب حفظ كرد. اما اصلاح‌جويي اينگونه نيست خيلي آهسته است اما دستاورد‌هايش ماندني است؛ مثل همين دستاورد روزنامه‌نگاري. اين مسير اصلاحات پر هزينه است لذا جوانان بايد فكري به حال معيشت خود بكنند. حالا براي كساني كه اصلاح جو و دنبال در‌آمد هستند پيشنهادي دارم: براي شغل حرفه‌اي در كنار كار اصلاحي در زمينه كارهاي پژوهشي و تحقيق فعاليت كنند. يا دنبال كار‌هاي توليد فرهنگي بروند مثل نشر. كارهاي دولتي هم خوب است ولي در زمان احمدي‌نژاد زير ديپلم‌ها را جذب كردند و الان همه سازمان‌هاي اداري پر هستند. حوزه شغل‌هاي نوپا و استارت‌آپ هم عالي و مناسب است. به طور كلي اقتصاد دانش پايه و اقتصاد مبتني بر فضاي آنلاين به نظر من فضاي جالبي را فراهم كرده است. اگر جوانان با فكر از اين امكانات استفاده كنند اتفاق خوبي رخ مي‌دهد و اين به جريان اصلاحات كه با مشكل بي‌پولي دست و پنجه نرم مي‌كنند، هم كمك خواهد كرد.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا