قهرمانی با طعم نه چندان شیرین
«علی رضا ایمانخانی» در یادداشتی برای انصاف نیوز دربارهی قهرمانی تیم ملی وزنه برداری در مسابقات جهانی نوشت:
بالاخره بعد از هفتاد سال وزنه برداری ایران، قهرمان جهان شد و گفتن این نکته که این قهرمانی مرهون عدم حضور هشت کشور شاخص این رشته به علت دوپینگ ورزشکاران این هشت کشور بوده، هم کام مردم را تلخ میکند و هم ظاهراً پولاد مردان را، ولی بد نیست به طور اجمالی سایه روشنهای این ورزش برای خوانندگان عزیز نیز مشخص شود.
پیش از شروع مسابقات به خاطر قابلیت تیمهای شرکت کننده همگان تقریباً قهرمانی ایران را به لطف حضور چند قهرمان جهان و المپیک محرز میدانستند ولی اولین شوک بزرگ برای تیم ایران با حذف کیانوش رستمی در دستهی ۸۵ کیلو گرم آغاز شد. این ورزنه بردار که چند سالی است فقط برادر خود را به عنوان مربی به رسمیت میشناسد و اصطلاحاً تافتهی جدا بافتهی تیم شده، وقتی آمادگی بالای مندز کوبایی الاصل تیم شیلی را دید و البته شرایط بد و آسیب دیدگی پای خود را، دست به قماری بزرگ و خودخواهانه زد و بین طلا و حذف شدن رقابت کرد که متاسفانه به خاطر آسیب دیدگی قرعه به نامحذف شدن افتاد. حالا این سؤال مهم از کیانوش و ریاست فدراسیون پابرجاست. اگر حذف کیانوش باعث از دست رفتن قهرمانی ایران میشد چه کسی پاسخگو بود؟ ایشان یا فدراسیون (سرمربی اذعان کرده که هیچ نقشی در انتخاب وزنه و آماده سازی ایشان نداشته) آیا صلاح ورزش کشور را ورزشکار تعیین میکند یا؟ تا کی باید شاهد یک دندگی یک ورزشکار باشیم که حتی منجر به استعفای سجاد انوشیروانی مربی با اخلاق تیم ملی شد؟
کسب سه مدال طلای سهراب مرادی که در حقیقت باعث قهرمانی تیم ایران شد جای تقدیر فراوان دارد و صد البته باید پذیرفت، سهراب نقش حسن یزدانی در کشتی را دارد یعنی استعدادی است منحصر به فرد و مدیون هیچ کس و هیچ گروهی نیست و این جوهرهی ذاتی خودش است که سبب این رشادت و پهلوانی شده است.
اما قطعاً قهرمانی علی هاشمی علاوه بر حلاوت و شیرینی، حاصل غیبت ورزشکاران نامی وزن ۱۰۵ کیلو گرم بود زیرا رکوردهای هاشمی حتی چندین کیلو از رکوردهای کسب شده در تمرین خودش نیز کمتر بود و اصطلاحاً در این دسته شانس با ما یار بود تا قهرمان شدیم. ضمن این که نباید ناکامی افرموف ازبک را نیز به عنوان جدیترین حریف در کسب این مدال فراموش کنیم.
اما در فوق سنگین که همگان منتظر جبران المپیک بودیم تالاخادزه نشان داد که دیگر مدال طلای این وزن تا سالها در اختیار خودش خواهد بود مگر اتفاق یا لغزشی حاصل شود. این غول گرجی هر شش حرکت خود را به راحتی انجام داد و هیچ تزلزلی نشان نداد. درست است که داوران در حق بهداد ناداوری کردند اما این ناداوری تاثیری در کسب مدال طلا نداشت و از طرفی رفتار شخص سلیمی در تحریک هیات ژوری بی تأثیر نبود اما سعید علیحسینی بعد از هشت سال به بخشی از حقش رسید و با کسب نایب قهرمانی در مجموع ضمن کمک به تیم ایران بازگشتی پرفروغ داشت اگر چه نه ایشان و نه سلیمی رکوردهای تمرینی خود را نزدند و با روزهای اوج فاصله داشتند که بیشتر روحی و روانی بود تا فیزیکی و بدنی.
در مجموع باید این قهرمانی را به فال نیک گرفت و تشکر کرد از همهی کسانی که در این قهرمانی زحمت کشیدند ولی نباید فراموش کرد با جدا کردن طلای سهراب مرادی ظاهراً وزنه برداری هم به مانند کشتی و تکواندو و کبدی و …. حال و روز چندان خوشی ندارد و نباید در باد این قهرمانی تا مدتها خوابید و ظاهراً عدم استعداد یابی مناسب پاشنه آشیل بیشتر فدراسیونهاست که کمتر به آن پرداخته میشود.
انتهای پیام