طغیان دوباره علی کریمی
توده مردم به او لقب «جادوگر» دادهاند اما خواص او را با لقب «عصیانگر» میشناسند. فوتبالیست خوشذوقی که حالا در دوران بازنشستگیاش هم هنوز تیتر یک مطبوعات است.
از قرعه ایران در جام جهانی شروع کنیم. قرار گرفتن در یک گروه سخت و آزمون جدی تیمملی فوتبال ایران و فدراسیون فوتبال. مردم یک قدم جلوتر از این قرعه سخت، لطیفه هم ساختند. نظر شما درباره این گروه چیست؟
بعد از چندین سال قرار داشتن در رتبه اول رنکینگ آسیا و حرف زدن و آمار دادن از رکوردهایی چون گل نخوردن و نباختن و… فکر نمیکنم که درست باشد منتظر شانس باشیم. البته در قرعه کشی شانس و اقبال هم تاثیر زیادی دارد و گروه ایران واقعا سخت است. منتها فراموش نکنیم که برای صعود به جام جهانی تیم ملی در یک گروه واقعا آسان قرار گرفته بود. کره جنوبی و ازبکستان یکی از ضعیفترین تیمهای ده سال اخیر خود را داشتند و چین و قطر هم با اینکه هزینههای زیادی داشتند اما در حد و اندازههای یک تیم واقعا قدرتمند نبودند. البته همین چین و قطر شک نکنید در آیندهای نزدیک جای فوتبال ایران را در آسیا میگیرند. فقط کافی است ببینید که چه سرمایهگذاری و برنامهریزی بزرگی برای پیشرفت فوتبال خودشان دارند انجام میدهند و بعد با ایران مقایسه کنید.
اگر ایران با استرالیا و عربستان و امارات همگروه میشد امکان داشت با همین اقتدار به جام جهانی صعود کنیم؟
تیم ملی واقعا در گروه خودش کار بزرگی انجام داد. ولی در گروه اول ژاپن، استرالیا، عربستان، امارات و حتی عراق حضور داشتند که همه تیمها خوب بودند. به نظر من اگر در آن گروه قرار داشتیم به همین راحتی صعود نمیکردیم چون تدارکات و برنامهریزی و حمایتی که باید از تیم ملی وجود داشته باشد مثل این کشورها نیست. فوتبال ایران استعدادهای زیادی دارد و و از یک کادر فنی حرفهای هم برخوردار است. درست است که نتیجه گرفتهایم اما بسیاری از مشکلات پشت همین نتایج پنهان میشود. خدا را شکر در این فوتبال هم کسی وظیفه خودش نمیداند که درباره مشکلات پاسخ بدهد. همه فقط نتیجه را میبینند و انگار چون نتیجه گرفتهشده همه کارها درست انجام شده است.
اوجگیری اختلافات کارلوس کیروش با مدیران فدراسیون فوتبال این روزها سروصدای زیادی به راه انداخته است. همین اتفاق نشان میدهد که فوتبال ایران هنوز با بحرانها و مشکلات بسیار زیادی روبهرو است.
به هر حال فدراسیون فوتبال در سالهای گذشته بهترین امکانات و برنامهریزیای که در توانش بوده را در اختیار تیم ملی قرار داده است. در دورههای اخیر خبری از اردوهای متعدد خارجی، پاداشهای نقدی به دلار، لباس آدیداس، اقامت در بهترین هتلها، پرواز چارتر و امکانات دیگر نبود. هرچند به سختی و بعد از مسائل بسیار زیاد اما در نهایت این امکانات در اختیار تیم قرار گرفته است. البته سرمربی تیم ملی حق دارد بهترینها را بخواهد و این چیزها سادهترین و کمترین کاری است که فدراسیون برای تیم ملی باید انجام بدهد. همین حالا هم هنوز بسیاری از خواستههای سرمربی تیم ملی برآورده نشده است که از شرایط موجود انتقاد میکند. حالا من الان کاری به لحن صحبتها و برخوردها و مسائل داخلی تیم ملی ندارم. اما هر فرد دیگری هم جای کیروش بود بعد از اینکه هفت سال از زمین تمرین حرف بزند و این خواستهاش اجرایی نشود همین طور واکنش نشان میداد.
این بحث زمین تمرین چیزی است که اکثر باشگاههای فوتبال ایران هم با آن مواجه هستند. ما حتی برای برگزاری لیگ برتر هم در اکثر استادیومها با مشکل زمین صاف و هموار مواجه هستیم.
ما که هر روز از سوی آقایان میشنویم که درباره بهترین فدراسیون آسیا بودن و پنج ستاره داشتن و عملکرد فوقالعاده و نتایج درخشان و… صحبت میکنند ولی تیم ملی یک زمین تمرین ندارد. دو میلیون دلار پول هزینه کمپ تیم ملی در روسیه میکنند. اگر امکانات درست و حسابی در کشور ایجاد میکردند الان نیاز نبود کیروش بخواهد تیم را چندین هفته قبل از شروع جام جهانی به کمپ در روسیه ببرد. برای اینکه ببینیم در فوتبال ایران چه خبر است من فکرمی کنم کافی است خودمان را با ژاپن و کره و استرالیا که نه، با همین عربستان و قطر و امارات مقایسه کنیم! نیازی هم نیست هزینه و با سفر کردن تحقیق کنیم. الحمدلله به لطف فضای مجازی و اینترنت تمام برنامهها و امکانات و تجهیزات آنها را با یک جستوجو ساده در اینترنت مشاهده خواهید کرد. همین الان استادیومهایشان را با استادیومهای خودمان مقایسه کنید تا متوجه شوید چقدر عقب هستیم. اینجا باید به یک نکته دیگر هم اشاره کنم.
بفرمایید.
اگر هر کسی در جای خودش قرار داشته باشد و برای کارها برنامهریزی صورت بگیرد ما شاهد بسیاری از مشکلات نخواهیم بود. ما در جزیره کیش و شهرهای شمالی کشور که بهترین آب و هوا را دارند میتوانیم کمپهای تمرینی مناسب بسازیم و از آنها استفاده کنیم. واقعا سخت است کمپی بسازیم که تیمهای بزرگ اروپایی را دعوت کنیم در آنجا اردو بزنند. البته بعضی مشکلات فرهنگی و سیاسی هم در تمام این سالها وجود داشته است اما اگر قرار بود کاری انجام شود حداقل برای فوتبال خودمان انجام میدادیم. در سالهای اخیر چندین اردوی خارجی برگزار شد. با گرفتن اسپانسر و حمایت دولت و یک نگاه بلندمدت فدراسیون میتوانست بودجه ساخت یک کمپ حرفهای در کیش یا شمال ایران را فراهم کند تا الان مجبور نباشیم ٢ میلیون دلار اجاره کمپ برای آمادهسازی جام جهانی بدهیم. مدیران اگر نمیتوانند کاری انجام بدهند چه اصراری به ماندن دارند؟ چرا اکثر قراردادها با مشکل مواجه میشود؟ مدام میگویند حق پخش تلویزیونی نداریم! صدا و سیما پول نمیدهد! شما اول بیایید درباره قراردادهایی که بستهاید توضیح بدهید که پول آنها کجا رفته است بعد روال قانونی گرفتن حق پخش تلویزیونی که حق واقعی فوتبال است را هم دنبال کنید. این زشت است که بهترین فدراسیون فوتبال آسیا برای خریدن لباس آدیداس وقتی اسپانسر دارد برود از حسین هدایتی پول بگیرد! درست است که مردم در جریان بسیاری از مسائل نیستند ولی ما که متوجه میشویم چه خبر است!
خیلیها معتقد هستند سیستم اقتصادی فوتبال ایران بهشدت بیمار است.
آقایان خودشان در مصاحبههایشان میگویند ٤٠ تا ٤٥ میلیارد تومان بودجه فدراسیون است اما میروند نزدیک هفت تا هشت میلیارد تومان پول هزینه میکنند برای کمپ در روسیه! تازه این دوستان برای پرداخت حقوق کارمندان خود مشکل دارند و دیدهایم که سرمربی تیم ملی هم بارها حقوقش عقب افتاده است. به لطف این مدیریت و نداشتن برنامهریزی از این مثالهای ناراحتکننده زیاد است. همین ساختمان ساخته شده در کمپ تیمهای ملی را شما ببینید. اول گفتند برای مرکز ریکاوری تیم ملی است. بعد آمدند ساختمان را دادند به مرکز ایفمارک. وقتی رییس فدراسیون عوض شد دوباره این مرکز را از ایفمارک گرفتند و داخلش را تخریب کردند تا دوباره بسازند و در اختیار تیم ملی قرار بدهند. این وسط هیچ کسی از مسوولان توضیح نخواست روزی که خواستید این ساختمان را با بودجه سنگین بسازید هدفگذاریهایتان چه بود؟ این همه هم دعوا به وجود آمد. جالب اینجاست که فدراسیون آقای تاج تصمیم گرفت این ساختمان را به آقای کیروش بدهد و این مربی بعد از جام جهانی قراردادش با تیم ملی تمام میشود و تیم ملی هم عملا هیچ استفادهای از این ساختمان نمیکند. اینجا برای یک ساختمان چند سال است افراد مختلف با هم درگیر هستند اما در کشورهای دیگر در این مدت چند استادیوم و کمپ و هتل برای فوتبالشان میسازند!
یکی از انتقادهای جدی به مدیریت فدراسیون فوتبال این است که نتوانسته همکاری درست و اصولی با کارلوس کیروش داشته باشد و به عبارتی سادهتر او را مدیریت کند.
آقای کیروش یک مربی بینالمللی و حرفهای است و یک قرارداد سنگین و محکم با فدراسیون فوتبال منعقد کرده است. ببینید وقتی فدراسیون تا به امروز نتوانسته یک زمین تمرین بعد از هفت سال در تهران به این مربی بدهد، وقتی حقوق او را با تاخیر پرداخت میکند طبیعی است که نمیتواند کنترلی روی رفتار مربی طرف قرارداد خود داشته باشد. به مربیان ایرانی تیمهای پایه که چارهای جز سکوت کردن ندارند نگاه نکنید. آقایان میگویند بهترین فدراسیون آسیا شدیم و کارها خوب است ولی هنوز سرمربی تیم ملی ایران به عنوان قدرت اول آسیا طبق چیزی که خودشان همیشه میگویند درباره بدیهیترین مسائل اعتراض میکند. ببینید در فوتبال و هر جای دیگری که فکرش را بکنید یک بحثی وجود دارد به نام شرح وظایف! دوطرف آمدهاند قراردادی امضا کردهاند و هر طرف وظایفی دارد. کیروش با تمام مشکلات و نقدهایی هم که وجود دارد جوانگرایی داشته و نتایج خوبی هم با تیم ملی گرفته و دو بار ایران را به جام جهانی برده است. منتها فدراسیون هنوز نتوانسته به وظایف خود عمل کند. بعد خیلیها میگویند کیروش چرا انتقاد میکند! خب خواستههایش را اجرا کنید و زمین تمرین به او بدهید تا اعتراض نکند! اگر وظیفه خودتان را درست انجام میدادید یا حتی از این به بعد بدهید هیچوقت این حاشیهها درست نمیشود. مردم از این بحثهای تکراری و خندهدار خسته شده و تیم ملی برای آنها شده است اعصاب خردی! الان که ما هم داریم حرف میزنیم باز هم میخواهند تلاش کنند تا سکوت کنیم! بالاخره در این مسائل یک طرف فدراسیون است و طرف دیگر کیروش! واقعا کار سختی است که بررسی شود کدام طرف وظایف خود را به درستی انجام نداده که این مشکلات به وجود میآید؟ جالب اینجاست که آقایان مصاحبه میکنند و میگویند میخواهیم مفاد قرارداد با کیروش با دقت اجرایی شود! چرا تا چند ماه قبل این حرفها را نمیزدند؟ الان که هفت ماه به پایان قرارداد باقی مانده یادشان افتاده باید قرارداد را درست اجرا کنند؟
به نظر شما تیم ملی در جام جهانی قدرت نتیجه گرفتن مقابل پرتغال و اسپانیا را دارد؟
تیمی که ادعا دارد مدتهاست باختی نداشته و به راحتی گل نمیخورد و سالها رنکینگ اول آسیا را در اختیار دارد بالاخره یک جایی باید نشان بدهد که این نتایج و آمارها واقعی است! با چنین حرفها و آمارهایی نباید ترس زیادی از رویارویی با پرتغال و اسپانیا وجود داشته باشد. به هر حال ما به جام جهانی صعود کردیم و از قبل هم مشخص بود کار راحتی نداریم ممکن است بر اساس قرعه با تیمهای قدرتمند رو به رو شویم که این اتفاق هم افتاد. مربی تیم ملی هم بارها در این سالها تاکید کرده برای حضور در جام جهانی نیاز به حمایتهای بیشتر دارد. تاکنون این اتفاق رخ نداده است. با این حال در مصاحبههای دیگر هم گفته بودم که به نظر من ایران با قرعه خوبی در جام جهانی روبهرو شد.
بازی کردن مقابل اسپانیا و پرتغال بدون پرداخت یک دلار به آنها در قالب یک دیدار رسمی یک اتفاق بزرگ به حساب میآید.
اینکه به طور مثال در گروه روسیه قرار میگرفتیم و با تیمهای ضعیفتر بازی میکردیم و از گروهمان صعود میکردیم یک بحث است. ما باید ببینیم در جام جهانی دنبال چه چیزی هستیم. برای نشان دادن استعدادها و قدرت فوتبال ایران گروه فرق زیادی نباید داشته باشد. بازی مقابل پرتغال و اسپانیا تازه فرصت بهتری است که بچههای تیم ملی بتوانند خودشان را نشان بدهند. چون نگاهی که از سوی جامعه فوتبالی و رسانهای جهان به بازیهای تیمهایی مثل پرتغال و اسپانیا وجود دارد با بازی مقابل تیمهایی چون اروگوئه و روسیه جدیتر و مهمتر است. قرار گرفتن مقابل تیمهای پرستارهای که قهرمانی اروپا و جهان را در کارنامه دارند انگیزه بیشتری برای بازیکنان و مربیان ایجاد میکند. تیم ملی ایران به عنوان تیم اول آسیا اگر بتواند مقابل چنین تیمهایی خوب فوتبال بازی کند و به هر سختی که شده نتیجه بگیرد ارزش بیشتری دارد تا اینکه مثلا روسیه را ببریم! مسوولان فوتبال ایران باید با حمایت بیشتر از تیم ملی از این فرصت به وجود آمده بهترین استفاده را برای فوتبال ایران داشته باشند.
بعد از مشخص شدن قرعه مرگ برای ایران فشارها روی فدراسیون برای برگزاری بازیهای دوستانه بزرگ بیشتر شده است.
بازار بازی کردن با تیمهایی چون پاناما و توگو و ونزوئلا و مقدونیه و… باید تعطیل شود. ما الان باید با قهرمان فعلی و سابق اروپا بازی کنیم. تیمهایی از دروازه تا نوک حمله ستاره سرشناس دارند و نیمکتشان هم قدرتمند است. باید برای بچههای تیم ملی بازیهای دوستانه به تیمهای بزرگ دنیا بگذارند تا تجربه کسب کنند و ترسشان بریزد. فوتبال ایران پتانسیل ارایه یک فوتبال خوب و حتی شگفتیسازی دارد اما نباید خودمان را هم گول بزنیم. همین الان شما بروید ببینید عربستان و استرالیا و ژاپن و کره جنوبی با چه تیمهایی بازی دوستانه برگزار کردهاند و تا جام جهانی چه مسابقات بزرگی را پشت سر خواهند گذاشت. به نظر شما آنها که هزینه میکنند با تیمهای بزرگ بازی کنند کار اشتباهی انجام میدهند و فوتبال ایران که میرود سراغ تیمهای درجه چندم کار درست؟ همین الان آمار بازیهای دوستانه چهار تیم دیگر آسیا را با ایران به همراه برنامهریزیهای اقتصادی که برای تیمشان دارند با فوتبال ایران مقایسه کنید آن وقت متوجه فاصله زیاد مدیریت فوتبال ایران با سایر کشورهای آسیایی میشوید. اینجا با تمام این حرفها بیشترین هزینهها برای تیم بزرگسالان است اما سرمربی تیم و بازیکنان و حتی مردم ناراضی هستند. حالا ببینید شرایط سایر تیمهای ملی چه چیزی است. آقایان حتی نتوانستند کاری کنند تمام تیمهای ملی از یک برند پوشاک ورزشی معتبر استفاده کنند و الان تیم بزرگسالان آدیداس میپوشد و سایر تیمها لباس تولیدیهای دیگر را استفاده میکنند. مشکلات سایر تیمهای ملی از تیم بزرگسالان به مراتب بیشتر است اما نه خود مربیان و بازیکنان آنها به خاطر ترس میتوانند اعتراضی کنند نه کسی خواستههایشان را دنبال میکند. شما حتی نگاه کنید که در فدراسیون پنج ستاره تیمهای امید و جوانان حتی نتوانستند به جام ملتهای آسیا صعود کنند و آقایان حتی یک عذرخواهی هم از مردم نکردند و گزارش شفافی ارایه ندادند! مگر میشود تیمهای پایه این نتایج فاجعه را بگیرند و هیچ اتفاقی نیفتد؟ آخر سر هم که تمام کاسه و کوزهها را سر مربی بیچاره خرد میکنند.
فدراسیون درباره بسیاری از ابهاماتی که بر سر مسائل مالی و قراردادهای تجاری وجود دارد هم در این مدت شفافسازی لازم را انجام نداده است. خود شما سوالهای زیادی از مدیریت فدراسیون مطرح کردید که به هیچ کدام آنها پاسخی داده نشد!
صاحب واقعی این فوتبال مردم هستند و حق دارند که بدانند در این فوتبال چه میگذرد. آقایان هم وظیفه دارند درباره همهچیز شفاف پاسخ بدهند. من از رسانهها هم گلایه دارم. مدام دنبال این هستند که ببینند علی کریمی چه میگوید. مدام حرفهای من را تیتر میکنند. مینویسند حمله کریمی به فدراسیون! من کجای این فوتبال هستم که بخواهم به کسی حمله کنم؟ من و خیلی از چهرههایی که بیشتر از من برای این فوتبال زحمت کشیدهاند الان بیرون از گود نشستهاند و مثل یک هوادار اتفاقات را دنبال میکنند و مدیریت آقایان را میبینند. ما که کارهای در این فوتبال نیستیم. ولی رسانهها چقدر پیگیر پاسخ سوالات و ابهامات هستند؟ چرا نمیروند از مدیران فدراسیون سوال کنند که پول قرارداد اسپانسر قبلی سازمان لیگ را چرا بعد از دو سال هنوز نتوانستهاید بگیرید؟ چرا مدام دنبال حرف زدن امثال علی کریمی هستید؟ ما که داریم حرفهایمان را میزنیم و مردم هم لطف دارند متوجه سوالات و حرفهای ما شدهاند. چرا هیچ کسی مدام سوالات را از فدراسیون فوتبال تکرار نمیکند تا مجبور به پاسخگویی شوند؟ اگر رسانهها سوال نمیکنند که بیایید بگویید چرا؟ اگر سوال میکنند و جواب نمیدهند همین رسانهها بیایند تیتر بزنند و به مردم بگویند که سوال پرسیدیم آقایان تاج، کفاشیان و ساکت جواب ندادند! من اگر بحث دروغی را مطرح کردم چرا از من شکایت نکردند؟ چرا مثل دفعه اول بیانیه ندادند؟ چرا دیگر نگفتند صحبتهای کریمی کمکی به فوتبال نمیکند؟ بیایند بگویند خودشان چه کمکی به این فوتبال کردهاند. شاید کارهای بسیار بزرگی کردهاند که ما نمیدانیم. البته شنیدهام دارند زمین تمرین خوبی در کمپ تیمهای ملی میسازند که هنوز معلوم نیست چه زمانی چمن آن را میگذارند و آماده بهرهبرداری میشود. اصلا چرا آنقدر دیر؟ چرا بعد از هفت سال هنوز این زمین در اختیار کیروش نیست؟
فدراسیون همانطور که تاکنون پاسخی به سوالات شما نداده، هیچ شفافسازی هم درباره مطالبی که رسانهها پیرامون ابهامات مطرح کردهاند، نداشته است.
مردم ایران از زمانی که بازیکن بودم تا الان همیشه به من لطف داشتهاند و بارها هم گفتهام من علی کریمی از این فوتبال و لطف مردم به خیلی چیزها رسیدم. منتی هم بر سر این فوتبال بر خلاف آقایان ندارم! اما اگر حرفی میزنیم و بحثی را مطرح میکنیم به خاطر این است که دلمان میسوزد. الان اگر علی کریمی در کانال تلگرامی یا صفحه اینستاگرام خود از مدیران فدراسیون تعریف و تمجید و برای آنها بهبه و چهچه میکرد حرفهایش به درد این فوتبال میخورد؟ باز هم میگویم که ما بیرون از گود نشستهایم و آقایان پشت میز خود نشستهاند و همهچیز را در اختیار دارند. این فوتبال اصلا جای ما نیست و جای همین آقایان است که دارند مدیریت میکنند! من اگر میخواستم به هر قیمتی در این فوتبال باشم که الان سوال نمیکردم! اگر اهل سیاسی کاری و ائتلاف و بودن به هر قیمتی بودم که تا الان رکورد بازیهای ملی در اختیارم بود. با پیراهن پرسپولیس از این فوتبال خداحافظی میکردم! همه آدمها ممکن است اشتباهاتی داشته باشند منتها من با تمام آن چیزی که مردم در زمان فوتبال بازی کردنم و تا همین الان دیدهاند هیچوقت اهل خیلی از کارها برای ماندن و بودن نبودم! برای اینکه نفع شخصی ببرم حاضر نشدم هر کاری انجام دهم و اگر به حرفی اعتقاد دارم آن را مطرح نکنم! سابقه همه آدمها برای این مردم مشخص است و آنها بهترین قاضی هستند. الان هم اگر حرفی میزنم دلم میسوزد آقایان به جای اینکه تماس بگیرند با اینور و آنور تا صدای کریمی را خاموش کنند بهتر است به خودشان بیایند. فکر کنند ببینند چه میگوییم. یک دایره دور خودشان کشیدهاند و فوتبال و مدیریت شده برای آنها افراد حاضر در این دایره! با این دایره و آدمهایتان که به جایی نرسیدید! حداقل یک بار بیایند درست مشورت بگیرند و درست کار انجام بدهند. واقعا نمیخواهند جوری مدیریت کنند که فردا روزی از این فوتبال رفتند مردم بگویند خدا پدرشان را بیامرزد که به این فوتبال خدمت کردند!
هنوز برای خیلیها سوال مهم این است که چرا علی کریمی چنین سوالاتی را از مدیران فدراسیون فوتبال مطرح کرده است.
سوال پرسیدن مگر ایراد دارد؟ من تا وقتی سوال داشته باشم از مدیران فدراسیون میپرسم. از مدیران فدراسیون فوتبال سوال کردند که آن کارتهای هدیه را برای چه کاری استفاده میکردید! به هر حال در ١٠سال گذشته آقایان تاج و کفاشیان همراه نفر اول یا دوم این فوتبال بودهاند و حرف اول و آخر را در فوتبال کشور زدهاند. نمیتوانند بگویند سوالات و بحثها مربوط به دوره آنها نیست. آقایان بگویند این کارت هدیهها را چه زمانی و به چه علتی استفاده میکردند!
درباره پرونده اسپانسر قبلی سازمان لیگ هم سوالات بسیار مهمی مطرح کردید که بازتاب گستردهای در محافل ورزشی و رسانهها و حتی بین مردم داشت.
این روزها تمام مردم اخبار و اتفاقات را از فضای مجازی دنبال میکنند و با این حال آقایان همه کار کردند مصاحبه من با آن برنامه تلویزیونی بازپخش نداشته باشد. جالب اینجاست که صحبتهای من در فضای مجازی بازتاب داشت و همه متوجه شدند چه بحثهایی را مطرح کردیم. وقتی هم گفتم که در یک برنامه تلویزیونی حاضر هستم مقابل تاج و ساکت و کفاشیان بنشینم فقط برای این بود که به مردم نشان بدهم اگر لازم باشد خیلی از بحثها را مطرح خواهم کرد که اگر باز شوند آن وقت اینطور نخواهد بود که اوضاع همینطوری پیش برود. بحثهایی که مطرح میکنم تهدید نیست. علی کریمی زیر بار زور هیچوقت حاضر نشده سکوت کند و الان هم سوالات زیادی به لطف مدیریت آقایان دارم که خواهم پرسید. من بعد از این همه سال حضور در فوتبال هنوز در یک برنامه زنده تلویزیونی حاضر نشدهام ولی آقایان هر روز در رسانهها هستند. اگر گفتم مناظره خواستم مردم متوجه بعضی مسائل باشند؛ وگرنه مخاطبان من همین مردم و دوستان عزیزی هستند که لطف دارند و در فضای مجازی صحبتهایم را مطرح میکنند تا بازتابی میلیونی داشته باشد، نه رسانهای که اصلا بیننده ندارد!
یک بار پستی هم خطاب به عادل فردوسیپور منتشر کردید که با واکنش او در برنامه نود با بیان اینکه حتما ابهامات مورد اشاره از سوی شما را پیگیری خواهد کرد، مواجه شد.
من با خود عادل هم صحبت کردم. من علی کریمی که هیچ! اما اگر این فوتبال و فوتبالیها نباشد برنامه نود و فردوسی پور و این مدیرانی هم در کار نخواهند بود. شما بروید ببینید چرا در دو سال گذشته هیچ انتقادی از مدیریت فدراسیون فوتبال نشده است. عادل که از همین مدیران در مراسم جایزه هم گرفت دیگر مطلبی درباره فدراسیون مطرح نمیکند. چرا به پرونده بلیتفروشی ورود کرد و کفاشیان را روی خط آورد اما به قرارداد اسپانسر قبلی سازمان لیگ نپرداخت؟ آیا واقعا مشکل این فوتبال جادوگری است؟ چرا چند برنامه درباره جادوگری و بلیت فروشی پخش شد اما هیچ آیتمی درباره خسارت ٦٩ میلیارد تومانی که به شرکت اسپانسر قبلی سازمان لیگ از تبلیغات محیطی داده شده است، پخش نشد؟ در فوتبالی که اگر این پول از شرکت مورد نظر گرفته میشد بسیاری از مشکلات باشگاهها حل میشد. این پول از بودجه یک سال فدراسیون فوتبال هم بیشتر است که آن را حیفومیل کردند!!
گفته میشود مراجع نظارتی به پرونده تخفیف ٦٩ میلیارد تومانی غیرقانونی به اسپانسر قبلی سازمان لیگ ورود کردهاند.
اینجا یک زمانی درباره فساد فوتبال هم دو سال بررسی کردند و گزارشی در مجلس خواندند اما کسی نفهمید سرنوشت آن پرونده چه شد. اینکه الان نهادهای نظارتی به ابهامات و مشکلات ورود میکنند، خوب است. جای امیدواری دارد منتها باید سفت و سخت رسیدگی شود. اسپانسر قبلی سازمان لیگ یکی از بحثها است. ماجرای پولهایی که از وزارت امور خارجه گرفته شد، قرارداد سال گذشته تبلیغات محیطی، قرارداد امسال تبلیغات محیطی که بدون مزایده به یک شرکت دادند. پرونده قرارداد آل اشپورت، جیووا، توپهای دربی استار و بعضی مسائل دیگر. ما که نمیگوییم تخلفی صورت گرفته است. تاکید داریم شفافسازی شود چون مردم و باشگاهها و اهالی فوتبال حق دارند همهچیز را بدانند. اینکه هیچ ابهامی درباره قراردادها و عملکرد مالی وجود نداشته باشد باعث میشود سیستم مدیریتی فدراسیون کار خود را بهتر انجام بدهد. با جواب ندادن و پنهان کردن حقایق و پاسخگو نبودن فوتبال کشور ضرر میکند.
به نظر میرسد به زودی زوایای پنهانی از قرارداد اسپانسر قبلی سازمان لیگ برای شفافسازی مردم از سوی مراجع نظارتی اعلام شود.
بالاخره باید مشخص شود چرا در سال اول ۲۳ میلیارد تومان خسارت دادهاند و چرا مدیران اقداماتی انجام ندادند. خسارت در سال دوم قرارداد ۱۶۰ میلیارد تومانی کمتر باشد! اینکه برای سال دوم به همان دلایل و مشکلات سال اول، ۴۶ میلیارد تومان دیگر خسارت داده میشود جای سوال دارد. من تعجب میکنم اعضای مجمع و باشگاهها چرا این موضوع را با جدیت دنبال نمیکنند. با این پول مشکلات بسیاری از باشگاهها حل میشد، اما هیچ کسی نفهمید چه شد. فدراسیون و سازمان لیگ شرکتهایی دولتی هستند. چنین قراردادهایی نیاز به ضمانتنامههای معتبر بانکی دارد. قطعا هیاترییسه وقت فدراسیون به آقایان تاج و کفاشیان تاکید کرده باید در ازای گرفتن ضمانتنامه بانکی معتبر و کافی این قرارداد را امضا کنند. آقایان باید بگویند آیا چک ضمانتی به اندازه کل مبلغ قرارداد را از اسپانسر دریافت کرده اند؟ اگر ضمانتنامه داشتند دیگر اسپانسر قبلی سازمان لیگ نمیتوانست به تعهداتش عمل نکند. مدیران با مراجعه به بانک، راحت پول فوتبال را میگرفتند.
ابهام جالب توجه دیگر اینجاست که ضمانتنامه بانکی گرفته میشد مدیران فوتبال میتوانستند بدون پیگیری حقوقی و مراجعه به بانک پول فوتبال را بگیرند.
آقایان تاج و ساکت و کفاشیان لطف کنند بگویند برای اینکه چنین خسارتی به اسپانسر قبلی سازمان لیگ بدهند آیا مجوز و مصوبه رسمی مجمع فدراسیون فوتبال را طبق قانون دارند؟ با توجه به حجم سنگین این خسارت مجمع باید مجوز میداد نه اینکه در دورهمی هیات رییسه وقت سازمان لیگ برای خودشان مصوب کنند چنین خسارتی بدهند و بعد به مجمعی که اختیاری از خودش ندارد، گزارش کنند. هر کسی قانون را بخواند به خوبی متوجه میشود که اگر ضمانتنامه معتبر به اندازه کافی از اسپانسر قبلی سازمان لیگ گرفته نشده و تخلف صورت گرفته است. چرا در این مدت طولانی هیچ شفافسازی و گزارشی به مردم ندادهاند؟ مدیران فدراسیون و سازمان لیگ اگر کار خودشان را درست انجام داده باشند که نباید نگرانی از شفافسازی داشته باشند! آنها که خدا را شکر همیشه در رادیو و تلویزیون و رسانه حضور دارند درباره اسپانسر قبلی سازمان لیگ و سوالات و ابهامات مطرح شده به مردم همهچیز را بگویند، بگویند چرا برای سال دوم به جای اینکه کمتر خسارت بدهند دو برابر سال اول خسارت دادند؟ اصلا بگویند چرا در این مدت هیچوقت حاضر نشدهاند به مردم و باشگاهها گزارش بدهند که چرا این قرارداد به اینجا کشیده شده است.
یک بار هم درخواستی از وزیر ورزش و معاون ورزش قهرمانی داشتید که گزارش حسابرسی فدراسیون فوتبال را که توسط هیات نظارت وزارت ورزش از فدراسیون انجام شده بود، مطالعه کنند.
آقای سلطانیفر قطعا آمدهاند که به مشکلات ورزش رسیدگی کنند. ایشان به عنوان پدر ورزش باید جلوی ادامه مشکلات را در فوتبال و رشتههای دیگر بگیرند. درست است که تمایلی به دخالت مستقیم در امور فدراسیونها را طبق قوانین ندارند اما میتوانند نظارت بیشتری داشته باشند و پیگیر ابهامات و ماجرای این قراردادها و مسائلی که اشاره شد باشند. ایشان دستور بدهند گزارش هیات نظارت وزارت ورزش از فدراسیون فوتبال را برایشان ببرند. من میخواهم که آقای وزیر این گزارش را بدون هیچگونه مصلحتاندیشی در خلوت خودش فقط یک بار مطالعه کند، همین! همان گزارش مفصل درباره قراردادهای مختلف و عملکرد مالی فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ که بسیاری از مسائل را روشن میکند. همان گزارشی که باعث شد آقای کفاشیان رسما دیگر نتواند برای ریاست فدراسیون فوتبال ثبت نام کند. وزیر ورزش مشخص کند اگر این گزارش مطلوب بود چرا چیزی درباره جزییات آن اعلام نشد. اگر غیر مطلوب بود و مشکل داشت چرا هیچ برخوردی صورت نگرفت و این گزارش به مراجع مربوط ارجاع داده نشد. البته باز هم میگویم این گزارش مربوط به وزارت قبل از آقای سلطانیفر است و ایشان شاید اصلا در جریان این گزارش نباشند. اما آقای وزیر میتواند بخواهد این گزارش را برایش ببرند تا مطالعه کند.
اخیرا مدیران فدراسیون فوتبال با کمک دولت و وزارت ورزش مقدماتی را فراهم کردند که مشکل بدهی تیمهای پرطرفداری چون پرسپولیس و استقلال و تراکتورسازی حل شود تا آنها مشکلی برای حضور در لیگ قهرمانان آسیا نداشته باشند.
١٠سال است که مدیریت فدراسیون فوتبال در دست همین جریان است و شواهد و قرائن و سازماندهی مجمع تا جایی که من متوجه شدم به شکلی است که تا خودشان نخواهند کسی نمیتواند جای آنها را بگیرد و فضا برای ورود مدیران دلسوز و کاربلدتر کاملا بسته است. به هر حال درباره این سیستم مدیریتی حرفهای زیادی وجود دارد که برخی از آنها را باید در زمان بهتری مطرح کرد. در همین قضیه درباره ابهامات قرارداد اسپانسر قبلی سازمان لیگ و حق پخش تلویزیونی و مسائل دیگر مدتهاست که حرف وجود دارد و مجمع در کمال تعجب و اتفاقی خندهدار ورود نکرده است و هیچ تصمیم درباره این ابهامات نگرفته است. ما از مدیران وزارت ورزش درخواست کردیم نظارتی داشته باشند و بررسیهایی روی نکاتی که اشاره کردیم بکنند که جوابی داده نشد. تنها میتوان امیدوار بود اعضای مجمع یک بار برای همیشه به درستی تمامی ابهامات و مشکلاتی که وجود دارد را با کمک همین مدیران فدراسیون برطرف و رسیدگی کند.
درباره ماجرای باشگاههای بدهکار و حفظ سهمیههای ایران در لیگ قهرمانان آسیا توضیح ندادید.
درباره همین موضوع باشگاههای آسیایی هم قبلا گفتهام که آقایان مجبور شدند ورود کنند و فکری به حال این بدهیها داشته باشند، وگرنه تا قبل از اینکه AFC به ساختار مدیریتی باشگاههای ایرانی شک نکند و برای رسیدگی دست به دامن ناظران اروپایی نشود چرا فدراسیون به این پرونده رسیدگی نکرد؟ مدیران فدراسیون فوتبال خودشان بگویند در ١٠سال گذشته کمیته انضباطی چند حکم به نفع مربیان و بازیکنان و سرپرستان و افراد مختلف شاغل در فوتبال علیه باشگاهها صادر کرده که اجرایی نشده است؟ اساسنامه فدراسیون فوتبال و آییننامه انضباطی درباره مکانسیم اجرای حکم چه میگوید؟ آیا شما دیدهاید فیفا یا کنفدراسیون فوتبال آسیا حکمی علیه یک باشگاه صادر کنند اما چند سال رای خود را اجرا نکنند؟ این مدیرانی که با افتخار از حل مشکل بدهی باشگاهها صحبت میکنند با سیاستگذاریهای غلط و مصلحتاندیشی خودشان عامل به وجود آمدن این فاجعه و بدهیها هستند. اگر از همان اول قانون را درست اجرا میکردند، اگر از همان اول مصلحت اندیشی نمیکردند هیچوقت بدهی انباشته باشگاهها آنقدر زیاد نمیشد که در خطر حذف از آسیا قرار بگیرند و هر بار یک نفر با مراجعه به کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا بخواهد حق خود را بگیرد! این سیستم غلط عملا باعث شد آبروی فوتبال ایران برود! ما که نمیتوانیم خودمان را گول بزنیم. سالهای سال مدیران فدراسیون و سازمان لیگ و باشگاهها به AFC اطلاعات غلط دادند و عددسازی و سندسازی طبق گفته رسمی خود مسوولان صورت گرفت تا سهمیههای ایران از دست نرود. همین الان هم اگر آندرانیک تیموریان و چندین فوتبالیست دیگر به AFC مراجعه نمیکردند و فیفا باشگاههای ایرانی را محروم نمیکرد شک نکنید هیچ اقدامی صورت نمیگرفت. اگر قرار بود کاری انجام دهند قبل از این اتفاقات انجام میدادند.
بسیاری از اهالی فوتبال هم بعد از اعلام حل مشکل بدهی باشگاهها اعلام کردند تکلیف مطالبات آنها روشن نشده و گویا طبق اخباری که در رسانهها منتشر شد باشگاهها نزد کمیته بدوی صدور مجوز حرفهای سفته گرو گذاشتهاند.
به هر صورت بهتر است از مدیران فدراسیون فوتبال سوال کنید به چه شکلی گفتهاند بدهیها پرداخت شده است. من میدانم تلاش زیادی شده تا از طلبکاران تخفیف گرفته شود. این در حالی است که به طور مثال ٥ سال قبل یک فوتبالیست از کمیته انضباطی برای طلب ١٠٠ میلیون تومانی خود حکمی گرفته است. الان بعد از ٥ سال که تصمیم گرفته شده این بدهیها پرداخت شود به افراد مختلف میگویند از بخشی از طلب خود بگذرند. نکته اینجاست که ارزش ١٠٠ میلیون تومان ٥ سال قبل خیلی بیشتر از حالا بود و نه تنها ضرر مربوط به تاخیر پرداخت پول را نمیدهند بلکه خیلیها را مجبور میکنند تخفیف بدهند که این به نظر من درست نیست. فدراسیون فوتبال و سازمان لیگ باید حافظ منافع فوتبالیستها و بازیکنان هم باشند. قانون وضع کردهاند که اهالی فوتبال در داخل اجازه ندارند شکایتهای خود را در مراجع قضایی ثبت کنند. به همه تکلیف شده باید از طریق ارکان قضایی فدراسیون این کار را انجام بدهند در غیر این صورت محروم میشوند. فوتبالیها هم وقتی به خودتان مراجعه میکنند و حکم میگیرند هیچ تضمین و اراده و جسارتی برای اجرای احکام وجود ندارد. اینکه نمیشود! از بازیکنان و مربیان برای نقل و انتقال از یک استان به استان دیگر ٨ و ١٢ میلیون تومان پول میگیرید! یک بازیکن ممکن است قرارداد ٣٠ میلیون تومانی داشته باشد. خیلی از بازیکنان هستند که پول ندارند برای حق انتقال به هیاتهای فوتبال پرداخت کنند و مجبور میشوند در استان خود باقی بمانند. به هر حال بیش از ٧٠ درصد فوتبالیستها وضعیت مالی خوبی ندارند و نباید به خاطر این قوانین سفت وسخت مالی که فقط نیازهای مالی فدراسیون را برطرف میکند آینده کسی که میتواند فوتبالیست خوبی شود خراب شود. به نظر من مدیران فدراسیون فوتبال باید یک بازنگری اساسی روی قوانین هم داشته باشند. ما که جایی در فوتبال نداریم و مورد تایید شما هم نیستیم! حداقل برای آنهایی که در فوتبال هستند یک قدم مثبتبردارید شاید دعای خیر آنها باعث شود از این به بعد عملکرد بهتری داشته باشید!
آقای کریمی! شما معترض بودن را دوست دارید؟
بحث من اعتراض نیست. درباره تیم ملی و مشکلات مثال زدم. اگر مشکلی وجود نداشته باشد چه دلیلی دارد که بیاییم این حرفها را بزنیم؟ همیشه گفتهام فوتبال برای فوتبالیها است و مردم. بقیه میآیند و میروند و چقدر خوب میشود آنهایی که در فوتبال هستند جوری کار کنند که مورد توجه و احترام مردم قرار بگیرند. من علی کریمی هم اگر حرف خاصی میزنم فقط دلم برای این فوتبال میسوزد. به عنوان یک فوتبالیای که مردم همیشه به من لطف دارند وظیفه خودم میدانم به آقایان گوشزد کنم مردم و اهالی فوتبال خیلی خوب متوجه حقایق و پشت پردهها هستند. این طور نیست که شما مدیریت را قبضه کنید و هر کاری دلتان خواست انجام بدهید و هیچ کسی هم نفهمد چه خبر است! آقایان مسوول برای تکتک تصمیماتی که میگیرند و کارهایی که میکنند باید به این مردم جواب بدهند. سمبل اعتراض نیستم اما حرف من هم فقط شفافسازی است. درباره این سیستم حرفهای بسیار زیادی برای گفتن وجود دارد که تا وقتی سوال باشد آن را مطرح میکنم. منتها بالاخره یک نفر باید باشد که از آقایان بخواهد درباره کاری که میکنند جواب بدهد یا نه؟ تا قبل از طرح این سوالات که به هیچ کسی جوابگو نبودند. شما چه زمانی دیدید که مدیران فدراسیون درباره همین قرارداد اسپانسر قبلی سازمان لیگ خسارت ٦٩میلیارد تومانی که به این شرکت دادهاند، توضیحات قانعکنندهای ارایه بدهند؟ ٦٩میلیارد خسارت دادهاند و هنوز معلوم نیست تکلیف تسویه حساب قراردادسال دوم چه شده است!
به عنوان سوال آخر! علی کریمی تا کجا پیش خواهد رفت؟
من هر وقت ببینم که به شعور مردم و اهالی فوتبال توهین میشود و طوری رفتار میکنند که انگار هیچ کسی هیچ چیزی نمیفهمد سوال میکنم تا آقایان بفهمند آنها باید در خدمت فوتبال باشند نه فوتبال در خدمت آنها باشد! ضمن اینکه باز هم میگویم این رسانهها هستند که باید این مسائل را به نمایندگی از مردم از تاج و کفاشیان و ساکت و سایر مدیران فدراسیون بپرسند. این رسانهها هستند که باید بپرسند مجامع سالانه فدراسیون فوتبال چرا به صورت منظم در سال مالی مشخص شده در یک ماه خاص در هر سال برگزار نمیشود! منتها بعضی از رسانهها چشمشان را به روی حقایق و واقعیتها بستهاند و حتی برخیها طوری وانمود میکنند که انگار ما بد هستیم و مدیران خوب! اینجا بحث بد و خوب نیست! بحث شفافسازی است و تا وقتی رسانهها درباره فساد فوتبال و اتفاقاتی که رخ میدهد سوال نپرسند و مسوولان مجبور به پاسخگویی نشوند هیچ چیزی درست نمیشود. من هم نمیخواهم این طور برداشت شود که فکر کنند افشاگر یا تخریبگر و هر لقب دیگری که میدهند، هستم. علی کریمی را دیگر همه میشناسند و هر چیزی را که لازم باشد مردم بدانند به مخاطبانی که دارم، اعلام میکنم، وگرنه برایم راحت بود برای مطالباتی که از باشگاهها دارم بروم دفتر آقایان بنشینم و از آنها تعریف و تمجید کنم و با حمایت کردن به حق و حقوق خودم برسم. همه ما آدمها اشتباهاتی داریم. از آقایان که کاری برنمیآید. این ما فوتبالیها هستیم که باید این فوتبال را درست کنیم. هرکسی هر کاری میتواند در این راه انجام میدهد.»
انتهای پیام