پاسخ شریفینیا به شایعه ازدواج با رز رضوی: فقط صیغه خواندیم
محمدرضا شریفینیا، شب گذشته اولین مهمان فصل جدید برنامه «دورهمی» با اجرای مهران مدیری بود. شریفینیا در این برنامه در پاسخ به شایعه ازدواج با رز رضوی گفت: بهخاطر شرایط سفر صیغه خواندیم
به گزارش خبرآنلاین، مهران مدیری در اولین برنامه از فصل سوم برنامه «دورهمی»، رو بهروی محمدرضا شریفینیا، بازیگر پرحاشیه سینمای ایران نشست و با او به گفتگو پرداخت.
مدیری که در ابتدای صحبتهایش با شریفینیا به دشوار بودن گفتوگو با او اشاره کرد، ابتدا از این بازیگر خواست تا درباره علاقهمندیاش به این حوزه بگوید که شریفینیا در توضیح گفت: «از همان دوران تحصیل و کلاسهای فوق برنامهای که در مدارس برگزار میکردند، فعالیتهای فرهنگی هنری و مناسبتها را اجرا کردیم و کم کم به کتابخوانی علاقهمند شدم و کتابخانهای در خانه برای خودم درست کردم. همچنین پس از آن مدتی به تئاتر رفتم و بعد از دوران انقلاب اسلامی کارگردانی را شروع کردم و بلافاصله وقتی دیپلم گرفتم، معلم شدم.»
این بازیگر پرکار سینما که این روزها فیلم «خالتور» را بر پرده سینماها دارد، درباره بازی کردن در نقش مردهای دوزنه در سینما اظهار داشت: «من نقش مردهای دو زنه را زیاد بازی کردم و باز هم بازی خواهم کرد. چون با خودم عهد کردم تا زمانی که این هشدار بین خانوادهها نهادینه شود، نقش مرد دو زنه را بازی کنم. من معتقدم به لحاظ روانشناسی خانوادهها و روانشناسی زن، این فیلمها یک هشدار است.»
او در بخش دیگری از صحبتهایش به شایعات ازدواجش با رز رضوی، بازیگر سریال «ملکوت» اشاره کرد و گفت: «چند سال پیش در یک برهه زمانی تصمیم گرفتند تعدادی از هنرمندان را به سفر مکه ببرند و به ما سهمیه حج دادند. در آن سفر هر خانم زیر ۴۰ سال بنا به مقررات باید با یک مَحرم آقا سفر میکرد، به همین دلیل صیغه کوتاه مدتی بین هر دو نفر از خانمها و آقایان خوانده شد. در آن سفر ملیکا دخترم هم بود، رز رضوی دوست ملیکا نیز همراه ما بود، این امری طبیعی است اما برای ما تبعات داشت و در ایران یک روزنامه با شیطنت این اقدام را ازدواج تلقی کرد.»
انتهای پیام
اگر مسلمانیم نص صریح قرآن در سوره حجرات است که “وَلاتَجَسسوا” با منطق قرآن حتی اگر کسی درباره زندگی خصوصی خود توجیهی آورد که ما یقین داریم الکی است باید توجیه او را حمل بر قبول کرد چون بنای اسلام (البته اسلام قرآن و عترت نه آنچه عمل می شود) بر این است که از زندگی خصوصی اشخاص پرده دری نشود . البته این مربوط به زندگی خصوصی اشخاص است نه مسائل سیاسی و اجتماعی یا آنجا که حقی از کسی ضایع شده است و مثلاً آقایی از خانمی شکایت دارد یا خانمی از یک آقا که در این صورت باید احقاق حق شود . با این حال حتی در جریان احقاق حق هم کوچکترین کاری که به لطمه آبرویی و هتک اشخاص(چه اشخاص خوب و چه اشخاص بد ) بیانجامد شرعاً و اخلاقاً جایز نیست .حتی اگر هم فردی در مجمعی عمومی، نکته ای از زندگی خصوصی خود را گفته باشد ما نباید به آن پرو بال دهیم و اینجا و آنجا نقل کنیم.اینها که نوشتم همه برای کسی بود که اسلام را به عنوان یک مکتب سعادتبخش قبول داشته باشد .اما اگر کسی معتقد به اسلام نباشد می توان به او یادآوری کرد که انسان باشخصیت در زندگی خصوصی دیگران نباید سَرَک بکشد.