پزشکیان: ما هم حرفهای زیادی داریم
تندروها و دلواپسان، در تلاش هستند تا اهداف خود را در قالب تجمع و همایشهای بدون مجوز و به صورت افراطی به کرسی بنشانند. توجیهشان نیز از این رفتارها این است که حرفهای زیادی برای گفتن دارند و نگران مسائل کلان نظام و منافع ملت هستند؛ ادعایی که مسعود پزشکیان، نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با اعتماد به آن اینچنین پاسخ میدهد و میگوید: «اگر قرار بر این است که نگرانیها گفته شود ما هم حرفهای زیادی برای گفتن داریم؛ چرا آنانی که حالا حرفهای زیادی برای گفتن دارند در برابر آن همه تخلف و رفتارهای خلاف قانون با هیچ مخالفتی از سوی دلواپسان روبهرو نشد.»
به گزارش انصاف نیوز، متن این گفتگو در پی می آید:
نظر شما درباره اتفاقات اخیر نظیر تجمعات میدان فاطمی، میدان انقلاب و لغو سخنرانی آقای سید حسن خمینی چیست ؟
این رفتارها درست نیست. ما از یک طرف ادعا میکنیم که اجازه بدهید تا مردم حرفشان را بزنند و اجازه دهید تا گفتوگو بشود ولی مایی که بر این اصول تاکید داریم، ابتدا حرف خودمان را میزنیم و هر کاری که دلمان خواست انجام میدهیم و زمانی که قرار شد کسی حرفش را بزند مقابلش میایستیم و اجازه حرف زدن را از او میگیریم.
رفتار تجمعکنندگان پیش از این نیز در تاریخ کشور تکرار شده است. ریشه این رفتارها به کجا بر میگردد؟
این رفتارها بر میگردد به همان شعری که میگوید «بخوری مال مسلمان و چو مالت بخورند / داد و فریاد برآری که مسلمانی نیست.» یک عده جلوی حرف زدن عده دیگری را میگیرند و اصلا اجازه حتی بروز و ظهور را به کسی نمیدهند که در این شرایط همهچیز از نظرشان درست و منطقی است ولی وقتی کوچکترین ایرادی به آنان وارد شود، داد و فریاد میزنند که نمیگذارید، حرفمان را بزنیم و مقابلمان ایستادگی میکنند. در برابر هر انتقادی فقط میگویند که ما نگران و دلواپسیم و میخواهیم کارها را درست کنیم. اگر قرار بر این است که نگرانیها گفته شود، ما هم حرفهای زیادی برای گفتن داریم. آیا این مقدار اجازهیی که صدا و سیما به این افراد میدهد به بقیه نیز میدهد که فریاد از انزوا و تقابلها میزنند. سوال من از شما این است که آیا تریبونهایی که تاکنون به این افراد داده شده به منتقدان هشت سال گذشته هم داده شد. بیایید انصاف را رعایت کنیم. البته اینکه به این افراد تریبون بدهند اشکالی ندارد ولی به شرط آنکه همین تریبون هم به موافقان ژنو نیز داده شود تا هر دو سهم برابری داشته باشند. ولی چیزی که تاکنون رخ داده چیز دیگری است. آیا تاکنون صدا و سیمای ما اجازه داده تا همه سهم برابری در بیان انتقاداتشان داشته باشند. معلوم نیست که خواسته منتقدان دولت چیست و دایما به مردم میگویند که «ما حرف داریم». معلوم است که حرف دارید. شما از همان روز اول هم حرف داشتید. شما چون در شرایط کنونی قدرت را از دست دادهاید میگویید حرف دارید.
به نظر شما حرف تندروها چیست؟
از خودشان باید پرسید. ولی باید پرسید آن هشت سالی که قدرت در دست شما بود چرا در برابر تمام بی قانونیهای دولت و تخلفات آن سکوت کردید و هیچ دغدغهیی نداشتید. آن زمانی که وضعیت اقتصادی ما از دوران اصلاحات به این وضعیت رسید چرا حرفی نداشتند. چرا آنانی که حالا حرفهای زیادی برای گفتن دارند در برابر آن حجم تورم و گرانی هشت ساله حرفی نزدند. چرا آن همه تخلف و رفتارهای خلاف قانون با هیچ مخالفتی از سوی دلواپسان روبهرو نشد.
آیا دیپلماسی روحانی تا این اندازه نگرانکننده است که منتقدان دست به تجمع برای توقف آن بزنند؟
هشت سال ایران را در قبال تمام کشورها دشمن و منزوی کردند و هیچ کدام از آقایانی که حالا دم از دلواپسی میزنند، حرفی نداشتند. آین آقایان کجا بودند آن زمانی که دولت محبوبشان روابط دیپلماسی ایران را چه در سطح منطقه و چه در سطح کلان محدود کردند. اگر حالا نیز نقدی دارند اشکالی ندارد، بیایند و انتقاداتشان را وارد کنند ولی بگویند که از دیپلماسی چه میخواهند بگویند مثل گذشته انزوا را دنبال میکنند یا به دنبال تعامل هستند، میخواهند حرف بزنند یا درهای کشور را به روی دنیا ببندند.
از ابتدا تندروها در سیاست خارجه دولت را مورد انتقاد قرار میدادند حالا این تخریبها به سمت سیاست داخلی جهت گرفته است.آیا می توانند در سیاست داخلی برخلاف سیاست خارجی دولت را آسیبپذیر کنند؟
من نمیخواهم به تغییر موضع آنان بپردازم یا بگویم که چه میگویند یا چه میخواهند انجام دهند. روند درست انتقاد یا حمایت این است که انصاف را رعایت کنیم. دوستان اگر نقدی دارند باید آن را عادلانه و از روی دلسوزی بیان کنند و در مقابل انتقاداشان به موافقان دولت اجازه دهند اجازه حرف زدن بدهند.
با استمرار این تجمعهاو همایشها ممکن است اتفاقات گذشته را تکرار کنند؟
نه مطمئن باشید اینچنین نمیشود. چون اگر قرار بود با این رفتارها اتفاقی رخ بدهد تا حالا اتفاقات زیادی در عمر 35 ساله انقلاب رخ میداد. کلی تبلیغ کردند و پشت دولت را خالی گذاشتند ولی به جایی نرسیدهاند. پس چه بهتر است که این اختلافات را کنار بگذاریم و دلسوزانه رفتار کنیم.البته خودشان اعتقادشان این است که منطقی و دلسوزانه رفتار میکنند، ولی زمانی که انتقادات خود را بیان میکنند مشخص میشود که غرضورزانه انتقاد میکنند و به دنبال تخریب هستند. اگر این آقایان از رفتن دولت قبلی ناراحت هستند و آن دولت را بهتر از دولت کنونی میدانند بهتر است مشخص کنند که این شرایط نابسامان تورم، گرانی، بیکاری نتیجه چیست. این وضعیت نگرانکننده امروز ما نتیجه عملکرد هشتساله همان دولتی است که آنان قبولش داشتند. مگر رییس دولت نمیگفت که تا پایان عمر دولت یک نفر هم بیکار نخواهم گذاشت. مگر نمیگفت نرخ تورم را تکرقمی میکنم. پس چرا نشد؟ مگر کل کشور هشت سال دستشان نبود؟ ولی یکبار سوال نکردند که این روش اشتباه است. در همان دور اول، اقتصاددانان از دولت درباره تصمیمات اقتصادی سوال کردند و از کارشان محروم شدند که بعد از این اتفاقات آقایی آمد و گفت «من تخصص اقتصادی دارم و اقتصاددانم.» در حالی که باید در همان وهله به ایشان میگفتند شما در همه امور متخصص نیستی و باید کار را به کارداناش بسپاری. ما نباید کار را به کسی بدهیم که تخصص آن را ندارد کاری که آقایان هشت سال در کشور انجام دادند.
انتهای پیام