خرید تور تابستان

نقدِ انتقاد از خود

«رضا صادقیان» عضوی بخش تحلیلی انصاف نیوز در یادداشتی درباره‌ی رواج رویه‌ی انتقاد از خود در میان سیاسیون نوشت:

انتشار و بازنشر یادداشت‌ها و گفتگوهایی که با انتقاد از خود و سیاست‌هایی که در گذشته از سوی سیاسیون حمایت می‌شده ولی اکنون مورد بازخوانی و نقد قرار می‌گیرند، معمولاً خوانندگان زیادی در روزنامه‌ها داشته و دارد. گویی جو غالب برخی نشریات نیز گرایش به انتشار چنین مواردی است،‌ بازتاب نگاه سیاست‌مداران و چهره‌های سیاسی که با ذهنیت امروز، روزگاری اعتقاد به رویکردهای نادرست داشتند و حال در مذمت آن رفتارها داد سخن می‌دهند و از کرده‌های سال‌ها قبل تبری می‌جویند، شاید پرکشش باشد، ولی مخاطرات خاص خود را در حوزه‌ی عمومی دارد.

به باور من، چنین روشی نه تنها برای سیاسیون مفید فایده نخواهد بود، بلکه حامل دستاوردی در عرصه‌ی اجتماعی و کنش‌های سیاسی آینده نیز نمی‌تواند باشد. سیاسی‌ها و کسانی که در نقد رویکردهای گذشته‌ی خویش به انتقاد از خود و تندروی‌ها و یا رعایت نکردن برخی موارد حقوق شهروندی از جمله ورود به دانشگاه بدون کنکور، استفاده از سهمیه، برخوردهای حذفی با مخالفان سیاسی و یا داشتن مرزبندی‌های مشخص و سخت با رقیبان سیاسی در ابتدای انقلاب اسلامی و اخراج برخی از کارکنان ادارات به دلیل کم‌حجابی-بی‌حجابی و… اشاره و همه‌ی این رفتارها را نفی می‌کنند، لاجرم در حال نفی گذشته و نه نقد خویش هستند، به عبارتی نقد آنها آرام و آهسته به سوی نفی میل می‌کند. به نظر می‌رسد برخی از سیاسی‌ها، اصلاح‌طلب و اصولگرا، به عواقب این نقدها در عرصه‌ی عمومی چندان دقت نکرده و نمی‌کنند.

چنانچه هدف این نقدها سخن گفتن و درس‌آموزی از تجربه‌های گذشته باشد، سخنی نیست، ولی می‌بایست روشن کرد این انتقادها و نقدها قرار است تا کجا ادامه پیدا کند؟ سؤال دیگر اینکه، مخاطب چنین سخنانی چه کسانی هستند؟ نیروهای سیاسی سابق؟ شهروندان عادی؟ مخالفان سیاسی و اپوزیسیون نظام؟ و… اگر هدف چنین انتقاداتی سخن گفتن با مردم این دیار باشد، آنان به گفته‌ها و نقد گذشته چندان اهمیت نمی‌دهند، همین اندازه که نیروهای نزدیک به جریان‌های سیاسی کشور بتوانند راه‌کاری قوی‌تر و انجام شدنی‌تر برای حل مشکلات آنان و مطالبات بر زمین مانده ارائه کنند، شهروندان را کفایت می‌کند. شاید انتقاد از خود مسوول سابق و اسبق را برای مدتی با شگفتی نگاه کنند ولی دیری نمی‌پاید که آن نقدها را از یاد خواهند برد. از طرفی دیگر، اگر هدف نقدها جذب مخالفان نظام را هدف گرفته باشد و تبدیل معاند به مخالف، این مسیر به ناکجاآباد خواهد رسید. بی‌تردید آنان هیچ زمانی سخنان شما را نمی‌پذیرند مگر آنکه کلیت خویش را نفی و رد کنید و انتخاب چنین رویکردی به غیر از نفی تمام بودن سیاست‌مدار در گذشته معنایی نخواهد داشت. به عبارتی شما شخصیتی می‌شوید که هیچ‌کدام از گذشته‌ی خود را قبول ندارید، فردی که با گذشته‌ی خویش چنین می‌کند، لاجرم با گذشته‌ی دیگری روش بدتری انتخاب خواهد کرد و این امر برای هیچ سیاست‌مداری خوشایند نیست؛ این روش به غیر از رفتن به سوی بی‌هویتی و نفی‌گرایی سیاسی دستاوردی به همراه ندارد.

به نظر، اگر سیاست‌مداران در عرصه‌ی عمل و با انتخاب رویکردهای جدید به سوی سیاست‌های کم‌هزینه، راه‌گشاتر و معتدل‌تر در کشور گام بردارند، بدون شک چنین انتخابی به نوبه‌ی خود دوری کردن از راه گذشته و تندروی‌های سال‌ها قبل است، هر چند چنین انتخاب و روشی را به زبان نیاورند و لام تا کام درباره آن سخن نگویند. نیازی نیست سیاست‌مدار کلنگ به دست بگیرد و در جهت جلب نظر دیگران و خصوصاً شهروندان معترض و همیشه ناراضی به ریشه‌ی خود بکوبد. شاید بازخوانی روش‌ها و کنش‌های فردی برای افراد دانشگاه رفته و یا استادان دانشگاه با مخاطرات کمتری در حوزه‌ی اجتماعی همراه باشد، ولی برای سیاست‌مدارانی که روزگاری در رأس تصمیم‌های سیاسی فعالیت می‌کردند چنین انتقادات و نفی‌هایی سرانجام به نفی سیستم سیاسی و زایش انسانی بی‌هویت منجر خواهد شد. انسانی که نه تنها نمی‌توان به آن باور داشت، بلکه ترس از این می‌رود که در آینده‌ای نه چندان دور، کلیت امروز را نفی و رد کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا