یادداشت دو فعال رسانهای اصولگرا دربارهی اعتراض مشهد
عبدالله گنجی و رضا سراج، از فعالان رسانهای ویژهی اصولگرا، از روز گذشته در یادداشتهایی به تجمع اعتراض مشهد و چند شهر دیگر پرداختهاند که تعدادی از آنها در پی میآید:
جناب جهانگیری آدرس غلط مساله را حل نمیکند
عبدالله گنجی
متاسفانه جناب جهانگیری در اولین موضع گیریاش در بارهی اعتراضات دیروز آن را توطئهی رقیب علیه دولت توصیف کرد.
این برداشت اولین آسیباش این است که به جای توجه به مطالبه مردم به دنبال توطئهگر در درون نظام بگردند.
حتماً و قطعاً نیروهای مؤمن به انقلاب علیرغم اختلاف نظر با دولت کارآمدی آن را کارآمدی نظام جمهوری اسلامی میدانند و اگر ببینند بدان افتخار میکنند.
نیروهای انقلاب حتی یک بار نیز مردم را علیه دولت یا قوای دیگر به میدان نیاوردهاند زیرا نظام برای آنان حکم مادر و فرزند را دارد. اگر دولت اینگونه که جهانگیری تحلیل میکند به مساله نگاه کند نه تنها مسالهای حل نخواهند شد که باید بیشتر نگران شد.
سوالی که ذهن را درگیر میکند اینکه چرا در زمان این دولت که شبیهترین دولت به دولت هاشمی است مردم رفتاری مشابه آن سالها دارند؟
چرا در زمان خاتمی و احمدی نژاد اینگونه نبود؟
شاید اشتراک سیاست نئولیبرالیسم دو دولت روحانی و هاشمی سبب آن باشد همان سیاستی که در آمریکای لاتین چندین دولت را سرنگون کرد.
دایناسورها باز نمیگردند
امشب بی بی سی فارسی که مانند ۱۳۸۸ هیجان زده و با عجله به میدان آمده است کلیپی از شهر قم پخش کرد که حدود بیست نفر شعار بازگشت شاه میدهند.
از برهان الدین ربانی رهبر فقید جمعیت اسلامی افغانستان پرسیدند ظاهر شاه گفته میخواهد به کابل برگردد.
با خنده گفت: نظام پادشاهی مثل دایناسورها منسوخ شده است.
اینکه دولت ما سازماندهی تجمعات را به رقیب نسبت دهد اما در شهر خون و قیام شعار برای شاه دهند نشان از عجز از درک مساله است.
واقعاً شاه در ایران و خصوصاً قم چه جایگاهی دارد؟ مردم ایران آنچه را قی کردند دوباره نمیخورند.
اما مسوولین کشور باید بدانند چنین شعاری آن هم در قم فراتر از مطالبات صنفی و حتماً مدیریت شده است.
قبلاً که اولویت مبارزه دشمن با نظام فرهنگی بود چند خانم با شمایل ناجور را صبح به خیابانهای قم میبردند و شب به تهران باز میگرداندند حالا همان حکایت است. این شعار به مثابه شفاف شدن ماهیتهاست.
اما یک مظلومیت ملت ما دارد که هر موقع به میدان مطالبه آمد ضد انقلاب مطالبه آن را منحرف کرد. یک مظلومیت هم نظام دارد که هر موقع خواست طبق قانون اساسی تجمعات را به رسمیت بشناسد از دست مردم خارج و به سمت امنیتی شدن رفت. مثل فتنه ۱۳۸۸
مردم گلهمندند اما هوشیار
رضا سراج: اعتراضات اخیر در گوشه و کنار کشور نمایانگر گلهمندی مردم از وضع موجود و نارضایتی آنان از وعدههای عملی نشده دولت است. این اعتراضات پیش درآمدی به لایحهی تورمزای بودجهی 97 است.
از طرف دیگر شعارهای ساختار شکنانه در اعتراضات اخیر حکایت از آن دارد که طراحیهای مرکز قدرت در کاخ سفید برای تغییر ساختار در ایران، از سوی سلطنتطلبان، منافقین و فتنهگران، در حال اجرایی شدن است. پیشتر پایگاه رسانهای اَلمانیتور به نقل از مقامات کاخ سفید خبر داده بود که تغییر نظام ایران از طریق رکود اقتصادی در ترکیب با شورشهای اجتماعی و قومی امکانپذیر است.
به نظر میرسد در آستانهی سالگرد 9 دی، عناصر ضدانقلاب و فتنهگر سعی دارند در پوشش مطالبات و اعتراضات مردمی، این حماسهی باشکوه را به چالش بکشانند. با این شرایط مردم باید هوشیار باشند که طرح مطالبات و اعتراضات حقهی آنان، نباید پازل سلطنتطلبان، منافقین و فتنهگران را کامل کند.
پردهای از پشت پردهی اعتراضات
برخی از مسوولین دولت و اصلاح طلبان به جای پاسخگویی به مطالبات مردم، گوشهای خود را گرفته و به طرف جلو فرار میکنند. آنان سعی دارند با پاک کردن صورت مساله، خود را از پاسخگویی برهانند.
جدا از واکنش هستریک دولتیها و اصلاح طلبان به اعتراضات مردم، باید به یکی از پشت پردههای فتنه آفرینی در ایران اشاره کرد. به نظر میرسد بین شعارهای ساختار شکن و آشوبهای احتمالی، نه اعتراضات حقهی مردم، با سفر مقامات بلند پایه غربی (بویژه فرانسه) به ایران ارتباط معنا داری وجود دارد. از این منظر، جریان ضدانقلاب سعی دارد قدرت چانه زنی اروپاییها برای محاسبهپذیر ساختن ایران به پذیرش برجامهای 2 و 3 و 4 را افزایش دهد.
با این شرایط، قطعهی دیگر این پازل (ایجاد لبه پرتگاه امنیت ملی) متعلق به هواداران برجام اروپایی است. باید دید این لبهی پرتگاه، تا چه حد با بازی غربیها و ضدانقلاب برای محاسبهپذیر ساختن نظام به پذیرش برجامهای 2 و 3 و 4 هم راستا است.
انتهای پیام