قایق اعتدال در دریای اسید افراطیگری
«علی نصری»، تحلیلگر سیاسی، در یادداشتی تلگرامی دربارهی لزوم حفظ اعتدال برای مبارزه با افراطیگری نوشت:
به اطراف کشورمان بنگریم. گویی در قایقی چوبی در میان دریایی از اسید نشستهایم. اسیدی که از خشونت و افراطیگیری در جوش و قلیان است و کشورهای اطرافمان را یکی پس از دیگری در خود میبلعد و ذوب میکند.
به پرچمهای سیاه تروریسم در سراسر منطقه بنگریم که در هر کجا که پایین کشیده میشوند، بلافاصله از نقطهای دیگر سر برون میآورند و حکومت رعب و وحشت و جنون خود را از نو برپا میکنند.
کمی فراتر از منطقه، به تجمعات عظیم نژادپرستان در پایتختهای اروپا بنگریم که از گدازههای خاکستر تاریخ دوباره سر برآوردهاند و با مشعل آتش در یک دست و برچم صلیب شکسته در دستی دیگر و نوستالژی «رایش سوم» در سر، سودای برافروختن جهنم دیگری را در جهان میپرورانند. جریانهایی که بازوهای سیاسیشان را – در قالب احزاب قانونی – در تمام لایههای اجتماعی و سیاسی قارهی کهن گستردهاند و بر کرسیهای پارلمانی و نهادهای اجرایی چنگ انداختهاند و روز به روز بر قدرت و نفوذشان میافزایند.
کمی فراتر از آن٬ به صحنهی سیاسی آمریکا بنگریم که تاجران اسلحه و جانیان متجمع نظامیصنعتی و لابیهای جنگطلب و دایناسورهای دوران «جنگ سرد» و افراطیون برتری نژادی و مذهبیون آخرزمانی٬ همگی در سایهء رئیسجمهوری پیپروا و خودشیفته٬ جان تازهای گرفتهاند و به جنب و جوش افتادهاند و افسار دریدهاند. معاهدات بینالمللی را مچاله میکنند٬ سازمانهای بینالمللی را علناً تهدید میکنند٬ پیوندهای تاریخی را میشکافند٬ در گوشه و کنار جهان تنشها و کینهها را شعلهور میسازند٬ بیدریغ بر طبل جنگ اتمی میکوبند٬ و صراحتاً از طرح تجزیه و «تغییر نقشه» جغرافیایی سایر مناطق جهان سخن میگویند.
امروز نیروهای معتدل و عقلگرا و صلحطلب جهان متوجه خطر بزرگ رشد افراطیگری شدهاند. اندیشمندان مصلح هشدار میدهند و فعالان سیاسی و اجتماعی تمام تلاش و تکاپوی خود را برای جلوگیری از غرق شدن جوامعشان در این دریای اسید بکار میگیرند.
این روزها قایق ما نیز در این دریای پُر تلاطم کج و راست میشود. جنگطلبان خارجی از یک سو و افراطیون داخلی از سوی دیگر همزمان تعادل این قایق را برهم میزنند و کل کشور در معرض سقوط در اسید افراطیگری منطقه و جهان قرار میدهند.
به شعار «مرگ بر»ی که دارد بار دیگر وارد صحنهی سیاست داخلی کشور میشود بنگریم. به شعار «مرگ بر»ی که بار دیگر جای نقد عقلانی و انتقاد سازنده و عزم عمومی برای اصلاح و توسعه و پیشرفت را میگیرد. به شعار «مرگ بر»ی که علیه شعار «اعتدال» تنها چند ماه پس از انتخابات ۴۰ میلیونی ملت سر داده میشود. و به کارشناسان و تحلیلگرانی بنگریم که در شبکههای اجتماعی و رسانههای فارسی زبان و نشریات جریانهای افراطی داخلی و خارجی این شعار را به بهانهی «مشکلات اقتصادی» توجیه میکنند و «قابل درک» میخوانند.
به حجم سیاهنماییها و «پشیمانم»ها و وحشتافکنیها از آینده بنگریم که به طور سیستماتیک و گسترده در شبکههای اجتماعی پخش میشود تا مردم را از هرگونه مشارکت سیاسی و انگیزهء سازندگی و امید به آینده پشیمان و سرخورده سازد و یاس و پوچگرایی و انفعال – که زمینه رشد افراطیگری است – را در رگهای جامعه تزریق نماید.
امروز «اعتدال» یک شعار سیاسی نیست. معتلق به یک جریان و جناح خاص نیست. «اعتدال» یعنی حفظ «تعادل» قایق نجات خودمان در منطقه و جهان اسیدی و پرُ تلاطم امروز. اعتدال یعنی پرهیز از شعارهای افراطی و احساسی و هیجانی و بازگشت به نقد عقلانی. اعتدال یعنی پرهیز از گفتمان تحریم و قهر و پشیمانی و پوچگرایی و بازگشت به مشارکت بالغانهی سیاسی. «اعتدال» یعنی درک این واقعیت که تاریخ «منت» هیچ ملتی را نمیکشد و هیچ تضمینی نداده که اگر خودمان تعادلمان را حفظ نکنیم در فراز و نشیبهای آن واژگون نخواهیم شد و تا اعماق رنج و نابودی فرو نخواهیم رفت.
انتهای پیام