«مردم کاستیهای اقتصادی را از چشم روحانیون میبینند»
معاون تبلیغ و آموزش های کاربردی حوزه های علمیه مهمترین کارویژه روحانیت را تبیین معارف دین دانست و گفت: روحانیت بعد از انقلاب یکسری وظایفی را برعهده گرفت که قبل از انقلاب عهده دار نبود مانند نمایندگی ولی فقیه در جاهای مختلف اما یک بخش عظیمی که در این بین سرشان بی کلاه ماند، توده مردم هستند.
حجت الاسلام والمسلمین محمد حسن نبوی معتقد است: حضور روحانیت در سمت های اجرایی را بلااشکال است. اگر به صحیفه نور امام خمینی مراجعه کنید، می بینید که ایشان ورود روحانیت به کارهای اجرایی را نه تنها منع نکرده بلکه عبادت می دانند.
معاون تبلیغ و آموزشهای کاربردی حوزه در مورد اولویت ارجاع کار به متخصصین و روحانیون گفت: اگر در جایی روحانی متخصصی وجود نداشت و متخصص متعهدی بود قطعا اولویت با متخصص متعهد است.
متن گفت وگوی شفقنا با حجت الاسلام والمسلمین نبوی را می خوانید:
* با توجه به شبهات فراوانی که در جامعه وجود دارد و هجمه های فرهنگی که از گروه های گوناگونی به کشور وارد می شود به ویژه در شبکه های اجتماعی، کارویژه های روحانیت در عصر حاضر چیست و آیا نسبت به گذشته تغییر پیدا کرده یا خیر؟
به طور کلی مسئولیت حوزه یا روحانیت امانت داری است یعنی روحانیون کارشان امانت داری است؛ در روایتی داریم «العلماءُ امناءُ الرُسُل»، علما، امانت داران پیامبران هستند یعنی در حقیقت کار ما بیشتر بایستی امانت داری باشد. امانت، قرآن و روایات است یعنی قرآن و روایات و معارف دین را باید خوب بفهمیم و برای مردم بیان کنیم. در هر زمان هجمه به دین به شکل های مختلف می شود در فضای مجازی هم اینگونه است که به دین هجمه می شود، کار روحانیت دفاع از معارف دین است. حال یکی از کارهایی که در دستور کار دشمن هست و خیلی هم به آن می پردازد همین ایجاد شبهه در فضای مجازی است و بعد به صحن جامعه هم کشیده می شود. طبیعتا در محاورات هم تأثیر خودش را می گذارد. همانطور که پیامبران الهی می آمدند به سوالات و شبهات در بین مردم پاسخ می دادند وظیفه ما هم همین است یعنی بایستی ببینیم چه شبهاتی دشمن در ذهن مردم پراکنده می کند برویم به آنها پاسخ بدهیم.
بخش عمده این است که به معارف دین در سطوح مختلف فارغ از اینکه شبهه ای داشته یا نداشته باشد، بپردازیم و در حقیقت باید معارف قرآن و اهل بیت عصمت و طهارت که ما آن را اسلام ناب می گوییم برای مردم تبیین کنیم.
* فکر نمی کنید که در حال حاضر روحانیت از این کارکرد خودش در تبلیغ دین به نوعی فاصله گرفته است؟
یکسری کارکردهای جدیدی بعد از انقلاب برای روحانیت تعریف شد که آنها هم کارویژه های روحانیت است و نمی شود به آن نپرداخت مثلا فرض کنید امر قضاوت عرصه ای است که ناچارا بایستی روحانیون وارد آن شوند؛ در سیاسی – عقیدتی های نیروهای مسلح، در حوزه نمایندگی ولی فقیه در سپاه، در نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه و در جاهای مختلف. حقیقت این است که بعد از انقلاب کارهایی برای روحانیت تعریف شد که قبل از انقلاب نبود اما یک بخشی از موارد بوده که از قدیم بوده و اکنون هم هست، به عنوان نمونه ما در معاونت تبلیغ تقریبا کارمان پرداختن به همین بخش است چون نهاد نمایندگی رهبری در دانشگاه ها کار خودش را می کند بخش های مختلف هم کار می کنند. یک بخشی که تا حدی مردم سرشان بی کلاه است همین مردم عادی هستند مساجد و امثال آن، از همین جهت الان ۳۳۰۰ نیرو در نقاط محروم کشور که هیچ روحانی وجود ندارد با خانواده هایشان مستقر کردیم یا در مدارس آموزش و پرورش حدود ۲۵۰۰ مبلغ داریم که طرح امین را در مدارس اجرا می کنند اینها یکسری کارهایی است که تقریبا سعی شده به توده مردم پرداخته شود.
* از مسایل مهمی که بعد از انقلاب و خصوصا اخیرا بسیار مطرح میشود نحوه ورود روحانیت به مسایل اجرایی و حزبی است. شما درگیر شدن روحانیت در سمتهای اجرایی را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا آن را آسیب زا نمی دانید؟
آسیب زا نیست، در وزارتخانه ها مثلا در حال حاضر ببینید چند تا روحانی است، من الان کسی را به جز وزیر اطلاعات سراغ ندارم، وزیر اطلاعات هم طبق قانون بایستی روحانی باشد چون احتمال خطر و بی دقتی بالاست.
* نه در رده وزارت، در رده پایین تر، به عنوان مثال رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه یا رده های پائین تر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مانند معاونت فعالیت های قرآنی؟
خودتان می گویید فعالیت قرآنی.
* مدیریت یا معاونت فعالیتهای قرآنی را فرد غیرروحانی هم می تواند عهده دار باشد؟
نشر معارف دین اعم از قرآن و روایات کار روحانیون است و به نظر، حضور فرد روحانی در این قبیل فعالیت ها اشکال ندارد. هرچند اکنون سطح حضور روحانیون در لایه های اجرایی نسبت به گذشته خیلی کاهش پیدا کرده. حتی تعداد روحانیونی که در مجلس هستند خیلی کمتر از گذشته است در حالی که در مجلس اگر روحانیون باشند علی القاعده در انطباق مصوبات با دین دقت بیشتری می کنند. به نظرم این معضل و مشکل خاصی نیست.
* امروز عده ای معتقدند بین مردم و روحانیت فاصله افتاده است، نظر شما در این باره چیست؟
در بعضی موارد، بیشتر یک جنجال راه می افتد و برخی هم بدون دقت با آنها همراهی می کنند.
* یعنی شما بحث فاصله افتادن را قبول ندارید؟
خیر! اکنون چه تعداد روحانیونی که در مشاغل اجرایی هستند؟ واقعا تعداد خیلی کم است اوایل انقلاب زیاد بود ولی الان خیلی کم است مثلا در سپاه حوزه نمایندگی ولی فقیه است، اصلا کارش کار تبلیغ دین است بایستی روحانی باشد اما اینکه از جامعه فاصله گرفتند باید اذعان کرد قشر معدودی که در اجرائیات هستند و زندگی شان تأمین است بله از مردم فاصله گرفتند که به نظر من نسبت به قشر طلبه ها و روحانیونی که با مردم هستند اصلا قابل قیاس نیست.
شما در اطراف خود دقتی کنید در سازمان ها چند تا روحانی هستند مثلا فرض کنید در استانداری قم وقتی بروید نهایت یک روحانی می بینید اینگونه نیست که زیاد باشد. در مجلس هم تعداد روحانیون نسبت به ادوار گذشته کاهش یافته است.
* فکر نمی کنید کاهش حضور روحانیت در مجلس نه به خاطر کاندیدا نشدن بلکه به خاطر اقبال کمتر مردم به آنها باشد؟
بله ممکن است؛ چون بالاخره مردم بسیاری از کاستی هایی که در دولتمردان است از چشم روحانیون می بینند و واقعا عقلانی نیست. الان مثلا کاستی های اقتصادی که در کشورهست از چشم روحانیون می بینند در حالی که روحانیون کاملا با مشی اقتصادی دولت مخالف هستند ولی همه خیال می کنند که وقتی روحانیون از اصل نظام دفاع می کنند درواقع از عملکرد اقتصادی یا سیاسی دولت دفاع می کنند. اتفاقا نسبت به عملکرد سیاسی یا اقتصادی و اجتماعی دولت بیشترین منتقدین برای روحانیون است اما مردم نمی دانند رسانه ها باید اینها را تصحیح کنند و حقایق را برای مردم بگویند.
من الان با ۵۰۰۰ طلبه مرتبط هستم یک دسته را در آموزش و پرورش می فرستیم، در مدارس متعددی که من رفتم، اشکال مدیر مدرسه به ما این است که چرا دستمزد اینها پائین است؟ یا از آذربایجان غربی درخواست کردند طلبه های خواهر به صورت جهادی برای تبلیغ بروند، ۳۰۰ نفر آماده شدند در آموزش و پرورش رایگان کار کنند.
* برخی روحانیون با روی آوردن به دنیا طلبی و عدم صحیح تربیت فرزندان و گسترش پدیده آقازادگی مردم را از این قشر زده می کنند چرا که قول و عملشان با هم همسانی ندارد. از همه غم انگیزتر اینکه اشکالات مدیریتی اجرایی یا کلان نظام نیز به پای اسلام نوشته شده و در دوری مردم از دین تاثیر گذار است؛ چرا برای جلوگیری از تضعیف جایگاه روحانیت در میان مردم و مقدس نگاه داشتن نام اسلام، اقدامات جدی صورت نمی گیرد و با این نوع پدیده به طرق دیگر رفتار نمی شود؟
این را شما خودتان بررسی کنید. رسانه باید دنبال حرف حقیقت باشد شما الان ببینید روحانیونی که مرفه هستند چند درصد هستند، و طلبه هایی که الان شما می دانید ما مثلا فرض کنید که روحانیون که می فرستیم برای اجرای مدارس امین میانگین پرداختی مان به اینها حدود ۵۰۰ تومان است که این مبلغ کرایه راه آنها هم نمی شود اینها یک قشر عظیمی هستند کم نیستند مثلا فرض کنید در خود قم شما یک بررسی بکیند بروید ببینید در قم چقدر طلبه است؟
ما در مدیریت حوزه، کل تبلیغات ایران را اداره می کنیم کلا ۵۳ نیرو به ما دادند بچه هایمان شلاقی شب و روز باید وقت و بی وقت کار کنند و ما مرفه ها هستیم. آن وقت ببینید میانگین پرداخت اینها اگر از میانگین پرداخت معلمین بالاتر بود من به شما جایزه می دهم حتما پایین تر است.
من در شبکه های اجتماعی هستم. یک وقت یک جایی نوشته بود چشم چرانی آخوند در جمکران، فیلمش را دیدم هرچه نگاه کردم دیدم اصلا هیچ چشم چرانی در آن نیست. دو نفر خانم در ایستگاه اتوبوس نشستند و با فاصله شش الی هفت متر این طرف فردی روحانی ایستاده بود هرچه فکر کردم حرفی به اینها زده کلمه ای به اینها گفته هیچ چیز هم نگفته، وقتی جنجال آفرینی می کنند آن وقت بعضی هم آن را تیتر می کنند. بله ما آدمی داشتیم که فاسد بوده ما نمی گوییم که اینها پیغمبر خدا هستند ولی یک زمانی به آیت الله العظمی بروجردی (ره) گفتند یک طلبه دزدی کرده گفتیم بابا این طلبه نیست این دزد است آمده لباس طلبگی پوشیده، حالا اگر یک آدم فاسدی بود دو تا آدم فاسدی بودند از چندین هزار آدم نمی توانید به همه تعمیم دهید.
*برخی روحانیون هستند که وارد کارهایی مثل صادرات و واردات، پاساژداری و امثال آن شدند، فکر نمی کنید این قبیل مشاغل به جایگاه روحانیت لطمه وارد کند؟
چه تعداد روحانی در این مشاغل داریم؟
* هر چند هم که تعدادشان کم باشد…
حقیقتا، من خودم یک دانه هم سراغ ندارم. من آدمی هستم که در کشور سی و چند سال سابقه ی کارهای اجرایی کردم خیلی جاها را هم می شناسم شما اگر ده تا آدم آوردید که در صادرات و واردات آخوند بودند به شما جایزه می دهم. وقتی می گویم ده نفر سراغ ندارم حداقل در کل کشور سراغ ندارم.
بحثی که الان راجع به بودجه حوزه، مطرح است و در شبکه های اجتماعی پیرامون آن زیاد صحبت شده است. در اینجا می خواهم ترسیمی داشته باشم. ۴۲۵ هزار میلیارد تومان بودجه دولت است، بودجه ی ۶۰ دستگاه فرهنگی کشور ۴۰۰۰ میلیارد تومان است یعنی یک صدم که وزارت ارشاد یکی از آنها است. یک صدم بودجه دولت بودجه فرهنگی است، آن وقت بودجه حوزه از این یک صدم، شش دهم درصد است یعنی از این یک صدم یک درصدش هم به حوزه نمی دهند.
* ضروری نیست که حوزه مستقل باشد؟
ولی چرا اینقدر در رسانه ها می گویند که حوزه، بودجه های دولت را می برد پس بگویند باید مستقل باشد؛ شش دهم درصد یعنی ۴۰۰۰ میلیارد تومان که بودجه فرهنگی است، بودجه مدیریت حوزه با تمام شعب ایران ۲۵۰ میلیارد تومان است یعنی اگر ۴۰۰ میلیارد تومان بود می شد یکصدم. به نظر من خیلی روحانیت مظلوم است.
* حضرت آیت الله شبیری زنجانی در دیداری که اخیرا مدیر حوزه های علمیه با ایشان داشتند کاهش محبوبیت طلاب و روحانیت در جامعه را یکی از دغدغه های خود بیان کرده بودند.
ایشان کاهش محبوبیت نگفته بودند
* ایشان یکی از این مسأله ها را ورود طلاب به عرصه های سیاسی عنوان کرده بودند.
اگر روحانیون را بگوییم وارد عرصه سیاست نشوند همان دین سکولار نیست؟ دین عربستان سعودی نیست؟
* ورود روحانیت به عرصه سیاسی و اجتماعی باید چگونه باشد؟
ببینید امام خمینی چه می گوید. به صحیفه نور مراجعه کنید، امام می فرمایند روحانیونی که وارد کار اجرایی بشوند و کار اجرایی بکنند عبادت است. آنجایی که می فرمایند روحانیونی که وارد کارهای اجرایی می شوند افتخار بکنند نسبت به آنهایی که نمی شوند.
* پس شما معتقدید که ورود روحانیت به عرصه های بحث سیاسی و اجتماعی لطمه ای به رسالت روحانیت وارد نمی کند؟
خیر. دین سکولار یعنی دینی که ساحت عبادی آن از ساحت اجتماعی جداست. امام (ره) می فرمودند سیاست ما عین دیانت ماست. من خودم موارد متعددی در کارهای اجرایی بودم می خواستم رها کنم، بیرون بیایم، اما وقتی امام این را می گفت بر خود تکلیف می دانستم که بمانم.
اگر روحانی وارد کارهای اجرایی نشود و در حوزه باشد خودش را عالم تر و باسوادتر و ملاتر می داند تا کسی که وارد کار اجرایی شده است. ما هم جوان بودیم وقتی من وارد کارهای اجرایی شدم ۲۷ ساله بودم کراراً من رها می کردم یکی از کتاب هایی که نوشتم وقتی بود که رها کردم ولی وقتی امام (ره) فرمودند؛ واقعا از جملات امام احساس کردیم که وظیفه و تکلیف است که برویم من یک مورد از امام سراغ ندارم که امام فرموده باشند که در کارهای اجرایی نروید.
* اگر یک طرف روحانیت باشند یک طرف متخصصین آن رشته یا آن کار،از نظر شما اولویت با کدام گروه است که وارد آن کار اجرایی بشوند روحانیت یا آن متخصص؟
بگذارید اینگونه ترسیم کنیم، یک متخصصی است که بی تعهد است و یک فرد متعهدی است که تخصص ندارد مثلا فرض کنید شما سوار یک هواپیما می شوید یک خلبانی دارید که می دانید تعهد ندارد، از آن طرف یک فردی را دارید که متعهد و دینداراست هواپیما را دست کدام می سپارید؟ من می گویم دست آدم دیندار بسپارید اصلا هواپیمایی را که نمی تواند پرواز بدهد پرواز نمی دهد گرچه شما را در زمین نگه می دارد ولی هواپیما را در آسمان نمی برد همه را نابود کند.
* اگر متخصص متعهد و به قول شما متخصص دین دار باشد، اولویت با کدام است؟
اگر متخصص متعهد باشد و روحانی متخصص نباشد حتما باید به غیر روحانی دهند. شک نکنید.
* پس اولویت با آن متخصص متعهد است؟
بله صد درصد. اگر متخصصی متعهد بود و یک روحانی بود که تخصص نداشت قطعا متخصص متعهد باید انجام دهد. ما این را قائل هستیم.
* نظر شما در رابطه با حضور روحانیون در گروه های سیاسی و جناح بندی ها به معنای هواداری و تبعیت از یک گروه خاص چیست؟
من یکی از طلبه هایی بودم که در گرفتن فیضیه و جاهای مختلف حضور داشتم، من عضو هیچ جناحی نیستم و اصلا کاری به هیچ جناحی هم ندارم هر جناحی را می بینم که رنگ دینی اش قوی تر است به همان اندازه که در آن مسائل دینی معتقدتر است قبول دارم، هرکس که تعرض به احکام دین کرده و مسائل دینی را بخواهد لغو و ضعیف کند و به اینها لطمه بزند به همان نسبت از آن دور هستم و به دوستانم هم می گویم اهل جناحی نباشید.
* یعنی موافق حضور روحانیت در این دسته بندی ها و این جریانات سیاسی نیستید؟
معتقدم میزان ما قرآن و امیرالمومنین(ع) است. هر کسی به نسبتی که از ارزش های دینی دفاع کند به همان نسبت مورد علاقه ماست. در مورد اشخاص هم اینگونه است اگر کسی دین او درست باشد باید یک دیندار در آن شاخ آفریقا هم که باشد دوست داشته باشد و اگر برادر او بی دین باشد نبایستی برادرش را دوست داشته باشد، ملاک ما ارزش های دینی است.
انتهای پیام