خرید تور نوروزی

روزنامه‌خوانی با انصاف – 24 دی 96

محمد توکلی، انصاف نیوز: با نگاهی به صفحه‌ی اول روزنامه‌های کشور در ۲۴ دی ۹۶ دو موضوع واکنش وزارت امور خارجه ایران و مسوولان کشورهای اروپایی به بیانیه‌ی ترامپ درخصوص توافق هسته‌ای و همچنین آخرین وضعیت نفتکش «سانچی» و گزارش‌ها از نگرانی‌ خانواده‌های افرادی که در این نفتکش ایرانی حضور دارند بیشتر به چشم می‌خورد. در ادامه به بررسی یادداشت‌هایی از روزنامه‌های آرمان، جوان، اعتماد، شرق و جهان صنعت خواهیم پرداخت.


علی بیگدلی در سرمقاله‌ی روزنامه‌ی آرمان درباره‌ی تصمیم ترامپ در قبال برجام نوشته است: «ترامپ تحت تاثیر فشار اتحادیه اروپا و بعضی از محافل داخلی آمریکا ناچار بود که آخرین فرصت خود را با ملحقاتی اعلام کند که ضمنا پای اتحادیه اروپا هم وارد این ماجرا شود، مخصوصا اینکه انتهای برجام باید باز باشد و بسته نشود. چون در برجام آمده که سال 2025 انتهای تعهدات ایران است و ایران آزاد می‌شود. نکته دیگر بازرسی از تمام مراکزی است که بازرسان، بازرسی از آن را لازم می‌دانند و شامل مراکز نظامی و غیرنظامی می‌شود»

این کارشناس سیاست خارجی در ادامه می‌نویسد: «یکی دیگر از شروط ترامپ، تغییرات محتویات برجام است. این در حالی است که ما از ابتدا اعلام کردیم تن به هیچ تغییری نمی‌دهیم. پس این موضوع باقی می‌ماند که اتحادیه اروپا تا کجا می‌تواند همکاری‌اش را با ما ادامه دهد؟ اتحادیه اروپا بارها اعلام کرده از ایران تا زمانی دفاع می‌کند که محتویات و مندرجات برجام را رعایت کند. بنابراین آنچه خارج از برجام است هم مورد موافقت اتحادیه اروپا نیست»

در جملات پایانی این یادداشت می‌خوانیم: «ترامپ این امکان را دارد که آمریکا را از برجام خارج کند ولی مشکل ما این است که تا این موافقتنامه‌های 120 روزه ادامه دارد، کمپانی‌های شرکت‌های خارجی جرات سرمایه‌گذاری در ایران را ندارند. در واقع با کارشکنی‌های آمریکا رمق چندانی از برجام باقی نمانده است. نقض برجام از جانب ایران آرزوی آمریکاست ولی ما هم زمانی این کار را می‌کنیم که اتحادیه اروپا با ترامپ هم عقیده و خواستار تغییراتی در برجام شود که در این صورت ناچاریم دست به این کار بزنیم»


محمد اسماعیلی در یادداشتی در روزنامه‌ی جوان از زاویه‌ای دیگر به تصمیم ترامپ پرداخته است.

در این نوشته آمده است: «ترامپ ماندن آمریکا در برجام را مشروط به پذيرش چهار شرط توسط ايران كرد ، شروطي كه تازگي نداشته و پيش از اين نيز بارها مقامات رسمي اين كشور از لزوم پذيرش آنها توسط طرف ايراني‌ سخن به میان آورده‌اند به طوري كه از آغاز دوران رياست جمهوري دونالد ترامپ تاكنون بارها ترامپ، هيلی، تيلرسون و… با ادبيات مختلف اين چهار شرط را تكرار كرده‌اند. جالب اينجاست طرح چنين شروطي در يك سال گذشت هيچ گاه با پاسخ مناسب و قاطع طرف ايراني مواجه نشده و هر بار سخنگوي وزارت خارجه يا ساير مقامات اين وزارتخانه ترجيح داده‌اند با ادبيات كلي و مبهم با چنين درخواست‌هايي روبه‌رو شوند»

این روزنامه‌ی منتقد دولت در ادامه با «بی خاصیت» دانستن توافق هسته‌ای نوشته است: «برجام بي خاصيت كماكان به حيات خود ادامه مي‌دهد تا طرف ايراني ملزم به پذيرش شروط جديد شود چرا كه آنها ولع مذاكره را در داخل كشور احساس كرده و مشوق خود براي ايجاد انعطاف در ايران براي پذيرش شروط را همچنان عدم وضع تحريم‌هاي ضدايراني قرار داده‌اند. عبارت ’با اروپايي‌ها براي رسيدن به توافق مكمل برجام تعامل كرده‌ايم‘ در خلال صحبت‌هاي ترامپ نه تنها نشان مي‌دهد كه اروپايي‌ها برخلاف تصور دولت از پشت پرده اقدامات نمايشي ترامپ مطلع بوده و با هماهنگي امريكايي‌ها جلسات مشابه جلسه پنج شنبه هفته اخير با وزيرامور خارجه كشورمان را ترتيب مي‌دهند»

نویسنده در نهایت معتقد است: «عليرغم آنكه بيانيه‌ی اخير وزارت خارجه كشورمان لازم بود اما كافي نيست و ضرورت دارد رئيس جمهور و وزير خارجه كشورمان با نقض برجام خواندن تحريم هاي14 شخص حقيقي و حقوقي طبق بندهاي 26، 28 و 29 برجام، شروط چهارگانه ترامپ را با جملات مسجل رد كنند چرا كه به كارگيري عبارات چندپهلو و مبهم توسط مقامات داخلي ايده امريكايي‌ها مبني بر ’تحريم و تهديد تمايل ايران براي مذاكرات مجدد را افزايش مي‌دهد‘ را از دستور كار خارج مي‌كند»


سیدابوالحسن مختاباد در یادداشتی برای روزنامه‌ی اعتماد می‌نویسد: «شايد نبود يك استراتژي رسانه‌اي در مواجهه با رخدادهاي اخير چه در دولت و چه در صداوسيما سبب شد كه از همان ساعات اوليه دستان بزرگ‌ترين رسانه‌ كشور به علامت تسليم بالا برود. ما هر چقدر در ساخت موشك و سخت‌افزار پيشرفت كرديم، از آن سو در بخش جنگ نرم نشان داديم كه از كلاس اكابر هم نتوانسته‌ايم جلوتر برويم و تنها هنر ما فيلتر كردن و بستن رسانه‌هاست»

نویسنده در ادامه با کنایه از «سربازان جنگ نرم» یاد کرده و می‌پرسد: «سربازان جنگ نرم كه هر روز روزنامه‌نگاران مستقل را به تيغ تهمت مي‌نواختند، مشخص نبود در اينگونه مواقع چه مي‌كنند؟ طبيعي است كه وقتي اصول حرفه‌اي كار رسانه در يك محيط حكمفرما نباشد، آنها نخستين كساني‌اند كه خلع سلاح خواهند شد و نهادهاي ديگري غير از نهادهاي فرهنگي بالاجبار وارد ماجرا مي‌شوند تا صداوسيما و به خصوص بخش سياسي آن كه از قرار انعكاس اخبار زيرنظر آنها صورت مي‌گيرد، قطعا كارشناسان و مشاوران رسانه‌ را در كنار خود دارند كه مي‌توانند اصول تئوريك و نظري يك رسانه مستقل و بي‌طرف را براي آنها تشريح كنند. البته اگر اين مشاوران وجدان اخلاقي داشته باشند»

در بخش پایانی این یادداشت می‌خوانیم: «اخلاق حرفه‌اي روزنامه‌نگاري يعني اينكه صداوسيما يا هر رسانه‌اي بايد خبر را دقيق و صحيح ارايه كند و در نقل خبر و گزارش جانب انصاف را نگاه دارد و توازن و بي‌طرفي پيشه كند و مستقل باشد. يعني تحت تاثير خوشامد و بد‌آمد اين و آن اصول انصاف و درستي و صحت و توازن را زير پا ننهد. در تمامي اين سال‌ها مشفقان اين ملك و ملت از هر طيف نسبت به رويكرد صدا و سيما ابراز نگراني كردند اما تا به امروز ثمري نداشت. اميد كه مسوولان اين‌بار با اين اتفاق كه تلنگري عجيب به همه علاقه‌مندان به اين ملك و ملت زد، ‌اندكي تامل كنند و كژي‌هاي خود را راست كنند»


یک استاد حقوق بین‌الملل در سرمقاله‌ی شرق به واکنش‌های بین‌المللی نسبت به وقایع اخیر پرداخته است.

سیدعلی خرم در این یادداشت می‌نویسد: «شروع ناآرامي‌ها در ايران، شور و شوق بيشتري در برخي کشورهاي خارجي به وجود آمد و به اعتراض‌های مردمي ايران به‌شدت دل بستند تا شايد از اين طريق بتوانند با ايران تسويه‌حساب كنند. در کالبدشکافي اين واقعه نکات بسياري وجود دارد که مسئولان می‌توانند براي برنامه‌ريزي از آن درس بگیرند.درحالي‌که در خارج، ايران را به‌خاطر نشنيدن صداي ناراضيان شماتت می‌کنند. شايد علتش اين است که ايران با قاطعيت بر اين حق مردم براساس قانون اساسي پافشاري نكرده و خارج‌نشينان هم مايل‌اند ايران بر اين حق پافشاري نکند تا آنها بهانه لازم براي تشکيل جلسه شوراي امنيت و محکوميت ايران يا طرح موضوع را در سخنراني‌هاي خود داشته باشند»

نویسنده در ادامه با اشاره به تظاهرات اعتراضی اخیر در تونس که واکنش چندانی هم در سطح بین‌الملل ایجاد نکرد ادامه می‌دهد: «در آمريکا، فرانسه، آلمان، بريتانيا و سایر کشورها، تظاهرات و راهپيمايي‌هاي اعتراضي برگزار مي‌شود، حتي گاهی شعارهاي ساختارشکنانه عليه ترامپ و سایر رهبران جهان داده مي‌شود و کسي تعجب نمی‌کند، چرا؟ چون رؤساي اين کشورها هيچ واکنشي به اين شعارها نشان نمي‌دهند و در عوض می‌کوشند با درک علت اعتراض، نسبت به بهبود اوضاع اقتصادي، سياسي و اجتماعي مردم اقدام كنند. بارها عکس ترامپ و ديگر رؤساي کشورها در راهپيمايي‌ها پاره شده يا آتش زده مي‌شود، اما آنان عصباني و نااميد نمی‌شوند، به تلاش خود می‌افزایند که به خواسته‌هاي مردم جامه عمل بپوشانند»

در پایان این نوشته می‌خوانیم: «چنانچه دستور رئيس‌جمهور درباره‌ی موسسات مالی به‌درستي اجرا شود، به مطالبات ١٥ ميليون نفر از مردم ايران سامان داده مي‌شود و چنانچه درباره کارگران، بي‌کاران و بقيه هم اقدامات عملي انجام شود، سطح نارضايتي درصد مهمي از مردم کاهش‌ می‌یابد و فرصت براي شنيدن ساير مطالبات مردم در محيطي آرام فراهم مي‌شود. دراين‌صورت روزنه سوءاستفاده دشمنان از موضوعي طبيعي که در همه کشورها رخ مي‌دهد، مسدود مي‌شود»


سجاد وجدانیان در روزنامه‌ی جهان صنعت از «فراموش شدگان اعتراضات» نوشته است.

در این یادداشت آمده است: «در سال‌های اخیر پس از هر تجمع پرحاشیه که عموما پراکنده و متفرق بوده و با عباراتی چون خس و خاشاک یا جدیدا آشغال توصیف شده، یک راهپیمایی متمرکز و منسجم در محکومیت آن برگزار شده است. به بیان دیگر در مقابل هر اعتراض انتقادی، ناآرام و بدون ساختار، یک تجمع ساختار‌یافته و حمایتی صورت گرفته و در آن به شدت اقدامات گروه اول به ویژه خرابکاری‌ها و زیان‌های حاصل محکوم می‌شود. با ملاحظه تفاوت موضوع اعتراضات و تجمع‌ها و اینکه دومی بسیار پررنگ‌تر از اولی اتفاق افتاده است، موضوع اصلی که سبب اعتراضات شده، کمرنگ می‌شود‌»

نویسنده در ادامه به وقایع اخیر پرداخته و نوشته است: «مثلا در همین وقایع اخیر‌ اعتراض‌های انتقادی نسبت به وضعیت اقتصادی بود در حالی‌که موضوع راهپیمایی‌های حمایتی، محکوم کردن آشوب‌های ایجاد‌شده بود. به طور مشخص هیچ‌گاه از راهپیمایان سوال نشد که آیا شما با اوضاع اقتصادی کنونی موافقید؟ حتی خبرنگارانی هم که به میان جمعیت رفتند، هیچ پرسشی در این‌باره نکردند و سوال‌هایی پرسیدند که پاسخ‌های آن قابل پیش‌بینی بود. در
نقطه مقابل از معترضان- نه آشوبگران- هم پرسیده نشد نظر شما درباره اخلالگری در سطح ملی چیست؟ که خیلی بعید است آنها چیزی متفاوت از راهپیمایی‌کنندگان بگویند»

و پرسش‌های پایانی این یادداشت: «انتظار می‌رود دولت این ‌بار متوجه این موضوع باشد و بیش از هر چیز آسیب‌شناسی کند که چرا معترضانی که انتقاداتی بحق دارند، تمایلی به کسب مجوز ندارند؟ اگر اینها مجوز گرفتند، چگونه امنیت‌شان تامین می‌شود؟ چرا در جریان ناآرامی‌ها شبکه‌های مجازی حتی پس از فیلتر شدن، رهبر رسانه‌ای این تجمعات می‌شوند و اصولا رسانه ملی این وسط چه کاره است؟ کی وقت آن می‌رسد که فاصله عرش تا فرش آمار اعلامی و واقعیات زندگی مردم کاهش یابد؟ دولت باید به دنبال پاسخ قانع‌کننده‌ای برای این پرسش‌ها باشد.»


cartoon - ghanoon

طراوت نیکی – نیشخط، روزنامه‌ی قانون


16 akhar.indd

محمدرضا ثقفی – روزنامه‌ی شرق


cartoon-shahrvand

کیوان زرگری – روزنامه‌ی شهروند

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا