«آقای کارگردان نباید ناامید باشند!»
/ واکنشی به نامهی محسن مخملباف /
«محمد معینی»، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «محصول ناامیدی» در واکنش به نامهی اخیر «محسن مخملباف» نوشت:
به گمان ِ من، جان کلام جناب مخملباف در این نامه این است که: باور به توفیق اصلاحات در ایرانِ کنونی، عین باور به توفیق اصلاحات در حکومتِ طالبان و در جنگِ با هیتلر است.
در ترجیح انقلاب و اصلاحات، در ایران و در هر کجای دیگر دنیا، حرفهای بسیاری زده و نوشته شده است. مطالعهی مستقل تاریخ و نتیجهی انقلابها، شاید بهترین و سادهترین کار برای نزدیک شدن به حقیقت و واقعیت امر باشد.
با این همه، در این مورد خاص شاید ضروری باشد توجه کنیم که جناب مخملباف، در استدلال خود، به «علت» روی کارآمدن هیتلر و طالبان توجهی نمیکند؛ گو تاریخ با روی کارآمدن نازیها در آلمان و متعصبین مذهبی طالبان در افغانستان آغاز شده است!
هیتلر و طالبان، محصول جامعهی ناامید و سرخوردهی آلمانِ بعد از جنگ اول جهانی و افغانستانِ بعد از کمونیسم و جنگهای فرسایشی داخلی بود. فریزکردن تاریخ از لحظهی قدرت گرفتن نازیها و طالبان، و سپس تحلیل آن صرفا بر اساس نحوهی سرنگونیشان، حتی اگر تصادفا در مورد ایرانِ امروز ما، منجر به نتیجهگیری درست شود (که به گمان من: «نمیشود»)، کاری علمی و مبتنی بر قواعد روشنفکری (در احضار شواهد و قرائن عقلی) نیست.
آقای کارگردان، نباید ناامید باشند؛ عین آلمانیها و افغانهایی که ناخواسته و خواسته آب حیات هیتلر و طالبان شدند. این البته توصیه به بیعملی نیست؛ توصیه به تکرار نکردن تجربههای شکستخوردهی تاریخی است که به سرخوردگی بیشتر مردمان منتهی میشود.
انتهای پیام