هاشمی: امروز دنیایی نیست که فقط بگوییم تشیع!
عبدالباری عطوان در تحلیلی پیرامون نقشه راه آیت الله هاشمی رفسنجانی برای آینده جهان اسلام، نوشت: هدف هاشمی در مذاکرات احتمالی با عربستان این است که مذاکرات را ابتدا باید از مسائل آسان تر نظیر لبنان و یمن آغاز کرده و سپس وارد مسائل پیچیده تری نظیر سوریه، بحرین وعراق شود.
به گزارش انصاف نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی هاشمی رفسنجانی، در بخشی از یادداشت تحلیلی به نقل از bmirror آمده است:
با توجه به ارتباط صمیمی و برادرانه ای که بین رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام و پادشاه عربستان وجود دارد و همچنین با توجه به دعوت اخیرعربستان سعودی از آیت الله هاشمی رفسنجانی به نظر می آید در طی چند روز اخیر نقشه راه ایران و کشورهای عربی هم در راستای حل اختلافات تهران و کشورهای عربی صادر شده باشد .
پیشنهاد رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام در این نقشه راه، این است که مذاکرات احتمالی با عربستان را ابتدا باید از مسائل آسان تر نظیر لبنان و یمن آغاز کرده و سپس وارد مسائل پیچیده تری نظیر سوریه، بحرین وعراق شد.
هدف هاشمی از این نقشه راه، ابتدا به نظم در آوردن اختلافات و سپس مدیریت آن هاست و او معتقد است که حل این مسائل باید به ترتیب و یکی پس از دیگری باشد.از پرونده لبنان تا مذاکره درباره یمن و سپس ورود به مسئله شیعیان بحرین و بحران سوریه.
عربستان را مرکز ضدشیعه معرفی نکنید
آیت الله هاشمی رفسنجانی طی سخنانی در اجلاس غدیر ضمن تاکید بر اینکه “نباید عربستان را به عنوان مرکز ضد تشیع معرفی کرد”، گفت: الان بحثی که کارساز است این است که الان دنیای اسلام را بر چه محوری اداره بکنیم. الان باید بدانیم برنامه فرهنگی و عقیدتی چه باشد. الان باید بدانیم با چه محتوایی باید زندگی خود را اداره بکنیم و دنیای خود را بسازیم. آن محتوا، قرآن است. قرآن که از حدیث فتح خیبر روشن تر است. سنن روشن حضرت رسول(ص) است. سنن صحابه های متعدد و مقبول فرقین هستند که میتوانیم با آنها متحد بشویم
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی آیت الله هاشمی رفسنجانی ، در گزیده سخنان وی در سال 1377 آمده است:
ما هرچه در تاریخ به طرف جلو می رویم تعصب، تنگ نظری و تحجر ضعیف تر میشود و تعقل ها و سعه صدرها و منطق و استدلال قویتر می شود. اگر شیاطین بگذارند و اگر اهل فکر و دلسوزان امّت وارد میدان بشوند، می شود امیدوار بود که به تدریج و مرحله به مرحله دنیای اسلام را جلو ببریم. ابزارش همین کنفرانسهای اسلامی، همین رفت و آمدهای اسلامی، ارتباطات دانشگاهها، علماء و این مراکز هست و موانع آن اظهارات غیرعاقلانه و تفرقه افکنانه ای است که در هر یک از فرقه ها و مذاهب آدم های نادانی پیدا بشود و می گویند و آدمهای دلسوز و مخلص اما کوتاه بین و بی اطلاع از حقایق ممکن است مزاحمت درست کنند. تفرقه درست کنند.
ما باید کمک کنیم. امروز دنیایی نیست که بگوییم فقط تشیع و به تنهایی بتوانیم خود را حفظ کنیم. مالکی، حنفی و سایر فرق نمی توانند به تنهایی دنیای اسلام را اداره بکنند. با هماهنگی می شود به مسایل اختلافی پاسخ داد. با اسناد و مدارک و چیزهایی که وجود دارد، قابل حل است. مقدار مربوط گذشته است. نباید باعث تفرقه ما باشد. مقداری مربوط به آینده است. آنها باید مورد توجه باشد و مسائل روز حل بشود.
من در همین سفر عربستان معلوم است، شما همه می دانید دنیا اینجور تصور دارد که آنجا فرقه وهابیت برای مبارزه با تشیع و اهل بیت(ع)، مرکز هستند. یعنی الان تصور این است. در ذهن خیلی ها آنجا جز کانون اختلاف نیست. من در خطبه های نمازجمعه هم گفتم. در خیبر که رفتم، وضع را اینطور ندیدم. در خیلی از جاهای عربستان که رفتم، وضع را اینطور ندیدم. زمینه خیلی روبه خوبی است. خیلی رو به تفاهم می رود.
در شهر خیبر، در مراسم رسمی استقبال از هیأت ما، رئیس شهر یا شهردار یا مسئول دیگری یا استاندار -نمیدانم که بود- در سخنرانی خیرمقدم، محور سخنانش فضائل علی ابن ابیطالب(ع) بود. وقتی که ما می بینیم آنجا که تصور ما این است که بین ما و آنها تضاد است، میتوانند بر محوری مثل علی ابن ابیطالب(ع) تکیه بکنند، جای امیدواری است. داستان فتح خیبر را گفت و حدیث معروف «لاتی انّ لایترقدّ رجلاً یحب الله و یحبهُ و یحب الله و رسوله و یحبهُالله و رسوله، کراراً و فراراً» را خواند.
آنجا جمع رسمی سران کشور عربستان بود. قضات بودند، نظامی ها بودند. حرس الوطنی ها بودند. روسای کشوری بودند، صداوسیمای آنها بود. فیلم می گرفتند. از روی کاغذ می خواند. چیزی نبود که بگوییم تصادفی بود یا بگوییم احساساتی شد و چیزی گفت. حتی توضیح داد و گفت آن روز چشم علی بن ابیطالب(ع) مریض بود و هیچ کس فکر نمی کرد که مصداق این وعده پیغمبر(ص)، علی(ع) باشد. شب وقتی که اصحاب پیغمبر(ص) چندبار رفتند و شکست خوردند و برگشتند، پیغمبر(ص) فرمودند: فردا پرچم را به کسی می دهم که دیگر برنمی گردد و فتح می کند. چون چشم علی(ع) آسیب دیده بود، همه فکر میکردند سردار دیگری این افتخار را خواهد داشت. پیغمبر(ص)، علی(ع) را احضار کرد. همه چشم ها ناظر بود که چه کسی می آید؟. علی (ع) آمد و رفت و آن پیروزی را برای مسلمانان محقق کرد و قلعه خیبر را گشود.
ببینید در مرکز جایی که ما فکر می کنیم حکومت متعصب وهابی است، در یک جلسه رسمی اینگونه علی ابی ابیطالب(ع) به استناد روایت تمجید میشود. مقام علی(ع) را مشخص می کند. معلوم است که میتوانیم سر مسائل مهم تاریخی و فرهنگی و عقیدتی بنشینیم و با هم بحث بکنیم. بحث اینکه خلیفه اول چه کسی بود؟ چه کسی می بایست باشد؟ برای ما کارساز نیست. الان بحثی که کارساز است این است که الان دنیای اسلام را بر چه محوری اداره بکنیم. الان باید بدانیم برنامه فرهنگی و عقیدتی چه باشد. الان باید بدانیم با چه محتوایی باید زندگی خود را اداره بکنیم و دنیای خود را بسازیم. آن محتوا، قرآن است. قرآن که از حدیث فتح خیبر روشن تر است. سنن روشن حضرت رسول(ص) است. سنن صحابه های متعدد و مقبول فرقین هستند که میتوانیم با آنها متحد بشویم و روح غدیر را که هدایت جهان اسلامی و جلوگیری از تفرقه است، بدست بیاوریم و همه وارد منطقه حوض کوثر موعد بشویم و اسلام را از این سرچشمه عظیم الهی سیراب بکنیم.
انتهای پیام




