خرید تور تابستان

نقدی وارد بر «هاشمی، تسلیمِ پیروز»

در پی انتشار یادداشت هادی یاسمنی با عنوان «هاشمی، تسلیمِ پیروز» [لینک] یکی از مخاطبان انصاف نیوز پاسخی نوشته که در پی می آید:
می دانم که در پی این نظر باز هم دوباره تعدادی چشم بسته خواهند گفت “ذوب در میرحسین” و برچسب هایی مشابه تکراری دیگر اما از آنجا که عهد کرده ایم همانگونه که همه جا به متلک پرانی های دلواپسان پاسخ دهیم، همانگونه نیز “محترمانه” و “مستندانه” در برابر “تحریف تاریخ” بایستیم. جدای این مطلب که جملات این مقاله پر است از نیش و کنایه به تنها “بدمن” فیلم سینمایی فروش نرفته تولید شده توسط ما درباره ی سیر حوادث سال 88، بهتر بود نویسنده ی محترم این مقاله به جای تحریف تاریخ، بیان می کردند که ایشان موافق تغییر رفتار سال 92 آقای هاشمی هستند و آن را ستایش می کردند و مثلا بیان می کردند که با کسب تجارب سال 88، اعتدالگرایان و شخص جناب هاشمی در رفتارشان در سال 88 تغییراتی را ایجاد کردند.
باور بفرمایید وقتی چنین تحلیلی راجع به 92 داریم، خرج کردن این مقدار کوچک از “انصاف” در ادبیاتمان باعث خواهد شد آتویی دست دلواپسان برای متلک پرانی باقی نماند. باور بفرمایید اگر تا قیام و قیامت هم همین تحلیل ها را با چشم بسته ارایه دهید و یک نفری را هم مثل میرحسین و کروبی این وسط قربانی کنید، باز هم نخواهید توانست جلوی این ادبیات آسیب پذیر پارادوکسیال را بگیرید و زمین را از دست امثال آقایان اقتدارگرا خارج کنید چون آنها هم تا همان “قیام و قیامت” جملات واضح، صریح، مشخص، بدون تکلف، شفاف، جامع، مانع و بدون پرده ی آقای هاشمی در نامه ی  “سرگشاده” 19 خرداد 88 خطاب به رهبری را در سایت های اقتدارگرایشان مکررا منتشر خواهند کرد.
نویسنده ی محترم آن یادداشت باور بفرمایند که جملات زیر که از آن نامه خواهد آمد هیچ نسبتی با تعابیر “به شایستگی و بر پایه ی دهه ها تجربه ی سیاسی و متانت مبتنی بر آن و بر سیاق سابق اعتدال جوی خود و بری از خودخواهی مسموم” ندارد و اتفاقا شاهد مانع و بدون پرده ایست که صاحب قلم آن نامه در سیر حوادث سال 88 به گونه ای عمل کرد دقیقا 180 درجه در برابر تعابیر تبلیغی نویسنده ی محترم که نگاشته اند: «تسلیم این صحنه آرایی به شیوه ای شد که نه تنها گرفتاری طولانی مدت بر مملکت تحمیل نشد و دوره افراط و تفریط زایی مهلک از طرفین را حاکم نکرد که با مدیریتی متین، موجبات پیروزی یار غار خود را بر لشگر سوار بر قدرت و ثروت فراهم کرد».
این درست که مثلا شخص بنده به گواه خیلی از دوستان به قدری از ریشه ی اتفاقات قبل از انتخابات 88 نگاشته ام که شاید دوستان گواهی نمایند شخصی به اندازه ی بنده در رسوا کردن “فریب بزرگ رابین هود نمای جناب احمدی نژاد” در شب 13 خرداد، در برابر حضرات اقتدارگرا و شاید در برابر امثال دلواپسان امروز ننوشته است. ولی این دلیل نمی شود که تاریخ را نصفه روایت کنم و خوب است جناب یاسمنی -نویسنده ی یادداشت- وقتی تمایل به “ندیدن” دارند، همه ی استدلالات قرص و محکم و مستند این جنسی را به کناری بگذارند و فقط به همین نامه ی سرگشاده بپردازند که همان کفایت می کند که طبق تحلیل ایشان چرا آقای هاشمی در 19 خرداد 88 تسلیم آن خطرناکترین صحنه آرایی سال های ماضی نشد و بنا بر تحلیل ایشان چرا به جای “درایت سنگ کف رودخانه” و تسلیم شدن هوشمندانه، در حرکتی “بدون کوچکترین نظیر قبلی” آن نامه را با آن ادبیات و آن جملات شفاف و مانع و صریح در آن زمان حساس و نفسگیر سه روز مانده به انتخابات متشنج به صورت بی سابقه “سرگشاده رسانه ای” کردند؟ لطفا بدون حاشیه پردازی فقط بفرمایند چرا؟
اشاره به بخشی از نامه ی هاشمی در سال 88
منتقد یادداشتِ «هاشمی، تسلیمِ پیروز» در پایان، بخش هایی از نامه ی هاشمی در سال 88 را بازنشر کرده است:
«متاسفانه اظهارات عاری از حقیقت و غیرمسوولانه‌ ی آقای احمدی نژاد در جریان مناظره با مهندس موسوی و مقدمه چینی های قبل و حوادث بعد از آن، خاطرات تلخ اظهارات و اقدامات منافقان و گروهک های ضد انقلاب در سال های اول بعد از پیروزی انقلاب و نیز تهمت زدن ها در انتخابات ۸۴ و انتخابات مجلس ششم و لجن پراکنی های باند پالیزدار که در دادگاه محکوم شده را به نمایش گذاشت و از آن جا که بخشی از این اظهارات قبلا در رسانه های دولتی و آتش تهیه آن در سخنرانی مشهد مقدس مطرح شده، ادعای این‌که مطالب او تحت تاثیر فضای مناظره گفته شده و فاقد برنامه ریزی قبلی است، پذیرفتنی نیست … امام راحل دردآشنا با تشکیل گروه حقیقت یاب و داور، بخشی از حقایق را آشکار کردند. نتایج آن، آگاهی بیشتر مردم و رسوایی فتنه گران و در نهایت نجات کشور از خطری بود که دشمنان استکباری و ضدانقلاب طراحی کرده بودند … رییس قوه قضاییه وقت جناب آقای یزدی در پایان کار ریاست جمهوری اینجانب، در عمل به اصل ۱۴۲ قانون اساسی رسما اعلام پاکی و منزه بودن خانواده رییس جمهور و حتی کم شدن دارایی ها در دوران مسوولیت را نمودند، ولی تکرار اتهام تکرار جواب را می طلبد. مع الاسف، این دو پیشنهاد خیرخواهانه عملا پذیرفته نشده و رهبر معظم هم صلاح را در سکوت شان دیدند و بی شک جامعه و به خصوص نسل جوان نیازمند اطلاع از حقیقت است… در موقع مناسب انحرافات و حق کشی های ناگفته انتخابات و اعمال دولت نهم در اختیار مردم و تاریخ قرار خواهد گرفت، تاریخ گواه است که اکثریت مردم متعهد و انقلابی مان کمتر تحت تاثیر خلاف گویی ها قرار می گیرند…
“با این همه بر فرض این که این جانب صبورانه به مشی گذشته ادامه دهم، بی شک بخشی از مردم و احزاب و جریان ها این وضع را بیش از این برنمی تابند و آتش فشان هایی که از درون سینه های سوزان تغذیه می شوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونه های آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدان ها، خیابان ها و دانشگاه ها مشاهده می کنیم.
اگر نظام نخواهد یا نتواند با پدیده های زشت و گناه آلودی مثل تهمت، دروغ ها و خلاف گویی های مطرح شده در آن مناظره برخورد کند و اگر مسوولان اجرای قانون نخواهند و یا نتوانند به تخلف های صریح خلاف قانون در اعلان افراد به عنوان فاسد که فقط بعد از اثبات تخلف در دادگاه قابل اعلان است، رسیدگی کنند و اگر فردی در موقعیت ریاست جمهوری بدون مراعات شأن و منصب مقدسش خود را مجاز به ارتکاب چنین گناهان کبیره و اخلاق شکن علی رغم سوگند به مراعات شرع و قانون بداند، چگونه می توانیم خود را از پیروان نظام مقدس اسلامی بدانیم؟”…
از جناب عالی با توجه به مقام و مسوولیت و شخصیت تان انتظار است برای حل این مشکل و برای رفع فتنه های خطرناک و خاموش کردن آتشی که هم اکنون دودش در فضا قابل مشاهده است، هرگونه که صلاح می دانید اقدام موثری بنمایید و مانع “شعله ورتر شدن این آتش در جریان انتخابات و پس از آن شوید.”
لذا در فرصت باقی مانده ضروری به نظر می رسد خواسته ی حق حضرت عالی و مردم درخصوص انجام انتخاباتی سالم و پرابهت و حداکثری تحقق یابد. کاری که می تواند عامل نجات کشور از خطر و باعث تحکیم وحدت ملی و اعتماد عمومی باشد و فتنه گران نتوانند با حدس و گمان نص پیامتان در مشهد و در مرقد امام راحل را با هوس خود تحریف کنند و با نادیده گرفتن قانون، بنزین بر آتش افروخته بریزند.
سرچشمه شاید گرفتن به بیل /چو پر شد نشاید گرفتن به پیل»
انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا