تروریسم
محمدرضا کلاهی، جامعه شناس، در یاداشتی تلگرامی با عنوان «تروریسم» نوشت:
«تروریسم» چیست؟ این، پرسشی بنیادین است. این اصطلاح، که خود را چونان امری بدیهی، ازلی و ابدی مینمایاند، مفهومی است ساخته شده، جعل شده، نه عنوانی ساده و خنثا برای یک وضعیت بیرونی از پیش موجود. این اصطلاح، تاریخچهای دارد و تاریخ مصرفی. زمانی، ناگهان مهم شد و زمانی دیگر، اهمیت خود را از دست خواهد داد.
از مقطعی که پدیدهای به نام «تروریسم» ناگهان به سرخط تکرار شوندهی رسانههای مسلط جهانی تبدیل شد و غوغا به پا کرد، این اصطلاح، ساختار جهان را و نظام بینالملل را دگرگون ساخت. رفتارهایی، افرادی، آدمهایی وافکاری را مشروع، و رفتارها و آدمها و اندیشههایی را نامشروع کرد. نظام تخصیص بودجههای نظامی را تغییر داد. عهدنامهها، مصوبهها و نظامهای قانونی تازهای پدید آورد. شوروهیجانها را به سمت معینی سوق داد و شروع به ساختن جهان خاص خود کرد.
این اصطلاح، یک اصطلاح ساده نیست. نوعی نگرش به جهان است.
این ترم، در بطن خودش رفتارها را به دو دستهی تروریستی و غیرتروریستی، آدمها را به دو دستهی تروریست و غیرتروریست و جهان را به دو بخش تروریستی و غیرتروریستی تقسیم میکند.
اما موضوع، فراتر از اینها است. دستهبندیای که پس از جعل این اصطلاح، شکافهای جهانی را تعمیق کرد، بسیار شدیدتر است. جهان در واقع نه به دو دستهی تروریست-غیرتروریست، که به دو دستهی «تروریست-بشردوست» تقسیم شد. خوبها و بعدها به قاطعترین نحو از هم جدا شدند.
حالا رفتاری وجود دارد به اسم «مداخلهی بشردوستانه». حالا آدمکشی هم به دو نوع تفکیک میشود: آدمکشی تروریستی و «آدمکشی بشردوستانه»؛ خیلی پاک و پاکیزه، در راستای «صلح» و «دموکراسی» جهانی.
حالا کشورهای گروه ۷، سروران و سالاران متمدن و فهیم جهان، برای ما وحشیهای خطرناک، برای تعیین شکل مشروع کشته شدنمان، قانون مینویسند.
انتهای پیام