صداوسیما و هنر ناراضیتراشی از پخش جام جهانی
در حالی که فضای جام جهانی و برد تیم ایران فضایی از نشاط و شادی در جامعه ایجاد کرده، برخی اظهارات بوی ناراضی تراشی برای دولت به جای تقویت فضای همدلی و نشاط جمعی می دهد.
به گزارش ایرنا، به نظر می رسد اظهارات جدید علی اصغر پورمحمدی، رئیس شورای سیاستگذاری و هماهنگی ورزش صداوسیما در خصوص پخش نشدن بازی تیم ملی ایران با اسپانیا در جام جهانی 2018 بیش از آن که به خاطر مشکلات مالی باشد، برآمده از مواردی چون اشتباهات مدیریتی و قائم به فرد بودن روابط بین المللی و خریدهای خارجی در این سازمان است!
وی روز گذشته با بیان اینکه از امروز برای استمرار پخش تلویزیونی جام جهانی بانک مرکزی دست به کار شود، اعلام کرده بهخاطر مشکلات مالی رسانه ملی نتوانسته واریزی داشته باشد. او در شرایطی که حساسیت جامعه به دنبال کردن بازی ها روشن است، گفته: اگر این پول در موعد مقرر پرداخت نشود، ممکن است بازی بعدی ایران مقابل اسپانیا در روز چهارشنبه را نتوانیم پخش کنیم. امیدوارم بخشی از این پول تا قبل از مسابقه پرداخت شود؛ در غیر این صورت برای ادامه پخش، دچار مشکل خواهیم شد.
اظهارات پورمحمدی درباره ناتوانی از خرید امتیاز پخش در اسفند 96 و خبر 19 خرداد در مورد خرید امتیاز پخش جام جهانی، این پرسش را ایجاد می کند که مگر این سازمان برنامه ریزی و ساختار درست و مناسبی در برنامه ریزی و ساختار خود ندارد؟
همچنین در طول 150 روز گذشته که مدیران این سازمان به گفته خودشان مشغول چانه زنی برای خرید ارزانتر امتیاز پخش بودند، چرا برنامه ریزی لازم از سوی معاون مالی و اداری صداوسیما که مسئول اجرای مالی و اداری قراردادهای این سازمان است صورت نگرفته است؟ آیا مدیرانی که دو دهه است در صداوسیما هستند، خبر نداشتند قرار است در سال 2018 جام جهانی برگزار شود یا از همین 4، 5 ماه پیش متوجه این رویداد مهم شده اند؟
وقتی صداوسیما برای رویدادهای بزرگ، برنامه مشخصی جز تاکتیک چانه زنی و کشیدن پذیرش قراردادها تا پای آنتن پخش زنده همانند 25 سال گذشته ندارد، چرا دولت باید هزینه های بحران پخش نشدن جام جهانی از آنتن آن را به گردن بگیرد؟
به نظر می رسد اگر صداوسیما همان 150 روز پیش، با دلار 3200 تومان، حق پخش غیرقابل باور و نیازمند سند و مدرک دقیق 40 میلیون دلاری را خریده بود، حالا این سازمان در بحران پرداخت حق پخش جام جهانی با دلار 4200 اقلام ضروری یا 6200 بازار آزاد قرار نمی گرفت، تا بین 77 تا 114 میلیارد را به جای 54 میلیارد تومان پرداخت کنند.
از همه جالب تر این که رئیس شورای هماهنگی ورزش صداوسیما بحث حق پخش جام جهانی را به بازی های آسیایی 2018 جاکارتا وصل کرده و پیشتر در مصاحبه 19 خرداد به رویداد سومی هم در کنار نصف قیمت خریدن جام جهانی اشاره داشت.
این در حالی است که حق پخش جام جهانی زیرمجموعه فیفا و شرکت های طرف قرارداد آن است و بازی های آسیایی زیرمجموعه شرکت های طرف قرارداد شورای المپیک آسیا و بعید است برند جام جهانی فوتبال فیفا با بازی های آسیایی که امتیاز عضویت ABU در آن تاثیر فراوانی دارد همزمان به فروش گذاشته شود!
اگر صداوسیما امتیاز پخش جام جهانی را خریده، چرا همانند رسانه های معتبر دولتی منطقه مانند تلویزیون دولتی ترکیه، آذربایجان و افغانستان اعتبار لازم را ندارد تا خرید خودش را به صورت اعتباری و اسنادی انجام دهد و نیازی به خرید نقدی و تهدید قطع آنتن نداشته باشد؟
از سوی دیگر ماجراهای بت کیو در شرق آفریقا و عربستان با واکنش تند فیفا روبرو شده و این فدراسیون جهانی در تلاش برای پیدا کردن منشا درز تصاویر جام جهانی به این گروه رسانه ای سعودی است.
به صورت معمول کشورهایی که امتیاز پخش زنده بازی ها را خریداری می کنند، از امتیازات ویژه ای برخوردارند، ولی پخش Clear بازی های جام جهانی و عدم ارائه سرویس اطلاعات بازی و تصاویر ENG Camera پس از هر نیمه در این دوره بسیار عجیب است.
از طرفی صداوسیما گزارشگر مستقر در ورزشگاه ندارد و هیچ گزارشگری از صداوسیما به محل کمپ تیم ملی و ورزشگاه های جام جهانی راه داده نمی شود و بخش های مختلف رسانه ای این سازمان در فضای عمومی به تهیه گزارش می پردازند؛ تا حدی که میثاقیان گزارشگر ویژه برنامه جام جهانی شبکه 3 به صراحت از راه داده نشدن به کمپ تیم ملی و تصویربرداری مخفیانه از بازیکنان تیم ملی پرده بر می دارد!
نباید این شائبه ایجاد شود که مدیران این سازمان بیش از آن که خودشان را مسئول عملکرد و نتیجه مدیریت تلویزیونی بدانند، بیشتر به دنبال توجیه، ایجاد حساسیت برای مردم و مقصر جلوه دادن دولت در این بحران دست سازند.
به جاست مجلس شورای اسلامی و شورای نظارت بر صداوسیما، به بررسی ابعاد این اتفاق در خصوص فرایندی ساده بپردازند که بیش از 90 کشور جهان آن را انجام داده اند و در صورت لزوم بخش های ناتوان را به مردم معرفی کنند.
انتهای پیام