«بیاعتمادی مردم به خود رسانهها بازمیگردد»
/ محمد مهاجری در گفتوگو با انصاف نیوز /
«محمد مهاجری»، فعال رسانهای اصولگرا، دربارهی ابراز نگرانی رییس جمهور از کم اعتنایی مردم به رسانههای داخلی، گفت: بهنظرم عمدهی این موضوع نه ربطی به حاکمیت دارد، نه ربطی به نظام دارد، نه ربطی به دولت دارد و نه ربطی به قوه قضاییه. بخش عمدهای از آن به خود رسانهها بازمیگردد و البته سازمانهایی که برخی رسانهها به آنها وابستهاند.
مهاجری دربارهی علت مراجعهی مردم به رسانههای خارجی به خبرنگار انصاف نیوز گفت: بخش عمدهای از این مساله به خود رسانهها بازمیگردد؛ من گلهی آقای روحانی در مورد اینکه چرا مردم به رسانههای خارجی مراجعه میکنند را، متوجه روزنامهها و سایتها و خبرگزاریهای خودمان میدانم. وقتی که رسانههای ما یا کل خبر را منتشر نمیکنند، یا قضاوتهایشان مقدم بر خبر است و در واقع اول تحلیل خود را از خبر ارائه میکنند و بعد خبر را منتشر میکنند، و مهمتر اینکه خبرگزاری الف، با خبرگزاری ب و خبرگزاری جیم خبر را سه جور و با سه روایت مختلف منتشر میکنند، طبیعی است که این جو عدم اعتماد در بین مردم برای رجوع به رسانهها تقویت شود.
وی در پاسخ به این پرسش که این دوگانگی روایت ممکن است در برخی رسانههای خارجی هم دیده شود، گفت: ببینید، مردم وقتی که این تناقض را بین دو یا سه رسانهی خودمان میبینند در آن صورت است که به رسانههای بیگانه مراجعه میکنند. این صحبت ممکن است درست باشد که بیبیسی و یا سیانان هم ممکن است دو روایت داشته باشند، اما تنظیم حرفهای خبر نکتهای مهم است. البته در رسانههای خودمان هم کسانی که تنظیم حرفهای خبر میکنند داریم؛ یعنی خبرشان منتشر میشود و اگر بخواهند تحلیلی منتشر کنند، انتهای خبر است. شما در رسانههای خارجی هم میبینید که خبرنگار اصل خبر را منتشر میکند و بعدا تحلیلش را هم ارائه میدهد.
وی افزود: البته 5 درصد خبرهایش و یا 10 درصد خبرهایش، خبرهایی است که با تحلیل مخلوط است. مخاطب هم گول میخورد و فکر میکند که این خبری هم که با تحلیل همراه است انگار همان خبر بدون تحلیل است. اما متاسفانه در رسانههای داخلی ما، بالای 90 درصد، اعم از اصولگرا و اصلاحطلب، اول تحلیل خبر وجود دارد و بعدا متن خبر؛ بهنظرم این مساله به بیاعتمادی مردم کمک میکند. آن تنظیم حرفهای که شاید در رسانههای خارجی وجود دارد یک مقداری اعتمادآفرینتر است، ضمن اینکه به هرحال وقتی که مردم از یک جایی ناامید میشوند و بی اعتماد میشوند میخواهند به یک جایی رجوع کنند، مثل بچهی فراری از خانه میشوند و فکر میکنند که آن عامل بیرونی بهتر است؛ در حالیکه معلوم هم نیست که آنجا خیلی فضای بهتری باشد. نتیجهاش چه میشود؟ نتیجهاش بیاعتمادی به داخل میشود. شما حتی بگویید که ما 90 درصد خبرهایمان درست است، بالاخره در برخی از مقاطع مردم برای دریافت خبر به جاهای دیگر مراجعه میکنند.
مهاجری با ذکر نمونهای توضیح داد: مثلا در انتخابات 92، اگر اشتباه نکنم، انتشار اخبار انتخابات بسیار دیر صورت گرفت، یعنی از اعلام لحظهای نتایج در رسانهها خبری نبود. وقتی که شما خبر را منتشر نمیکنید شایعه جایش را میگیرد، «چه اتفاقی دارد میافتد که خبر منتشر نمیشود؟!»؛ مردم مراجعه میکردند به رسانههای خارجی، البته در رسانههای خارجی هم راجع به این قضیه خبر وجود نداشت، اما گاهی اوقات همین که شما اعلام میکنید خبری نیست، خودش یک خبر است و همین موضوع در آنجا تبدیل به خبر میشد و همراه با انتشار خبری که میکردند تحلیلهایی که مدنظرشان بود را هم انجام میدادند.
این فعال رسانهای تاکید کرد: بهنظرم عمدهی این موضوع نه ربطی به حاکمیت دارد، نه ربطی به نظام دارد، نه ربطی به دولت دارد و نه ربطی به قوه قضاییه. بخش عمدهای از آن به خود رسانهها بازمیگردد و البته سازمانهایی که برخی رسانهها به آنها وابستهاند. هنوز هم که هنوز است من معتقدم که موفقترین رسانههای داخلی ما رسانههایی هستند که مستقل از سازمانهای سیاسی و وابستهی حکومت هستند.
آقای مهاجری ضمن بیان راهکاری برای اصلاح این مساله گفت: من اصلا مخالف این نیستم که سازمانهای حکومتی رسانه داشته باشند، مخالف نیستم و بهنظرم باید داشته باشند؛ هم دولت و هم سازمانهای حاکمیتی دیگر باید رسانه داشته باشند. اما وقتی که شما میآیید کار رسانهای میکنید دیگر باید لباس رسانهای بپوشید. نمیتوانید لباس سیاسی بپوشید و پشت فرمان رسانه بنشینید. باید ادبیاتان رسانهای شود، فرهنگتان رسانهای شود، اصلا پوزیشن رسانهای پیدا کنید. برای این کار باید فهم و دانش رسانهای پیدا کرد و تجربهی رسانهای داشت. هیچ اشکالی ندارد که یک آدمی نظامی یا سیاستمدار باشد و بعدا بیاید رسانهای شود. اما وقتی وارد این کار شد باید آن را یاد بگیرد، این کار را بلد باشد و بفهمد که در چه موقعیتی قرار دارد و نخواهد موقعیت قبلیاش را در اینجا دیکته کند.
انتهای پیام
سلام
نمی دونم رسانه های اصلاح طلب چه اصراری دارند آقای محمد مهاجری رو اصولگرا معرفی کنند.
البته من می دونم چرا فقط اینو نمی دونم چرا فکر می کنید کسی باور می کنه که ایشون اصولگراست.
به خاطر ته ریشش که نمی تونه باشه چون خیلی از اصلاح طلبا ریششون بلندتره
به خاطر سابقه کیهانیش هم نمی تونه باشه که اونوقت جناب خاتمی رییس اصولگراهاست
اینو بدونین که با زدن حرف دلتون به نام یک فعال اصولگرا کسی گول نمی خوره
عزت زیاد
کی بود کی بود کجا بود!؟
بارها مسائل و نابسامانیهایی مشابه مسائل اخیر بازار ارز و سکه به وقوع پیوسته است . هردفعه هم وقتی ماجرا به اوج خود رسیده بازی “کی بود کی بود من نبودم” به راه افتاده و همگان اعلام انزجار و ابراز بی اطلاعی و عدم دخالت و دست داشتن نموده اند . تنها کاری که صورت گرفته این بوده که اشخاص و نهادهایی که بیشترین احتمال برای دخیل بودنشان در ان نابسامانی مطرح بوده در رسانه ها و تریبونهای مختلف اعلام بی اطلاعی و بی تقصیری نموده و با شرح و توضیحات مبسوط و تکراری و ملال اور ادعای عدم دخالت نموده و ازخود سلب مسئولیت کرده اند . الان هم دارد همان سناریو تکرار میشود . چند روزی است که سروکله ی بعضیها در رسانه ها پیدا شده و شعار میدهند که ما نبودیم و نیستیم . بسیار بهت اور و حیرت انگیز است که تمام احاد جامعه اعم از مسئول و غیرمسئول انچه را که رخ داده بعینه دیده و دارند میبینند درعین حال هم (تمام افراد محتمل الدخالت) دارند ادعا میکنند که ما نبودیم . شاید هم چند روز دیگر اصلا مدعی شوند که “چه کشکی چه پشمی ؟ یا کی بود کی بود کجا بود؟” مگر میشود چیزی یا امری باشد ولی نباشد . فعل یا افعالی واقع شود ولی باعثی یا فاعلی در کار نباشد . ما که پاک گیج شده ایم . اگر یک بار از دست این مسائل بهت اور و حیرت انگیز دیوانه هم بشویم تعجبی نیست . ولی همینجا اعلام کنم . من یکی که از سر هیچکدامشان نمیگذرم . نه در این دنیا نه در ان دنیا . یاالله و یا رحمن و یارحیم و یاارحم الراحمین