درس کیروش برای سیاست امروز ایران
وقتی قرعهکشی جام جهانی تمام شد و ایران در گروه به اصطلاح مرگ قرار گرفت، سرمربی ایران در یک اظهارنظر جالب گفت: «بازی ایران مقابل اسپانیا و پرتغال بازی موش و گربه است».
احمدرضا نجفی در ادامه یادداشت خود در صفحه اول روزنامه شرق نوشت: این سخن در همان لحظه به تعبیر عدهای به معنای قبول و پذیرش شکست بود، در حالی که عملکرد ایران در این بازیها نشان داد تاکتیک موش و گربه معنی دیگری دارد و آقای سرمربی با یک برنامهریزی درست با وجود اینکه قدرت حریف را کاملا شناسایی کرده و پذیرفته بود، برای مقابله با آن دست به یک دفاع منطقی زد و آن هم اینکه اجازه نداد حریف بتواند در زمین ایران راهی به سمت دروازه پیدا کند. بازی ایران و اسپانیا با توجه به اینکه از طرف ایران کاملا بسته و دفاعی بود اما هیچ بینندهای را ناراحت نکرد. ما را به ضد فوتبال متهم نکردند؛ حتی مردم ایران بسیار خوشحال بودند و ما همگی به چشم خود دیدیم زمانی که فرصت مناسب نصیب فوتبالیستهای ایران میشد، چقدر خطرناک و بجا، قدرت خود را به رخ حریف کشیدند تا جایی که همین تاکتیک در بازی با پرتغال منجر به نتیجه شد و چهبسا با کمی دقت ما میتوانستیم یکی از قدرتهای فوتبال اروپایی را از صحنه جام جهانی حذف کنیم.در عرصه سیاست نیز این تاکتیک پاسخگوست اما قطعا موفقیت در این زمینه نیازمند مقدماتی است. ما نمیتوانیم قدرت نظامی آمریکا را انکار کنیم؛ به تصدیق اکثر کارشناسان نظامی، اولین قدرت نظامی دنیا متعلق به ایالات متحده آمریکاست. اما این اعتراف به معنای ترس یا پذیرش تسلیم و قبول شکست نیست. همچنان که پذیرش قدرت فوتبال اسپانیا به معنی قبول شکست نبود اما این حقیقت، این نکته را یادآوری میکند که وقتی قدرت برابری وجود ندارد، باید تاکتیک مناسبی برای رویارویی انتخاب کرد. اگر بخواهیم از تاکتیک فوتبالی کارلوس کیروش در صحنه سیاست درس بگیریم، باید قبل از هرگونه تهدید و حمله چشمبسته، در اولین گام از زمین خود مراقبت کنیم. ما باید نیمه خودمان را در اختیار داشته باشیم و با یک دفاع منطقی به شکلی عمل کنیم که حریف نتواند در زمین ما راهی به دروازه پیدا کند. اما آیا امروز در این بازی سیاسی ما اینگونه عمل کرده و میکنیم؟ به راستی تاکتیک ما در این میدان چیست؟ آیا عملکرد فعلی دولتمردان، ما را به هدف میرساند؟ اگر بخواهیم چیدمان خطوط دفاعی خود را بررسی کنیم، آیا ما توانستهایم تمام فضاهای خالی را از حریف بگیریم؟ یا اینکه برای ورود ایشان به جای حفره، شاهراه و اتوبان احداث کردهایم؟مهمترین درس فوتبالی برای سیاست میتواند این باشد که قبل از رسیدن به زمین و دروازه حریف، باید موقعیت خود را تثبیت کنیم. نقاط ضعفی که امروز دشمنان ما میتوانند از آن مسیر به ما ضربه بزنند و حتی در نیمه اول ما را گلباران کنند شناسایی کرده و قبل از هر کار، آنها را برطرف کنیم وگرنه ما یک تیم ازپیشباختهایم… البته نه به حریف، بلکه به خودمان.
نکته قابل توجه اینکه، امروز در دنیا دولتی قدرتمند است که از حمایت همهجانبه مردمش برخوردار باشد. حمایت ملی از دولت، مهمترین عامل بازدارندگی است که مانع از تجاوز دولتهای استعماری به آن کشور میشود.
ما اگر بخواهیم منصفانه قضاوت کنیم، آیا حال و هوای امروز ایران میتواند این پیام را به سایر کشورها مخابره کند؟
برای اینکه به این پرسش پاسخ دهیم، کافی است کمی به درون جامعه خود نظر کنیم.
وقتی مسئولان نظام خود معترفاند که بسیاری از مشکلات موجود در کشور ناشی از موضوع تحریم نیست (سخنرانی ریاست مجلس در جمع سفرا) و این مشکلات به ساختار مدیریتی برمیگردد، پس مشخص میشود با توجه به حجم مشکلات سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی یک ناکارآمدی کامل در سیستم اداری کشور وجود دارد و البته این اتفاق نمیتواند زمینه رضایت عمومی مردم را فراهم کند.
وقتی در بحرانیترین شرایط، نظام مالی و پولی کشور گرفتار یک فساد اداری است و بانک مرکزی به عنوان قلب این سیستم نمیتواند در توزیع و تخصیص ارز درست عمل کند (اختصاص ارز به شرکتهای مشکلدار برای ورود کاغذ، تلفن همراه و…) و همچنین قادر به کنترل قیمت ارز و طلا به عنوان دو عامل تأثیرگذار بر سایر قیمتها نیست یا هیچگونه کنترلی بر مؤسسات مالی و اعتباری با مجوز و بدون مجوز در کشور ندارد و اجازه داده آنها در عرصه اقتصادی کشور یکهتازی کنند و پول مردم را به یغما ببرند (بدون اینکه برای اعتراض و فریاد مردم، دادرسی وجود داشته باشد)، زمانی که مدیران وزارت صنایع و معادن قادر به کنترل ثبت سفارش کالا نیستند و عدهای از مدیران فقط برای سود شخصی از میلیاردها رانت استفاده میکنند و به نظام اقتصادی کشور لطمه میزنند یا از طرفی دیگر با توجه به تصویب واگذاری شرکتهای دولتی به بخش خصوصی موضوع اصل 44 که مورد تصویب مقام معظم رهبری نیز قرار گرفته است، هنوز قادر به پذیرش فعالیت بخش خصوصی در اقتصاد کشور نیستیم و حاضریم برای مثال میلیاردها از جیب بیتالمال در بخش فوتبال هزینه کنیم اما نمیتوانیم حتی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس را بعد از سالها بحث و مذاکره به بخش خصوصی واگذار کنیم، وقتی نمیتوانیم از منابع طبیعی و محیط زیست خود حفاظت کنیم، وقتی از تأمین آب شرب و کشاورزی برای یکی از مهمترین مناطق کشور مانند استان خوزستان عاجز شده و با انتخاب سیاستهای غلط با دست خود بهترین منابع آب شیرین کشور را شور و به دشت خوزستان روانه میکنیم، زمانی که به جمع کثیری از بازنشستگان کشوری که به دلیل کافینبودن حقوق پرداختی هر روز جلوی مجلس فریاد میزنند پاسخی ارائه نمیکنیم، وقتی با کتک پاسخ کارگرانی را میدهیم که بابت دریافتنکردن حقوق برای ماههای متوالی اعتراض میکنند، زمانی که قدرت حمایت از صنایع و تولیدکنندگان داخلی را نداریم و میدان را به واردات کالاهای بیکیفیت چینی میدهیم، زمانی که با وجود شعارهای فراوانی که میدهیم، کوچکترین فرصت سرمایهگذاری را برای صاحبان سرمایه فراهم نمیکنیم، وقتی که فضای سیاسی کشور را بسته و به احزاب سیاسی با گرایشهای مختلف که میتوانند نمایندگان واقعی افکار عمومی جامعه باشند، اجازه فعالیت نمیدهیم، وقتی هیچ اعتراض صنفی و سندیکایی را تحمل نکرده و تمام حرکتها و اعتراضات مردمی را در قالب ضربه به نظام تصور کرده و به شدت سرکوب میکنیم، در حقیقت حاضر به شنیدن صدای جامعه نیستیم. زمانی که هرگونه انتقاد را سیاهنمایی قلمداد کرده و به همین وسیله تمام سؤالات جامعه را بیپاسخ گذاشتهایم، زمانی که در صداوسیما حقایق موجود در جامعه را منعکس نمیکنیم و… درواقع ما داریم برای حریف بازی میکنیم و حتی قبل از شروع بازی صدها گلبهخودی زدهایم.
جناب آقای روحانی، رئیس محترم جمهور لطفا قبل از تهدید آمریکا و فردی مانند ترامپ که واقعا غیرقابل پیشبینی است، به فکر ترکیب درست و تاکتیک خودتان باشید و لطفا این غضنفرهای عرصه اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را کنترل کنید؛ اگر قصد آن را دارید که برای جامعه خود کاری انجام دهید.
نباید فراموش کرد که استعمارگران صحنه سیاسی امروز، به دلیل قدرت و فشار افکار عمومی جهان مهمترین تاکتیک خود را بازی در زمین حریف انتخاب کرده و از شرایط موجود آنها برای ضربهزدن به خودشان بهره میگیرند؛ همان کاری که در لیبی، سوریه، عراق و افغانستان کردند. ما نمیتوانیم نقش دولتهای لیبی، سوریه و عراق را در وضعیتی که امروز دارند، نادیده بگیریم. (خود کرده را تدبیر نیست)
لطفا جای هر کاری، بیایید فرصت حمله را از آنها بگیرید و برای این کار فقط کافی است به درون جامعه خود نگاه کنید.
انتهای پیام