خرید تور تابستان

بخت با نوبخت نیست!

«یدالله اسلامی» دبیرکل مجمع نمایندگان ادوار مجلس، در یادداشتی تلگرامی با عنوان «بخت با نوبخت نیست!» نوشت:

آقای نوبخت از مردم می‌خواهد که طلا و ارز خود را برای کنترل التهاب بازار و شاید کمک به دولت به میدان بیاورند. ایرانی‌های خارجی هم منابع ارزی خویش را به داخل بیاورند. شوربختانه بخت با نوبخت نیست. آقای نوبخت هم جایگاه خویش را عوضی گرفته است. آقای نوبخت و بالاتر از او روحانی مصدق نیست که اعتماد مردم را چنان جلب کرده باشد که مردم برای ماندگاری و زمین گیر نشدنش پس از ملی شدن نفت آن چنان گسترده برای دفاع از او میدان بیایند و او بتواند پس از خروج شرکت نفت انگلیس با اوراق قرضه به مدت دو سال بالاترین رشد بدون نفت را برای کشور رقم بزند.

آقای روحانی ۲۴ میلیون رآی داشت ولی پاس این همه رأی را به خوبی نگه نداشت. آقای روحانی مردم را واگذاشت تا با اصحاب قدرت راه آینده را شاید برای خود هموار کند. آقای روحانی با کابینه‌ای کم توان امید را در پشتیبانان خود کشت. همین وجود آقای نوبخت و واعظی و برخی دیگر برای اینکه نسبت روحانی با رآی مردم روشن شود کفایت می‌کند.

پرسش این است که آقای نوبخت با کدام پشتوانه‌ی مردمی می‌تواند چنین درخواستی از مردم بکند؟

مردم خواهند پرسید شما با منابع ارزی دولتی چه کرده‌اید؟ نام برخی گیرندگان ارز دولتی و شرکت‌ها منتشر شده است. این‌ها با چه رابطه‌ای توانسته‌اند به منابع ارزی دست پیدا کنند و جالب آنکه ارز را در موردی که ثبت سفارش کرده‌اند به مصرف نرسانیده‌اند! مردم خواهند پرسید شما که توان کنترل منابع در اختیار خودتان را ندارید با منابع احتمالی و آورده‌های مردم چه خواهید کرد؟ اگر این اعتماد بود که لازم نبود سپرده‌های بانکی به ارز و طلا تبدیل شود. من دلم می‌خواست که شرایط به گونه‌ای بود که مردم همه پای در میدان می‌گذاشتند و با توان ملی جلوی هر نارسایی گرفته می‌شد ولی بین آرزو و واقعیت تفاوت بسیار است ولی آنچه که بر همه‌ی شئون زندگی مردم اثر گذار اشت واقعیت‌ها هستند نه رؤیاها و آرزوها؟! هرچند آرزوهای بلند.

نکته‌ی دیگر: برای پاسداری از سرمایه‌ی اجتماعی کشور در طول دوره‌ی زمامداری آقای روحانی کدام گام عملی را برداشته‌اند؟ بنا ندارم در این نوشتار به واشکافی این موضوع بپردازم ولی بایستی به خوبی این مقوله مورد بازخوانی و کنکاش قرار گیرد.

این هجوم برای خرید ارز و دلار با زبان ساده بیان بی اعتمادی مردم است. این بی اعتمادی محدود به بی اعتمادی بین مردم و حاکمیت نمی‌شود بلکه بی اعتمادی بین مردم با خودشان هم بخشی از این گستره‌ی بی اعتمادی است. این موجی است که همه‌ی صاحبان قدرت در بروز و رشد آن سهم داشته‌اند. مردم با این رفتار دارند پیام خود را به زبانی رسا و بدون پرده پوشی بیان می‌کنند. حالا درخواست از مردم برای آوردن طلا و ارز خود به بازار با این رفتار چه هماهنگی دارد معادله‌ای است که حل کننده‌ی آن آقای نوبخت می‌تواند باشد.

راستی چرا باید به این شکل وحشتناک سپرده‌های مردم حباب شود و دود شود و به هوا رود؟ آیا کسی مسوول هست یا مسوولی در کار نیست؟

وعده‌ی گفتن پشت پرده‌ها و نگفتن‌ها و اطلاعات قطره چکانی کمکی به حل ماجرا نمی‌کند.

انتهای پیام

بانک صادرات

نوشته های مشابه

یک پیام

  1. روحانی شده است سیبل عقده گشایی ، هر چند که بعضی انتقادات به روحانی وارد است اما :
    در کف شیر نر خونخواره یی
    غیر تسلیم و رضا کو چاره یی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا