+ انباشت عقده / کاوه بهلولی قشقایی
کاوه بهلولی قشقایی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
انباشت به معنی تلنبار یا تجمع عامل یا مقولهای در یک مکان معین است به گونه ای که بتوان مختصات عامل را ترسیم کرد. انباشت سرمایه، انباشت انرژی، انباشت نیرو و… از جملهی انباشت هایی هستند که در محاورات روزمره بارها و باره شنیده میشود. همانطور که در تعریف مشخص شده، مهم ترین خصلت انباشت فوق، قابل محاسبه بودن است مثلا می گوییم فلانی این این مقدار پول در بانک یا سهام دارد یا فلان باطری، این مقدار انرژی (توان یا ولتاژ) دارد. همین محاسبه پذیری موجب میشود که بتوان به راحتی برای این منابع انباشت، برنامه ریزی کرد.
به بیان دیگر، اگر منابع انباشت محاسبه پذیر نباشند نه تنها مفید نیستند هر آن ممکن است خطر ساز نیز باشند، مثلا دستگاه برقی را فرض کنید که با برق 12 ولت کار میکند و شما یک باطری با ولتاز نامعلوم در دست دارید و بدون اطلاع از اینکه ولتاژ یا انباشت این باطری200 ولت است آن باطری را به دستگاه برقی وصل می کنید!
البته بارها برای شما پیش آمده که غفلتا تلفن را به پریز برق وصل کردهاید و اثرات انباشت نامشخص را دیده اید! انباشت فی نفسه مقولهای مثبت یا منفی نیست اما همیشه به عنوان یک عامل می تواند عمل کند. انباشت در همهی حوزه های بشری وجود دارد. از مکانیک و فیزیک گرفته تا پزشکی و اقتصاد و….
گونه ای از انباشت نیز در علوم اجتماعی وجود دارد اما دو تفاوت اساسی با سایر انباشت دارد، یکی محاسبه ناپذیری است و دیگر اینکه اکثرا در جوانان (20 تا 40 سال) رخ می دهد. انباشت در علوم اجتماعی را به چشم نمیتوان دید و به عبارتی ناپیداست.در تمثیلی میتوان آن را به آتش فشان خفته تعبیر کرد که گاه سالها خفته است و گاهی هر روز خود را نشان می دهد!
همانطور که سخن رفت، انباشت میتواند مثبت و منفی باشد. از نمونههای انباشت مثبت اجتماعی که وجود دارد و در مواقع مقتضی رخ می نمایاند انباشت محبت است که نمونهی بارز آن را در زلزلهی بم یا رودبار، در میان مردم ایران مشاهده کردیم. علیرغم انتظار اندکی که در حمایت مردم از آسیب دیدگان وجود داشت ولی مشاهده کردیم که میزان این انباشتگی محبت، بیش از انتظار ما بود و همه را شگفت زده کرد.
بارها واژهی عقده را درمحاورات روزانه شنیده یا به کار بردهاید، عقده نیز یکی از انواع انباشت میباشد که گاه به صورت فردی (در یک فرد) و گاه به صورت اجتماعی (تجمیع عقدهی تک تک افراد) رخ میدهد.
از ویزگی اصلی این نوع انباشت، خاصیت تجمیعی آن است که از سایر انباشتها متمایز میشود. یعنی در این نوع انباشت، هم عامل فردی دخیل است و هم عامل اجتماعی. از تبعات یا نشانههای عامل فردی، میتوان به پرخاشگری، ستیز و در خود فرورفتگی اشاره کرد و از تبعات اجتماعی این انباشت، بی تفاوتی اجتماعی و مشارکت ناپذیری میباشد.اگر این دو عامل با هم فعال شوند نشانههایی از قبیل شورش و اعتراض کور نمود پیدا میکند.
اگر هر انباشتی دارای عاملی باشد انباشت عقده هم عواملی دارد. در طول تاریخ، عوامل انباشت عقده متفاوت بودهاند. در زمانی قحطی عامل بوده است و زمانی استبداد؛ گاهی گرانی و تورم میتواند عامل باشد و گاهی نیز استعمار؛ امروزه مهمترین عامل انباشت عقده، بیکاری است. از آنجا که اشتغال برای ایرانیان مقولهای بیش از کسب درامد است به زبان دیگر، اشتغال هویت فرد را موجب میشود، تبعا فرد بیکار، فردی بی هویت تلقی میشود و این بی هویتی، موجب انباشت عقدهی اجتماعی میشود و این انباشت که واجد دو خصلت منفی و تجمیعی است امروزه خصلتی اورژانسی پیدا کرده است! یعنی باید به صورت فوری رفع گردد.
نکته اینکه انباشت های منفی اجتماعی را باید در اسرع وقت از بین برد یا مانع از شکل گیری انها شد وگرنه مانند آتشفشانی است که هر آن ممکن است فوران کند و از مقدار این انباشت نیز کسی اطلاعی ندارد!
و همه خوب می دانیم که فوران آتش فشان چه اثرات مخربی را در پی دارد!
با این اوصاف اولین رسالت دولتمردان، رفع مشکل اشتغال است و سایر مقوله ها در اولویت بعدی قرار میگیرند، به عبارتی همهی توان حاکمیت باید صرف رفع این انباشت سهمگین صورت پذیرد،اگر چه اینجانب معتقدم با نگاهی عمیق به اطرافمان میزان این انباشت تا حدودی قابل محاسبه است.
انتهای پیام