فرصتی برای بهرهبردن از تجربهی جوانان
ذبیحالله سعیدی در یادداشتی ارسالی به انصاف نیوز با عنوان «فرصتی برای بهرهبردن از تجربهی جوانان» نوشت:
سال نود و دو وقتی که دولت تدبیر و امید برای اولین بار زمام امور را در دست گرفت، با این اعتقاد که در شرایط تحریم، باید بیش از هر چیز به تجربه بها داد کابینهای شکل گرفت که میانگین سنی آن پنجاه و هشت سال بود. این ایده شاید در آن زمان خریدار داشت، اما پس از چهار سال، انتظار اساسی از دولت و یکی از مطالبههای عمومی در برهه انتخابات، شکل دادن به یک کابینه جوان بود. اما نتیجه چه بود؟ با وجود اینکه رئیسجمهور وعده داده بود میانگین سن کابینه دوازدهم را تا پنج سال کاهش خواهد داد، در عمل با کاهشی تنها چهار ماهه در میانگین سنی کابینه مواجه شدیم.
نظری اگر به میانگین سنی کابینههای مختلف از ابتدای انقلاب بیندازیم با پدیده جالبی مواجه خواهیم شد. به عنوان نمونه، میانگین سنی کابینه در دولت پنجم اندکی بیش از چهل سال بوده است و در دولت ششم، میانگین به چهل و چهار سال ارتقا یافته است. به عبارت دیگر، افرادی در همان حدود سنی که چهار سال پیش کابینه پنجم را تشکیل داده بودند، کابینه ششم را هم تشکیل دادهاند.
ارتقای میانگین سنی کابینه پس از آن نیز ادامه داشته است. میانگین سنی دولت هفتم حدود چهل و شش سال بوده است. این میانگین در دولت هشتم تا چهل و هشت سال ارتقا پیدا کرده است. میانگین سنی دو کابینه احمدینژاد چهل و نه و پنجاه و یک سال بوده است و حالا هم در دو دولت روحانی میانگین به مرز شصت سال رسیده است. حال سوال اینجاست: این روند تا کی قرار است ادامه پیدا کند؟ آیا در آیندهای نزدیک با کابینههای هشتاد و نود ساله مواجه خواهیم بود؟ این حرف از بنیان مسخره مینماید اما از کجا معلوم که با همان استدلالی که در سال نود و دو باعث شد دولت حدود هفت سال ارتقای میانگین سنی داشته باشد در یک برهه حساس دیگر برای یافتن افراد با تجربه به دنبال کهنسالانی همچون نعمتزاده نرویم؟ وقتی که سیکل باتجربه شدن مدیران جوان به درستی طی نشود، قاعده میگوید که هیچ بعید نیست باز هم مدیرانی که از فاکتورهای لازم برای وزارت و از جمله کارآمدی، پویایی، پشتکار، انرژی، تجربه و… تنها تجربه را دارند بر مسند وزارت بنشینند.
ما در شرایطی هستیم که نسل پیشین مدیران که چهل سال است در سطح اول مدیریت قرار جا خوش کردهاند، توان اجرایی خود را به شکل آشکاری از دست دادهاند و در عین حال، پشتوانهسازی وسیع برای جایگزینی این مدیران هم صورت نگرفته است. اکنون چند مدیر دهه پنجاهی و دهه شصتی داریم که بتوانند در مسند وزیر قرار بگیرند؟ جز یکی دو استاندار و معدودی معاون وزیر، کمتر نیرویی یافت میشود که چنین شرایطی داشته باشد.
برعهده دولت است که با اعتماد به همین نیروهای معدود و ایجاد امکانی برای آنها تا بتوانند تجربه و کارآمدی خود را همچون وزیر ارتباطات نمایان سازند، روند پشتوانهسازی برای آینده مدیریتی کشور را فراهم سازد. شاید در شرایطی که روحانی باید جایگزینی برای علی ربیعی وزیر سابق پنجاه و نه ساله کار و امور اجتماعی پیدا کند، اعتماد به جوانان هم باعث شود انگ پیر و خسته بودن از چهره دولت زدوده شود و هم گامی صحیح در جهت پشتوانهسازی مدیریتی برداشته شود.
انتهای پیام
باید از ژن های خوب هم استفاده شود ، چون ژن خوب هم :
زر نمیباره ز آسمان به سرش
او ژن خوب دارد از پدرش