آیت الله نکونام :زیغ یعنی انحراف از مسیر اهل بیت ع
در حال حاضر درصد بالایی از افراد به سوی خود کشش دارند یعنی زیغ دارند حتی دین آنها زیغ است یعنی طرف خودشان می کشد طرف گروهشان می کشند. این شخص سر سفره هم که نشسته بهترین را طرف خود می کشد. دینش زیغ است. دین که دارای زیغ شد منحرف می شود و امروز ما انحرافهای دینی را به نسبتهای مختلف در سطح دنیا شاهدیم.
به گزارش انصاف نیوز به نقل از شفقنا، آیت الله نکونام در درس تفسیر خود به توضیح و تفسیر کلمه زیغ پرداخت. متن سخنان این استاد حوزه بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتاب وَ أُخَرُ مُتَشابِهات فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم
در بحث استخاره گفتیم، گاهی یک آیه است که دو یا سه آیه استخاره محسوب می شود و گاه دو یا سه آیه یک آیه استخاره است. در اینجا هم یک ایه است اما اگر از منظر بحث استخاره به آن نگاه کنیم سه ایه محسوب می شود.
یکی از شگردهای فهم قرآن و آیات الهی وصول واشراف به معانی آن است. ترتیبهای قرآن ترتبهای ارغامی نیست چنانکه چینش آن چینش کمٌی نیست.
در این آیه سه موضوع متفاوت مطرح است:
1) بحث نظری : “هُوَ الَّذِی أَنْزَلَ عَلَیْکَ الْکِتابَ مِنْهُ آیاتٌ مُحْکَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْکِتاب” می گوید این کتاب محکم دارد و دسته ای از ایات برای عده ای می تواند متشابه شود و آنها را به خطا اندازد . در واقع این قسمت تئوری آیات قرآن را به عنوان کتاب برای پیامبر ترسیم می کند.
2) بحث عملی: وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّهُ وَ الرَّاسِخُونَ فِی الْعِلْم . اینجا بحث توانمندی و کادربندی میان نظر و عمل است.
3) بحث انحرافات و مشکلات : فَأَمَّا الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ زَیْغٌ فَیَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْوِیلِهِ وَ ما یَعْلَمُ تَأْوِیلَهُ إِلَّا اللَّه
پس ترتیب آیات و فرامین خداوند یک ترتیب کیفی دارد که با ترتیبهای کمٌی ما متفاوت است.
– چون متشابه نسبت به نفس است می تواند متفاوت باشد اما محکم بحث خارج است.
– “زیغ” یعنی انحراف. مثل اینکه باد لاستیکهای ماشین که تنظیم نباشد ماشین انحراف می رود. یعنی “زیغ” دارد. “زیغ ” یک امر واقعی است نه حقیقی.
“قسط” یک امر حقیقی و در خارج است اما “ظلم” واقعی است یعنی در خارج هست اما حقیقت ندارد. لذا هر حقیقتی واقعیت دارد اما هر واقعیتی نمی تواند حقیقت داشتته باشد.
“زیغ” در خارج نیست بلکه در دل است و مرض است شخصی که در دلش “زیغ” دارد فقط منافع خودش را می بیند و هرچه هست طرف خود می کشد.
واقعی دو گونه است:
1) واقعی واقعی
2) واقعی نفسی: مثل زیغ
منتها نفس یک وجود خارجی است ولی زیغ خارجی نفسی است. یکبار با دست به سر کسی می زند این واقعی واقعی است اما از سویی دیگر ظلمی که در دل شخص است باعث این زدن میشود این امر واقعی نفسی است . پس هر دو خارجی اند اما یکی خارجی خارجی و یکی خارجی نفسی.
– قلب وقتی با قرینه می آید همان نفس است. در این آیه زیغ قرینه است که مراد از قلب نفس اماره است و این “قلب” غیر از قلب المومن است یعنی با قرینه معنای قلب مشخص می شود که نفس اماره را می گوید یا قلب که یکی از مراتب عالی است.
پس قلب مرتبه دارد . این قلب ممکن است به انحراف کشیده شود که نفس اماره می شود و ممکن است کمال پیدا کند که سر می شود.
نکته بعدی اینکه “ضیغ” با “زیغ” متفاوت است. “ضیغ “یعنی تنگ و “زیغ” یعنی منحرف و این دو واژه با هم متفاوتند. وقتی می گویید ضیغ یعنی تنگ شده اما وقتی می گویید زیغ یعنی لیز شده و درست کار نمی کند.
پس قلب هم ظروف عالیات است و هم کژ و تنگ می شود.
در حال حاضر درصد بالایی از افراد به سوی خود کشش دارند یعنی زیغ دارند حتی دین آنها زیغ است یعنی طرف خودشان می کشد طرف گروهشان می کشند. این شخص سر سفره هم که نشسته بهترین را طرف خود می کشد. دینش زیغ است. دین که دارای زیغ شد منحرف می شود و امروز ما انحرافهای دینی را به نسبتهای مختلف در سطح دنیا شاهدیم.
برای اینکه منافع خود را تامین و دین را بی ارزش کنند و با نام دین خلاف می کنند. همین دولتهای استعماری می گویند “دولت اسلامی” کدام دولت اسلامی؟ و بعد می گویند هرکسی به خلیفه اعتقاد نداشته باشد یجب قتله. پس خود دین هم می تواند زیغ داشته باشد.
بعضی از ما هم نسبت به پیغمبر صل الله علیه و آله زیغ داریم و می بینیم که حضرت امیر علیه السلام را برتر از ایشان می دانیم درحالی که نسبت پیامبر صل الله علیه و آله با علی علیه السلام متفاوت است. هیچ کدام از ائمه علیهم السلام در حد پیغمبر صل الله علیه و آله نبوده اند.
اگر نسبت به اموال دینی حساس نباشیم زیغ است زیغ یعنی انحراف از مسیر اهل بیت علیهم السلام. ایا برخورد ما با ائمه علیهم السلام مناسبت دارد؟!
ائمه ما اینقدر لارج و لطیف بوده اند. اهل سنت می گویند ائمه شما اگر با خلفاء بد بوده اند چطور اسم بچه هایشان را عثمان می گذارند؟ اسم گذاشته مسمی که نیست و در ضمن چون اینقدر اینها آقا بوده اند که حاضر نیستند بگویند این نه آن نه آن نه. اما ما الان فکر می کنیم همه اهل سنت دشمنان ما هستند. در حالی که اهل سنت مردمی مهربان هستند. من در “سرآوان” بوده ام حرف منطقی می زدی می پسندیدند. می گفتم من همه صحاح سته را حفظ هستم شما مکاسب ما را بلدید؟ من آنجا مکاسب تدریس کرده ام. با داد و هوا که نمی شود کار کرد. اتباء و زیع انحراف است. ما باید مثل ائمه زندگی کنیم اگر توانستید یک روایت پیدا کنید که ائمه بخواهند با غیبت یا تهمت آنها را از دور خارج کنند.اما الان در کتاب ما می آید ” فتهموه”. ائمه نسبت به خلفاء چقدر اهتمام داشتند؟! و هرگاه مشورت می دادند صحیح و درست مشورت می دادند گویا این امام به فرزند خود مشورت می دهد. ائمه ما اینها هستند. حضرت زهرا سلام الله علیها را نگاه کنید. می فرمایند: ” الجار ثم الدار”. اما این که اول خودت دوم خودت آشغالها برای همسایه “زیغ” است.
زیغ ما را به یاد مار و عقرب چاههای جهنم نیندازد همین که در خانه بین اعضاء خانواده فرق می گذاریم زیغ است.
امیدواریم خداوند متعال به ما کمک کند و در مسیر صحیح قرار بگیریم و زیغ نداشته باشیم.
و صل الله علی محمد و آل محمد.
انتهای پیام



