آقای روحانی، آیا مرادتان از تدبیر این بود؟! /حسن فاتحی
حسن فاتحی در یادداشت ارسالی به انصاف نیوز نوشت:
مدتی است که انگیزه ی نوشتن و بیان حقایق در وجودم سست شده است، دارم از رایی که به آقای روحانی داده ام، پشیمان می شوم، آخر قول و وعده های دولت مدعی اعتدال و تدبیر، راستگویی، آرامش مردم، رفع آثار مواجهه ی نادرست با منتقدین دلسوز نظام و … بود.
آیا راستگویی این است که تا از مردم خود چند هزار کیلومتر فاصله گرفتیم، به خیال اینکه مردم نمی بینند، صورت مساله ها را پاک کنیم؟! مثلا درباره ی روزنامه نگاران!
متاسفانه با تحلیل مقایسه ای سخنان روحانی و احمدی نژاد، به این نتیجه می رسم که “من کیم؟ محمود ثانی اندکی باهوشتر // وی جسور و با هیاهو بود من آرامتر”.
احمدی نژاد هم به دوربین نگاه می کرد و وارونه حرف می زد و حالا استعفراله …!
من فکر می کنم راه هرگونه تدبیر و تعقلی باید از درون بگذرد، و اینکه فراوان مشکلات داخلی را ندید گرفته و با اعتماد به نفس کاذبی، حقایق مسلم را کتمان کنیم، خواسته و ناخواسته تداوم همان مسیر مدیریتی خواهد بود که به نام عدالت و خدمت، مردمان خویش را خس و خاشاک، بزغاله، وطن فروش، و … نامیدند.
امید این بود که حداقل در دلسوزان نظام، نخبگان مردمی و صاحب نظران در بیان دیدگاه شهروندی خود اعتماد به نفس ایجاد کنیم، و این در حالی است که اگر منصفانه بخواهیم به قضاوت بنشینیم، در دوران احمدی نژادیسم، شرایط انتقاد از دولت مردان و مدیران نالایق از وضع موجود بدتر نبود.
امید این بود که رویکرد تملق و بله قربان گویی دگرگون شود و این در حالی است که در صحنه ی فعالیت رسانه ای، تنها مواجب گیران متملق، توان فعالیت داشته و نخبگان مردمی با روشی هوشمندانه در ابتدا تحویل گرفته نشده و در گام دوم ناچار به سکوت می شوند.
امید این بود که در سایه ی گفتمان تدبیر و تعقل، چرخه های اقتصادی به نفع مردم بچرخد، و این در صورتی است که به نام تدبیر موج خودجوش منتقدین سرکوفت شده و انگیزه ی هر فعالیتی را از دست می دهند.
امید این بود که گفتمان یک طرفه ی تفرقه، جای خود را به گفتمان دوستی و اتحاد و برادری بدهد، در حالی که هنوز ماهها به انتخابات مجلس مانده، افراط گرایان به قول آن نماینده کاسب فتنه، به راحتی هر جنبده ی ذیشعور باب میل خویش را با برچسب ها و گزارش های تصفیه گرایانه حذف می کنند و …
امید این بود که وقتی روحانی به سفرهای استانی می پردازد، نامه ی آکنده از شکوه و اندوه شهروندان را به خود مدیران نالایق ارجاع ندهد تا جریان شکایت از کدخدا در ژاندرمری سابق پیش نیاید، ولی مثل احمدی نژاد نامه ها و گلایه های مردمی عینا” به پیوست تقدیم مدیران نالایقی می شود که خود عامل نارضایتی مردمان بوده اند …
امید این بود که در سفرهای خارجی روحانی همچنان راستگو مانده باشد و اگر بیان و جواب برخی مسایل مورد سوء استفاده ی دشمن می شود، حداقل به کنایه و ایماء بگذرد، در حالی که مثل احمدی نژاد گفته می شود همه چیز آرام است و …
امید این بود که مردم از دست مدیران نالایق نقابدار مدعی ارزش دروغین که امثال «ب،ز»ها را تقویت و مردم را طرد کردند، رهایی یافته باشند، در صورتی که در فصل ربیع، خزان همچنان باقی است.
خدایا تو شاهد باش من شهروند در حد خودم از شعور شهروندی خود دفاع کردم تا ارزش های راستین علوی مخدوش نشده باشد، خدایا خودت شاهد باش، در حالی که می توانستم مداح و متملق باشم، باخرید بلا نقش منتقد را ایفا کردم و از هر گونه بهره ی مادی محروم شدم، ….