شکست در مسابقات ورزشی و استراتژی شیر سماور
بخش تحلیلی انصاف نیوز: مسابقات آسیایی به پایان رسید و ایران کارنامه ی درخشانی داشت اما در ذکر چند نکته در ارزیابی آن ضروری به نظر می رسد:
یکم: در قایقرانی و شمشیربازی و تیر و کمان برخلاف انتظار طلایی شدیم. در والیبال بر بام آسیا ایستادیم و در کبدی هم جلوی هندیها کم آوردیم. در کاراته و تکواندو مدال درو کردیم و در بسکتبال قدرت جدید آسمان خراشهای آسیا را به رخ جهان کشاندیم. در تیر اندازی و مشت زنی هم با اینکه فاصله ی معناداری با کشورهای پیشرفته این رشتهها داریم اما پیشرفت ایران نسبت به چهار سال قبل ملموس بود.
دوم: همانگونه که ملیپوشان و مدال آوران باید مورد تشویق قرار بگیرند، باید عملکرد ورزشکاران و تیمهایی که کارنامه ی ضعیفی داشتند نیز مورد بررسی قرار بگیرد. در دو و میدانی، ایران نسبت به دوره ی قبل عملکرد ضعیفتری داشت و اگر نابغهای به اسم احسان حدادی نبود نتایج بدل به فاجعه میشد. در کشتی با توجه به افزایش دو وزن شانس مدال آوری ایران افزایش یافته بود و اتفاقا مدالهای بیشتری گرفتیم اما مرغوبیت مدالها کاهش یافته بود! در قایقرانی نیز که راه مدال آوری را آموخته بودیم مدالهای بیشتری گرفتیم اما طلاییهای کنتری نسبت به دوره قبل داشتیم.
با این حال این ورزشها نیز نمیتوانند «ضعیف» قلمداد شوند گرچه عالی نبودند. اما ورزشهای فاجعه از همه مهمتر فوتبال بود که تحقیر شدیم. رتبهای که بین تمام تیمهای آسیا آوردیم چیزی در حدود رتبه ی تیم ملی در جام جهانی بود! در جودو هم کمر ورزشکارانمان به زمین خورد تا دستمان به مدال نرسد. در هندبال هم به جز کره به عمان و بحرین هم باختیم و دست ورزشکاران ایران خالی ماند. به جز اینها در ووشو و وزنهبرداری که امید مدال زیاد بود ضعیفتر از دوره ی قبل و پایینتر از انتظارات ظاهر شدیم و عرصه را به رقیبان شرقی واگذار کردیم.
سوم: تا زمانی که «داوری» عامل شکست ایران معرفی شود در این سیکل معیوب گرفتار خواهیم ماند. شکی نیست که حق عبدولی در مسابقات کشتی خورده شد و می توان پذیرفت رشتههایی مثل تکواندو و کاراته و کشتی و حتی مشت زنی ممکن بود با قضاوت داوران دست ایران را سنگینتر میکردند اما مگر آسیا چند کشور دارد که از شصت و چهار مدال توزیع شده در رشته ی جودو، ده کشور مثل لبنان و مغولستان و تایلند مدال بگیرند و دست ایران خالی بماند؟
از سویی دیگر موضع داوران علیه ایران نیز شاید پوششی برای ضعف ورزشکاران باشد اما مطمئنا پوششی برای ضعف مدیران ورزشی نیست. در واقع داوران از کره مریخ نمیآیند و از همین کشورهایی می آیند که با بسیاری از آنها رابطه ی دوستانه داریم و اگر لابی ایران ضعیف است، که هست و اگر در فدراسیونهای جهانی کرسی درست و حسابی نداریم، که نداریم، باید پرسید این آقایان مدیر چرا در لابی اینقدر ضعیف عمل کردهاند؟
اگر ووشو ورزش تاریخی چین و تکواندو ورزش کره و کاراته از ژاپن و کبدی از هند و مشت زنی از قزاقستان آمده، کشتی که ورزش ملی ایران است! تازه همه ی این آقایان بعد از دو سه ماه کار در فدراسیون راهی شورای شهر شدند و اتفاقا در لابیهای شورای شهر خوب بلد بودند طرف مرد برنده را بگیرند. چرا در فدراسیونهای جهانی از این لابیها بلد نیستند؟
انتهای پیام




