«صمدآقا»، انگشت مقامات و چشم مردم
«محمد فاضلي»، عضو هيئت علمي دانشگاه شهيد بهشتي در یادداشتی تلگرامی نوشت:
«صمد يا به قول خودش «صمد آقا» را اکثريت ايرانيان ميشناسند. صمد با بازي «پرويز صياد» شخصيت اصلي مجموعه فيلمهايي است که اغلب خود پرويز صياد کارگردان و نويسنده آنها بوده است. فيلمهايي نظير «صمد به مدرسه ميرود»، «صمد آرتيست ميشود»، «صمد خوشبخت ميشود» و عمده بقيه فيلمهاي اين مجموعه، روايتي از اوضاع اجتماعي ايران دهه 1350 در چارچوبها، تواناييها و محدوديتهاي سينماي ايران همان دهه هستند.
صمد آقاي روستايي، در جدال ميان جامعه روستايي و دنياي در حال تغيير شهر و مدرن شدن دهه 1350، براي دفاع از خودش، ارزشهايش، معشوقهاش، طرز فکرش و شيوه زندگياش، با انگشت به همه حمله ميکند و به چشم افراد ميزند. انگشت صمد، اسلحه حمله به هر مهاجمي است که دنياي صمد را به رسميت نميشناسد؛ خواه اين مهاجم عيناله باقرزاده باشد که چشم به ليلا معشوقه صمد دارد، يا آدمهاي شهري که دنياي صمد و ادراکات او را نميفهمند و به رسميت نميشناسند.
برخي مقامات نيز در اين کشور «صمد آقا» شدهاند. فهمها و ادراکاتي دارند که بقيه يا همان اکثريت قاطع مردم نميتوانند بفهمند. آخرين آنها مقامي است که ايرانيان را با مردم يمن مقايسه کرده و گفته است «وضعيت ما بهتر از ديگران است. از يمنيها ياد بگيريم که چگونه در برابر تهديد و تحريم مقاومت ميکنند. به جاي لباس لنگ ميبندند و اسلحه به دست دارند و چند تکه نان خشک دستشان است با پاي پياده و سعوديها از دست اينها عاجز شدند.»
صرفنظر از اينکه ايران با اين سابقه تمدني را با يمن مقايسه کردن چه معنايي دارد، اين حرف درست وسط مشکلات اقتصادي، عصبانيت مردم از بيثباتي اقتصادي و چشماندازهاي ناخوشايند موجود، اين گونه سخن گفتن انگشت کردن در چشم مردم است. اين مقامات ادراکي از جهان دارند يا مردم را به فهمي از جهان فراميخوانند که خود را متمايل به زيستن در آن نشان ميدهند (هرچند شيوه و سبک زندگيشان به کلي متفاوت است)، و منافعي براي خود در همهگير شدن اين فهم تعريف کردهاند، عين فهمي که صمد از دنيا و منافع خود دارد، و اين حرفهايشان انگشت کردن در چشم کساني است که اين فهم و منافع را به رسميت نميشناسند. اين نمونه آخر، البته تنها مصداق از «صمدآقا» شدن مقامات نيست. آن ديگري مردم را به «همين که هست» و «خودت بمال» حواله ميدهد.
جامعه به اندازه کافي درگير بياعتمادي، تضعيف سرمايه اجتماعي، عصبانيت و خشم فروخورده ناشي از دنياهاي متفاوت ادراک و زندگي واقعي مردم، و ادراکات و منافع برخی مقامات هست. هيچ ضرورتي براي «صمد آقا» شدن و انگشت در چشم مردم کردن نيست. توصيه کردن مردم به آنچه واقعيت ندارد، امکان ندارد و گفتناش جز بر پرت بودن گوينده از دنياي زندگي واقعي و ذهني مردم دلالتي نميکند، هيچ ضرورتي ندارد و دردی درمان نمیکند. زبان به دهان گرفتن، به که سخن ناپخته گفتن.»
انتهای پیام
اری اری اری …….از صدر تاذیل……ایا گوشی وفهمی ودرکی را خواستن چنین سخت وناشدنیست……………………………….
بقول هموطنان عربمان ….ولک هنوزه……