داستان عروسی اکبر خوشکوشک (+عکس کارت)
به گزارش انصاف نیوز، اکبر خوشکوشک در صفحه ی فیسبوک خود با انتشار عکسی از کارت عروسی اش که 24 مهرماه سال 60 همزمان با عید غدیر بوده است، نوشت: در بحران دهه ی شصت بود، تازه از مجروحیت رخت بسته بودم که دوباره مجروح شدم. دوستان و همرزمان دهه ی شصت به من توصیه کردند که ازدواج کنم، من هم قبول کردم. دوستان سپاهی و بسیجی ام به من توصیه کردند یک دختر خانمی در محله ی مسجد لرزاده به دنیا آمده است و الان در تهرانپارس زندگی می کند و با دوستانش که از خواهران بسیجی و سپاهی در محل، ایشان را قبول دارند. کفتم که من بچه ی نازی آباد با ایشان از نظر زندگی جور در می آییم، گفتند برویم، توکل به خدا. ایشان آمد، فقط از من یک چیز خواست، ایمان واقعی به خدا و هیچ دیگر نمی خواهم. من آن زمان منزلی نداشتم، از نظر مالی هم به جز حقوق ماهیانه هیچ نبود. با همکاری مرحوم پدرم و همیشره ام که پاسدار بود مبلغی جمع شد، 900 تومان حلقه خریدیم و یک جفت کفش، مانتو، چادر، یک ناهار هم خوردیم که با کرایه ماشین شد 1235 تومان. سه روز بعد، رفتم مسجد الرسول (ص) در نازی آباد، 2000 تومان قرض الحسنه گرفتم، میوه و شیرینی و ناهار مهمان در خانه ی عروس خانم و یک شام کوچک در خانه ی عروس خانم. در مسجد رسول نازی آباد در روز مبارک عید غدیر خم عروسی کرفتیم، دو برادر شهیدم و مرحوم پدرم در داخل مسجد شیرینی و میوه پخش می کردند و در بالا خواهرم و همکارانش از خانم ها پذیرایی می کردند. واحد فرهنگی بسیج سپاه آقای علی شجاعی هم کارت عروسی را اینجوری چاپ کرد، بالاخره این بود ماجرای ازدواج ما. من از دوستانم خواستم که حتمآ در روی جلد کارت دعوت که یک ورق A4 بود عکس امام خمینی که رضوان خدا بر او باد را چاپ کنند که این خواسته ی من و برادرم بود. انشا الله تمام زوج های قدیمی و جدید به پای هم پیر شوند.
انتهای پیام