نقدی بر طرح شفافیت آرای نمایندگان
دکتر سیدحمید حسینی یزدی، حقوقدان و عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، در یادداشت دربارهی طرح شفافیت آرای نمایندگان که در چند هفتهی اخیر مورد بحث قرار گرفته است نوشت:
طرح شفافیت آراء نمایندگان مجلس شورای اسلامی طرحی بحثبرانگیز در هفتههای اخیر بود. طرحی که از حدود نه ماه پیش توسط عدهای از نمایندگان فراکسیون امید طراحی شد و با طرح شفافیت دیگری که توسط عدهای از نمایندگان اصولگرا طراحی شده بود ادغام و در نهایت با قید یک فوریت و 160 امضا تقدیم مجلس شد. فوریت این طرح در جلسه 14 شهریور امسال مطرح اما تصویب نشد و به صورت عادی در نوبت بررسی قرار خواهد گرفت.
اما عدم تصویب فوریت این طرح و حتی عدم موافقت مجلس با علنی شدن رأی نمایندگان به فوریت طرح موجی از واکنشها را برانگیخت که عمدتا در جهت تخطئه تصمیم نمایندگان و ضرورت تصویب فوری چنین طرحی بود. عدهای از نمایندگان نیز کمپین اعلام داوطلبانه آرا را راه انداختند.
طرح شفافیت آرا چه میگوید؟ مطابق مفاد این طرح، آرای نمایندگان در کلیه زمینهها اعم از رأی موافق و مخالف به طرحها و لوایح، رأی اعتماد یا عدم اعتماد به وزرا و … شفاف میشود و اسامی نمایندگانی که رأی موافق، ممتنع و مخالف میدهند در مشروح مذاکرات مجلس و سامانهای الکترونیکی درج میشود.
علیرغم فضای مثبتی که در افکار عمومی به نفع این طرح وجود دارد، اما به نظر میرسد که نباید گرفتار فضای رسانهای و عنوان زیبای طرح شد و باید موضوع را از جنبههای دیگری نیز بررسی کرد تا مصداق مصرع «از قضا سرکنگبین صفرا فزود» نشود.
مطابق اصل 85 قانون اساسی، نمایندگی قائم بهشخص است و قابل تفویض به دیگری نیست. از این اصل علاوه بر اینکه عدم امکان واگذاری ایفای وظایف نمایندگی به دیگری استنباط میشود، اصل آزادی و استقلال نماینده در رأیدادن و تحت فشار قرار نگرفتن در ایفای وظایف نیز فهم می-شود. اشکالی که به این طرح وارد است نقض استقلال نمایندگان در ایفای وظایف نمایندگی است؛ چراکه به نظر میرسد زیرساختهای فرهنگی و سیاسی اجرای چنین طرحی فراهم نشده است.
درحال حاضر عمده نمایندگان مجلس در قانونگذاری و ایفای وظایف بیشتر تحتتأثیر لابیهای درون و برون پارلمانی، نمایندگان شاخص مجلس و نظرات کارشناسی مرکز پژوهشهای مجلس هستند. اگر طرح شفافیت آرا اجرا شود، عامل فشارهای رسانهای بر رأی نمایندگان ضریب بالایی پیدا می-کند و در واقع فشار و جو رسانهای است که به آرای نمایندگان جهت میدهد و حتی نقش عامل مثبتی چون نظرات کارشناسی مرکز پژوهشها نیز به حداقل میرسد.
بعنوان مثال 160 نفر از نمایندگان تحت فشار جو رسانهای طرح شفافیت آرا را امضا کردند، اما تنها تعداد اندکی از ایشان به علنیشدن رأی گیری فوریت این طرح رأی دادند. این خود نشانه بارز این مطلب است که نمایندگان با این طرح موافق نیستند اما تحت فشار رسانهای طرح را امضا کرده و از آن حمایت میکنند. بدیهی است در صورت تصویب طرح شفافیت، همین فشار که نماینده را وادار به امضا و حمایت کرده بود، نماینده را وادار به رأی دادن مطابق جو رسانهای میکند.
مثالدیگر برای تأثیر جو رسانهای بر قانونگذاری، طرح رسیدگی به اموال نامشروع مدیران است که اخیرا در مجلس مطرح شد. این طرح از جهات متعددی با اشکالات کارشناسی مواجه بود و حتی همپوشانیهای زیادی با قانون موسوم به «از کجا آوردهای؟» داشت، اما جو رسانهای و مجازی باعث شده بود تا بسیاری از نمایندگان با این طرح همراه شوند و از آن حمایت کنند.
جنبه دیگری از فقدان زیرساخت فرهنگی و سیاسی اجرای طرح، وجود فضایی در بخشی از جامعه است که رأی نمایندگان را نه صرفا ابراز نظر کارشناسی، بلکه میدان نبرد حق و باطل میپندارند. این بخش از جامعه، توانایی ایجاد جو رسانهای و روانی را نیز دارند. در چنین فضایی و درصورت شفافیت آرا، نمایندگان مرعوب فضای روانی ایجاد شده میشوند و در رأیدادن از استقلال و آزادی برخوردار نخواهند بود. مثال بارز این مطلب، فضاسازیهای صورتگرفته پیرامون لوایح مرتبط با FATF است که نمایندگان موافق الحاق به آن را متهم به خیانت و وطنفروشی میکند.
از جنبهای دیگر، برخوردهای بعضا سیاسی متصدیان امر انتخابات با صلاحیت نامزدهای مجلس در ادوار مختلف است. اگر رأی نمایندگان شفاف باشد، این امکان وجود دارد که رأی دادن نمایندگان به نحوی تفسیر شود که بتوان آن را مستمسک ردصلاحیت ایشان قرارداد. همین احتمال، نمایندگان را در ایفای وظایف خویش و قانونگذاری محتاط و محافظهکار خواهد نمود و قوهقانونگذاری در سایهای را ایجاد خواهد کرد که میتواند نمایندگان را هدایت کند.
شاید شفافیت آرا در نظامهای قانونگذاری مبتنی بر احزاب و مخصوصا نظامات حزبی با انضباط حزبی سخت کارآمد باشد چرا که در اینگونه نظامها، موضع حزب در رأی به طرحها و ولوایح بر مبنای مرامنامه و جهانبینی حزب مشخص میشود و نمایندگان حزبی نیز با توجه به اعتقادی که به مرامنامه حزبی دارند و از آموزشهای سیاسی اجتماعی حزب بهرهمندند دارای منظومه فکری و تحلیلی منسجم هستند و کمتر تحتتأثیر فشارهای رسانهای در رأی دادن به قوانین قرارمیگیرند و آزادی رأی و استقلال خود را حفظ میکنند.
بنابراین علیرغم بدیهی بودن ضرورت شفافیت آرا، بهنظر میرسد درحالحاضر اجرای چنین طرحی موجب خواهد شد که در لباس زیبای شفافیت، اصل آزادی و استقلال نمایندگی نقض شود.
حال با نگاه اصلاحی به این طرح، میتوان طرح را بدینگونه اصلاح کرد و به این سمت سوق داد. مشکل بزرگی که در مجلس وجود دارد بی نظمی و عدم مشارکت نمایندگان در مباحثات و رأی گیریهای مجلس و غیبت و عدم مشارکت در جلسات کمیسیونها است. به نظر میرسد رفع این مشکل مقدم بر تصویب شفافیت آرا است. این مشکل بحدی است که در بررسی طرحها و لوایح معمولی، از میانگین حدود 210 نفر از نمایندگان حاضر در جلسه علنی، حدود 60-70 نفر از نمایندگان حاضر در رأیگیریها شرکت نمیکنند و رؤسای جلسه سعی در ترغیب نمایندگان به شرکت در رأیگیریها دارند. همچنین معمولا حضور نمایندگان در جلسات کمیسیونها کمرنگ است و بسیاری از رأیگیریها در کمیسیون بدون حدنصاب صورت میگیرد. لذا بهنظر میرسد بعنوان قدم اول، میزان مشارکت نمایندگان در مباحثات و رأیگیریهای صحن علنی و کمیسیونها شفاف شود تا مردم میزان تعهد و مسوولیتپذیری نمایندگان خویش را محک بزنند و همچنین به استقلال رای نماینده خللی وارد نشود.
انتهای پیام
تصور میکنم این جناب پزشک باشند ، چون عالب پزشکان اطلاعاتشان تنها در زمینه مسائل پزشکی است و مطالعه دیگری ندارند . شفافیت نقض استقلال نمایندگان است ، زیرا که با رای مخفی نمیشود کاسبی کرد . کاش این جناب کتابی هم در باره استقلال قلمی میکردند . آزادی و استقلال نمایندگان را حمایت افکار عمومی تامین میکند که لازمه آن شفافیت در رای دادن است ، البته که حمایت افکار عمومی مانع از رد صلاحیت شورای نگهبان نیست !