گزارش| ماجرای اعتیاد خواهران پنج شش ساله در بومهن
نسترن فرخه، خبرنگار انصاف نیوز: وارد دفتر جمعیت امام علی در بومهن شدم، جایی که کودکان درگیر اعتیاد بسیاری را تحت پوشش قرارداده است و مطالبهگریهای بسیاری در این زمینه به انجام رسانده. بعد از ورود، شاهد بازی کودکان در مرکز بودم که دختربچهی پنچ سالهای به آغوشم آمد. جسم رنجور و لبخندهای خالی از دندانش بیانگر زجر و عذابی بود که از سوءتغدیه و اعتیاد میکشید.
بعد از چند ساعت متوجه میشوم این کودک مریم یکی از بچههای درگیر اعتیاد است. مریم و مینا دو خواهر پنچ و شش ساله هستند که اعتیاد به دندانهای شیری آنها رحم نکرده و خندههایشان همچون سیلی به صورت هر انسانی میخورد. موهای کوتاه و پسرانهشان تشخیص جنسیت آنها را سخت کرده بود. موهایی که بنظر بخاطر وجود شپش کوتاه شده بودند.
به همراه مربی کودکان قصد رفتن به خانهی مریم و مینا را میکنیم. وارد محلی با جادههای خاکی میشویم که روی دیوار بزرگی نوشته شده ” اعتیاد یعنی تبدیل هستی به نیستی”. با دقت به دیوارهای سیمانی یا آجری خانهها نگاه میکنم. خانههایی که گواه غیر استاندارد بودن ساخت و ساز در منطقه هستند و هر زلزلهای میتواند بلای جان ساکنین باشد.
در ماشین مربیها از رواج اعتیاد در این محل میگویند که دیگر تبدیل به یک امر عادی شده و حتی یکی از آنها با نیشخندی میگوید، اینجا اگر معتاد نباشی برای این مردم عجیب است.
از پلههای سنگی و کلوخی پایین میرویم یکی از مربیها جلوی دری رنگ پریده میایستد و «فاطمه خانم» را صدا میزند، نجوایی از دور حکم ورود ما را میدهد. با احتیاط وارد خانه میشویم. اتاقی شش متری و تودرتو که پدر بچهها با زنی که شاید مادر بزرگ بچهها باشد به ما خوشآمد میگویند. هنگام خندیدن اهالی خانه هیچ دندانی پیدا نیست و همه را اعتیاد نابود کرده است. کمی بعد مادر بچهها با شکمی برآمده وارد میشود. یکی از مربیها دو بادکنک به بچهها میدهد و آنها در طول مدت حضور ما سرگرم بادکنکها هستند، اما حتی حین بازی هم مدام به آغوش ما میآیند و بوسه به گونههایمان میزنند. پس از بازگشت از خانهی آنها یکی از مربیها دلیل وابستگی کودکان در زمان حضور را این طور توضیح میدهد: «حضور کودکان در فضای ناامن، اعتیاد کودک و تکدیگری کودکان به دوصورت در رفتار آنها خود را نشان میدهد، یا از افراد غریبه دوری میکنند و یا به افراد غریبه که از آنها حس امنیت بگیرند بسیار نزدیک میشوند و وابستگی پیدا میکنند، این موارد در دختران احتمال ورودشان به معضل فحشا را زیاد میکند.»
علت اعتیاد مریم ومینا،اعتیاد مادر بوده
مریم افرافراز یکی از جوانان فعال جمعیت امام علی در بومهن بر این باور است که در برخی موارد دلیل اعتیاد کودک، مادر درگیر اعتیاد است. او علت اعتیاد این دو کودک را هم اعتیاد مادر در زمان بارداری میداند و در ادامه در اینباره میگوید: «ما از این دو کودک آزمایش اعتیاد گرفتیم و جواب آن به متادون ومرفین مثبت بود. بعد از پیگیریهای ما، مادرشان قبول کرد تا برای ترک اعتیاد خود و فرزندانش اقدام کند و حتی به ما گفت سال گذشته بچهها را ترک دادم ولی باز به آنها مواد دادم؛ این یعنی خودش پذیرفته است که فرزندانش اعتیاد دارند. پدر بچهها به ما میگوید بچهها ترک کردهاند ولی به نظر دروغ گفته چون بچهها مدام تب دارند و احتمال میدهیم که مواد در بدن کودکان مانده باشد و هنوز بدن به آن نیاز دارد.»
وی بیان کرد: «فرزند کوچکتر تمام مواد مخدر را به خوبی میشناسد اما اسم هیچ غذا ومیوهای را نمیداند.»
این فعال اجتماعی ادامه داد: «در حال حاضر که مادر بچهها درگیر اعتیاد است باز هم باردار شده و میدانیم کودکی که در شکم دارد اعتیاد خواهد داشت.
بچه ها تب میکردند و حالت تشنج میگرفتند؛ به این دلیل که به بچهها متادون وتریاک میداد. بعد از این ما هماهنگ کردیم تا برای ترک بچهها اقدام کنیم و پدر بچهها گفت من فرزندانم را به شما نمیدهم چون میخواهید بچهها را به بهزیستی بدهید. در صورتی که اول با ما موافقت کرده بود. وقتی که پدر بچهها تلفن را بخاطر پیگیری ما خاموش کرد، مجبور شدیم به اورژانس اجتماعی خبر دهیم، اما ساعت اداری اورژانس تمام شده بود وکمکی به ما نکردند.»
وی در ادامه بیان کرد: «این دو کودک سر چهارراه گدایی میکنند. امروز صبح هم به خانهی آنها رفتیم؛ مثل جان کندن بود که بچهها را از خانواده بگیریم تا به مرکزمان ببریم. درصورتی که هفتهی گذشته وقتی در منزلشان مراسمی برگزار کردیم پدر خانواده قبول کرد بچهها به مرکز بیایند. صبح آنقدر تلاش کردیم تا اجازه داد بچهها بیایند، به این دلیل که میترسد بچه ها را به بهزیستی تحویل دهیم.»
افرافراز گفت: «پدر بچهها میگوید مامورین بهزیستی به من گفتهاند که جمعیت امام علی بچهها را تحویل بهزیستی میدهد و دلیل ترساش برای ارتباط با ما هم همین است. ما بعید نمیدانیم که کسی چنین حرفی گفته باشد چون سال گذشته دختر هشت سالهی درگیر اعتیادی بود که برادران معتادش به او تجاوز میکردند و چنین حرفی به آنها هم زده شده بود که برای ارتباط برقرار کردن با آنها دچار مشکل شدیم و یک سال زمان برد تا بهزیستی کودک را نجات دهد.»
از تیر تا مرداد چهار کودک درگیر اعتیاد داشتیم
مریم افرافراز ازموارد دیگر اعتیاد میگوید: «همین حالا میتوانم اسم ده کودک را بیاورم که اعتیاد دارند، از نوزاد تا بچه ی دوازده ساله. از ماه تیر تا مرداد چهار کودک داشتیم؛ یکی از آنها نوزادی بود که با اعتیاد به دنیا آمد و در دستگاه گذاشته شد. همچنین دختران سه، پنچ و شش سالهای هم هستند که اعتیاد دارند.»
این فعال اجتماعی در ادامه گفت: «اعتیاد کودک در این منطقه زیاد است چون اعتیاد زنان زیاد است؛ خانوادههای غربتی که معمولا کودکانشان به سمت بزه میروند، در خانوادههای سبزواری هم مادری بود که میگفت وقتی فرزندم دل درد میگیرد به او تریاک میدهم تا آرام شود.»
وی در ادامه بیان کرد: «نوزاد چهار ماههای بود که چهار ماه در شیشه شیرش متادون میریختند و بچه به حالت اوردوز رسیده بود که به بیمارستان لقمان رساندیمش. درمان اعتیاد کودک و مادر در سطح کلان دچار یک سیکل معیوب است.»
دختری که خودکشی کرد
این جوان فعال در مرکز ماجرای دختری را بازگو کرد که در دوازده سالگی به اجبار با مرد معتادی ازدواج کرده بوده است: «این دختر در خانهی شوهر معتاد شد و بعد به شیشه هم اعتیاد پیدا کرد، در سن نوزده سالگی که دو بچه داشت از ناچاری خودکشی کرد.»
وی ادامه داد: «اعتیاد دلایل مختلف و کلی دارد. این منطقه به هفتاد و دو ملت معروف است که در آن ترکمن، بلوچ، سبزواری، افغان، غربت و از اطراف مشهد نیز آمدهاند و قومیتهای مختلف کنار هم قرار دارند، چون برای چند قومیتی بودن در این محل فکری نشده است نتیجه چنین معضلاتی شده است.»
زنان با معضلات بسیاری روبرو هستند
افرافراز داستان دو زن که شب از خانه بیرون مانده بودند را این گونه توضیح میدهد: «دوشب بود که دو تا از خانمهای معتاد ما جا و مکان نداشتند و خیابانگرد شده بودند. یکی از آنها به من میگفت اینجا گرمخانه ندارد و من هم نمیخواهم خانهی هر مردی بروم. وقتی برای مشکلات زنان مسالهای را تعریف نکنیم این مشکل به کودک هم ربط پیدا میکند، چون مادر و کودک یک چیز به هم مرتبط است.»
کمبود کمپ کودک در کشور
وی در مورد کمبود کمپ کودک گفت: «تعداد کمپ کودک بسیار کم است؛ در کل ایران حدود پنچ کمپ کودک داریم. در بیمارستان هم با دنگ و فنگ کودک را میپذیرند. برای همین دو کودک [مریم و مینا] که با بیمارستان تماس گرفتیم گفتند پنچ شنبهها پزشک نیست و شنبه بیاورید؛ در صورتی که وقتی مددکار با زحمت میتواند با خانواده ارتباط برقرار کند دیگر این مسایل موضوعیت ندارد و فقط میخواهد بچه را به سرعت به بیمارستان برساند، بیمارستانها در اغلب شرایط سر این موضوع توجیه نیستند.»
نقدی به بخشی از لایحه حمایت از کودک و نوجوان
این فعال اجتماعی در مورد مشکلات لایحهی حمایت از کودک و نوجوان، گفت:«در لایحه گفته شده در صورتی که مادر وپدر اعتیاد زیانآور داشته باشند شامل این لایحه میشوند وکودک را باید نجات داد؛ در صورتی که زیان داشتن صفر تا صد دارد و معنی مشخصی نخواهد داشت و شاید اعتیاد از نظر مددکار زیانآور باشد و از نظر مسوولین این طور نباشد. به نظر من این قسمت از لایحه مشکل دارد.»
وی در پایان تاکید کرد: «بین مراکز باید مدیریت درون سازمانی انجام شود. مثلا بیمارستان با اورژانس اجتماعی باید بر سر موضوع اعتیاد کودک صحبت کنند و تقسیم کار و همکاری صورت گیرد. تا به حال لایحه در بومهن تاثیری نداشته است.»
انتهای پیام
پناه برخدا………بیچاره این کودکان معصوم…