آیت الله امجد: چرا آزادی دیگران را اینچنین محدود می کنیم؟
به گزارش انصاف نیوز به نقل از پایگاه اطلاع رسانی آیت الله محمود امجد، خلاصه ی سخنرانی وی به مناسبت ایام محرم در پی می آید:
عمل واقعی محبت میآورد، محبت توجه میآورد و محبت تمام شدنی نیست چرا که علم و عمل با یکدیگر معنا پیدا میکند. توجه که توسعه پیدا کرد عمل انسان بیشتر میشود محبت انسان زیاد میشود مانند قاسم ابن الحسن که تا این حد محبتش زیاد شد که زمانی که امام حسین (ع) او را میخواست به صحنه نبرد بدرقه کند، دلش نمیخواست از او جدا شود و بر او گریست.
حضرت قاسم (ع) آمد از عمویش اجازه بگیرد و گفت این شهادت برای من از عسل شیرین تر است، گرچه از نظر فقهی به سن تکلیف نرسیده بود اما او بالغترین مرد جهان بود. امام حسین (ع) قاسم را بغل میکند، دلش نمیآید، گریه میکند و قاسم تنها شهیدی میشود که امام پیش از شهادت برای او گریست و وقتی بالای پیکیر بی جانش نشست، خطاب به وی گفت بر عموی تو سخت است که او را بخوانی اما نتواند اجابت کند و اگر هم کند فایدهای نداشته باشد.
چرا خواسته های خودمان و حب و بغض هایی که معلوم نیست ریشه آن کجاست، ملاک حق است؟ همین جنایات و خیانتهایی که به دین و به نام دین شده، باعث دینگریزی جوانان شده است چرا که خیال میکنند که مصداق دین، امثال من هستند.
چرا ما با اینکه از محدود شدن اندکی از آزادی های خودمان آشفته می شویم، اما آزادی دیگران را اینچنین محدود می کنیم؟ چقدر بر سر منبر داد زدیم تعقل را در جامعه از بین نبرید! بارها گفتیم احساسات تنها کافی نیست! گفتیم اگر تعقل و تفکر در جامعه نباشد، اراده و اختیار از بین می رود و از روی احساسات حرکت می کند و ارزشی ندارد.
متاسفانه در جامعه ی ما توبه حقیقی و تقوی بسیار کم است. بسیاری از افراد، به خاطر حب و بغض های شخصی، برای منافع خودشان، بسیاری از حقایق را زیر پا می گذارند. این کارهای انسان با تقوی هیچ تناسبی ندارد ولو اینکه انسان نماز شب بخواند و گریه کند. ولو اینکه سینه بزند. معنی انی سلم لمن سالکم در زیارت عاشورا چیست؟! با امام حسین(ع) چه رابطه و تناسبی دارد؟!
اگر انسان به اندازه ی ذره ای به فکر مصالح شخصی خودش باشد و به فکر دست بوسی اش باشد و به فکر مقام و مؤسسه اش باشد، شیطان او را از راه حق منصرف می کند و به گمراهی می کشاند.
در هر شرایطی حتی اگر همه ی دنیا را کفر و آتش فراگرفته باشد، وظیفه ی انسان توجه به حق و حقیقت است. یک عده مظلومند و یک عده ظالم. یک عده مغلوبند و یک عده غالب. اما حق هیچگاه مغلوب نیست و در نهایت غلبه بر حق ممکن نیست. آیا یزید بر امام حسین(ع) غلبه کرد یا او را با مظلومیت به شهادت رساند؟ او مظلوم بود نه مغلوب. به مرحوم طباطبایی (ره) در روز عاشورا گفتند، چرا انقدر بی تابی می کنی؟ ایشان یک کلوخ برداشت و آن را فشار داد. ناگهان دیدند که از کلوخ خون جاری شد. این نشان دهنده عظمت درد موجودات عالم از عاشوراست.
انسان مسوول است. انسان باید عاقل باشد و بعد حرکت کند و ما نباید عقل خودمان را به دست این و آن بسپاریم. باید بین تظاهر به اسلام (یعنی اسلام حرفی) با پایبندی عملی به اسلام (یعنی اسلام عملی) تمایز قایل شد. تقلید کورکورانه حرام است و ما باید عقل را ملاک قرار دهیم. حتی اگر یک کودک حرف عقلانی بر زبان جاری کرد، باید آن را قبول کنیم. اینکه برخی می گویند چون ما چیزی نمی دانیم، پس باید تقلید کنیم حرف غلطی است. باید به عقل تمسک کرد و از آن استفاده کرد.
بسیاری از حرف هایی که امروز در جامعه پخش می شود دروغ و تهمت است. ما باید برای اصلاح خودمان و جامعه مان بکوشیم، که هدف قیام امام حسین(ع) نیز همین بود.
انتهای پیام