فشفشهی فرشگرد
رضا صادقیان عضو بخش تحلیلی انصاف نیوز، دربارهی گروهی موسوم به فرشگرد در یادداشتی نوشت:
گروه تازه تاسیس فرشگرد که در آمریکا شکل گرفته از شماری دانشجویان سابق داخل کشور هستند. اسمشان جدید است ولی روش آنها قدیمی و اگر درستتر گفته باشیم بسیار فرسوده و تکراری.
اگر از اسامی و نامهای نسبتا جوان چنین گروهی عبور کنیم و به گفتهها و موضعگیری آنها در رسانههای عمومی متمرکز شویم، فرشگردیها ترکیبی از سلطنتطلبها و دوستداران آخرین نخست وزیر حکومت پهلوی هستند (خودشان میگویند مشروطهخواه و جمهوریخواه). چهرههایی که بدون تعارف از تحریمهای ظالمانهی بیشتر علیه ایران حمایت میکنند، حتی حملهی نظامی و بمباران شهرهای کشور را تبلیغ میکنند و دقیقا سخنان و موضعگیری رضا پهلوی را تکرار میکنند. تا اینجا روش این گروه و کسانی که همانند بختیار که در اوج به راه افتادن جنگ تحمیلی از صدام به اسم مبارزه با انقلاب اسلامی کمک مالی دریافت میکرد، حاضرند برای پیشبرد خواستههای خود با هزاران ترفند و حتی به اسم حمایت از مردم ایران از کشورهای خارجی پول بگیرند.
فرشگرد حزب سیاسی نیست، سعی میکند یک جریان سیاسی برانداز باشد، در واقع تمامی نیروهای سیاسی مخالف نظام را گرد یکدیگر بیاورد. ولی در این راه موفق نیست-نخواهد بود. فرشگردیها جوان هستند، ولی ایدهها و روشهای همراهان سلطنت را ادامه میدهند، نیروهایی که افکار و رفتارشان بعضا در انتهای دهه 50 شمسی ماندگار شده و در حال نرمش با خاطرات قدیمی خود هستند، از سویی مخالفان جدی مانند مارکسیستهای سابق را مقابل خود دارند. منتظر فروپاشی غریبالوقوع انقلاب اسلامی، انتظار برای شکسته شدن کشتی کشور پس از جنگ تحمیلی، شورش شهروندان علیه نظم موجود و در کل هر امری که بر هم ریختن نظم و فروپاشی آن منجر شود مورد توجه این گروه است. سلطنتطلبها که صدای بلندتری در فرشگرد دارند، در مقایسه با سایر نیروهای سیاسی برون از مرزهای کشور ذهنیگراتر هستند، تغییرات و تحولات کشور را ندیده میگیرند و یا بر روی مسایل و موضوعاتی انگشت میگذارند که بسیار سطحی و پیش پا افتاده است.
فرشگردیها در حال آزمودن و تکرار آموزههای تجربه شده هستند. تجربهی دریافت دلار از کشورهای خارجی، همراهی با رادیکالترین نیروهای درون ساختار آمریکا، درخواست از کشورهای خارجی برای تحریمهای بیشتر و حتی تشویق آنها برای حملهی نظامی به ایران و این همه را به اسم دفاع از «آزادی» و «حقوق مردم» انجام میدهند. در واقع دغدغهها و ذهنیت از دست رفته خودشان را به اسم مردم پوشش میدهند و این همه به دلیل نشناختن و لمس نکردن رویدادهای سیاسی در داخل کشور سرانجام به هیچ منجر میشود، چرا که داشتن و تاکید بر صدای بلند، نشانهی درست بودن آن نبوده و نیست.
سرانجام فرشگرد و کسانی که به امید چنین گروه نوپایی در پوست خود نمیگنجند، تولید صدا و نور زیاد و خاموشی بسیار زودهنگام است. در واقع آنان مانند فشفشهای میمانند که در چند ثانبه نور و صدای زیادی تولید میکند و خاموش میشود، خاموشی که ناظران گمان میبرند از روز نخست چنین صدا و تحرکی نبوده است! شاید بهتر میبود فرشگردیها به جای برداشتن سنگ بزرگ که همان حمایت از حقوق مردم ایران است، به پروندهی سالهای ابتدای دهه 2000 میلادی رضا پهلوی مراجعه میکردند و دقیقتر میدانستند که حامی آنان چگونه با استفاده از وکلای حرفهای موفق شد حق و حقوق خدمتکاران خودش را در دادگاه ضایع کند.
انتهای پیام
من به گونه ای دیگر به این موضوع نگاه میکنم نخست باید وجود فرشگرد را جستجو کرد امروز حال و هوای اقتصادی و سیاسی حکومت در ایران بسیار شکننده تر از آن است که فکر میکنیم نخست ریال ایران عرض چند ماه به پایین ترین رسید و دلار ۳۵۰۰ تومان امروز ۱۱۰۰۰ هزارتومان است و همزمان مایحتاج مردم آنقدر گران شده است که حتی قشر متوسط هم به نقطه فقر رسیده اند اگر شما که نویسنده این مطلب هستید و حقوق شما هر ماه سر وقت پرداخت میشود و گرانی را هم که احساس نمیکنید ولی حقوق کارگران کارمندان معلمین و بازنشستگان ماههاست که پرداخت نشده و امروز ما شاهد اعتراضات خیابانی در هر گوشه ایران هستیم و حق هم دارند مردم نان میخواهند در طرف دیگر کفگیر به ته دیگ خورده و پولی نیست حتی برای بودجه سال آینده هم که نمایندگان میگویند درمانده اند از لهاظ فروش
نفت که هم قیمت آن بسیار بسیار پایین آمده و هم اینکه روسیه به دستور پوتین با همکاری عربستان جای فروش نفت ایران را هم گرفته اند و هم آنقدر صادر میکنند که قیمتی که ترامپ به روسیه گفته بود پایین نگه بدارد یعنی اینکه اگر قبلا برای مثال که فروش نفت تحریم است آنقدری که بتوانند صادر کنند خرج ۱ ماه را نمیتوانند بدست بیاورند چرا که قیمت بسیار پایین است و در طرف دیگر ناتوانی حکومت در برابر گرانی که حتی گفتار درمانی هم کردند وکارساز نبود و قیمتها همچنان بالا میرود و تمام حکومت هم نتوانست این معضل را حل کند بنابراین وقتی یک حکومت نتواند حتی گرانی را در این سطح کنترل کند یعنی اینکه
همه چیز از هم گسیخته است و در طرف دیگر هر کسی یک مبلغ میلیاردی ناچیز هم به جیب میزند و بعد از چند روز یا در انگلیس یا در کانادا سر در می آورد بسیار آسان و بدون هیچ زحمتی که بخود بدهند در این میان آیا چه کسانی فرشگرد را و یا احزاب دیگر را برای یک اتحاد ملی آماده کرد ؟ اگر همه معضلات بالا را جمع بندی بکنید متوجه میشوید اوضاع از هم گسیخته امروز ایران است …..این یک واقعیت است تا یک هرج و مرجی نباشد اگر بی عدالتی و ظلم و فقر و گرانی نباشد هیچ حزبی برای سرنگونی اعلام وجود نمیکند این آینه امروز ایران است شاید بگویید ساسان هزیان میگوید بازهم این نظر شماست.
دهه 2000 میلادی که تاکنون نبوده است ، لابد غریب الوقوع است !