چهل سالگی انقلاب و نظام و براندازان آرزومند!
سیدعطاءالله مهاجرانی، وزیر اسبق ارشاد در دولت سیدمحمد خاتمی، در یادداشت در وبلاگ خود دربارهی چهل سالگی انقلاب نوشت:
سحرگه رهروی در سرزمینی
همی گفت این معما با قرینی
کهای صوفی شراب آنگه شود صاف
که در شیشه بماند اربعینی
حافظ
در سوره ابراهیم داستان دو درخت، مطرح شده است، در حقیقت نگارگری دو درخت است. درختی پاک که ریشههایش استوار و ژرف در دل زمین فرو رفته است و درختی نا پاک و سست واره که ریشههایش رها برخاک است و نه در خاک…
آیا در این چهل سالگی عمر انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی میتوانیم این تابلو و تمثیل قرآنی را برای تبیین انقلاب اسلامی و براندازان یا اپوزسیون به کار ببریم؟ هر کدام چه مختصاتی دارند؟
بر انقلاب و نیز اپوزسیون چهل سال گذشته است. اربعینی گذشت تا شراب به قول حافظ صاف شود. که صفایی ندهد آب تراب آلوده، شراب که جای خود دارد.
چگونه به چهل سالگی رسیدیم!؟ هر کدام از این دو بازیگر اصلی و حاشیهای صحنه شطرنج سیاست و اجتماع در چه موقعیتی هستند؟ با زمان چه کردهاند و زمان با آنان چه کرده است؟
داریوش همایون (۱۳۰۷- ۱۳۸۹) که نظریه پرداز شاخص و از پشتیبانان نظری و عملی نظام پادشاهی بود و زندگیاش آمیختهای از کمدی و تراژدی -او در پیش از پیروزی انقلاب به عنوان عنصر نامطلوب و یا خائن به همراه هویدا و جمعی دیگر از مهرههای اصلی نظام شاه توسط دولت نظامی ارتشبد ازهاری (۱۲۸۸- ۱۳۸۰) در آبان ماه ۱۳۵۷ به زندان مرکز دژبان در پادگان جمشیدیه افتاد تا آبی باشد بر آتش انقلاب مردم. دولت ازهاری مشتاق بود که جمعی از همان زندانیان از جمله همایون را اعدام کند. کسی که قائم مقام حزب رستاخیز و وزیر اطلاعات و جهانگردی دولت آموزگار و مهمتر آز آن بنیان گذار روزنامه آیندگان بود در آستانه اعدام بود. منوچهر آزمون که خود برکشیده و بر نشانده هویدا بود، پیشنهاد اعدام هویدا و همایون را به شاه داده بود! اگر نبود تلاش وزیر دادگستری دولت نظامی ازهاری، حسین نجفی، همایون را اعدام کرده بودند. یک سال و نیمی هم همایون زندگی مخفی در ایران داشت. با ریشی انبوه، کسی که از ریش و عرب و آخوند نفرت داشت، و با گرایش دینی و مذهبی ناسازگار، مجبور شده بود با چنان ریشی در خانههای امن و در خلوت خود با خیالی پریشان و نگاهی شکسته سرکرده و در اندیشه گریز بود. این بخش تراژیک زندگی او بود. بقیه عمرش صرف نظریه پردازی برای بازگشت وارث پادشاهی شد.
این هم آمیزهای از کمدی و تراژدی. گویی او نمیدانست که با تخم مرغ میشود املت درست کرد، اما کسی تا به حال در تاریخ طبیعی و یا هنر مستطاب آشپزی با املت تخم مرغ درست نکرده است. در همه کشورها و یا انقلابهایی که نظام پادشاهی برافتاده است، نمونهای سراغ نداریم که نظام سلطنتی بازگشته باشد. بدیهی بود که تلاش نا به هنگامانه او عقیم ماند، هم به لحاظ نظری و هم به عنوان برنامه کاری.
داریوش همایون در چهارسالگی انقلاب، در سال ۱۳۶۲ نوشته است:
«رژیم جمهوری اسلامی چهارمین سالش را پشت سر نهاده است. در ماهها و سالهای نخستین، اکثریتی از مخالفان به این رژیم چهار سال نمیدادند.» (داریوش همایون، نگاه از بیرون، ص ۸۴)
نمیدانم از آن اکثریت مورد نظر همایون چند در صدشان باقی و برجای ماندهاند تا در این ایام چهل سالگی انقلاب را ببینند. داریوش همایون – در گذشته در بهمن ماه سال ۱۳۸۹- خود از جمله رفتگانی است که مجال نیافت تا این مقطع و مرحله زمانی، بهمن ماه ۱۳۹۷ را ببیند و داوری کند.
در بهار سال ۱۳۸۸ در آستانه انتخابات ریاست جمهوری، به برلین دعوت شده بودم تا به مناسبت انتخابات ریاست جمهوری در جمع فعالان سیاسی که معمولاً از گروههای چپ بودند، از طیفها و الوان مختلف، گفتم: «ندیدههای ندیدههای شما هم سقوط جمهوری اسلامی را نخواهند دید!» این جمله بر برخی حاضران گران آمده بود. گفتم چنان که میدانید رشته تخصصی من تاریخ و تجربهام اشتغال در سیاست و دلبستکیام اندیشیدن در قلمرو فرهنگ و ادبیات و سیاست است. این سخن را با تأمل گفتم. مدتی پیش نیز در مناظره مانندی که با حسن شریعتمداری در برنامه شصت دقیقه بی بی سی داشتم به ایشان گفتم: خواهیم دید که ده سال دیگر جمهوری اسلامی همچنان پا برجای است و آرزومندان همچنان آرزومند! ایشان در پاسخ این بیت را خواند که:
یا وفا یا خبر وصل تو یا مرگ رقیب
بود آیا که فلک زین دو سه کاری بکند
چنان که پیداست همین بیت حافظ نیز بیان آرزوی آرزومندان یا آرزومندانه است!
پرسش اصلی این است که:
یکم: عوامل، علل و نیز دلایل ماندگاری، استقرارو استحکام جمهوری اسلامی چیست و از کجاست؟
دوم: چرا مخالفان و براندازان -اپوزسیون در تمام طیفها و رنگهایش- به مرور زمان خود برافتاده و تحلیل رفته و همچنان بقایای آنان سردرگم و پریشان و بی انگیزه و بدون برنامه و استراتژی ماندهاند؟
سوم: افق پیش روی نظام جمهوری اسلامی و نیز براندازان را – در آستانه کنفرانس ورشوی پمپئو!- چگونه میتوان سنجید و داوری کرد؟
دراین سلسله مقالهها تاملی در باره این سه پرسش که ارتباطی نزدیک با یک دیگر دارند، خواهم داشت.
انتهای پیام
لذات و امکانات آنسوی آب و مدح این سوی آب ؟ کدام رو باور کنیم ؟
شما هم بیا اینجا با هم حال کنیم. نشد، ما بیایم خدمت شما در رنجهای شما شریک بشیم .